دعوای الزام به تمکین شوهر

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

دعوای الزام به تمکین شوهر

مقاله مورد بررسی درباره الزام به تمکین همسر در قانون مدنی و امکان درخواست الزام به تمکین توسط همسر در دادگاه است.
الزام به تمکین به عنوان وظیفه زوجین برای هماهنگی و تعامل در زندگی مشترک است.

در قوانین جاری، تدابیری برای تخصیص تمکین از طرف مرد نیز وجود دارد.
در قانون مدنی، تمکین به دو دسته تمکین عام و تمکین خاص تقسیم می‌شود.

تمکین عام متعلق به امور کلی زندگی مشترک است و تمکین خاص به روابط زناشویی اشاره دارد.
اما این نظریه قابل انتقاد است و در موارد خاصی که زن مجاز به عدم تمکین است، نمی‌توان او را به تمکین الزام کرد.

خلافی

زمانی که یک زوج راهی قرارداد ازدواج می‌شوند و با یکدیگر عروسی می‌کنند، مسئولیت‌هایی بر عهده می‌گیرند که باید به صورت متقابل انجام داده شود.
یکی از این وظایف متقابل، تمکین است.
تمکین در اصطلاح حقوقی به معنای اطاعت و ملزم شدن است و یک لغت عام است که برای هر شخص قابل استفاده است.
در اینجا، منظور از تمکین، تعامل و هماهنگی زن با شوهر در زندگی مشترک است.
همانطور که ذکر شد، الزام به تمکین فقط به عنوان وظیفه زن در نظر گرفته نشود و عمل خوبی نیز محسوب می‌شود که مرد در طول زندگی با همسر خود حسن معاشرت و بر طرف کردن نیازهای او را به نوعی تمکین می‌دهد.
این البته خوشبختانه در قوانین جاری ما تدابیری برای تخصیص تمکین از طرف مرد نیز گنجانده شده است.
در این مقاله، ابتدا به توضیح مختصری درباره تمکین از طرف مرد می‌پردازیم و سپس به بررسی ادعای الزام به تمکین شوهر می‌پردازیم.

تمکین از طرف مرد

همانگونه که در مقدمه اشاره شد، در قوانین جاری کشور ما، به ویژه در قانون مدنی، مفهوم "تمکین" در اصل به معنای "تایید و حمایت زن از شوهر" است.
بر این اساس، در عقد دائم، زن متعهد است که همسر خود را تمکین کند.
اما معنای دقیق تمکین به دو دسته "تمکین عام" و "تمکین خاص" تقسیم می‌شود و هرکدام به طور جداگانه بررسی می‌شوند.
تمکین عام بیشتر مربوط به امور کلی زندگی مشترک و اطاعت از شوهر است، در حالی که تمکین خاص به روابط زناشویی بین زوجین اشاره دارد.
به همین مناسبت، تمکین از شوهر بر عهده زنان قرار دارد و مردان مسئولیت خاصی در این زمینه ندارند.
اما این نظریه قابل انتقاد است، زیرا عقد نکاح هر دو طرف را متعهد به اموری می‌کند که تخطی از آنها ممکن نیست.
البته باید توجه داشت که در موارد خاصی که زن مجاز به عدم تمکین است، نمی‌توان او را به تمکین الزام کرد.

بااین‌حال، طبق قوانین حقوق مدنی، شوهر نیز باید نقش فعالی در زندگی مشترک با همسرش داشته باشد.
او باید به همسرش احترام بگذارد و در تقویت و ارتقای مبانی زندگی خانوادگی با همسرش همکاری و تعامل کند.
به همین دلیل، اگر مرد از انجام وظایف مشترک خود انکار کند، هیچ دلیلی وجود ندارد که از توجیه خدمات مدنی او صرف نظر شود.
زیرا در این شرایط، زندگی خانوادگی و زندگی مشترک زوجین با مشکلاتی روبرو خواهد شد که ترمیم آن‌ها غیرممکن خواهد بود.
اما باید توجه داشت که در بسیاری از دادگاه‌ها، تمکین از طرف زن بیشتر مورد تأیید است و تمکین از طرف مرد یا ازطرف شوهر معنای مشابهی نخواهد داشت.
به عبارت دیگر، مرد فقط موظف است که در صورت تمکین از طرف همسرش، به او نفقه بدهد.

دعوای الزام به تمکین شوهر

در بخش قبل، به بررسی تعریف و اهمیت الزام به تمکین مرد در قوانین پرداخته شد و در یک مقاله جداگانه، به بررسی نقش دادگاه در دعوای الزام به تمکین اشاره شد؛ اما در این بخش، می‌خواهیم با توجه به توضیحات قبلی، به بررسی موضوع الزام به تمکین همسر در قانون مدنی و امکان ارائه درخواست الزام به تمکین توسط همسر در دادگاه بپردازیم و آن را تحلیل و بررسی کنیم.

با توجه به تفسیر و تعبیری که از واژه "تمکین" در قانون صورت می‌گیرد، عموماً تمکین مرد نسبت به زن معنایی ندارد و اگر زن در دادگاه خواسته‌ی الزام به تمکین مرد را مطرح کند، محکوم به رد می‌شود.
با این حال، هرچند الزام به تمکین شوهر تحت این عنوان غیرممکن است، همسر راهکارهایی در این خصوص خواهد داشت که تا حد زیادی درباره الزام به تمکین مرد مفید خواهند بود.
به عنوان مثال، در مراحل قرارداد دائم مرد ملزم است تا هزینه‌ی همسر خود را تأمین کند.
حال اگر مرد از پرداخت هزینه به زن امتناع کند، همسر می‌تواند به دادگاه مراجعه کند و درخواست مطالبه هزینه را داشته باشد.
همچنین، در صورتی که مرد زن را از خانه مشترک بیرون کرده و از زندگی مشترک با او امتناع کرده باشد، همسر این امکان را خواهد داشت که به جرم ترک انفاق از شوهر خود شکایت کند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره اثبات عدم تمکین مرد، بر روی لینک کلیک کنید.

در صورتی که زن به تنهایی از زندگی مشترک خانوادگی جدا شده باشد، می‌تواند ادعا کند که به دلایلی عسر و حرج در رابطه با تمکین از طرف شوهر دارد.
در این صورت، قاضی با توجه به شرایط و تمکین شوهر، ممکن است حکم طلاق زن را صادر کند.
به همین دلیل، توصیه می‌شود زن با استفاده از راهکارهای موجود و مناسب، مانند درخواست نفقه یا حق طلاق، بجای اصرار بر تمکین شوهر، از مزایای دیگری بهره‌مند شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، پیشنهاد می‌شود مقاله "الزام به تمکین زوجه" را مطالعه کنید.

سوالات پر تکرار

  1. در صورتی که شرایط قانونی مذکور حضور داشته باشد، زن قادر است در دادگاه با استناد به حق حبس خود، ادعای الزام به تمکین زن در صورت استفاده از این حق را به نتیجه‌ای قطعی نمی‌رساند.
    اول از همه، در شرایطی زن می تواند با استفاده از حق حبس خود، از تمکین در برابر شوهر خودداری کند و از پرداخت مهریه خود منع شود.
    مهریه حال به مهریه‌ای اشاره دارد که مهلتی برای پرداخت آن تعیین نشده است و مهریه مؤجل نیست، به اصطلاح حقوقی.
    بر اساس قانون مدنی، زن در صورتی که مرد مهریه خود را به طور کامل پرداخت نکند، می تواند از ادامه رابطه با شوهر خود امتناع کند.
    این حق در ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی ذکر شده است و به عنوان حق حبس زن در ازدواج شناخته می شود.
    با این حال، برای استفاده از این حق، باید برخی از شرایط قانونی مانند استفاده از حق حبس در ازدواج، برقرار باشد.
    به عنوان یک مثال، در صورتی که یک زن قبلاً ازدواج کرده باشد و رابطه زناشویی با این ازدواج ادامه یافته و ازدواج به جدایی منتهی شده باشد، اگر زن دوباره ازدواج کند و هنوز با شوهر خود رابطه زناشویی نداشته باشد، به لحاظ قانونی امکان استناد به حق حبس خود در ازدواج دوم را نیز خواهد داشت.
    چرا که تمکین از شوهر فعلی ملاک برخورداری زن از حق حبس خواهد بود و ازدواج قبلی زن ملاک عدم بهره‌مندی از حق حبس نیست و ارائه دادخواست حق حبس زن به دادگاه در موارد اختلافی، امکان پذیر خواهد بود.
    نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد آن است که در صورت استفاده از حق حبس توسط زن، همچنان حق دریافت نفقه باقی خواهد بود و مرد مکلف است نفقه زن را به وی پردازد.

نتیجه گیری

از تحلیل و بررسی موضوع الزام به تمکین همسر در قانون مدنی و امکان ارائه درخواست الزام به تمکین توسط همسر در دادگاه، به نتیجه‌ای استنباط می‌شود که تمکین از طرف مرد به عنوان وظیفه زن در نظر گرفته نشود و عمل خوبی نیز محسوب می‌شود که مرد در طول زندگی با همسر خود حسن معاشرت و بر طرف کردن نیازهای او را به نوعی تمکین می‌دهد.
البته در قوانین جاری ما تدابیری برای تخصیص تمکین از طرف مرد نیز گنجانده شده است.

در قانون مدنی، مفهوم تمکین در اصل به معنای تایید و حمایت زن از شوهر است.
بر این اساس، در عقد دائم، زن متعهد است که همسر خود را تمکین کند.

تمکین به دو دسته تمکین عام و تمکین خاص تقسیم می‌شود و هر کدام به طور جداگانه بررسی می‌شوند.
تمکین عام مربوط به امور کلی زندگی مشترک و اطاعت از شوهر است، در حالی که تمکین خاص به روابط زناشویی اشاره دارد.

تمکین از شوهر بر عهده زنان قرار دارد و مردان مسئولیت خاصی در این زمینه ندارند.
اما این نظریه قابل انتقاد و بحث است، زیرا عقد نکاح هر دو طرف را متعهد به اموری می‌کند که تخطی از آنها ممکن نیست.

در موارد خاصی که زن مجاز به عدم تمکین است، نمی‌توان او را به تمکین الزام کرد.
بنابراین، بر اساس تحلیل و بررسی صورت گرفته، می‌توان نتیجه گرفت که الزام به تمکین همسر در قانون مدنی نه تنها وظیفه زن است، بلکه مرد نیز می‌تواند نقش مهمی در این زمینه بازی کند.

اشتباه است اگر فقط به عنوان وظیفه زن در نظر گرفته شود و به مرد ظرفیت تمکین را آنان نداده شود.
بنابراین، انتظار می‌رود که هر دو طرف در این رابطه مسئولیت خود را به عهده بگیرند و به تعالی و قوانین حقوقی رعایت آن پیروی کنند.

در نهایت، همکاری و هماهنگی بین زوجین، برای بهبود زندگی خانوادگی و حل مسائل زندگی مشترک، با توجه به الزام به تمکین، ضروری و حیاتی است.