خلاصه مقاله
این مقاله به تقسیم دستههای اصلی و تبعی حق عینی میپردازد.
بر اساس تعریف، حق مرتهن به عنوان حق عینی اصلی در نظر گرفته نمیشود و این حق به عنوان حق عینی تبعی محسوب میشود.
در قانون مدنی، رهن به معنای انتقال مالکیت به عنوان تضمین برای یک بدهی است.
مطلبی درباره مفهوم مالکیت، اهمیت آن در قانونگذاری ایران و احترام به مالکیت به عنوان یک اصل حقوقی به تفصیل بیان شده است.
حق عینی به عنوان حقی بی واسطه و مستقیم نسبت به مال خارجی برای صاحب حق قابل اعمال است و جزو حقوق مالی قرار میگیرد.
حق مالی به معنای اجرای حقوق خود بدون هیچگونه محدودیت و راهکاری است.
به طور مثال، "ملکیت مستقیم" به مثال پاکیزه از "حقوق مالکیت" اطلاق میشود و هر مالک میتواند در امور مالی به هر نوع فعالیت و بهرهبرداری اقدام کند مگر این که قانون بهطور ویژه آن را محدود کند.
همچنین، در قرارداد مبادله، "حقوق مستقیم" به عنوان "حق طرفین برای بهرهبرداری از سود" نامیده میشود.
این مطلب درباره مفهوم مالکیت، اهمیت آن در قانونگذاری ایران و احترام به مالکیت به عنوان یک اصل حقوقی می باشد.
در فقه اسلامی نیز که منبع اصلی قوانین ما است، درباره مالکیت بحث های زیادی صورت گرفته است.
یکی از مسائل مهم در مالکیت، حق عینی نسبت به مال است.
حق عینی به عنوان حقی بی واسطه و مستقیم در برابر مال خارجی برای صاحب حق قابل اعمال است.
این حق جزو حقوق مالی است و در مقابل حقوق دیگری مانند حقوق دینی قرار می گیرد.
تقسیمبندی "حق عینی" به دو نوع "حق عینی اصلی" و "حق عینی تبعی" صورت میگیرد.
در این مقاله، ابتدا به تعریف "حق عینی" میپردازیم و سپس انواع آن را بررسی خواهیم کرد.
حق عینی چیست ؟
حق عینی یکی از انواع حقوق مالی است که در برابر حق دینی قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، هر فرد در ارتباط با داراییهای خود یک سری حقوق مالی دارد.
این حقوق، به مجموعه حقوق مرتبط با داراییهای افراد اشاره دارد و در برابر حقوق غیرمالی قرار میگیرد.
حقوق بیمهای یا حقوق مالی شامل مجموعه حقوقی است که افراد در قبال اشخاص دیگر دارند؛ مانند حقوق حضانت، حقوق پدر (حق بر پدر بر فرزند) و غیره.
حقوق مادی حقی است که به افراد در مورد اموال جسمانی تعلق میگیرد.
بهترین نمونه حقوق مالکیت است.
حقوق مالکیتی که در حقوق مادی ذکر میشود، تنها مالکیت جسمانی نیست، بلکه شامل مالکیت منفعت برای مستأجر و مالکیت انتفاع در حقوق استفاده نیز میشود.
به طور کلی هر حقی که نسبت به اموال جسمانی وجود داشته باشد، حقوق مادی نامیده میشود، بگیرید حق مالک بر خانهاش، حق رهن برخرداری در مورد رهن و حق مستأجر بر مالکیت جسمانی خود.
همانطور که مشاهده میشود در همه این موارد، فردی دارای توانایی قانونی در مورد حق است.
این مسئله در قرارداد معامله برای معاملهگر در مورد سود قرارداد وجود دارد.
ویژگی مهم حقوق مادی علاوه بر وجود اموال جسمانی، بیواسطه و مستقیم بودن آن است.
به عبارت دیگر، فرد بدون نیاز به واسطه، حق خود را اعمال میکند.
این مسئله یکی از تفاوتهای اصلی حقوق مادی و حقوق دینی است که در مقاله تفاوت حقوق مادی و دینی به آن پرداخته شده است.
انواع حق عینی
حق عینی به دو دسته اصلی و تبعی تقسیم میشود.
این دو دسته تفاوتهایی دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
"حق مالی" به معنای این است که برخی از افراد بدون هیچ راهکار یا محدودیتی، حقوق خود را میتوانند اجرا و به آن دسترسی داشته باشند؛ به عبارتی دیگر، person میتواند استفاده کامل یا ناقصی از چیزی داشته باشد و از آن بهرهبرداری نماید.
مثلاً "ملکیت مستقیم" به مثال پاکیزه از "حقوق مالکیت" اطلاق میشود، به طوری که در ماده ۳۰ قانون مدنی آمده است: «هر مالک میتواند در امور مالی به هر نوع فعالیت و بهرهبرداری اقدام کند، مگر این که قانون بهطور ویژه آن را محدود کرده باشد.
» همچنین، "حقوق مستقیم" که در قرارداد "مبادله" به عنوان "حق طرفین برای بهرهبرداری از سود" معرفی میشود، بهطور مشابه به عنوان "حقوق مالکیت" نامیده میشود.
به عبارتی دیگر، در صورت ورشکستگی صاحبِ ملک، طرف معامله یا متقابل دارای "حق مالی" در قرارداد مبادله خواهد بود، بدون اینکه در لیست طلبکاران جای بگیرد.
بنابراین، طبق تعریف، حق مرتهن بر عین مرهونه قابلیت تصرف مستقیم ندارد و به عنوان حق عینی اصلی محسوب نمیشود.
این حق، به عنوان حق عینی تبعی در نظر گرفته میشود که در ادامه بیان میشود.
"انگیزهای است که بر اساس آن، یک عامل مشخص، ضمانتی را برای انجام تعهد یا پرداخت بدهکاری به صاحب حق فراهم میکند و اجازه میدهد که در صورت عدم انجام تعهد یا پرداخت، از آن عامل مشخص خواست خود را بگیرد.
دقیقا همان چیزی که در قرارداد رهن مشاهده میکنیم.
"
با توجه به ماده ۷۷۱ قانون مدنی، رهن عقدی به معنای ارائه مالکیت به عنوان تضمین برای یک بدهی است.
در این نوع قرارداد، شخصی که بدهی دارد (رهن دهنده) ملک یا اموال خود را به عنوان تضمین برای بازپرداخت بدهی به شخص مدیون (رهن گیرنده) انتقال میدهد.
در این صورت، رهن دهنده به عنوان راهن و رهن گیرنده به عنوان مرتهن شناخته میشوند.
"براساس این دیدگاه، حق عینی تبعی نظیر حق عینی اصلی به صورت مستقل عمل نمیکند، به این معنا که قبل از اجرای حق بر یک مورد معین، ابتدا باید خود حق را از طرف مدیون درخواست کنیم.
بنابراین، هنگامی که مالی خاصی به عنوان تضمین پرداخت بدهی یا انجام تعهد مشخص میشود، حق عینی تبعی فعال میشود.
به علاوه، برای مثالهای دیگر، استفاده از تضمین کار خوب و ضمانتنامه بانکی نیز از حقوق عینی تبعی استفاده میکند.
"
سوالات پر تکرار
- خلاصه: "تجربه طلاق بائن، یکی از اقسام طلاق است که حق رجوع به زن برای مرد وجود ندارد.
برای درخواست طلاق توسط مرد، باید مراحلی را طی کنید و رعایت مقررات و تشریفات مورد نیاز است.
عقدنامه قابل بازگشت یک نوع طلاق است که مرد در طول مدتی میتواند بازگشت کند و زندگی مشترکشان را از سر بگیرند.
طلاق خلع و مبارزه، طلاقی است که مرد مالی را به زن میدهد تا زن را به طلاق راضی کند و تا زمانی که زن به این مال بازنگردد، طلاق به عنوان یک طلاق بائن در نظر گرفته میشود.
طلاق چهارمی که پس از سه وصلت متوالی رخ میدهد مورد ثبت قرار میگیرد.
تفکر درونگرا به ویژگیهایی مانند رویکرد به خود، تمایل به فکر و تامل درونی، ارزشگذاری بر تجربه شخصی و تمرکز بر نیازها و دلایل داخلی اشاره دارد.
تفکر برونگرا به ویژگیهایی مانند تمایل به محیط بیرون، توجه به شرایط بیرونی، ارزشگذاری بر تجربیات خارجی و تمایل به تقویت احساسات کنترلگرا اشاره میکند.
"
نتیجه گیری
نتیجه قوی: با توجه به بحثهای انجام شده، میتوان نتیجه گرفت که حق عینی و حق تبعی در قانون مدنی ایران دارای تفاوتهای مهمی هستند.
حق عینی به عنوان حقی بی واسطه و مستقیم قابل اعمال بر مال خارجی است، در حالی که حق تبعی به عنوان حق عینی نیست و تنها در قالب حق تبعی دارای اعتبار است.
همچنین، حقوق مالکیت و حقوق مستقیم نیز به عنوان اصلیترین حقوق مالی محسوب میشوند که به شخص امکان استفاده کامل یا ناقص از مال را میدهد.
این حقوق بدون هیچ محدودیتی قابل اجرا و دسترسی هستند و در قراردادهای مبادله نیز کاربرد دارند.