سریال سوپرنچرال فصل 15

فصل ۱۵ سریال سوپرنچرال (Supernatural) به تازگی شروع به پخش شده است.
با توجه به مروری کوتاه بر فصل‌های گذشته، آن بییمید، بازیگران و داستان جدید فصل جدید را مرور می‌کنیم.

سوپرنچرال یک مجموعه تلویزیونی در ژانر درام فراطبیعی است.
این سریال آمریکایی توسط اریک کریپک (Eric Kripke) کارگردانی می‌شود و بازیگرانی مانند جرد پادالکی در نقش سم وینچستر و جنس اکلس در نقش دین وینچستر دارد.
داستان سریال دربارهٔ ماجراجویی‌های دو برادر است که در سرتاسر آمریکا به دام انداختن شیاطین و موجودات مافوق‌الطبیعه می‌پردازد.
این مجموعه در سال 2005 آغاز شده و تاکنون ۱۴ فصل منتشر شده است.
در حال حاضر، فصل ۱۵ که فصل پایانی سریال است، در حال پخش است.
در ادامه، به بررسی کوتاهی از داستان فصول گذشته و همچنین فصل ۱۵ سریال سوپرنچرال می‌پردازیم.

نکاتی که در این مقاله مطالعه خواهید کرد:

۱.
معرفی موضوع:

- توضیح کوتاهی از موضوع اصلی مقاله

۲.
مزایا:

- بیان فواید و مزیت‌های استفاده از این موضوع

۳.
نکات کلیدی:

- برجسته‌سازی اطلاعات و نکات مهمی که در مقاله آمده است

۴.
تحلیل و بحث:

- بررسی و تحلیل دقیق‌تر مطالب موجود در مقاله

۵.
نتیجه‌گیری:

- خلاصه‌ای از مهم‌ترین نتایج و مطالب مورد بحث در مقاله

undefined

مروری بر فصل‌های گذشته سریال سوپرنچرال

undefined

فصل اول

داستان سریال سوپرنچرال:

اولین فصل سریال سوپرنچرال با یک فلش‌بک به 20 سال قبل شروع می‌شود.
در این زمان، مادر برادران وینچستر توسط یک شیطان حمله می‌شود و جانش را از دست می‌دهد.
پدر سم و دین که به شکار موجودات شرور و فراطبیعی مشغول است، در یکی از این شکارها گم می‌شود.

در ادامه، دو برادر وینچستر بعد از گذشت 20 سال وقوع یک حادثه مشابه با گذشته، تصمیم می‌گیرند تا شیطانی که مادرشان را کشته و پدرشان را گم کرده است را پیدا کنند.
در طول سفر خود، آن‌ها با حوادث مختلفی روبه‌رو می‌شوند و در نهایت پدرشان را پیدا می‌کنند.
پدر برادران به آن‌ها می‌گوید که قاتل مادرشان یک شیطان به نام شیطان ازازل است و دنبال هفت تیر قدرتمند به نام کلت پاترسون می‌گردد که قابلیت کشتن هر چیزی را دارد.

در پایان این فصل، برادران با موفقیت شیطان ازازل را نابود می‌کنند، اما در یک حادثه تصادفی شدید زخمی می‌شوند.

undefined

فصل دوم

در فصل دوم این سریال، پدران وینچستر تصمیم می‌گیرند تا برای نجات جان دین، که در یک حادثه آسیب دیده است، به یک قرارداد با شیطانی چشم زرد بپیوندند.
آن‌ها هفت تیر و سپس جان خود را به او می‌فروشند و به روح آن شیطان می‌تسلیم شوند.
در این فصل، آشکار می‌شود که سم، هنگام مرگ مادرش، توسط همان شیطانی آغشته شده است و به همین دلیل او برخی قدرت‌های ذهنی و ویژه دارد.
در طول مسیر خود، او با انسان‌های دیگری آشنا می‌شود که همگی از خون شیاطین آغشته شده‌اند و به او کمک می‌کنند تا به هدفش برسد.
در یک نبرد شدید با شیاطین، سم در نهایت جان خود را از دست می‌دهد و دین را با جان سم جاوز می‌کند.
در پایان فصل، برادران وینچستر موفق می‌شوند دروازه آزال را ببندند، اما این عمل باعث آزاد شدن صدها شیطان دیگر از جهنم می‌شود.
در این فصل:

• پدر وینچسترها قراردادی با شیطانی می‌بندند و به او تسلیم می‌شوند.
  
• سم دارای قدرت‌های ذهنی است که به خاطر آغاز حمله شیطانی در خونش است.
  
• سم با انسان‌های دیگری آشنا می‌شود که هدفشان کمک به او است.
  
• سم در نبردی با شیاطین می‌میرد و دین را با سم جاوز می‌کند.
  
• برادران وینچستر در نهایت موفق می‌شوند دروازه آزال را ببندند، اما صدها شیطان دیگر نیز آزاد می‌شوند.
  

undefined

فصل سوم

فصل سوم سریال سوپرنچرال با ظهور چالش های جدیدی برای سم و نجات روح دین، آغاز می‌شود.
در این فصل، سم مراحل مختلفی را برای رسیدن به هدفش طی می‌کند.
او با شیطانی به نام روبی آشنا می‌شود که به سم علاقه مند است و تهدیداتی برای کمک به او ارائه می‌دهد.
در ادامه داستان، سم و روبی با یک دلال فروشنده اشیاء سری به نام بلا آشنا می‌شوند.
آن‌ها به طور تصادفی کشف می‌کنند که قرارداد روح دین در دست لیلیت، یک شیطان بسیار قدرتمند و خبیث قرار دارد.
در این بین، اتفاقات خطرناک و پر هیاهویی رخ می‌دهد و سم باید با ترس و ریسک ها در مسیر خود، سعی کند دین را از مرگ نجات دهد.
با انتهای فصل، تمام تلاش های سم در نجات دین بی‌نتیجه می‌شود و متأسفانه سگ‌های جهنمی، دین را به جهنم می‌برند.
این خاتمه ناخوشایند، براثر قدرت و ظلمتی است که شیاطین و ارواح شرور بر قلب سم در نیمه تیره می‌گذارند.
باورکردن یا عدم باورکردن این داستان، به تصمیم خودتان بستگی دارد!

undefined

فصل چهارم

در فصل چهارم این داستان، با دستور خدا، فرشته‌ای به نام کستیل به دین کمک می‌کند و او را نجات می‌دهد.
در طی مدتی که دین در این حالت مرده است، سم با کمک روبی توانایی‌هایش را تقویت می‌کند.
هدف دین در ورود به داستان، خنثی کردن نقشه لیلیت برای بازگرداندن آزادی لوسیفر از قفس ۶۶ است.
نهایتاً، سم موفق می‌شود لیلیت را که آخرین قفل بود، بکشد.
با از بین بردن لیلیت و شکست قفل، قفس لوسیفر باز می‌شود و او از جهنم آزاد می‌شود.

undefined

فصل پنجم

سراسر فصل 5 سوپرنچرال به جنگ سم و دین با فرشتگان و شیاطین می‌پردازد.
آن‌ها برای شکست لوسیفر چهار اسب سوار آخرالزمان را که کلید قفس لوسیفر هستند، پیدا می‌کنند.
سم طی نقشه‌ای توسط لوسیفر تسخیر می‌شود تا میکائیل را ملاقات کرده و مانع جنگ آخرالزمان شود.
او با دین که خواهان منع اوست، درگیر می‌شود اما سرانجام به خود مسلط شده و از بروز جنگ جلوگیری می‌کند.

undefined

فصل ششم

در ابتدای فصل ششم سرشناسی، سام که سرانجام از تنها دستاویز جهنم بیرون آمده، برای نجات ایمان از چنگال یک هیولا، به دنبال او می‌رود.
ایمان نیز به یاری جانی از راهروی آخرالزمان، روح سام را به وی بازمی‌گرداند.
در همان زمان، درها به بزرگی باز می‌شوند و مادر همه هیولاها برای نابودی بشریت به دنیا می‌آید، امّا سام و ایمان او را بر می‌بندند.
کاستیل همچنین با کمک کراولی در راهروی اثر، روح‌های از میان رفته را جذب خود می‌کند و پس از پر قدرت شدن، خویش را به عنوان خدایی نو شماره می‌دهد.

undefined

فصل هفتم

در فصل هفتم داستان، کاستیل به طور فراگیر سعی در بهبود جهان دارد، اما دیوهای درونی او او را کنترل کرده و از رسیدن به هدفش مانع می‌شوند.
در عین حال، وینچسترها تصمیم می‌گیرند با استفاده از مرگ کاستیل، راهی برای او پیدا کنند تا به او کمک کنند.
در طول این تلاش، ارواح از بدن کاستیل خارج می‌شوند و او نیز ناپدید می‌شود.

پس از بازگشت کاستیل، او با کمک دین، قدرت‌های یک فرشته را به دست می‌آورد.
بعدها، آن دو برای مبارزه با دیک رومن تلاش می‌کنند و این باعث می‌شود که آنها به برزخ منتقل شوند، جایی که هیولاها بدون وقفه یکدیگر را شکار می‌کنند.

undefined

فصل هشتم

فصل هشتم از داستان، به برگشت دین و آغاز مبارزه برادران با کراولی اختصاص دارد.
در این فصل، تمرکز داستان بر روی لوح‌هایی است که حاوی تصاویر فرشتگان و شیاطین هستند.
سم، در زمان تلاش برای کشتن یک سگ جهنمی، به بیماری مشابه سل مبتلا می شود.
کاستیل، که توسط نائومی بازگشت داده شده، مجبور است دستورات او را اجرا کند.
پس از انجام آزمایشات سه‌گانه، نائومی هشدار دین را درباره قیمتی که برای به دست آوردن لوح شیاطین برای بستن دروازه‌های جهنم می‌پردازد.
و در همین حال، دین که بدن مجروح سم را در آغوش خود دارد، فصل به پایان می‌رسد.

undefined

فصل نهم

فصل 9:

بازنویسی کامل داستان پس از سقوط فرشتگان بر روی زمین

در این فصل، متاترون نقش خود را به عنوان خدای جدید پیش می‌برد.
دین نیز با گرفتن یک قرارداد با کراولی، شیطانی به نام گادریل را می‌بایست از تسخیر سم نجات دهد.
در ادامه، مشخص می‌شود که گادریل تنها با کمک خنجر قابیل می‌تواند شکست بخورد.
آن‌ها تلاش می‌کنند خنجر را به دست آورده و به جان آبادون اضافه کنند و در عین حال، متاترون را شکست دهند.
اما بجای آن، متاترون دین را به قتل می‌رساند.

با آگاهی از نیت پلید متاترون، فرشتگان از او عقب می‌‌کشند.
در انتهای فصل، سم تلاش می‌کند تا با کمک کراولی، دین را باز زنده کند.
پس از دیدار کراولی با دین، برادر بزرگ وینچستر به عنوان یک شیطان به زندگی باز می‌گردد.

undefined

فصل دهم

در بخش 10، دین و کراولی شروع به همکاری می‌کنند.
سم همچنان در تلاش برای پیدا کردن دین است.
در اثر بروز اختلافات بین دین و کراولی، دین تصمیم می‌گیرد به جای خود، سم را به مکان حضور کراولی بفرستد و علیه آن، خنجر قابیل را به دست بگیرد.
تمرکز فصل 10 بر روی نابودی نشان قابیل توسط دین است.
اما دین، تحت تأثیر قابیل قرار گرفته و به وحشیانه‌ای چندین کشتار جمعی انجام می‌دهد.
او از ناامیدی از درمان خود به سوی مرگ می‌روید.
در همین حال، در حالی که سم و دین تصمیم می‌گیرند به سوی مرگ حرکت کنند، طلسم نشان توسط مادر کراولی از روی بدن دین برداشته می‌شود.
اما این اتفاق باعث آزاد شدن شیطانی است که سال‌ها در زندان بوده است.

undefined

فصل یازدهم

در فصل 11، داستان به یافتن تاریکی و از بین بردن آن توسط سم و دین می‌پردازد.
کراولی نگهبانی از آنان دارد در حالی که لوسیفر به کستیل می‌گوید که قادر است تاریکی را از بین ببرد، اما برای انجام این کار نیازمند بدن سم است.
زمانی که کستیل از استفاده از سم امتناع می‌کند، به طور قدرتمند بر سر کستیل حکومت می‌کند.
در یک تضاد بین آمارا و سم و دین، آنها تصمیم می‌گیرند با جمع آوری ارواح، بمبی برای نابودی او بسازند.
اما آمارا از تصمیم خود پشیمان می‌شود و تمام آنچه از بین برداشته بود، درست می‌کند، اما قبل از ترک کردن زمین، یازدهمین فصل، از دین درخواست کمک می‌کند.

undefined

فصل دوازدهم

در فصل 12 سریال سوپرنچرال، دین پس از 30 سال دوباره با مادرش ملاقات می‌کند.
در این فصل، دین به همراه مادرش و کستیل، برای نجات سم که توسط لیدی تونی زندانی و شکنجه شده است، نقشه‌ای را راه‌اندازی می‌کند.
لویسفر نیز برای بازگشت به کشتارهای بی‌شمار، تدابیری جدید به کار می‌گیرد.
در همین حال، ماری وینچستر توانسته است دو برادر را فریب دهد تا تپانچه یکی از چهارسوارهای او را به او بدهد.
از سوی دیگر، رئیس‌جمهور دستیار خود را باردار کرده است و تولد یک نفلیم در راه است.
علیرغم تلاش‌های سم، دین و کستیل برای جلوگیری از به دنیا آمدن آن، نفلیم به دنیا می‌آید.

فصل سیزدهم

در قسمت سیزدهم از داستان، درگیری‌ها و اختلافات بین سم و دین درباره بزرگ کردن یا کشتن نفلیم وجود دارد.
متحدان و خانواده زیادی از هر دو طرف این اختلاف را تجربه کرده‌اند.
در ادامه، لوسیفر فرزندش ماری را به عنوان اسیر در اختیار دارد و وینچسترها تلاش می‌کنند تا با کمک کستیل - دروازه‌ای که لوسیفر با آن قصد دارد خود را خدای بهشت بخواند - مادرشان را نجات دهند.
در حالی که بهشت بدون حضور خدا به آشوب درآمده است، وینچسترها به جنگ با گابریل و لوسیفر می‌پردازند تا تعداد زیادی از انسان‌ها را به دنیای‌شان بازگردانند.
اما در این راه، گابریل کشته می‌شود و لوسیفر و مایکل آن دو را تعقیب می‌کنند.
در نهایت، دین به مایکل اجازه می‌دهد بدن لوسیفر را در اختیار بگیرد و این قسمت با تسلط مایکل بر لوسیفر به پایان می‌رسد.

undefined

فصل چهاردهم

undefined

داستان فصل 15 سریال Supernatural