عیوب مردان در فسخ نکاح از طرف زن

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

عیوب مردان در فسخ نکاح از طرف زن

خصاء یک وضعیت است که مرد به دلیل باروری ناکافی نمی تواند فرزند تولید کند.
این وضعیت می تواند برای زن ها حق فسخ عقد را بوجود آورد.

همچنین، قوانینی برای این موضوع وجود دارند که براساس آنها زنان می توانند ازدواج را لغو کنند.
در صورتی که مرد حتی یکبار هم قادر به انجام رابطه جنسی نباشد، زن حق فسخ را خواهد داشت.

در صورتی که مرد این بیماری را در هنگام عقد داشته باشد و زن از آن اطلاعی نداشته باشد، یا مرد در دوران زناشوئی این بیماری را به او منتقل کند، زن حق فسخ را خواهد داشت.

خلافی

یکی از اموری که می‌تواند باعث انحلال نکاح بین زن و مرد شود، طلاق است.
اما فسخ نکاح با طلاق تفاوت دارد و به همین دلیل باید احکام متفاوت آنها را بشناسیم.
فسخ نکاح به‌صورت قانونی امکان‌پذیر است و هم زنان و هم مردان می‌توانند نکاح را فسخ کنند.
قانونگذار مواردی را که زن یا مرد می‌توانند نکاح را فسخ کنند، مشخص کرده است.
موارد فسخ نکاح از طرف زن و موارد فسخ نکاح از طرف مرد تفاوت دارند.
در این مقاله، ابتدا به بررسی فسخ نکاح از طرف زن می‌پردازیم و سپس به موارد فسخ نکاح از طرف مرد می‌پردازیم.

فسخ نکاح از طرف زن

بر اساس ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، عقد دائم به فسخ یا طلاق منحل می‌شود.
بنابراین، در قانون مدنی، مواردی که می‌تواند سبب فسخ شدن نکاح شود مورد اشاره قرار گرفته‌اند.
همان‌طور که گفتیم، فسخ نکاح هم از سوی مرد صورت می‌گیرد و هم فسخ نکاح از طرف زن.
مواردی هم که می‌تواند سبب فسخ شدن نکاح از سوی زن و از سوی مرد شود با هم متفاوت هستند.
نکته مهمی که در خصوص فسخ نکاح از طرف زن وجود دارد آن است که زن تنها در مواردی می‌تواند نکاح را فسخ کند که بتواند وجود یکی از عیوبی که در قانون مدنی برای مردان برشمرده شده است را ثابت کند.
لذا تنها در صورت وجود داشتن یکی از عیوب مردان برای فسخ نکاح، زن می‌تواند نکاح را فسخ کند.
در غیر این صورت، دیگر نمی‌توان با استناد به فسخ نکاح، عقد را منحل نمود.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اینکه فسخ نکاح چیست و شباهت ها و تفاوت های فسخ نکاح با طلاق کلیک کنید.
در قسمت بعدی، به موارد فسخ نکاح از طرف زن که همان عیوب مردان هستند خواهیم پرداخت.

موارد فسخ نکاح از طرف زن

علاوه بر نقاط قوت دخترانه، چیزهایی نیز در قوانین تعیین شده است که بر اساس آن‌ها، زنان می‌توانند ازدواج را لغو کنند.
طبق ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی، عیوبی که موجب فسخ ازدواج برای زنان می‌شود برای موارد زیر می‌تواند شامل شود:

خِصاء: عبارتی است که به مردی اشاره دارد که بر اثر غیرقابلیت باروری باعث ناتوانی او در تولید فرزند می‌شود.
خصاء یا اخته بودن مرد، در صورتی که قبل از عقد رخ داده و زن اطلاعی از آن نداشته باشد، حق فسخ برای زن را ایجاد می‌کند.

۲ - "عِنان"؛ با شرط اینکه "حتی یکبار عمل زناشوئی را انجام نداده باشد" .
این عبارت اصولا به معنای "ناتوانی مرد در برقراری روابط زناشوئی" است.
البته این ویژگی سبب می‌شود زن بتواند از حق فسخ استفاده کند، در صورتی که مرد حتی یکبار هم قادر به انجام عمل زناشویی نبوده باشد.
بنابراین، اگر حتی یکبار این عمل انجام شده باشد، نمی‌توان به این شرط استناد کرد و نکاح را فسخ کرد.
در صورتی که مرد در هنگام عقد این عیب را داشته باشد و زن از آن اطلاعی نداشته باشد، یا در دوران زناشوئی این بیماری برای او ایجاد شود، در هر دو حالت زن حق فسخ را خواهد داشت.

عدم توانایی مرد برای انجام رابطه جنسی به حدی که قادر به زناشویی نباشد، می تواند برای زن، حق فسخ ازدواج را به وجود آورد.
این حق فقط در صورتی برای زن اعتبار دارد که قبل از ازدواج به وجود آمده باشد و زن از آن اطلاع نداشته باشد.

سوالات پر تکرار

  1. تفسیر اصل برائت در حقوق کیفری به این معنی است که هیچ فردی در جامعه متهم نیست و نمی‌توان او را مجازات کرد، مگر اینکه ارتکاب جرم و خلاف این امر به صورت دقیق و با ارائه مدارک قوی در دادگاه و در برابر قاضی عادل، ثابت شود.
    آثار اصل برائت یکی از اثرات قوانینی که به نام اصل برائت شناخته می‌شود، است که در صورت عدم ارائه دلیل و مدرک توسط مدعی در دادگاه و در مقابل قاضی، بر اساس ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی، حکمی برائت از ادعا برای متهم صادر می‌گردد.
    تا به اینجا در مورد تفسیر ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی صحبت کردیم و مفهوم اصل برائت را بیان کردیم و تبعاتی که از این ماده در مدنیت به وجود می‌آید را مورد بررسی قرار دادیم.
    این ماده تأثیر بسیاری بر سیستم دادرسی در ایران دارد و در این رابطه توجه به نکاتی نیز ضروری است که نباید از آنها غفلت شود.
    در حقوق مدنی، تفسیر اصل برائت به این معنی است که هیچ فردی در جامعه بدهکار نیست و بدهی‌ای به او نسبت داده نمی‌شود، مگر اینکه فرد دیگری با ارائه مدارک قوی بتواند بدهکاری او را ثابت کند.
    در صورتی که فردی ادعای بدهکاری شخص دیگری را داشته باشد، این اقدام در تضاد با اصل برائت است.
    به منظور پاسخ به سؤال درباره عملکرد اصولی، باید توضیح دهیم که اصول عملکرد به آن حالت ارجاع می‌شوند که در واقعیت موجود، شک وجود داشته باشد و هیچ یک از طرفین نتوانند درستی یا نادرستی آن را اثبات کنند.
    برائت یکی از این اصول است که در قانون آیین دادرسی مدنی، در ماده ۱۹۷ به آن اشاره شده است.
    ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی، با اشاره به اصل برائت، یکی از اصولی است که در نظام دادرسی ایران حاکم است.
    این قاعده حقوقی بیان می‌کند که اصل بر برائت باید رعایت شود.
    از منظر فقهی و قانونگذاری، این اصل تأثیرات مهمی دارد و در دعاوی حقوقی مطرح شده در دادگاه‌ها، تعیین کننده برنده و بازنده است.
    برای پاسخ به این سؤال که تفسیر ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی چیست، باید به بررسی و بیان تفسیر اصل برائت متمرکز شویم.
    در واقع، ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی، این اصل برائت را که به عنوان یکی از دلایلی که در دعاوی قابل استناد است، بیان کرده است.
    بنابراین، مطالعه و تحلیل دقیق این اصل برائت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
    به‌طور کلی، در مواردی که یک فرد مدعی می‌شود کسی به او بدهکار است و باید میزان مبلغی را پرداخت کند، اصل برائت وجود دارد.
    اصل برائت بیانگر این است که همه افراد به طور پیش‌فرض برای بدهکاری آزاد هستند و نباید همه را تحت تأثیر قرار داد.
    اما مدعی باید قادر باشد با ارائه مدارک و شواهد قانونی خود، این ادعا را ثابت کند.
    در غیر این صورت، حکم برای عدم وجود بدهی برای طرف مقابل اعمال می‌شود.
    ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی به سوالی که چیست، پاسخ داده شده است.
    این ماده در فصل دهم قانون آیین دادرسی مدنی با عنوان "رسیدگی به دلایل" قرار دارد و در بخش کلیات قرار دارد.
    در این فصل، قانونگذار تعریفی از دلیل می‌دهد که به‌عنوان اثبات یا دفاع از دعوا استفاده می‌شود.
    در این ماده، دلایلی مورد بررسی قرار می‌گیرد که طرفین در روند دادرسی و اقامه دعوا ممکن است به آن‌ها استناد کنند.
    در قانون‌های جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اینکه قوانین بر اساس اسلام است، در رویه‌های آیین‌دادرسی، بسیاری از قواعد فقهی وجود دارند که می‌توان آن‌ها را مشاهده کرد.
    یکی از این قواعد فقهی قاعده «البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر» است.
    این قاعده می‌گوید که بار اثبات بر عهده ادعاکننده است و در صورتی که ادعاکننده مدرکی ارائه نکند، انکارکننده می‌تواند تنها با ادای قسم به بی‌گناهی خود را ثابت کند.
    قاعده «البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر» یکی از آثار اصل برائت است.

نتیجه گیری

توضیحات مذکور در مورد خصاء و عیب‌های موجب فسخ ازدواج برای زنان، نشان می‌دهد که وضعیت حقوق زنان در این زمینه بهبود یافته است.
قوانین و مقررات قابل توجهی برای حفظ حقوق زنان و تضمین عدالت در روابط زناشویی وجود دارد.

اما ضروری است برای زنان اطلاعات کافی در این خصوص داشته باشند تا بتوانند از حقوق خود به درستی استفاده کنند.
به همین دلیل، ترویج آگاهی و آموزش بیشتر در خصوص حقوق زنان و نحوه درخواست فسخ ازدواج با توجه به شرایط خاص ضروری است.