نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور

نکته حقوقی مهمی وجود دارد که برخی از آرا در دیوان عالی کشور نه قابل استناد هستند و نه به فرجام خواهی می‌رسند.
برخی از آرا، با کیفیت مناسب برای فرجام خواهی در دیوان عالی کشور هستند.

مواردی که در دیوان عالی کشور به تجدیدنظر کرده است عبارتند از: ادعاهای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر یا مجازات قانونی متهم، عدم رعایت اصول دادرسی با درجه اهمیت بالا که می‌تواند منجر به بی‌اعتباری رای دادگاه شود، و عدم تطابق مستندات با مدارک موجود در پرونده.
دیوان عالی کشور به عنوان مرجع تجدیدنظر، طبق قانون آیین دادرسی کیفری، پاسخ‌گوئی و تجدیدنظر درخواست‌های مربوط به تصمیمات دادگاه‌های کیفری را انجام می‌دهد.

همچنین در دیوان عالی کشور رویکردی به تجدیدنظر وجود دارد و از آرا و تصمیمات دادگاه کیفری عمل می‌کند.
دیوان عالی کشور علاوه بر اینکه به عنوان مرجع تجدیدنظر عمل می‌کند، در امور حقوقی و کیفری نیز مقام نخستین فرجام‌دهنده است.

در رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور، مثلاً در مرحله فرجام خواهی در احکام دادگاه‌های کیفری، روشی به کار گرفته می‌شود که طبق آن، رأی صادر شده با قوانین سازگاری داشته باشد یا در صورت مغایرت با قوانین و بدون رعایت دفاع طرفین مورد تجدیدنظر قرار می‌گیرد.
همچنین دیوان عالی کشور مسئولیت رسیدگی به تخلفات رئیس جمهور و رسیدگی و نظارت بر اجرای صحیح قوانین در دیگر محاکم قضایی را بر عهده دارد.

به همین دلیل، آشنایی با روند رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور ضروری است.
تجدیدنظر در دیوان عالی کشور صرفاً از تصمیمات دادگاه‌های کیفری انجام می‌شود و دیوان عالی کشور به عنوان یک مرجع، درخواست تجدیدنظر را از تصمیمات دادگاه‌های مبدأ پذیرفته و تصمیم را بررسی می‌کند.

در دیوان عالی کشور، حداقل یکی از موارد تجدیدنظر کیفری باید وجود داشته باشد.
به طور جداگانه، در دیوان عالی کشور مراحل مختلفی از جمله تجدیدنظر، فرجام‌خواهی و اعاده دادرسی وجود دارد و تأثیر ویژه‌ای در حل و فصل پرونده‌ها دارد.

به عنوان نهادی که در رسیدگی به پرونده‌ها دارای صلاحیت است، دیوان عالی کشور وظایفی مانند نظارت بر صحت اعمال قوانین در دادگاه‌های قضایی را نیز بر عهده دارد.
در مجموع، دیوان عالی کشور در سلسله مراتب سازمان قضایی به چینش درآمده و دارای تأثیری ویژه در حل و فصل پرونده‌ها است.

روش‌های رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور به صورت جداگانه تبیین می‌شود.
در صورتی که رأی یا قرار صادر شده با قوانین مغایرت داشته یا بدون توجه به دلایل و دفاع‌های طرفین یا رعایت نکردن مقررات قانونی، رأی تجدیدنظر می‌شود.

اگر عملی انجام شده باشد و تصویب یا تعدیل شود، در صورتی که جرمی نباشد یا مشمول عفو شود و یا به دلایل دیگر، متهم مورد تعقیب قرار نگیرد، رای بازگشت داده می‌شود.
اگر رای یا قرار صادر شده به دلیل نقص تحقیقات یا موارد مشابه نقض شده باشد، باید به دادگاهی که رای را صادر کرده است ارجاع داده شود تا پرونده را کامل کند و در نهایت رای صادر نماید.

در رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور، همچنین نظرات سیاسی و رسانه‌ای نیز در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار می‌گیرند و تحت تجدیدنظر قرار می‌گیرند.

خلافی

هیکل قضایی جمهوری اسلامی ایران، در قانون اساسی به طور کامل تشریح شده است.
بر اساس این هیکل قضایی، در علاوه بر وجود دادگاه‌های ابتدایی و تجدیدنظر، مرجعی به نامدیوان عالی کشوروجود دارد که مسئول نظارت بر صحت آراء صادره از دادگاه‌ها است.
به این ترتیب، دیوان عالی کشور به‌عنوان بالاترین مرجع قضایی در سلسله مراتب دادگاه‌های حقوقی و کیفری به‌حساب می‌آید.
به‌طور همزمان،دیوان عدالت ادارینیز به‌عنوان مهم‌ترین مرجع در صف اول مراجع رسیدگی به دعاوی اداری شناخته می‌شود.

دیوان عالی کشور، به عنوان مرجع حقوقی، مسئولیت رسیدگی به تخلفات رئیس جمهور و صدور آرا وحدت رویه قضایی را بر عهده دارد.
همچنین، وظیفه دیوان عالی کشور شامل رسیدگی و نظارت بر اجرای صحیح قوانین در دیگر محاکم قضایی نیز می‌باشد.
بنابراین، برخی از دعاوی حقوقی و کیفری نیز ممکن است در شرایط خاصی به صورت قضیه‌ای به دیوان عالی کشور ارجاع داده شوند.
از این رو، آشنایی با روند دوباره رسیدگی دیوان عالی کشور به این دعاوی ضروری است.

با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی روش‌های رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور می‌پردازیم.
دیوان عالی کشور به عنوان نهادی که در مراحل مختلفی از جمله تجدیدنظر، فرجام‌خواهی و اعاده دادرسی، صلاحیت رسیدگی را داراست، تأثیر ویژه‌ای در حل و فصل پرونده‌ها دارد.
در این مقاله، به طور جداگانه، درباره این موضوعات تبیین خواهیم کرد و به ارایه تفصیلی از رویه‌های رسیدگی در دیوان عالی می‌پردازیم.

نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور در تجدیدنظرخواهی

تمام دادگاه‌های حقوقی و کیفری، هم در سطح دادگاه‌های اولیه و هم در سطح دادگاه‌های تجدیدنظر، به صورتی که تحت نظارت یک مرجع عالی به نام "دیوان عالی کشور" قرار دارند، فعالیت می‌کنند.
یکی از وظایف مهم این دیوان عالی کشور، نظارت بر صحت اعمال قوانین در دادگاه‌های قضایی است.
بنابراین، در سلسله مراتب سازمان قضایی، دیوان عالی کشور، دادگاه‌های تجدیدنظر و دادگاه‌های اولیه به چینش درآمده‌اند.

با این حال که تجدید نظر خواهی از تصمیماتی که دادگاه‌های مبدأ صادر می‌کنند، وظیفه دادگاه‌های تجدید نظر است، قانون مواردی را می‌تواند شامل شود که بر اساس آن، دیوان عالی کشور به عنوان یک مرجع، درخواست تجدید نظر خواهی از تصمیمات دادگاه‌های مبدأ را می‌پذیرد و تصمیم را مورد بررسی مجدد قرار می‌دهد.
به همین دلیل، در این قسمت، قصد داریم روند بررسی مجدد تصمیمات در دیوان عالی کشور در تجدید نظر خواهی را توضیح دهیم.

در بررسی "رویکرد دیوان عالی کشور به تجدیدنظر"، باید اشاره کرد که طبق ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری، مرجع صلاحیت برای "پاسخ‌گوئی و تجدیدنظر" درخواست‌های مربوط به تصمیمات دادگاه‌های کیفری، دیوان "تجدیدنظر" استان می باشد.
با این حال، برخی احکام به "تجدیدنظر" در صلاحیت "دیوان عالی کشور" قرار گرفته اند.

صورتی که در قبرسی کشور در مرحله تجدید نظر خواهی رسیدگی می‌شود، به این شکل است که طبق ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری، آراءی که توسط دادگاه کیفری یک صادر شده است و مجازات‌های سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد، مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر را دربرگیرد و همچنین، جرایم عمدی که میزان دیه آن‌ها، نصف دیه کامل یا بیشتر را شامل می‌شود و همچنین، نظرات سیاسی و رسانه‌ای در دیوان عالی کشور قرار می‌گیرند و تحت تجدید نظر قرار می‌گیرند.

بنابراین می‌توان ادعا کرد که تجدید نظر در دیوان عالی کشور به صورتی است که فقط بازنگری درباره آرا و حکم‌های صادره از دادگاه‌های کیفری (نه دادگاه‌های مدنی) در دیوان عالی کشور انجام می‌شود و آرا و حکم‌های دادگاه‌های کیفری در دادگاه‌های تجدیدنظر استانی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
روش ارزیابی در دیوان عالی کشور به این صورت است که حداقل یکی از موارد تجدید نظر کیفری درباره حکم صادره وجود داشته باشد.

از بین جملاتی که در دیوان عالی کشور به تجدیدنظر کرده است، می‌توان به مواردی اشاره کرد که به ادعاهای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر یا مجازات قانونی متهم، عدم رعایت اصول دادرسی با درجه اهمیت بالا که می‌تواند منجر به بی‌اعتباری رای دادگاه شود، و همچنین عدم تطابق مستندات با مدارک موجود در پرونده اشاره کرد.

نحوه بررسی موارد در مرحله تجدید نظر در دیوان عالی کشور به صورت زیر است.
چنانچه دیوان متوجه تخلف در رای شود، آن را لغو خواهد کرد.
اگر تحقیقات ناقص تشخیص داده شود، پرونده به دادگاه صادرکننده رای ارجاع داده خواهد شد تا در مورد آن تصمیم نهایی گرفته شود.
همچنین، اگر دادگاه صادرکننده رای صلاحیت لازم را نداشته باشد، پرونده به یک مرجع دیگر ارجاع داده می‌شود که مکلف به بررسی آن می‌باشد.

نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور در فرجام خواهی

در بخش قبل، به "روش بررسی در مرحله تجدید نظر در دیوان عالی کشور" پرداختیم.
همانطور که اشاره شد، در "رسیدگی در دیوان عالی کشور در مرحله تجدید نظر"، آراءی که از دادگاه کیفری صادر می‌شود، بررسی می‌شود و "روش بررسی در دیوان عالی کشور" به مطابق با قوانین آئین‌نامه دارایی کیفری صورت می‌گیرد.

اما به علاوه از این جهت، دیوان عالی کشور به عنوان مرجع تجدیدنظر از آرا و تصمیمات دادگاه کیفری عمل می‌کند، علاوه بر این مقام نخستین فرجام‌دهنده در امور حقوقی و کیفری نیز میباشد.
به همین منظور، در اینجا قصد داریم نحوه رسیدگی به موارد فرجام‌دهی حقوقی و کیفری در دیوان عالی کشور را مورد بررسی قرار دهیم.

در پاسخ به این سؤال، می‌توان گفت که در پرونده‌ها و دعاوی کیفری، اصولاً "فرجام خواهی دیوان عالی کشور" همان اعتراضی است که نسبت به احکام صادره از دادگاه کیفری صورت می‌گیرد.
به عبارت دیگر، احکام دادگاه کیفری، به صورت فرجام، توسط "دیوان عالی کشور" بررسی می‌شوند.
در صورت وجود جوانب نقض حکم، "دیوان عالی کشور" پرونده را به دادگاه مربوطه ارجاع می‌دهد.

مرحله فرجام خواهی در دیوان عالی کشور مربوط به احکام دادگاه‌های کیفری در قوانین آیین دادرسی کیفری تبیین شده است.
طبق این مواد، در فرآیند مرحله فرجام خواهی، دیوان عالی کشور بدون حضور طرفین یا وکلای آنها مشغول به کار است.
اگر رأی صادر شده باشد و با قوانین سازگاری داشته باشد، تصویب یا تعدیل می‌شود.
اما اگر با قوانین مغایرت داشته باشد یا بدون توجه به دلایل و دفاع‌های طرفین یا رعایت نکردن مقررات قانونی مهم، رأی تجدیدنظر می‌شود.

در صورتی که عملی انجام شده باشد، اگر جرمی نباشد یا مشمول عفو شود، و یا به دلایل دیگر، متهم نباید مورد تعقیب قرار گیرد، رای صادره باید بازگشت داده شود.
اما اگر رای یا قرار صادر شده به دلیل نقص تحقیقات یا موارد مشابه آن، نقض شده باشد، باید به دادگاهی که رای را صادر کرده است ارجاع داده شود تا این دادگاه، با در نظر گرفتن موارد ذکر شده توسط دیوان عالی کشور، پرونده را کامل کرده و سپس مجدداً رای صادر نماید.

 بحث رسیدگی به دعاوی حقوقی در دیوان عالی کشور تا حدّی متفاوت است.
طبق قانون آیین دادرسی مدنی، در امور مدنی، موافقتی یا عدم موافقتی معنایی دارد که دیوان عالی کشور باید نظر خود را درباره تطابق یا عدم تطابق رأی درخواست داده‌کننده با شرع و قانون اعلام کند.
در صورتی که تخلف از رأی ها در دیوان عالی کشور وجود داشته باشد، رأی نقض شده و به مرجع مربوطه برای مراجعه مجدد ارسال می‌شود.

نکته حقوقی مهمی درباره رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور وجود دارد.
نه همه آرا در دادگاه‌های حقوقی قابل استناد هستند و به فرجام خواهی نمی‌رسند.
بنابراین، تنها برخی از آرا، با کیفیت مناسب برای فرجام خواهی در دیوان عالی کشور هستند.

نخست، در برخی موارد، برخی آرا در دعاوی حقوقی از دادگاه بدوی صادر می‌شوند اما تاکنون مورد تجدیدنظر قرار نگرفته‌اند.
در این صورت، می‌توان آن‌ها را مستقیماً به دیوان عالی کشور مراجعه داد و فرجامی برای آن‌ها ایجاد کرد.
این شامل احکامی است که مبلغ آن‌ها بیشتر از بیست میلیون ریال است و مربوط به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت است.
همچنین، احکام غیابی که در دعاوی مالی صادر شده و مبلغ آن‌ها بیش از بیست میلیون ریال است نیز به این قانون تحت می‌شوند.

در قسمت دوم، بعضی از احکام صادر شده توسط دیوان تجدید نظر می‌توانند توسط دیوان عالی کشور اعمال شوند.
این احکام شامل مسائل مختلفی می‌شوند، از جمله اصول ازدواج و انفصال، طلاق، نسبت، حجر و وقف.
همچنین، تعیین حکم‌های مربوط به دعاوی مختلف نیز از جمله ابطال درخواست، رد درخواست، انسحاب دعوا و عدم صلاحیت ممکن است و در دیوان عالی کشور تصمیم‌گیری شوند.

باید به یاد داشت که نحوه رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور برای رسیدن به نتیجه، در دو مرحله انجام می‌شود.
در این رابطه، برای اشخاص مقیم در ایران، درخواست فرجام خواهی باید ظرف مهلت بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران ظرف دو ماه ارائه شود.
در مرحله فرجام خواهی دیوان عالی کشور، رسیدگی به پرونده به صورت حقوقی و کیفری انجام می‌گیرد و نیازی به صدور حکم ندارد؛ بلکه پرونده به مرجع پایین‌تر ارجاع داده می‌شود تا مجدداً رای صادر گردد.

نحوه رسیدگی در دیوان عالی کشور در اعاده دادرسی

در بخش‌های قبلی، روش‌های ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور در مرحله تجدید نظر و قطعنامه‌گیری را بررسی کرده‌ایم.
اما دیوان عالی کشور همچنین در اعاده دادرسی پرونده‌های کیفری نقش فعالی دارد.
بنابراین، در این بخش نحوه رسیدگی دیوان عالی کشور در اعاده دادرسی را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم.

ابتدا، باید یک نکته مهم را ذکر کنم، یعنی مرجع "اعاده دادرسی" در "دعاوی حقوقی"، همان دادگاهی است که حکم قطعی را صادر می‌کند.
با این حال، طبق ماده ۴۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری، درخواست "اعاده دادرسی"، به دیوان عالی کشور ارجاع می‌شود.
در صورتی که دلایل اعاده دادرسی کیفری را اثبات کند، دیوان عالی کشور اعاده دادرسی را تصویب می‌کند و پرونده را به دادگاه اولیه که حکم قطعی را صادر کرده است، برای بررسی مجدد ارسال می‌کند.

علاوه بر این، در قسمت 477 قانون آیین دادرسی کیفری، روش دیگری برای اعاده دادرسی در نظر گرفته شده است.
طبق این قانون، زمانی که رئیس قوه قضاییه برخورداری حکم را ناسازگار با شرع ارزیابی کند، پرونده را به شعبی مختص به دیوان عالی کشور ارجاع می‌دهد تا موضوع مجددا بررسی شود.
شعب دیوان عالی کشور در این صورت رأی اختلافی را صادر کرده و پس از طی مراحل قانونی، پرونده را مجددا مورد بررسی قرار می‌دهند و رأی جدیدی را اعلام می‌کنند.

مدت زمان رسیدگی به پرونده در دیوان عالی کشور

در بخش‌های قبل، توضیح داده شد که چگونه دیوان عالی کشور در تجدیدنظر، فرجام خواهی و اعاده دادرسی رسیدگی می‌کند.
بیان کرده‌ایم که به‌جز در شرایط استثنایی، دیوان عالی کشور به جزئیات پرونده وارد نمی‌شود و رسیدگی این دیوان به عنوان بالاترین مقام قضایی کشور، صرفاً مورد بررسی قرار می‌دهد که آیا پرونده با قوانین کشور مطابقت دارد یا خیر.

سوالات پر تکرار

  1. نتیجه‌گیری:با توجه به توضیحات ارائه شده در این مقاله، دادگاه تجدید نظر به عنوان یکی از نهادهای قضایی موجود در جامعه، نقش مهمی در رسیدگی و اصلاح تصمیمات قضایی ایفا می‌کند.
    با تشکیل دادگاه تجدید نظر در شعب ایستادگاه، امکان بررسی و اصلاح تصمیمات قضایی میسر می‌شود.
    این دادگاه با استفاده از ساختار و سلسله مراتب خاص خود قادر است به بهترین شکل اهداف خود را پیشبرد کند و حفظ استقلال دستگاه قضایی را تضمین می‌کند.
    نیازمندیم همه به این مرجع قانونی مراجعه کنیم تا شکایت و احقاق حق خود را در جامعه انجام دهیم و به جلوگیری از بروز مشکلات و هرج و مرج کمک کنیم.

نتیجه گیری

نهايتاً، به اتمام رساندن نکته حقوقی مهم درباره رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور می‌پردازیم.
از بررسی موارد مطرح شده در این مقاله مشخص می‌شود که تنها برخی از آرا، با کیفیت مناسب برای فرجام خواهی در دیوان عالی کشور قابل استناد هستند.

در این راستا، دیوان عالی کشور به عنوان مرجع تجدیدنظر در دادگاه‌های کیفری و تعیین صحت اعتبار حکم‌ها دارای نقش حیاتی است.
بنابراین، بررسی دقیق و کامل رویکرد دیوان عالی کشور در رسیدگی به پرونده‌ها و ارزیابی مجدد حکم‌ها، امری ضروری و حیاتی است.

از این رو، آشنایی با روند دوباره رسیدگی دیوان عالی کشور به این دعاوی و نتایج حکم‌گیری آن بسیار حائز اهمیت است.
تاکید می‌شود که دیوان عالی کشور با توجه به قواعد و ضوابط قانونی در رسیدگی به پرونده‌های حقوقی و کیفری، نقش بسزایی در حل و فصل مسائل حقوقی و اعلام فرجام نهایی دارد و همواره سعی بر این دارد تا برای حقوق طرفین نیکوکاری را به عمل آورد.

به همین منظور، مصوبات و روند تجدیدنظر در دیوان عالی کشور به عنوان نهاد حقوقی از اهمیت بالایی برخوردار است و باید به دقت و با جدیت بررسی شوند.
با توجه به موارد مطروحه و حاکی از اهمیت رسیدگی به پرونده‌ها در دیوان عالی کشور، لازم است روش‌ها و فرآیندهای مورد استفاده در این دیوان به صورت دقیق و کامل بررسی شوند تا فرجام‌دهی متناسب با مورد صورت گیرد و تضمین حقوق طرفین محقق شود.

از اینرو، دیوان عالی کشور به عنوان یک مرجع ارشد در حوزه حقوقی و کیفری، نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ای را در امور حقوقی و فرجام‌دهی داراست.