وکالت تام الاختیار بعد از مرگ

یکی از مسائل اساسی که در حال حاضر مورد بحث قرار می‌گیرد، قضیه "وکالت تام الاختیار" و اعتبار آن پس از فوت می‌باشد.
اهمیت و حضور یک وکیل در سامانه حقوقی کشور برای افراد اسرارآمیز نیست.
به طور کلی، در اکثر موارد، اشخاصی که از یک وکیل خوب همراهی می‌کنند، می‌توانند در دادگاه به پیروزی دست یابند.
همچنین، موکل می‌تواند در نامه وکالت، برخی از اختیارات را به وکیل خود واگذار کند.

وکیل در چارچوب این اختیارات قرار دارد که از طریق وکالت نامه می‌تواند عمل و اقداماتی را انجام دهد و برای انجام بعضی از اقدامات نیاز به تنفیذ موکل دارد.
اما در بعضی موارد، موکل به وکیل خود اختیار کامل می‌دهد تا بدون نیاز به تایید موکل، اقدامات مورد نیاز را انجام دهد.
در این بخش به بررسی مسائل مربوط به اعتبار و لغو وکالت تام‌الاختیار پس از فوت فرد موردنظر می‌پردازیم.

وکالت تام الاختیار چیست؟

با توجه به قوانین ایران، وکالت به عنوان یک قرارداد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
طبق ماده 656 قانون مدنی، وکالت چیزی است که طرف یک را برای نمایندگی در انجام کاری مشخص معین می‌کند.
در حقوق کشور ما، برای وکالت انواع مختلفی وجود دارد، به عنوان مثال وکالت تام الاختیار.
وکالت تام الاختیار به معنای این است که کسی برای خودش در طول یک وکالت نامه، کلیه امورش را مانند مسائل مالی و اداری به یک وکیل می‌سپارد.
این نوع وکالت به وکیل اجازه می‌دهد تا به طور کامل به نمایندگی در امور مربوط به موکل بپردازد.

در قرارداد وکالت عادی، موکل بخشی از وظایف خود را به وکیل می‌سپارد و وکیل نیز برای انجام اموری که خارج از حدود اختیاراتش است، نیاز به اجازه موکل دارد و باید با توافق موکل عمل کند.
اما در وکالت تام الاختیار وکیل، وکیل برای تمامی امور مربوط به موکل نیازی به اجازه موکل ندارد و به طور مستقل می‌تواند اقدام کند.
قرارداد وکالت تام الاختیار به دو نوع ساده و بلاعزل تقسیم می‌شود.
در نوع ساده، موکل می‌تواند هر زمان که بخواهد وکیل خود را عزل کند.
اما در قرارداد وکالت بلاعزل، موکل امکان عزل وکیل خود را ندارد.
این نوع قرارداد وکالت اغلب برای خرید و فروش خودرو، ملک و غیره استفاده می‌شود.
تعدادی از قراردادهای وکالت تام الاختیار بلاعزل دارای مدت زمان محدودی هستند و تا پایان این مدت، موکل برای عزل وکیل خود با مشکل مواجه است.

با نظر به "وکالتنامه‌های تام‌الاختیار"، در قسمت آخر آن بخشی با عنوان "حدود اختیارات" وجود دارد که می‌گوید: حدود اختیارات وکیل در انجام وکالت، با حق توکیل غیر ولوکرار و حتی با حق عزل وکلای انتخابی توسط موکل، تمامی اختیارات قانونی و لازمه را دارد و عمل، اقدام و امضای وکیل از سوی موکل صورت می‌گیرد.
هرگونه عمل، اقدام و امضای وکیل در راستای وکالت به عنوان عمل و اقدام و امضای موکل محسوب می‌شود و دارای آثار قانونی، اعتباری و اجرایی است.

نحوه تعیین وکیل تام الاختیار پس از مرگ

یک سؤال متداول در بین افراد، این است که آیا ممکن است بعد از مرگ، وکیلی به نام "تام الاختیار" تعیین شود.
یا بهتر است بپرسیم که چگونه می‌توان وکیل تام الاختیار پس از فوت فردی مشخص کرد؟ وقتی می‌گوییم "وکیل تام الاختیار پس از مرگ"، منظورمان این است که شخص مورد نظر در طول عمر خود یک وکیل تام الاختیاری را انتخاب می‌کند تا در صورت فوت، امور متعلقات و امور حقوقی مربوط به او را برعهده بگیرد و انجام دهد.

"برای پیدا کردن پاسخ به این سؤال، بهترین منبع قانون کشور است.
وقتی می‌خواهیم به این سؤال پاسخ دهیم، با چالش‌های اساسی مواجه می‌شویم زیرا باید ببینیم آیا در قوانین کشورمان، حق داشتن به وکیل برای میت وجود دارد یا خیر؟ همچنین، اگر در کلیت به بیان حقوق میت پس از مرگ بپردازیم، باید دید چه تأثیراتی در قوانین ما وجود دارد.
""بهترین منبع برای پیدا کردن پاسخ به این سؤال، قانون کشور است.
وقتی می‌خواهیم به این سؤال پاسخ دهیم، با چالش‌های اساسی روبرو می‌شویم.
زیرا باید ببینیم آیا در قوانین ایران، حق داشتن به وکیل برای میت وجود دارد یا نه؟ همچنین، اگر به طور کلی درباره حقوق میت بعد ازمرگ صحبت کنیم، باید ببینیم چه مفادی در قوانین ما در این زمینه وجود دارد.
"

ماده 956 قانون مدنی تعریف می‌کند که اهلیت، با زنده متولد شدن فرد آغاز می‌شود و با فوت او به پایان می‌رسد.
طبق این قانون، تمامی حقوقی که پس از رفتن از دنیا باقی می‌مانند به جز حقوق مربوط به جسم و حریم جسم انسان، با فوت او خاتمه می‌یابند.
اما آیا وکالت تام الاختیار نیز در بین این حقوق شامل می‌شود؟

آیا وکالت تام الاختیار بعد از مرگ کاربرد دارد ؟

سوالی رایج که بسیاری از مردم بر آن بحث دارند، این است که آیا پس از مرگ، وکالت تام الاختیار همچنان اعتبار دارد یا خیر؟ با توجه به مواردی که در پیشینی گفته شد، آیا وکیل می‌تواند پس از مرگ شخص به عنوان وکیل او فعالیت کند؟ طبق ماده ۶۷۸ قانون مدنی، وکالت به سه دلیل قابل باطل شدن است: ۱.
تمامیت طرفین: در صورتی که وکیل یا موکل از بین بروند یا ترک خدمت کنند، وکالت منقضی می‌شود.
۲.
انقضاء: وکالت به مدت مشخصی اعتبار دارد و پس از پایان این مدت، باطل می‌شود.
۳.
صرف نظر از طرف موکل: اگر موکل تصمیم به صرف نظر از خدمات وکیل خود کند، وکالت لغو می‌شود.
بنابراین، پس از مرگ فرد، وکالت تام الاختیار باطل می‌شود و وکیل نمی‌تواند همچنان به عنوان وکیل فعالیت کند.

به سلب وکالت اشاره دارد؛ به این معنی که موکل قادر است وکیل خود را از مأموریت خارج کند.
به استعفای وکیل؛ همان طور که از عنوان این بند مشخص است، وکیل می تواند از ادامه وکالت برای موکل خود استعفا کند.
به خاطر مرگ یا دیوانگی وکیل یا موکل؛ بر اساس این بند، یکی از مواردی که باعث لغو وکالتنامه می شود، است.

"بی‌عقلی یا مرگ یکی از طرفین (وکیل یا موکل) است.
بنابراین، زیرا مرگ هر یک از طرفین باعث ابطال وکالت بین آنها می‌شود، وکالت تام‌الاختیار بعد از مرگ هم کاربرد ندارد و باعث ابطال وکالت‌نامه می‌شود.
امروزه ممکن است با وکالت‌نامه‌هایی روبه‌رو شویم که در آن به عبارت وکالت تام‌الاختیار بعد از مرگ اشاره شده است، اما باید بدانیم که چنین وکالت‌نامه‌هایی حاکی از اعتبار قانونی نیستند و در دادگاه قابل اعتنا نیستند.
"