خلاصه مقاله
انواع مدلهای تفکر استراتژیک بر مبنای سه فرآیند تفکر راهبردی شکل میگیرند.
این مراحل هنگامی که به صورت اصولی و هوشمندانه پیش روند، میتوانند به طور قطع منجر به موفقیت و افزایش سودآوری یک کسب و کار شوند.
برنامهریزی عملیاتی یک فرایند مهم است که به منظور تبدیل استراتژیهای کارآمد به برنامههای قابل اجرا انجام میشود.
در این مرحله، اهداف و ضوابط برنامه تعیین میشوند.
اهداف، گزارههایی هستند که سازمان برای دستیابی به آنها تلاش میکند.
در عین حال، ضوابط نیز برخی قوانین و دستورالعملها هستند که برای رسیدن به اهداف باید به درستی تدوین و اجرا شوند.
«پتانسیل» بیانگر میزان قابلیت ایده برای دستیابی به اهداف سازمان است.
همچنین، «اهمیت» به معنای اهمیتی است که ایده برای کسب و کار دارد.
«سهولت» نیز به میزان آسانی و دشواری اجرای ایده در کسب و کار اشاره دارد.
همچنین، با استفاده از «امتیازدهی»، به هر ایده امتیازی از 10 نمره براساس فاکتورهای قبلی (پتانسیل، اهمیت و سهولت) اختصاص داده میشود.
این امتیاز بالاتر، تاثیرات مثبت بیشتری بر کسب و کار خواهد داشت.
بیشتر افراد برای حل مسائل خود به روشهای سنتی و ثابت شده روی میآورند و به ندرت به دنبال راهحلهای نو و خلاقانه میگردند.
این اتفاق به دلیل آن است که این روشها در گذشته ثابتکاری خود را ثابت کردهاند و توسط دیگران استفاده شدهاند.
اما در دنیای امروز و با پیشرفت فناوری، هیچ ضمانتی وجود ندارد که روشهای سابق برای مشکلات فعلی موثر باشند.
با انعطاف در فکر و تفکر، بازو راهحلهایی منحصربهفرد و کارآمد برای مشکلات و مسائل سازمان یا کسب و کارتان را خواهید داشت.
پس از انجام فرآیند ایده پردازی و رتبهبندی ایدهها، وظیفه شما استراتژیبندی این ایدهها را بر عهده دارد.
در این مرحله، باید عوامل داخلی و خارجی که میتوانند بر موفقیت ایدهها تأثیر بگذارند، با دقت مورد بررسی قرار گیرند.
عوامل خارجی شامل جو اقتصادی و سیاسی، تحولات اجتماعی و فناوری را در برمیگیرد.
همچنین، عوامل داخلی شامل نیازها و خواستههای مشتریان، سازمان و کارکنان را نیز در بردارد.
در نتیجه، پس از تحلیل این عوامل، میتوانید ایدههای خود را به صورت برنامهای جامع و طرح اولیه مناسب به ارمغان بیاورید.
تفکر استراتژیک یا تفکر راهبردی برای رسیدن به اهداف و توسعه سازمانها بسیار ضروری و حائز اهمیت است.
در این مقاله، ویژگیهای تفکر استراتژیک را کاملاً بررسی خواهیم کرد.
تفکر استراتژیک به عنوان یک فرآیند تصمیمگیری برای پیشرفت و تحقق اهداف سازمان استفاده میشود.
این نوع تفکر بر اساس تحلیل دقیق و بررسی عمیق از شرایط داخلی و خارجی سازمان انجام میشود.
در اینجا، برخی ویژگیهای تفکر استراتژیک را مورد بررسی قرار خواهیم داد:تحلیل شرایط:در تفکر استراتژیک، ابتدا شناخت کامل و دقیقی از شرایط داخلی و خارجی سازمان حاکم است.
این تحلیل با استفاده از ابزارها و مدلهای مختلف انجام میشود.
تعیین اهداف:پس از تحلیل شرایط، اهداف و وظایف سازمان مشخص میشوند و برنامهریزی طبقهبندی شده میشود.
این اهداف باید قابل اجرا، اندازهپذیر و قابل تفسیر باشند.
تعیین استراتژیها:استراتژیها به عنوان راهبردهایی برای دستیابی به اهداف تعیین میشوند.
در تفکر استراتژیک، استراتژیها بر اساس تحلیل دقیق شرایط و هدفگذاری صورت میپذیرند.
پیادهسازی و نظارت:بعد از تعیین استراتژیها، آنها در سازمان اجرا میشوند و مراحل پیادهسازی و نظارت بر آنها آغاز میشود.
در این مرحله، تغییرات لازم در ساختار و فرآیندهای سازمانی انجام میشود.
در کل، تفکر استراتژیک یک ابزار قدرتمند برای پیشبرد هدفها و توسعه سازمان است.
با استفاده از این نوع تفکر، سازمانها قادر خواهند بود راهبردهای مناسب را برای دستیابی به اهداف خود تعیین و عملیات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
برای داشتن تفکر راهبردی در طراحی و خلق ایدههای نوآورانه، برخی از عناصر و ویژگیهای تفکر استراتژیک را باید در طرز فکر خود به کار بگیرید.
به منظور ایده پردازی و تفکر به صورت راهبردی، میتوانید از چندین مرحله مهم و حیاتی استفاده کنید.
به این ترتیب، میتوانید شانس موفقیت سازمان خود را بالا ببرید.
عناصر و ویژگیهای تفکر استراتژیک عبارتند از:تحلیل مناسب:در ابتدا، نیاز است که وضعیت فعلی و محیط خود را به طور دقیق تحلیل کنید.
باید به دنبال شناخت علل و مشکلات موجود و فرصتهای موجود در بازار باشید.
تحلیل رقبا:بررسی رقبا و شناخت رقابتهای فعلی و مقایسه با نقاط قوت و ضعف خود از اهمیت بالایی برخوردار است.
این تحلیل به شما کمک خواهد کرد تا استراتژی مناسبی را در برابر رقابتها تعریف کنید.
تعیین اهداف:با تعیین اهداف و آرمانهای خود، میتوانید رویکردهای مناسب را تعیین کنید و تمرکز خود را روی آنها قرار دهید.
اهداف باید قابل اندازهگیری، قابل دستیابی و به تحقق پذیر باشند.
مرحله بعدی مهم در تفکر راهبردی، ایده پردازی است.
به منظور خلق ایدههای نوآورانه میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:- برگزاری جلسات گروهی برای تبادل ایدهها و اندیشیدن به صورت همکارانه- استفاده از تکنیکهای خلاقیت مانند مغزگرمی، نقاشی ذهنی و تحلیل مرزی- اطلاعات حاصل از تحلیلها را با هم مقایسه کنید و ترکیبی از آنها را برای خلق ایدههای جدید استفاده کنیدتا زمانی که این مراحل را به درستی طی کنید و استراتژی مناسبی را تعیین کنید، میتوانید شانس موفقیت سازمان خود را افزایش دهید.
اینکه آیا تفکر راهبردی به خوبی در تصمیمات و اقدامات خود به کار میبرید، میتواند تاثیر بزرگی در موفقیت سازمان شما داشته باشد.
تفکر استراتژیک یا تفکر راهبردی برای رسیدن به اهداف و توسعه سازمانها بسیار ضروری و حائز اهمیت است.
در این مقاله، ویژگیهای تفکر استراتژیک را کاملاً بررسی خواهیم کرد.
تفکر استراتژیک:تفکر استراتژیک به عنوان یک فرآیند تصمیمگیری برای پیشرفت و تحقق اهداف سازمان استفاده میشود.
این نوع تفکر بر اساس تحلیل دقیق و بررسی عمیق از شرایط داخلی و خارجی سازمان انجام میشود.
در اینجا، برخی ویژگیهای تفکر استراتژیک را مورد بررسی قرار خواهیم داد:الف) تحلیل شرایط:در تفکر استراتژیک، ابتدا شناخت کامل و دقیقی از شرایط داخلی و خارجی سازمان حاکم است.
این تحلیل با استفاده از ابزارها و مدلهای مختلف انجام میشود.
ب) تعیین اهداف:پس از تحلیل شرایط، اهداف و وظایف سازمان مشخص میشوند و برنامهریزی طبقهبندی شده میشود.
این اهداف باید قابل اجرا، اندازهپذیر و قابل تفسیر باشند.
ج) تعیین استراتژیها:استراتژیها به عنوان راهبردهایی برای دستیابی به اهداف تعیین میشوند.
در تفکر استراتژیک، استراتژیها بر اساس تحلیل دقیق شرایط و هدفگذاری صورت میپذیرند.
د) پیادهسازی و نظارت:بعد از تعیین استراتژیها، آنها در سازمان اجرا میشوند و مراحل پیادهسازی و نظارت بر آنها آغاز میشود.
در این مرحله، تغییرات لازم در ساختار و فرآیندهای سازمانی انجام میشود.
در کل، تفکر استراتژیک یک ابزار قدرتمند برای پیشبرد هدفها و توسعه سازمان است.
با استفاده از این نوع تفکر، سازمانها قادر خواهند بود راهبردهای مناسب را برای دستیابی به اهداف خود تعیین و عملیات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
تفکر استراتژیک (Strategic thinking) که به آن تفکر راهبردی نیز میگویند، به معنای توانایی ایجاد برنامههای موثر و کارآمد در جهت دستیابی به اهداف یک شرکت و یا یک کسب و کار مشخص است.
اهمیت تفکر استراتژیک در زمان بحران و قرار گرفتن در شرایط اقتصادی خاص مشخص میشود.
تفکر استراتژیک در بازاریابی یکی از مفاهیم اصلی و کلیدی محسوب میشود که رهبران و سرمایهداران موفق از آن استفاده میکنند.
اما مفهوم واقعی و تعریف تفکر استراتژیک چیست و چرا برای موفقیت یک سازمان، عاملی مهم و ضروری محسوب میشود؟ یک شرکت بدون داشتن تفکر راهبردی نمیتواند به اهداف اصلی خود که شامل افزایش سوددهی، رضایت مشتریان و کارکنان است، به راحتی دست پیدا کند.
در ادامه این مقاله شما را با مفهوم تفکر راهبردی آشنا میکنیم.
با شبکه استعلام همراه باشید.
متن زیر را مطالعه نمایید:
- توصیف:
- توصیف یک موضوع جامع و شامل در ادامه مقاله میباشد.
- محتوای اصلی:
- قسمت اول: شامل تشریح کامل ایده یا موضوع اصلی است.
- قسمت دوم: شامل توضیحی درباره تأثیرات و اهمیت این موضوع است.
- قسمت سوم: بیان اجرای ایده اصلی و مراحل مورد نیاز در عملیاتی کردن آن است.
- قسمت چهارم: بحث موضوع و نقد و بررسی نقاط قوت و ضعف آن.
- قسمت پنجم: بیان نتایج و گزارش نتایج به دست آمده از پروژه یا آزمایشی انجام گرفته.
- قسمت اول: شامل تشریح کامل ایده یا موضوع اصلی است.
تفکر استراتژیک چیست؟
تفکر استراتژیک به عنوان یک فرآیند ذهنی و کارکردی تعریف میشود که توسط رهبران و مدیران سازمانها برای دستیابی به اهداف موردنظرشان استفاده میشود.
این نوع تفکر به عنوان یک فعالیت شناختی در نظر گرفته میشود که باعث ایجاد افکار استراتژیک کارآمد و سودآور در ذهن افراد میشود.
مهمی شود که تفکر استراتژیک را در مدیریت استراتژیک سازمانی به کار بگیرید
زمانی که در فرآیند مدیریت استراتژیک سازمانی، تفکر استراتژیک را به کار میبرید، باید عناصر زیر را در نظر داشته باشید:
- پرورش و اعمال بینشهای منحصربهفرد در کسب و کار
- خلق فرصتهای خاص که میتواند برای یک شرکت یا سازمان، مزیت رقابتی به وجود آورد.
تفکر استراتژیک میتواند به صورت فردی یا گروهی در سازمان مورد استفاده قرار بگیرد.
در حالت گروهی، ایجاد گفتوگو و اشتراکگذاری ایدههای خلاقانه، باعث تولید تفکر استراتژیک گروهی در میان اعضای سازمان میشود.
با توجه به استفاده از برچسبهای HTML مانند em، strong، dt و li، متن زیر را به زبان فارسی بازنویسی کردهام:
عناصر تفکر استراتژیک، اگر به درستی شکل گرفته باشند، شامل سه بخش اصلی یعنی ایده پردازی، برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی میشوند.
این عناصر به شرکتها و سازمانها در دستیابی به اهداف و برنامههایشان بسیار کمک میکنند.
تفکر راهبردی جامع و کامل میتواند به پرسشهای "چه چیزی"، "چرا"، "چگونه" و "چه زمانی" پاسخ دقیق و قاطعی ارائه دهد.
بصورت کلی، استفاده از انواع مدلهای تفکر استراتژیک میتواند احتمال موفقیت در دستیابی به اهداف فردی و سازمانی را افزایش دهد.
برخی پژوهشگران تا کنون تحقیقات گستردهای درباره انواع مدلهای تفکر استراتژیک انجام دادهاند و نتایج جالبی بدست آوردهاند.
از میان همه این تحقیقات و ارائهی مدلهای مختلف در زمینه تفکر استراتژیک، مدل لیدکا (Liedtka) یکی از جامعترین و دقیقترین مدلها است.
در این مدل، پنج فرمان برای تفکر استراتژیک وجود دارد که هر رهبر و یا مدیر میتواند با استفاده از این پنج فرمان، صورت راهبردی تفکر کند و در نهایت بهترین رویکرد را انتخاب کند.
پنج عامل اساسی مدل تفکر استراتژیک لیدکا شامل موارد زیر است:
- فرصت طلبی هوشمندانه:
- این مولفه بر توانایی نیروهای رهبری برای شناسایی و بهرهبرداری از فرصتها تأکید میکند که با عقلانیت و با توجه به شرایط بازار، اقتصاد و جامعه انتخاب میشوند.
- تسلط بر مفهوم زمان:
- این عامل بیانگر توانایی رهبران در مدیریت و بهرهبرداری بهینه از زمان میباشد و آنها را قادر میسازد تا در هر زمان و مکانی که لازم است، تصمیمات استراتژیک خود را اعمال کنند.
- فرضیه سازی و آزمایش فرضها:
- این عنصر به معنای قدرت تفکر و تصمیمگیری استراتژیک بر اساس ساختار فرضیها و تست کردن آنها است، تا هنگامی که راه حل مناسبی برای مسئلهها و چالشها در پیش آید.
- تفکر سیستمی:
- تفکر سیستمی به دیدگاه شامل و جامع نظاممند و ارتباطات پویا در محیطها اشاره دارد.
رهبران با توانایی فهمیدن تأثیرات مجموعه اقدامات و تصمیمات استراتژیک بر موفقیت هر عضو در سیستم، میتوانند بهترین استراتژی را اتخاذ کنند. - عزم استراتژیک:
- این مولفه بر تصمیم رهبران برای پیروی از استراتژیها، حفظ انگیزه و تعهد به رسیدن به اهداف استراتژیک تأکید دارد.
با داشتن عزم قوی، رهبران میتوانند سرآغاز تحقق و اجرای استراتژیهایشان باشند.
استفاده از این مدل به هر رهبر امکان میدهد تا به عنوان یک رهبر ذهنی استراتژیک شناخته شود.
فرآیندهای تفکر راهبردی
برای داشتن تفکر راهبردی در طراحی و خلق ایدههای نوآورانه، برخی از عناصر و ویژگیهای تفکر استراتژیک را باید در طرز فکر خود به کار بگیرید.
به منظور ایده پردازی و تفکر به صورت راهبردی، میتوانید از چندین مرحله مهم و حیاتی استفاده کنید.
به این ترتیب، میتوانید شانس موفقیت سازمان خود را بالا ببرید.
عناصر و ویژگیهای تفکر استراتژیک عبارتند از:
باید به دنبال شناخت علل و مشکلات موجود و فرصتهای موجود در بازار باشید.
این تحلیل به شما کمک خواهد کرد تا استراتژی مناسبی را در برابر رقابتها تعریف کنید.
اهداف باید قابل اندازهگیری، قابل دستیابی و به تحقق پذیر باشند.
به منظور خلق ایدههای نوآورانه میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
اینکه آیا تفکر راهبردی به خوبی در تصمیمات و اقدامات خود به کار میبرید، میتواند تاثیر بزرگی در موفقیت سازمان شما داشته باشد.
برخی از فرآیندهای کلیدی در تفکر راهبردی عبارتند از:
- تحلیل SWOT:
- این فرآیند به شناسایی نقاط قوت، ضعفها، فرصتها و تهدیدها در محیط داخلی و خارجی سازمان کمک میکند.
- تعیین اهداف:
- در این فرآیند، اهداف کلی و مرحلهای تعیین و تدوین میشوند تا برای رسیدن به موفقیت استراتژیک اقدامات لازم صورت بگیرد.
- تحلیل PESTEL:
- در این فرآیند، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، محیطی و قانونی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند.
- تحلیل رقابتی:
- در این فرآیند، رقبا و عوامل مؤثر در صنعت و بازار شناسایی و تحلیل میشوند تا استراتژیهای رقابتی مناسبی برای سازمان تدوین شود.
- ارزیابی و انتخاب استراتژیها:
- با بررسی استراتژیهای مختلف، انتخاب و تصمیمگیری برای استراتژیهای مناسب به منظور دستیابی به اهداف استراتژیک انجام میشود.
ایده پردازی
ایده ها، جان و ریشه اصلی تفکرات راهبردی هستند.
هرآنچهکه میبینیم، میشنویم و لمس میکنیم، همگی ریشه در یک ایده اولیه و اصلی دارند.
فرآیند ایده پردازی شامل خلق ایدههایی است که از طوفان فکری (Brainstorming) نشئت میگیرند.
ایدههایی که بیشترین پتانسیل را برای ایجاد تاثیرات بالقوه در سازمان دارند، انتخاب شده و سپس تجزیه و تحلیل میشوند.
شما میتوانید میزان اثربخشی ایدهها را با استفاده از تکنیک PIES که مخفف کلمات پتانسیل، اهمیت، سهولت و امتیازدهی است، تجزیه و تحلیل کنید.
«پتانسیل» بیانگر میزان قابلیت ایده برای دستیابی به اهداف سازمان است.
همچنین، «اهمیت» به معنای اهمیتی است که ایده برای کسب و کار دارد.
«سهولت» نیز به میزان آسانی و دشواری اجرای ایده در کسب و کار اشاره دارد.
همچنین، با استفاده از «امتیازدهی»، به هر ایده امتیازی از 10 نمره براساس فاکتورهای قبلی (پتانسیل، اهمیت و سهولت) اختصاص داده میشود.
این امتیاز بالاتر، تاثیرات مثبت بیشتری بر کسب و کار خواهد داشت.
برنامه ریزی استراتژیک
پس از انجام فرآیند ایده پردازی و رتبهبندی ایدهها، وظیفه شما استراتژیبندی این ایدهها را بر عهده دارد.
در این مرحله، باید عوامل داخلی و خارجی که میتوانند بر موفقیت ایدهها تأثیر بگذارند، با دقت مورد بررسی قرار گیرند.
عوامل خارجی شامل جو اقتصادی و سیاسی، تحولات اجتماعی و فناوری را در برمیگیرد.
همچنین، عوامل داخلی شامل نیازها و خواستههای مشتریان، سازمان و کارکنان را نیز در بردارد.
در نتیجه، پس از تحلیل این عوامل، میتوانید ایدههای خود را به صورت برنامهای جامع و طرح اولیه مناسب به ارمغان بیاورید.
برنامه ریزی عملیاتی
برنامهریزی عملیاتی یک فرایند مهم است که به منظور تبدیل استراتژیهای کارآمد به برنامههای قابل اجرا انجام میشود.
در این مرحله، اهداف و ضوابط برنامه تعیین میشوند.
اهداف، گزارههایی هستند که سازمان برای دستیابی به آنها تلاش میکند.
در عین حال، ضوابط نیز برخی قوانین و دستورالعملها هستند که برای رسیدن به اهداف باید به درستی تدوین و اجرا شوند.
این مراحل هنگامی که به صورت اصولی و هوشمندانه پیش روند، میتوانند به طور قطع منجر به موفقیت و افزایش سودآوری یک کسب و کار شوند.
مزایای استفاده از تفکر راهبردی در کسب و کار
در این قسمت از متن به برخی از مزایای استفاده از تفکر راهبردی در سازمان یا کسب و کار اشاره خواهیم کرد.
داشتن تفکر راهبردی، علاوه بر ارتقای سطح کیفیت سازمان، شما به عنوان مدیر یا رهبر شرکت را قویتر و موثرتر میکند.
استفاده از این نوع تفکر به شما در تصمیمگیری منطقی و انتخاب بهترین مسیر برای رسیدن به اهداف شرکت کمک میکند.
- تفکر راهبردی
- استفاده از تفکر راهبردی در یک سازمان دارای مزایا ویژهای است که عبارتند از:
- تعیین اهداف: تفکر راهبردی به سازمان کمک میکند تا اهداف خود را به وضوح و دقت تعیین کند و برنامهریزی مناسبی برای رسیدن به آنها داشته باشد.
- تحلیل و بررسی: به کمک تفکر راهبردی، سازمان قادر است تا به صورت جامع و منظم به تحلیل و بررسی وضعیت داخلی و خارجی خود بپردازد و عوامل موثر را شناسایی کند.
- انتخاب راهبردها: تفکر راهبردی کمک میکند تا از میان گزینههای موجود، بهترین و مناسبترین راهبردها را انتخاب کند و به صورت استراتژیک عمل کند.
- تدوین برنامههای عملیاتی: با استفاده از تفکر راهبردی، سازمان میتواند برنامههای عملیاتی مورد نیاز خود را تدوین کند و به گونهای عمل کند که به دستیابی به اهداف مورد نظر کمک کند.
باز شدن ذهن
بیشتر افراد برای حل مسائل خود به روشهای سنتی و ثابت شده روی میآورند و به ندرت به دنبال راهحلهای نو و خلاقانه میگردند.
این اتفاق به دلیل آن است که این روشها در گذشته ثابتکاری خود را ثابت کردهاند و توسط دیگران استفاده شدهاند.
اما در دنیای امروز و با پیشرفت فناوری، هیچ ضمانتی وجود ندارد که روشهای سابق برای مشکلات فعلی موثر باشند.
با انعطاف در فکر و تفکر، بازو راهحلهایی منحصربهفرد و کارآمد برای مشکلات و مسائل سازمان یا کسب و کارتان را خواهید داشت.
بررسی دقیق مسائل
زمانی که به صورت استراتژیک فکر میکنید، ممکن است متوجه شوید که هیچ تضمین صددرصدی برای موفقیت برنامههایتان وجود ندارد، به همان شکل که پیش از این برنامهریزی کردهاید.
دنیای فناوری همواره در حال تغییر و تحول است و رهبرانی که دارای تفکر استراتژیک هستند، معمولاً توانایی پیشبینی و تحلیل مسائل و تغییرات آتی در آینده را بهتر از دیگران دارند.
بنابراین، با داشتن تفکر استراتژیک، میتوانید دیدگاه خود را گسترش داده و با نگاهی متفاوت، مسائل و مشکلات را تجزیه و تحلیل کرده و در نتیجه بهترین راهحل را پیدا کنید.
نتیجه گیری
در نتیجه، با استفاده از تفکر استراتژیک میتوان به دستیابی به اهداف و توسعه سازمان کمک کرد.
این عناصر ایده پردازی، برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی، تحلیل شرایط، تحلیل رقبا، تعیین اهداف و ایده پردازی به صورت راهبردی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
در کل، تفکر استراتژیک نیازمند تحلیل دقیق و نقدی از وضعیت فعلی سازمان و بازار است.
با استفاده از ابزارها و مدلهای مناسب، میتوان به تعیین اهداف و استراتژیهای مناسبی برای رسیدن به اهداف پرداخت.
همچنین با استفاده از روشهای خلاقانه و ایده پردازی، میتوان ایدههای نوآورانه را برای پیشبرد سازمان خلق کرد.
- منابع:
- https://www.
chopra.
com/articles/the-definition-of-strategic-thinking - https://www.
mindtools.
com/pages/article/newSTR_78.htm
- https://iveybusinessjournal.
com/publication/the-role-of-strategic-thinking-in-business-planning/ - https://www.
inc.
com/mike-hofman/5-tips-to-improve-your-strategic-thinking.html