خلاصه مقاله
مقصد اینجانب در این بخش، توضیح رابطه میان "مهریه محجوران بعد از طلاق" و "حقوق و شرایط مربوط به آن" است.
برای رسیدن به پاسخگویی به این سؤال، مناسب است که به بررسی "انواع محجورین" به صورت جداگانه بپردازیم.
در قانون، صراحتاً حکمی درباره محرومیت دختر سفیه از دریافت مهریه وجود ندارد.
مراقبت ها و خواسته های دختران غیررشید و زیر ۱۸ سال توسط ولی قهری یا قیم قانونی قابل اجراست.
بر اساس قوانین حقوقی، هرگونه وضعیت روانی مانند جنون، میتواند منجر به حجر (محرومیت از مالکیت) شود.
افراد مبتلا به بیماری جنون و یا دیوانگی که قادر به تصمیمگیری منطقی نیستند، به طورکلی از استفاده از اموال خود و مشارکت در امور مالی و غیرمالی محروم میشوند.
درباره "افراد مبتلا به بیماری روانی"، به دلیل کاملاً فاقد قدرت ذهنی و فهم، قادر به انجام هیچ عمل قانونی نمی باشند.
در اصطلاحات حقوقی، مفهوم "حجر" به منزلهی ممنوعیت استفاده از برخی حقوق قانونی میباشد، سِکته همراه با حروف ح و سکون ج.
بر اساس قانون مدنی، برخی از افراد در جامعه به عنوان "محجور" شناخته میشوند.
به این معنا که از انجام برخی از اقدامات در مورد اموال یا معاملات منع شدهاند.
انواع مختلفی از محجورین وجود دارند که بر اساس قانون مدنی مشمول آنها عبارتند از افراد "صغیر"، "غیر رشید یا سفیه" و افرادی که "مجنون" یا "دیوانه" هستند.
با وجود این، افرادی که اشاره شدهاند، همچنان ممکن است ازدواج کنند.
یکی از مهمترین جنبههای مالی قرارداد ازدواج یا نکاح، محدودیت مربوط به مهریه یا صداق است.
بنابراین، سوالی مطرح میشود که چگونه مهریه برای افراد محدود شده تعیین میشود و در صورت فوت، طلاق یا ابطال ازدواج فرد محدود شده، وضعیت مهریه این افراد چگونه خواهد بود (درباره زنان محدود شده) و چگونه پرداخت مهریه توسط افراد محدود شده انجام میشود (درباره مردان محدود شده).
به مناسبت فوق، در اینجا در این نوشته به سؤالات زیر پاسخ خواهیم داد: شامل محجورین؛ کسانی که به جبران مالی در قرارداد ازدواجی محروم شده اند، و مشخص کنندهٔ حق تعیین میزان صدقه یا مهریه برای محجورین.
همچنین، در ادامه به بررسی مهریه محجورین در صورت طلاق، مهریه محجورین در صورت درگذشت و مهریه محجورین در صورت ابطال نکاح خواهیم پرداخت.
محجورین چه کسانی هستند
در اصطلاحات حقوقی، مفهوم "حجر" به منزلهی ممنوعیت استفاده از برخی حقوق قانونی میباشد، سِکته همراه با حروف ح و سکون ج.
در عین حال، عبارت "محجور" برای اشخاصی که برخی مالکیت و داراییهای قانونی یا برخی حقوق قانونی را ممنوع استفاده میکنند، به کار میرود.
این ممنوعیت به این دلیل وجود دارد که اگر فرد ممنوعشده برای مثال، قراردادی را منعقد و تعهدات مالی را بپذیرد، به دلیل عدم توانایی در رعایت منافع خود، ضرر و زیان میبیند.
بنابراین، ایجاد ممنوعیت برای برخی افراد، میتواند به حمایت از آنان کمک نماید.
در این پاسخ، متوجه می شویم که این که کدام افرادی از حقوق خود محروم هستند، در ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی تعیین شده است.
مطابق این ماده، افراد محجور به سه دسته کلی تقسیم می شوند.
بنابراین، افراد زیر محجور هستند و اجازه تصرف در اموال و حقوق مالی خود را ندارند: افراد زیرسن، افراد نابالغ، و افراد روانی.
با توجه به توصیف این ماده باید گفت:
صغار اشخاص زیر سن قانونی بلوغ را مشخص میکند، که به دو نوع صغار ممیز (کسانی که خوب و بد را تشخیص میدهند) و صغار غیرممیز تقسیم میشوند.
مطابق قوانین، دختران در سن نه سال و پسران در سن پانزده سال به سن بلوغ میرسند.
دسته دوم افراد محجوران یا سفیه هستند.
بر اساس تعریفی که ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی ارائه کرده است، سفیه یا غیر رشید به کسی گفته میشود که تصمیمات و اقدامات او درباره اموال و حقوق مالی خود عقلانی نباشد.
این شامل افرادی است که قادر به تشخیص ضرر یا سود خود نیستند و به مسائل مادی توجه نمیکنند.
بر اساس ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی، معاملات و تصمیمات افراد غیر رشید یا سفیه در اموال خود اعمال نمیشود، مگر اینکه ولی قهری یا قیم اجازه دهند.
علاوه بر این، بر اساس قوانین حقوقی، هرگونه وضعیت روانی مانند جنون، میتواند منجر به حجر (محرومیت از مالکیت) شود.
افراد مبتلا به بیماری جنون و یا دیوانگی که قادر به تصمیمگیری منطقی نیستند، به طورکلی از استفاده از اموال خود و مشارکت در امور مالی و غیرمالی محروم میشوند.
زیرا آنها قادر به انعقاد قراردادها و اعمال حقوق قانونی خود نیستند.
چه کسی حق تعیین مهریه محجورین را دارد
در بخش قبل، به توضیحاتی درباره "شرایطی که میتواند باعث محرومیت شود" پرداختیم و همانطور که گفته شد، محرومیت میتواند برای سه دسته از افراد رخ دهد: اول، کسانی که ناشایست هستند؛ دوم، کسانی که احمق هستند؛ سوم، کسانی که دیوانه هستند.
اما وجه مشترک بین این افراد محروم، این است که آنها از اقدامات مالی یا برونسپاری در مورد اموال خود منع شدهاند و نمیتوانند تعهدات مالی خود را نسبت به دیگران برآورده کنند.
حتی در صورتی که بتوانند، باید به مجوز رئیس جدید خود تکلیف دهند.
برای دریافت توضیحات کاملتر، میتوانید مقاله "معاملات افراد محروم" را مطالعه کنید.
با در نظر گرفتن توضیحات فوق، این مسئله به وجود میآید که در صورتی که فرد برنامهریزی کننده به هدف ازدواج داشته باشد و خواهان تعیین مهریه یا صداق برای شریک زندگی خود باشد، با توجه به اینکه تعیین مهریه یک الزام مالی است و شوهر در صورت نیاز قانونی ملزم به پرداخت مهریه به همسرش است، آیا فرد برنامهریزی کننده به تنهایی میتواند این کار را انجام دهد یا باید شخص دیگری مسئولیت تعیین مهریه بر عهده بگیرد؟
در این بخش، میخواهیم به سوالی که "چه کسی حق تعیین مهریه محجورین را دارد؟" پاسخ دهیم.
در قسمت قبل توضیح داده شد که "صغیر" شامل دو نوع "صغیر ممیز" و "صغیر غیر ممیز" است.
طبق قوانین، "صغیر غیر ممیز" اراده لازم برای ازدواج و تعیین مهر و صداق را ندارد، اما "صغیر ممیز" قادر است برخی از اعمال حقوقی را انجام دهد.
بدون شک، در قانون مدنی، سن حداقل برای ازدواج برای دختران به سیزده سال و برای پسران به پانزده سال تعیین شده است.
بنابراین، زمانی که دختران و پسران به سن بلوغ میرسند و دیگر کودکان صغیر نیستند، میتوانند به صورت مستقل و بدون نیاز به اجازه ولی قهری، مهریه خود را تعیین کنند.
هرچند، دختران نیازمند اذن ولی قهری (یعنی پدر یا جد پدری) برای ازدواج خود هستند.
«اعلام شد نیز اشخاص سادهلوح، مشغول مسائل مالی خود هستند.
در نتیجه، این افراد (که بیعقل و غیرشایسته نامیده میشوند) میتوانند به ازدواج (به عنوان اتفاقی غیرمالی) بپردازند.
اما به دلیل اینکه ازدواج شامل عوارض مالی نظیر مهریه و نفقه است، این افراد نمیتوانند به صورت مستقل اقدام کنند.
بلکه برای تعیین مقدار مهریه آنها، نیازمند موافقت ولی قهری یا قیم آنها هستند.
همچنین، آنها نمیتوانند بدون اجازه پدر، مهریه را بخشیدن نمایند.
»
بنابراین، اگر فردی ناشایست یا عدم صلاحیت راهبری بدون اجازه ولی یا قیم با توافق طرفین، مبلغ مهریه را مشخص کند، این تصمیم نافذ نیست.
به عبارت دیگر، ولی قهری یا قیم میتوانند با مدنظر قرار دادن منافع فرد ناشایست، مهریه مشخص شده را تایید یا رد کنند.
درباره "افراد مبتلا به بیماری روانی"، به دلیل کاملاً فاقد قدرت ذهنی و فهم، قادر به انجام هیچ عمل قانونی نمی باشند.
بر اساس قانون، قبل از ازدواج و "تعیین مهریه"، لازم است یک پزشک ازدواج روانپزشکی این افراد را تشخیص دهد و موافقت کند.
به همین دلیل، افراد مبتلا به بیماری روانی قادر به ازدواج به صورت مستقل و تعیین مهریه به روش معمول نیستند.
به همین دلیل، در ماده ۱۲۱۳ قانون مدنی ذکر شده است: "افراد مبتلا به بیماری روانی دائماً و افراد مبتلا به بیماری روانی دوره ای در دوره بیماری روانی خود، قادر به هیچ گونه اقدامی در خصوص اموال و داراییهای خود نیستند.
"
پس از ازدواج، مجنون به عنوان زوج عروس، مهریه را تعیین میکند ولی اگر سفیه باشد، اجازه ولی قهری نیاز ندارد.
اما حتی اگر مجنون هم با اجازه ولی قهری یا قیم خود، مهریه را تعیین کند، صحیح نخواهد بود.
بنابراین، ازدواج مجنون و تعیین مهریه باید تنها با اجازه ولی قهری یا قیم او صورت بگیرد.
به طوری که اگر مجنون در زمان کودکی اینجوری بود، ولی قهری باید مهریه را تعیین کند و اگر بعد از بالغ شدن به این وضعیت دست پیدا کند، قیم میتواند مهریهاش را مشخص کند.
مهریه محجورین در صورت طلاق
مقصد اینجانب در این بخش، توضیح رابطه میان "مهریه محجوران بعد از طلاق" و "حقوق و شرایط مربوط به آن" است.
برای رسیدن به پاسخگویی به این سؤال، مناسب است که به بررسی "انواع محجورین" به صورت جداگانه بپردازیم.
با توجه به قوانین شرعی و قانونی، ازدواج دختر کوچک (زیر نه سال) غیرمجاز است و بنابراین مطالبه مهریه در صورت طلاق از او ناممکن است.
چراکه با توجه به اینکه ازدواج دختر کوچک (زیر نه سال) قانونا ممنوع است، به همین دلیل هیچ ازدواجی جهت بررسی وضعیت طلاق و دریافت مهریه و صداق برای او اتفاق نیفتاده است.
در قانون، صراحتاً حکمی درباره محرومیت دختر سفیه از دریافت مهریه وجود ندارد.
بنابراین، طبق مقررات، مهریه زن رشید و غیرسفیه باید پس از طلاق به او پرداخت شود، در حالی که در صورت طلاق دادن توسط زن سفیه نیز مهریه مربوطه باید به وی پرداخت شود.
مراقبت ها و خواسته های دختران غیررشید و زیر ۱۸ سال توسط ولی قهری یا قیم قانونی قابل اجراست.
درباره مفهوم "مهریه مبتلا به عشق" پس از ازدواج نیز قانون مشابهی وجود دارد.
به این صورت که در صورتی که همسری عاشقانهای یا دیوانهوار باشد، هر زمانی که شوهر بخواهد او را ترک کند، این حق را دارد.
البته مهریه زن مبتلا به عشق پس از طلاق، به همان قدرت باقی میماند.
اگر یک مرد محتاج (با مشکلات مالی) باشد، مانند یک مرد دیوانه یا احمق باشد، همچنان متعهد به لحاظ قانونی است که مهریهای که برای همسرش مشخص کرده است را در صورت طلاق به او پرداخت کند.
البته باید توجه داشت که مردان سفیه نمی توانند به تنهایی همسر خود را طلاق دهند، اما مرد دیوانه مجبور نیست اجازه طلاق را از ولی قهری درخواست کند.
مهریه محجورین در صورت فوت
در قسمت قبل به تشریح ماهیت "مهریه و صداق مجوران" به منظور تعریف دستههای مختلف از آن نظیر "صغیر، سفیه و مجنون بعد از طلاق" پرداختیم.
در این بخش، بیان شد که مهریه زن عموماً یک حق پولی است که به صورت اصولی باقی میماند و به طور کلی قابل لغو نیست؛ مگر اینکه دلایل قانونی معتبری وجود داشته باشد، زیرا "محجور" بودن زن جزء مواردی است که باعث لغو مهریه نمیشود.
با این حال، در این بخش قصد داریم به سوال دیگری نیز پاسخ دهیم که مهریه محجورین در صورت فوت آنها چه حکمی دارد.
پاسخ به این پرسش مشخص و روشن است؛ حق مهریه زن در صورتی که همسر او فوت کند، همچنان اعتبار خود را دارد.
بنابراین، وراث زنانی که به عنوان سفیه، دیوانه یا مجنون شناخته میشوند قادرند پس از فوت همسر، به نمایندگی از او، مهریه خود را درخواست کنند.
بهعلاوه، درصورتی که یک مرد (بهعنوان مجنون یا سفیه) به طور نامحدود محبوس شده و درگذشته باشد و دارای دارایی بهعنوان ارث یا وصیتنامه باشد، همسر او قادر خواهد بود تا با ارائه درخواست، مهریه خود را از داراییهای شوهر خود محجور مطالبه کند و مرگ شوهر محجور، باعث از بین رفتن مهریه همسرش نخواهد شد.
مهریه محجورین در صورت فسخ نکاح
تأمل کنید در مورد مهریه محجورین در صورت طلاق یا فوت.
آیا در صورت فسخ نکاح نیز مهریه محجوران به زنان تعلق میگیرد؟ ما باید به این پرسش پاسخ دهیم و همچنین به بررسی مهریه محجوران در صورت فسخ نکاح بپردازیم.
در ساز و کار قوانین حقوق مدنی، امکان مختل کردن قرارداد ازدواج برای زنان وجود دارد.
یکی از شرایطی که زنان می توانند با استناد به آن قرارداد ازدواج خود را لغو کنند، این است که شوهر آنان دچار 'دیوانگی' یا 'جنون' باشد.
به همین دلیل، اعتبار نداشتن عاقلانه بودن شریک زندگی، دلیل مشروعی برای لغو قرارداد ازدواج نیست.
همچنین، مردها نیز علاوه بر مواردی که عیوب زن برای لغو قرارداد ازدواج وجود دارد، در صورتی که همسر زن 'دیوانه' یا 'جنونی' باشد، قادر به لغو قرارداد ازدواج هستند.
زیرا طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، دیوانگی یکی از زوجین می تواند به عنوان اساس برای ایجاد حق لغو شود.
در این شرایط، اگر همسر به دلیل "بی عقل" بودن، تصمیم به "فسخ ازدواج" بگیرد و رابطه جنسی رخ نداده باشد، زن حقی به "دریافت صداق و مهریه" ندارد.
اما اگر "فسخ ازدواج" به دلیل "جنون" همسر پس از رابطه جنسی باشد، "مهریه زن" باید به صورت کامل و در جامعه پرداخت شود و او میتواند اقدام به "مطالبه مهریه" کند.
مطابق قوانین مدنی، در صورتی که زن قبل از ازدواج از عقل خارج شده و کاملاً دیوانه و جنون آلوده باشد و همسر از این مسئله مطلع نباشد، مرد می تواند ازدواج را با زن دیوانه و جنون آلوده رد کند.
اما اگر زن در طول ازدواج به شدت دیوانه و مجنون گردد و به طور فرعی در حبس قرار گیرد، همسر تنها می تواند او را طلاق دهد و نه اینکه ازدواج را لغو کند.
در این شرایط، اگر مواردی برای فسخ نکاح زن مجنون وجود داشته باشد و همسر بخواهد ازدواج را لغو کند، رابطه زناشویی همچنان وجود دارد و تعیین حق مهر به زن مجنون بستگی به آن دارد.
سوالات پر تکرار
- در نهایت، برای ثبت نام در صرافی کوینکس و شروع معاملات در بازار ارزهای دیجیتال، اهمیت امنیت حساب کاربری و تنظیمات مربوط به آن برجسته است.
با انجام تمامی مراحل ثبت نام و ورود به صرافی، بهتر است تنظیمات لازم جهت افزایش امنیت انجام شود.
همچنین، در صورت تمایل به استفاده از ویپیان، توصیه میشود از کشورهایی میانجی استفاده کنید تا در آینده هرگونه مخاطرات داراییهای خود را به علت تحریمات نداشته باشید.
همچنین، صرافی کوینکس یکی از صرافی های معتبر است و امکان خرید و فروش ارزهای دیجیتال را به شما میدهد بدون هرگونه تحریمی علیه کاربران ایرانی.
با ثبت نام در کوینکس، در دنیای ارزهای دیجیتال پا به عرصه گذاشته و از این طریق میتوانید معاملات خود را انجام دهید.
نتیجه گیری
با بررسی مقاله فوق، میتوان نتیجه گرفت که مهریه محجوران بعد از طلاق به عنوان یک حق مالی برای زنان رشید و غیرسفیه تعیین میشود و قانون اجازه نمیدهد که دریافت مهریه توسط زنان سفیه منتفی شود.
همچنین، درصورتی که زن همسرش به دلیل بی عقل یا جنون درخواست فسخ ازدواج داشته باشد، تعیین مهریه برای او اجباری نیست اما در صورت فوت همسرش، همچنان حق دریافت مهریه وجود دارد.
همچنین، در صورتی که همسر محدور به دلیل دیوانگی یا جنون باشد، همسر محجور حق دریافت مهریه را دارد.
از این رو، افراد میتوانند با توجه به شرایط خود ازدواج کنند اما تعیین مهریه برای افراد محدود شده با اجازه ولی قهری یا قیم قابل انجام است.
همچنین، افراد مبتلا به بیماری روانی قادر به تعیین مهریه و اقدامات قانونی مربوط به اموال و داراییها نیستند.
در نهایت، ممنوعیت استفاده از بعضی حقوق قانونی توسط افراد محجور به دلیل عدم توانایی در رعایت منافع خود و حمایت از آنان ایجاد میشود.