قصاص مسلمان در برابر کافر

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

قصاص مسلمان در برابر کافر

در این مطلب درباره موضوع "قصاص مسلمان در برابر کافر" صحبت می‌شود و سپس حکم شرعی و حکم قانونی مرتبط توضیح داده می‌شود.
معنای مستامن در اسلام به معنای داشتن امنیت در سرزمین اسلامی است.

برای مسلمانان عدم برابری در دین، سبب عدم اجرای قصاص بر فرد مذنب می‌شود و قصاص فقط بر فرد مذنب مسلمان اعمال خواهد شد.
مفهوم معاهدات این است که شخص کافر یا غیرمسلمان، با مسلمانان قرارداد داشته باشد و در سرزمین‌های اسلامی امنیت و حفاظت برخوردار باشد.

در قرآن از کافران قتل عمدی نمی‌توان صورت گرفت و قصاص از آنان نمی‌گیرند.
با توجه به این آیه، برخی از فقها معتقدند که اولیاء دم کافر حق قصاص از مجرمان مسلمان را ندارند.

این نگرش با اصل عدالت اسلامی در تناقض است و باعث تشکیک در صلاحیت اسلام به عنوان یک دین عدالت طلب می‌شود.

خلافی

یکی از تنبیه‌های موجود در قوانین جرم اسلامی، در مواقعی که قتل یا جنایت عمدی بر روی جسم و جان افراد اتفاق می‌افتد و باعث از دست دادن جان یا صدمه به اعضا و اعضای قربی‌های مجنی علیه می‌شود، تعزیر قصاص است.
این تعزیر تنها در صورت رضایت مجنی علیه یا نیابت اولیا بر مبنای تسویه و یا در مواردی که امکان اعمال تعزیر قصاص وجود نداشته باشد، به شکل دیه تحول خواهد یافت.

با توجه به اینکه قانونگذار در ماده 302 قانون مجازات اسلامی، بر مبنای شرع مقدس، شرط اعمال قصاص را برابری در دین و عقل می‌داند، پرسشی که به وجود می‌آید این است که قصاص مسلمان در برابر کافر به دلیل ناهمتناسبی در دین، به چه نحوی انجام خواهد شد؟ از آنجا که با در نظر گرفتن حکم شرعی و حکم قانونی در این مسئله، قصاص مسلمان در برابر کافر فقط در شرایط خاص ممکن است، آشنایی با قوانین مربوطه ضروری است.

در این مطلب قصد داریم درباره موضوع "قصاص مسلمان در برابر کافر" صحبت کنیم و سپس حکم شرعی و حکم قانونی مرتبط را توضیح دهیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.

آیا مسلمان در برابر کافر قصاص می شود

قبل از پاسخ به سؤالی که آیا مسلمان می‌تواند قصاص کافر شود یا خیر، باید درباره مفهوم قصاص، موارد سقوط قصاص، شرایط اعمال و تصمیم‌گیری‌های قاضی که به پرونده مربوطه می‌پردازد، صحبت کنیم.
سپس می‌توانیم امکان قصاص مسلمان در برابر کافر را بررسی کرده و درباره آن بحث کنیم.

"قانون مجازات اسلامی، در ماده 14 خود انواع مجازات را پیش‌بینی نموده و آن‌ها را به چهار دسته حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تقسیم می‌کند.
طبق ماده 16 این قانون، «قصاص» به عنوان مجازات اصلی جرائم عمدی علیه نفس، اعضا و منافع، که در کتاب سوم این قانون ذکر شده، اعمال می‌شود.
"

با توجه به این بند، در توصیف تنبیه و شرایط صدور فتوای مربوط به آن، باید گفت که تنبیه اعمال می‌شود زمانی که فردی عمداً یک جرم جدی از نوعی مرتکب شود که به سلامتی و زندگی یا منافع بدنی فرد دیگری آسیب می‌رساند.
هرکس که عمداً این نوع جرم را ارتکاب کند، بر اساس این بند مجازات تنبیه خواهد پذیرفت.

مجازات‌هایی که به صورت قصاص اعمال می‌شوند، شامل اقداماتی است که به منزله گرفتن جان افراد با اعدام یا ایجاد آسیب وارد به اعضا و منافع مجنی علیه به صورت قصاص عضو می‌باشد.
در صورتی که وارد آوردن آسیب به صورت فیزیکی امکان‌پذیر نباشد، مجازات قصاص به دیه تبدیل می‌شود.
همچنین، در شرایطی که مجنی علیه یا ولی دم او ترجیح می‌دهند به جای قصاص، به دیه مصالحه کنند.

قانون‌گذار در قانون مجازات اسلامی، در ماده ۳۰۱، شرایط ثبوت و تحقق مجازات قصاص را تعیین می‌کند.
قصاص فقط در صورتی اثبات می‌شود که فرد متهم، پدر یا اجداد پدری مجنی علیه نباشد و مجنی علیه نیز با متهم در دین و عقل مساوی باشد.
نکته: اگر مجنی علیه مسلمان باشد، عدم اسلامی متهم، جلوگیری از اجرای مجازات قصاص نمی‌شود.

بر اساس ماده مذکور، استفاده از قصاص در صورتی امکان پذیر است که مجنی علیه عاقل باشد، همچنین باید از لحاظ دینی با مرتکب جرم برابری داشته باشد.
در صورتی که دین مجنی علیه با دین مرتکب برابر نباشد، مثلاً اگر مرتکب از لحاظ دینی برتر باشد یا اگر مرتکب قرابت خویشاوندی فرد مجنی علیه باشد، استفاده از قصاص نمی‌تواند صورت گیرد.
اما وقتی دین مجنی علیه از مرتکب برتر باشد یا در مواردی که مرتکب کسی را کشته باشد که فرزند یا نسل بعدی او باشد، استفاده از قصاص مجاز است و جرم مرتکب ثابت خواهد شد.

البته، در مورد عدم برابری در دین، در شرایطی که فرد مذنب، مسلمان باشد و متهم، کافر مستأمن، ذمی یا معاهد، عدم برابری در دین اسلام، سبب عدم اجرای قصاص، در مورد فرد مسلمان می‌شود و قصاص فقط بر فرد مذنب، به خاطری که مسلمان است، اعمال خواهد شد.
پس از این توضیحات، ممکن است سوالی پیش بیاید که کافر مستأمن، ذمی و معاهد چه کسانی هستند؟ به این سوال می‌توان گفت: "

معنای مستامن در اسلام به معنای داشتن امنیت در سرزمین اسلامی است.
به عبارتی دیگر، مستامن به همان غیرمسلمانی اشاره دارد که وارد سرزمین اسلامی می‌شود و با مجوز و به دلایل قابل قبول دینی، در کشور اسلامی امن و پناه‌جویی است.

مفهوم معاهدات، این است که شخص کافر یا غیرمسلمان، با مسلمانان قرارداد و توافقی داشته باشد، به امید بوجود آوردن اسلام در وی.
از این رو، در سرزمین‌های اسلامی، او از امنیت و حفاظت برخوردار است، طبق آزادی که توسط معاهدات به او تعلق می‌گیرد.
مانند مستمندان می‌باشد، معاهدات همانند پیمانی است که به علت آن، در خاک اسلامی، حقوق و حفاظتی وجود دارد.
واجب است که در ابعاد دینی نیز به آن پایبند شود.

معنی "ذمی" به کسانی اطلاق می‌شود که از اهل کتاب هستند، به عبارت دیگر یهودیان و مسیحیان، زرتشتیان و صابئین.
آن‌ها به دلیل قرارداد و توافقی که با آنها بسته شده است، در سرزمینی که متعلق به مسلمانان است، حق حمایت و محافظت دارند و در برابر هرگونه حمله از سوی دیگران به کشور مورد نظر، مصون و پناه جویی می‌کنند.

حکم شرعی قصاص مسلمان در برابر کافر

پس از ارزیابی امکان اجرای عقاب بر مذهب‌دار در مقابل کافر، که در قسمت قبل انجام شد، هدف از این قسمت از مقاله آمده است که فتوای شرعی درباره این موضوع را بیان کرده و توضیح دهد که آیا دین مقدس درباره موضوع عقاب بر مذهب‌دار در مقابل کافر در صورتی که یک جنایت قصدی توسط فرد مذهب‌دار صورت پذیرد، چه تصمیمی می‌گیرد.

مطلبی درباره حقوق قتل و قصاص در اسلام می خوانم.
برخی از فقها و مشاهیر حقوقی معتقدند که مسلمانان در هیچ شرایطی مجاز به قتل عمدی کافر نیستند و قصاص از آنان نمی گیرند.
برای توجیه این موضوع از آیه "لَن یَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً" استفاده می شود، که به معنای این است که خداوند برای کافران راهی در برابر مسلمانان قرار نمی دهد.
با توجه به این آیه، برخی از فقها معتقدند که اولیاء دم کافر حق قصاص از مجرمان مسلمان را ندارند.
در حقیقت، این نگرش با اصل "لا ضرر و لا ضرار في الإسلام" و عدالت اسلامی در تناقض است.
این موضوع باعث تشکیک در صلاحیت اسلام به عنوان یک دین عدالت طلب می شود.

مواقعی وجود دارد که میزان شموخی و اجرایی ضوابط دینی در برخی از مسائل مشخص نباشد، در این صورت، باید به قرآن متوجه شد.
در آیه 31 سوره اسرا، خداوند می‌فرماید: "هر کس که بی‌عدلی کشته شود، ما وارث او را حجت قرار دادیم".
همچنین در ماده 32 سوره مائده قرآن می‌فرماید: "هر کس که یک جان را بی‌عدلی بکشد، تماماً استهلاک و فساد در زمین را بوجود آورده است، و گویا همه مردم را کشته است".

بر مبنای آیات قرآن، خداوند در هیچ مکان، کسی را که کافر است، مجاز به قتل نمی‌داند.
حتی اگر این شخص از نظر دینی، کمتر از شما رتبه داشته باشد، به عنوان مثال یک مسلمان.
در پاسخ به سؤال آیا شرع قتل کافر توسط یک مسلمان را تأیید می‌کند یا خیر، باید گفت که بر اساس قرآن، شرع همچنان با اصل برابری و رعایت عدالت موافق است و جان انسان‌ها، بدون توجه به دین آنان، مورد احترام است.

طبق آیات قرآن کریم، امام علی (علیه السلام) نیز در نامه 53 نهج البلاغه می فرمایند: "ظلم به یک کافر که در تملق و آزار مسلمانان سعی نکند، حرام است.
" به این معنا که هیچ مسلمانی اجازه ندارد به طور عمدی یک کافر را مورد آزار قرار دهد، مگر اینکه کافر در تلاش برای آزار مسلمانان باشد.
در صورت ارتکاب این عمل، شخص مسلمان مسئول قیام به عمل خواهد بود.
در ادامه این مقاله، در خصوص حکم قانونی قصاص در اسلام برای مسلمانان در برابر کافران، توضیح خواهیم داد.

حکم قانونی قصاص مسلمان در برابر کافر

در بخش‌های قبلی توضیح دادیم که امکان قصاص مسلمان در مقابل کافر وجود دارد و حکم شرعی این مسئله را نیز بیان کردیم.
اکنون، در این قسمت از مقاله قصد داریم استدلال حقوقی درباره قصاص مسلمان در برابر کافر را ارائه دهیم.
به این ترتیب، قصاص مسلمان در برابر کافر از دو جنبه، یعنی اسلامی و قانونی قابل بررسی است.
در جنبه اسلامی، بر اساس حکم شرعی قابل دفاع است و از جنبه قانونی نیز بر اساس قانون مجازات اسلامی بحث می‌شود.
از این رو، به لحاظ شرعی و قانونی، قصاص مسلمان در برابر کافر در اسلام امکان‌پذیر است و متناسب با حکم شرعی و قانون مجازات اسلامی می‌باشد.

سوالات پر تکرار

  1. تغییر دیگر مجازات‌های تعزیری به طور کامل به میزان یک یا دو درجه ممکن است.
    وقوع یک جنایت، بر اثر شرایط و مواقع خاصی، همچون رفتارهای تحریک آمیز فردی یا به دلیل انگیزه‌های شرافتمندانه، به او متهم شده است.
    مظنون ممکن است به دلیل ارتکاب جرم، پشیمان شده یا حاضر به جبران خسارت باشد.
    همچنین ممکن است حکم حسن سابقه داشته باشد یا به شرایط خاصی نیاز داشته باشد، مانند داشتن بیماری یا سن بالا.
    تغییر مجازات مصادره اموال به جریمه نقدی در مقادیر مختلف از 180 میلیون تا 1 میلیارد ریال (در رده های ۱ تا ۴) راه حلی جدید برای تبدیلکردن جریمه از نوع تعزیری است.
    هنگامی که یک فرد جرمی ارتکاب می‌کند، قانونگذار دو رویکرد را در برابر مجرم اتخاذ می‌کند.
    از یک سو، با استفاده از مجازات، سعی در تنبیه مجرم و جلوگیری از ارتکاب جرم توسط افراد دیگر جامعه را دارد؛ از طریق ایجاد ترس و تأثیرگذاری بر آنها.
    در جرایم عمدی، هنگامی که حکم قانونی برای حبس تا 6 ماه تعیین می‌شود، مجازات‌های جایگزین به صورت اجباری و الزامی برای جرمکار اعمال می‌شوند.
    این مجازات‌ها می‌توانند شامل تنبیه‌های متفاوتی باشند که به جای حبس اجرا می‌شوند، از جمله پرداخت جریمه یا انجام کارهای اجتماعی.
    مهم به ذکر است که درباره ماده 37، بند ت، قانونگذار از لفظ "تبدیل" استفاده نکرده است، اما به این مسئله اشاره کرده است که مجازاتهای تعزیری دیگر را می توان به میزان یک یا دو درجه کاهش داد.
    این تنزیل می تواند بر اساس نوع یا انواع دیگر مجازات باشد.
    از سوی دیگر، به حمایت از مجرمان همچنان اعتقاد دارم و با ابتکاراتی همچون استفاده از سیاست‌هایی مانند تخفیف مجازات، تعویق صدور حکم و تعلیق اجرای مجازات، سعی می‌کنم تا حد امکان، با اجرای مجازات‌های ملایم تر یا عدم اجرای آنها، از مجرمان غیرحرفه‌ای حمایت کنم و جلوی ورود این افراد به زندان را بگیرم.
    در مواردی که جرم ناآگاهانه باشد، تعیین مجازات جایگزین حبس، به طور اجباری انجام می‌شود، مگر اینکه مجازات قانونی برای جرم، بیشتر از ۲ سال حبس باشد.
    در این حالت، تبدیل مجازات به اختیار خواهد بود.
    در صورتی که شرایط قبلی موجود باشد، تعیین مجازات جایگزین در جرایم عمدی، می‌تواند فقط در صورتی قابل انجام باشد که مجازات حبس با حداکثر مجازات قانونی بیشتر از 6 ماه تا 1 سال باشد.
    ضرر و زیانی که به بزه دیده یا به طور کلی، بخاطر جرمی که خفیف است، به وقوع می‌پیوندد، قابل توجه است.
    با توجه به توضیحات ذکر شده، تبدیل مجازات به معنی تغییر و تبدیل یک مجازات تعزیری به مجازات تعزیری دیگری است که خفیف‌تر و مناسب‌تر برای مجرم به نظر می‌رسد.
    این نهاد به صورتی عمل می‌کند که در صورت لازم، حبس به جای خدمات اجتماعی یا جرم خلاف مواد مخدر به جای حبس جایگزین شود.
    بنابراین، تبدیل مجازات ابزاری است که در قانون جرائم به منظور تسهیل در حلقه تنگ مجازات ها به کار گرفته می‌شود.
    لازم به ذکر است که در تبدیل مجازات، مجازات‌های حدی غیرقابل تخفیف و تغییر نمی‌باشند.
    تنها مجازات‌های تعزیری بتوانند در این فرایند تغییر یابند.
    مثلاً در صورتی که شخصی به دلیل مصرف الکل محکوم به مجازات شلاق شود، این مجازات تحت هیچ شرایطی قابل تبدیل نخواهد بود.
    لذا تبدیل مجازات به مجازات دیگر فقط مختص به مجازات‌های تعزیری است.
    با در نظر گرفتن اهمیت این موضوع، در این مقاله ابتدا به سوالی پاسخ داده خواهد شد: "تبدیل مجازات چیست؟" سپس، موارد و شرایط آن را توضیح داده و مجازات‌های جایگزین حبس را بررسی می‌کنیم.
    به علاوه، یک نمونه لایحه برای درخواست تبدیل مجازات ارائه می‌شود.
    تبدیل مجازات ، یکی از حمایت‌های قانونی است که به وسیله آن می‌توان مجازات متهم را به شکلی دیگر و در نوعی ملایم‌تر و کمک‌کننده به وضعیت او تغییر داد.
    بنابراین، این تغییر در مجازات همواره و در هر نوع جرمی قابل اجرا نمی‌باشد و صرفا در شرایط قانونی خاص و به مواردی که در قوانین تعریف شده‌اند، اعمال می‌شود.
    یکی از روش‌هایی که قانونگذار برای حمایت از مجرمین استفاده می‌کند، تغییر مجازات است.
    این تغییر مجازات در ماده‌های ۳۷ و ۳۸ قانون مجازات‌ اسلامی تعبیه شده و علاوه بر این دو ماده، در فصل نهم این قانون نیز، تحت عنوان "تنبیهات جایگزین حبس" به بیان انواع خاصی از تغییرات مجازات حبس به دیگر تنبیهات پرداخته شده است.
    اگرچه این تنبیهات عنوان "تغییر" را ندارند، اما با توجه به تساهلی که وجود دارد، می‌توان آن را نیز تغییرات مجازات نامید.
    در جرایم عمدی، که حداکثر مجازات قانونی ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس بوده، مجازات‌های جایگزین اجرا می‌شوند، مگر آنکه مجرم، قبلاً، مرتکب یک جرم عمدی دیگر شده و دارای سابقه محکومیت کیفری است، به شرح زیر بوده و از اجرای آن مجازات قبلی نیز ۵ سال نگذشته باشد.
    برای پاسخ به سؤالی که مطرح شده است دربارهٔ اصول تغییر مجازات های جایگزین حبس، می‌توان گفت به منظور انجام این تغییرات، باید به شرایطی توافق کرد که این شرایط به صورت کلی شامل دو بخش اصلی می‌شوند.
    اولا، شاکی باید به توافقی برسد و ثانیا، یکی از اصول تخفیف مجازات که در بالا توضیح داده شده است، باید اعمال شده باشد.
    علاوه بر این شرایط عمومی، شرایط خاص هر مورد به شرح زیر است:
  2. شرط اول
  3. شرط دوم
  4. شرط سوم تبدیل مجازات‌های تعزیری و شرایط لازم برای آنها، در ماده 37 قانون مجازات اسلامی تشریح شده‌است.
    برای تبدیل مجازات، لازم است یک یا چند جهت از تخفیف مجازات که در ماده 38 قانون مربوطه ذکر شده، موجود باشد.
    این جهات شامل:
  5. توفیقات ارتکاب جرم
  6. نیکویی‌های طاعت و انقیاد به خداوند
  7. استمرار در ترک جرم
  8. اصلاح و تحصیلات مفید
  9. سن و نداشتن تاریخچه جرمی
  10. تاثیر و ضرورت اعدام آن فرد بر دیگران است.
    ایده‌آل است که در تبدیل مجازات، تمامی این جهات برای فرد محکوم، فراهم باشد.
    به هرحال، قاعده‌ای ثابت در رابطه با تبدیل مجازات تعزیری وجود ندارد و همه موارد به تقدیر و صلاحدید قاضی وابسته است.

نتیجه گیری

در نتیجه، با توجه به توضیحات ارائه شده، می توان نتیجه گیری کرد که قصاص مسلمان در برابر کافر با توجه به عدم برابری در دین اسلام قابل اجرا است.
اما بر اساس آیات قرآن و اصول عدالت در اسلام، هیچ مکانی برای قتل کافر توسط مسلمانان و قصاص از آنان وجود ندارد.

در واقع، اسلام بر اصل رعایت حقوق انسانی و عدالت تأکید دارد و قتل یا قصاص از هیچ کسی، بدون توجه به دین و عقیده او مجاز نمی باشد.
لذا، ادعاهایی که می گویند قصاص مسلمان در برابر کافر امکان پذیر است، با اصول و احکام اسلامی تناقض دارد و با شناخت صحیح از اسلام و اصول آن تناسب ندارد.

بر این اساس، استفاده از قصاص مسلمان در برابر کافر از منظر اسلام، نه تنها مورد تأیید نمی باشد، بلکه باعث تشکیک در صلاحیت اسلام به عنوان یک دین عدالت طلب می شود.