خلاصه مقاله
مقاله حاکی از این است که قطع زبان تأثیرات غیرقابل بازگشتی و جبرانناپذیر در حس چشایی ایجاد میکند.
در صورت کاهش حواسیت بصری بدون تأثیر منفی بر سایر اعضا و حس های بدنی، شکایت باید مورد رسیدگی قرار گیرد و مقدار خسارات تعیین میشود.
در قانون مجازات اسلامی، دو نوع دیه تعیین شده است که محاسبه آنها با رعایت نظر پزشکی قانونی صورت میگیرد.
در صورتی که زبان تا حدی آسیب ببیند و کاهش قابلیت دید رخ دهد، جریمه آن تعیین میشود.
همچنین، آسیب به سایر اعضا و حواس بدن نیز باعث کاهش حس چشایی میشود و خسارت جبران میشود.
در صورتی که جریمه قصاص نمکند، دیه به عنوان جبران مالی تعیین میشود.
تعیین میزان دیه مقرر بر اساس مشاوره پزشک قانونی، توسط دادستان صورت میگیرد.
نیز در صورتی که حس چشایی ناشی از جرم از بین برود، دیه تعیین میشود.
در نهایت، مقاله به اهمیت قصاص عضو و پرداخت دیه برای حفظ عدالت و موازات جرائم در نظام قانونی اسلامی اشاره میکند.
قانون مجازات اسلامی، برای تنظیم جرائمی که بر اعضای بدن و منافع آن وارد میشود، دو نوع مجازات "قصاص عضو" و "دیه" را مشخص کرده است.
در این قانون، "دیه" به دو نوع "دیه مقدر" و "دیه غیرمقدر" تقسیم میشود.
میزان "دیه مقدر" در قانون مشخص شده است و اما میزان "دیه غیرمقدر" توسط قاضی، پس از درخواست و نظر پزشک، تعیین میگردد.
"دیه غیرمقدر" به عبارت دیگر "ارش" نیز معروف است.
یکی از مزایا و حقوق بدن که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، قدرت حسّ چشایی است.
حسّ چشایی به دلیل لذتی که انسان از خوردن غذا به آن میبرد، بر جسم و روح افراد تأثیر میگذارد.
بنابراین، قانونگذار توجه ویژهای به این حسّ داشته و مبلغ بیشتر دیه و ارش آن را در شرایط مختلف تعیین کرده است، بهطوریکه این مبلغ گاهی تا به مبلغ کامل دیه برای انسان، به ارزش 600 میلیون تومان نیز میرسد.
با توجه به توضیحات فوق، در این مقاله ابتدا مفهوم "دیه بازیابی حس چشایی" و افت و کاهش آن را در صورت از دست دادن این حس در صورت آسیب به بخشهای دیگر بدن تشریح خواهیم کرد.
سپس میزان بازیابی حس چشایی در سال 1402 در صورت قطع صحبت کردن نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
دیه از بین بردن حس چشایی ۱۴۰۲
قانونگذار در قوانین مجازات اسلامی، مجازات های دوگانه را برای جرائمی که بر عضو و منافع آن، مانند عقل و حس بویایی تأثیر می گذارند، تعیین کرده است.
این دو مجازات شامل قصاص از عضو و پرداخت دیه می باشد.
با توجه به اینکه حق زندگی و سلامت بدن از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار هستند، قانونگذار در نظام قانونی اسلامی تصمیم گرفته است تا جرائمی که به این جمله ارزشمند آسیب می رسانند، با مجازات های سنگینی مواجه شوند.
قصاص از عضو به معنی پاداش برابر جنایت است که با فزاینده شدن میزان صدمات وارده، جرمکاران را از ارتکاب جریمه منزجر و از انجام جرایم متضرر می کند.
اما در صورتی که قصاص ممکن نباشد، به علت مثلاً اتلاف عضو، قانونگذار گزینه دیگری را مد نظر دارد که به آن "دیه" می گوید.
در این صورت، مجرم موظف است جبران خسارتی که به اثر دست اندر کار گذاشته است را بپردازد.
دیه به عنوان جبران مالی برای کمک به قربانی، برابری و رفع تأثیر جرم از جمله مجازات های بیمه ای است که به جرمکار تعلق می گیرد.
این مجازات با هدف احقاق عدالت و حفظ تعادل در جامعه تعیین شده است.
قصاص عضو یک مجازات سنگین است که برای جرائم عمدی در نظر گرفته میشود.
به عنوان مثال، در شرایطی که یک فرد جنایتکار، دست قربانی را قطع کند، وقتی شرایط لازم برقرار باشد، به جرمان جانی نیز براساس اصول قانونی قصاص عضو خواهد شد.
گاهی اوقات، جنایتی که اتفاق میافتد، به طور غیرعمدی و بی اراده رخ میدهد و یا شرایط قوانین قصاص برای جنایات عمدی وجود ندارد.
در برخی موارد، فرد متضرر و مجنی علیه با قاتل (شخص متهم) توافق میکنند که به جای انتقام جسمانی، مبلغی پول به عنوان جبران به مجنی علیه پرداخت شود.
در این صورت، مبلغی به عنوان "دیه" به مجنی علیه واریز میشود.
در قانون مجازات اسلامی، تطبیق با شرع دو نوع دیه را مشخص میکند.
دیه مقدر، که مقدار آن در قانون تعیین شده است، و دیه غیرمقدر، که مقدار آن در قانون مشخص نشده است و توسط قاضی، با رعایت نظر پزشکی قانونی، تعیین میشود.
دیه غیرمقدر را همچنین "ارش" نیز مینامند.
یکی از موارد مهم و حساسی که در قوانین حقوق جزا اسلامی تعهد شده است، حفظ حقوق بدنی است که شامل حسوهای حسی مانند حس چشایی میشود.
حس چشایی به دلیل لذت بردن از خوردن غذا، مستقیماً با روح و جسم انسان مرتبط است و در صورت از بین رفتن آن، نه تنها بر تن آسیب میرساند، بلکه روح هم از آن تحت تأثیر قرار میگیرد.
به همین دلیل، قانونگذاران، به این حس واکنش ویژهای نشان دادهاند و میزان دیه و جبران خسارت آن را در شرایط مختلف تعیین کردهاند.
برای پاسخ به این سؤال که چه میزان دیه برای از بین بردن حس چشایی در سال ۱۴۰۲ است، لازم است دو فرض را از یکدیگر جدا کرده و میزان دیه چشایی را در هر یک از این دو فرض توضیح دهیم.
فرض اول این است که حس چشایی در سال ۱۴۰۲ به طور کامل برای همه از بین رفته است.
در این صورت، میزان دیه چشایی صفر خواهد بود.
فرض دوم این است که حس چشایی در سال ۱۴۰۲ همچنان وجود دارد، اما کاهش یافته است.
در این صورت، برای تعیین میزان دیه برای از بین بردن این حس، نیاز به بررسی بیشتری داریم.
هنگامی که حس چشایی از بین میرود، در صورت بدون وقوع هرگونه آسیب به سایر اعضا و حواس بدن، میزان دیه از بین بردن حس چشایی، در ماده ۶۹۵ قانون مجازات اسلامی تعیین شده است.
مطابق این ماده، از بین بردن حس چشایی .
.
.
موجب ارش است.
بنابراین، در شرایطی که حس چشایی از بین میرود بدون هیچ گونه آسیب به سایر اعضا و حواس بدن، ارش مقرر میشود که میزان آن با توجه به نرخ دیه، پس از مشاوره حقوقی پزشکی و تشریح نظر پزشک قانونی، توسط قاضی پرونده تعیین خواهد شد.
در حالت دوم، از بین بردن حاسَه چشایی نشانگر وقوع آسیبی بر روی یکی از عضوها یا حواس بدن است.
در این حالت، در رابطه با از بین رفتن حاسَه چشایی، بنا به ماده ۶۹۶ قانون مجازات، قسمت انتهایی آن ذکر میکند: "اگر با جنایتی بر روی حاسَه زبان، حاسَه چشایی از بین برود، دیه یا ارش این جنایت به ارش حاسَه چشایی اضافه میشود.
"
به علت آسیب دیدن به اعضای دیگر بدن یا حسهای دیگر، ممکن است حس چشایی از بین برود.
در چنین مواقعی، ابتدا دیه یا ارزش آن حس مورد تعیین قرار میگیرد.
سپس، ارزش حس چشایی مشخص میشود و جمع این دو، مقدار دیه چشایی را تشکیل میدهد.
به عنوان یک نمونه، اگر بویایی یک فرد به دلیل یک حادثه ناگوار لغو شود، حس چشایی او همچنین از بین خواهد رفت.
در ابتدا، میزان دیه بویایی مشخص می شود که به ارزش یک دیه کامل است و مبلغ آن برابر با ۹۰۰ میلیون تومان بر اساس نرخ دیه سال ۱۴۰۲ است.
سپس، ارزش حس چشایی نیز محاسبه می شود و حاصل جمع مقدار دیه بویایی و ارزش چشایی، مبلغی است که باید در نهایت توسط فرد مسبب ضرر پرداخت شود.
لازم به ذکر است که در صورت قطع زبان یک فرد، تأثیرات غیر قابل بازگشتی و جبرانناپذیری در حس چشایی او رخ میدهد.
این فرضیه دارای اهمیت ویژهای است و در بخش سوم این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
دیه نقصان و کاهش حس چشایی 1402
گاهی وقوع آسیب، منجر به کاهش حس چشایی نمیشود، به جای آن، باعث نقصان و کاهش این حس میشود.
در قانون مجازات اسلامی، قانونگذار نیز به این مسئله توجه کرده است و میزان دیه و ارش آن را در دو حالت مختلف تعیین کرده است.
بنابراین، ما نیز در این بخش، نقصان و کاهش حس چشایی را در دو حالت مجزا مورد بررسی قرار میدهیم.
در یک سناریو اول، زخم و ضربهای به تن میزنیم که فقط منجر به کاهش قابلیت دید در شخص شده و بر سایر اعضای بدن و حواس او تأثیری ندارد.
میزان کاهش قابلیت دید به تفصیل در ماده ۶۹۵ قانون مجازات اسلامی تعیین شده است که بر اساس آن: "تخریب نیروی بینائی و کاهش آن، تحت تعقیب قرار میگیرد".
بنابراین ، در صورت کاهش حواسیت بصری بدون تأثیر منفی بردیگر اعضا و حس های بدنی، تعیین شکایت بایستی رسیدگی شود و پس از مشاوره با پزشک قانونی، مقدار خسارات معین می شود تا در سپس توسط دادگاه تصمیم نهایی صادر شود.
در یک حالت دیگر، وقتی یکی از اعضا یا حواس بدن دچار صدمه میشود، حس چشایی نیز کاهش مییابد.
براساس بند پایانی ماده ۶۹۶ قانون مجازات اسلامی، در این شرایط، میزان خسارت و کاهش حس چشایی به شرح زیر تعیین میشود: "اگر بخاطر یک جنایت، قدرت چشایی زبان از بین برود یا کاهش پیدا کند، جزء خسارت و جبران جنایت، به خسارت قدرت چشایی نیز افزوده میشود.
"
با توجه به ماده مذکور، در صورتی که حس چشایی به همراه آسیبی به سایر اعضا و حواس بدن رخ دهد، میبایست در مرحله اول دیه یا ارش آن عضو یا حس مشخص شود.
در مرحله بعد، باید ارش حس چشایی نیز مشخص گردد و مجموع این دو مبلغ، میزان دیه برای جبران حس چشایی را تعیین خواهد کرد.
به عنوان یک نمونه، اگر توانایی فکر کردن یک فرد را از بین ببریم و او دچار از دست دادن حس بینایی نیز شود، ابتدا مقدار جریمه برای از دست دادن توانایی فکر کردن تعیین میشود و مبلغی مطابق با نرخ معین برای سال ۱۴۰۲ پرداخت میشود.
سپس، جریمه برای از دست دادن حس بینایی نیز محاسبه میشود و مبلغی که باید در نهایت توسط ابتدا کننده به فرد آسیب دیده پرداخت شود، حاصل جمع جریمه فکری و جریمه بینایی خواهد بود.
دیه از بین بردن حس چشایی با قطع زبان
در بخشهای قبل، در مورد تاثیرگذاری آسیبهای مختلف بر حس چشایی و افت کیفیت آن بحث کردیم.
توضیح دادیم که در همه حالتهایی که حس چشایی به تنهایی یا به دلیل آسیب به سایر حسها و اعضای بدن کاهش یافته باشد، دیه از بین بردن حس چشایی تعیین میشود.
برای محاسبه این دیه، بعد از مشاوره پزشک قانونی و با توجه به معیارهای پزشکی قانونی، دادستان پرونده با در نظر گرفتن نرخ معیار صدور حکم در سال ۱۴۰۲ تعیین میکند.
موضوعی که باید به آن توجه کرد، تأثیر قطعی زبان بر حس چشایی و کاهش آن است.
به دلیل ارتباط وثیق حس چشایی با زبان، قانونگذار قطع زبان را جدا از حس چشایی مورد بررسی قرار داده و میزان جریمه آن را در ماده ۶۹۶ قانون مجازات اسلامی تعیین کرده است.
بنابراین، در این بخش به تشریح اثرات قطع زبان بر حس چشایی و کاهش آن میپردازیم که خود انواع مختلفی را شامل میشود.
در صورتی که زبان به دلیل ضرب و جرح قطع شده و حس چشایی از بین میرود، فقط جانی باید دیه قطع زبان را پرداخت کند.
دیه قطع تمام زبان، معادل مبلغ دیه کامل انسان است و بر اساس نرخ دیه سال ۱۴۰۲ پرداخت میشود.
مبلغ دیه برای از بین بردن حس چشایی در حالت قطع کامل زبان، به میزان ۹۰۰ میلیون تومان خواهد بود.
حالتی وجود دارد که تنها بخشی از زبان بیان شده و در نتیجه، حس چشایی کاهش یا از بین میرود.
برای تشخیص میزان دیه چشایی، باید به دو فرض متفاوت توجه کنیم.
دو فرض مذکور عبارتند از: استفاده از برچسب حس چشایی برای بیان ضعف در فهم بخشی از زبان و استفاده از برچسب دیه چشایی برای بیان کاهش یا از بین رفتن حس چشایی.
اگر یک بخش از زبان آسیب ببیند و قدرت حس چشایی در آن بخش کاهش یابد یا به طور کامل از بین برود، میزان خسارت و میزان تاریخچه حس چشایی در همان بخش زبان با سایر بخشهای زبان مقایسه میشوند.
سپس مبلغی که بیشترین ریسک برای زبان و ارزش آن برآورد میشود، تعیین میگردد و همان مبلغ به عنوان دستمزد پرداخت میشود.
سوالات پر تکرار
- مقاله حاضر درباره مدارک لازم برای درخواست ویزا صحبت میکند.
این مقاله بیان میکند که برای ورود به خاک ایران، عدم داشتن سابقه منفی و محکومیت ضروری است.
همچنین، داشتن دعوتنامه و برنامه سفر برای کشورهایی که تحت محدودیتهای سیاسی قرار دارند، لازم است.
در مقاله آمده است که ویزا یکی از مدارک قانونی و معتبر است که برای ورود به کشورهای دیگر لازم است و برای استخراج آن باید اقدامات لازم را انجام داد.
همچنین، شرایط ثبت نام ویزای ایران در مقاله مشروح شرح داده شده است.
در نهایت، مقاله توصیه میکند که علاقهمندان به دریافت ویزای ایران، اطلاعات مربوطه را از سایت مربوطه بررسی و درخواست خود را به درستی و به همراه مدارک مورد نیاز ارسال کنند.
نتیجه گیری
نتیجه قوی:نتیجهگیری از مقاله حاضر نشان میدهد که قطع زبان باعث تأثیرات غیر قابل بازگشتی و جبرانناپذیری در حس چشایی فرد میشود.
این اثرات بر اساس تعریف داده شده در قانون مجازات اسلامی تعیین میشود و درصورت کاهش حواسیت بصری بدون تأثیر منفی بر سایر حواس و اعضا، تشخیص شکایت و تعیین خسارات معین باید انجام شود.
با توجه به اینکه حق زندگی و سلامت بدن از ارزش بالایی برخوردارند، قانونگذار در نظام قانونی اسلامی تصمیم گرفته است که جرائمی که به این ارزشها آسیب میرسانند، با مجازاتهای سنگینی مواجه شوند.
در صورتی که قصاص از عضو ممکن نباشد، دیه به عنوان جبران مالی جرم از جمله مجازاتهای بیمهای مورد استفاده قرار میگیرد.
هدف از این مجازاتها احقاق عدالت و حفظ تعادل در جامعه است.