تجدید نظر خواهی یعنی چه

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

تجدید نظر خواهی یعنی چه

تجدیدنظر در قضاوت‌های دادگاهی یک روش مؤثر برای اعتراض به حکم دادگاه است.
این امر در قضایای حقوقی و کیفری امکان‌پذیر است، اما نیاز به شرایط و مقررات مشخصی دارد.

برای انجام تجدیدنظر، درخواست کننده باید به مهلت قانونی مراعات کند و موجهی برای اعتراض خود داشته باشد.
همچنین، باید توجه داشت که تصمیم‌هایی که قابلیت تجدید نظر را دارند می‌توانند شامل تصمیم‌های ابطال، رد درخواست، رد تشریفات، سقوط دریافت دعوی و عدم صلاحیت باشند.

در نهایت، لازم است بدانیم که در قضاوت‌های دادگاهی، پس از مرحله تجدیدنظر، امکان اعتراض به رای دادگاه وجود دارد.

خلافی

بر طبق قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری، قضات دادگاه‌ها موظفند با رعایت تشریفات قانونی و در نظر گرفتن همه جنبه‌های پرونده، رأی مناسب و عادلانه صادر نمایند.
با این حال، نباید از آن بگذریم که همواره به دلایلی ممکن است رأی صادرشده از دادگاه با مشکلاتی مواجه شود که نیازمند بازنگری و ارزیابی مجدد است.
به همین دلیل، در قوانین، روش‌هایی برای اعتراض در برابر این نوع رأی‌ها مورد نظر قرار گرفته است.

از جمله روش‌های مهم و مقرر شده در قانون برای ابراز اعتراض به حکم دادگاه‌ها، تجدیدنظر است.
در این روش، رای صادره از دادگاه براساس جهات مشخصی مورد بررسی مجدد قرار می‌گیرد.
بنابراین، افرادی که قصد دارند اعتراض خود را نسبت به حکمی که از دادگاه‌های حقوقی و کیفری صادر شده است، مطرح کنند، باید با نحوه و زمان طرح اعتراض تجدیدنظر آشنا شوند تا حقوق قانونی آن‌ها حفظ شود.

به‌مناسبت فوق، در این مقاله قصد داریم به بررسی مباحث مربوط به تجدیدنظر در امور حقوقی و کیفری بپردازیم.
ابتدا خواهیم پرداخت به مفهوم تجدیدنظر در این دسته از موضوعات و همچنین مهلت طرح درخواست تجدیدنظر.
در ادامه، روش و روند تجدیدنظر از روی رای دادگاه و نیز جهت ارجاع آن بررسی خواهد شد.

تجدید نظر خواهی یعنی چه

قوانین آیین دادرسی مدنی و آیین دادرسی کیفری، روش‌های اعتراض به رای دادگاه را تعیین کرده‌اند.
اعتراض به حکم دادگاه، مطابق با شرایط مشخص، امکانپذیر است و در این صورت، دادگاه مجدداً پرونده را بررسی خواهد کرد.
روش‌های اعتراض عبارتند از: واخواهی از احکام غیابی، تجدیدنظرخواهی، فرجامخواهی، اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث.
هریک از این روش‌ها شرایط و مقررات خاص خود را دارند.

بر پایه‌ی این واقعیت، تجدیدنظر، یکی از روش‌های مهم برای اعتراض به حکم دادگاه است.
این روش می‌تواند به صورت همزمان در قضاوت‌های حقوقی و کیفری انجام شود.
اما سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که تجدیدنظر به چه معناست و در چه شرایطی می‌توان از آن در قضاوت دادگاه استفاده کرد؟ در پاسخ به این سؤال، بهتر است نحوه تجدیدنظر در قضاوت‌های حقوقی و کیفری را به صورت جداگانه توضیح دهیم.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی ماده ۳۴۸، تجدیدنظر از حقوقی است که برای آن در قانون ضوابطی تعیین شده است.
طبق این ضوابط، امکان تجدیدنظر در مورد حکم دادگاه حقوقی وجود دارد اگر یکی از این دلایل موجود باشد: عدم اعتبار اسناد دادگاه، نبود شرایط قانونی برای شهادت شاهد، عدم توجه قاضی به دلایل ارائه شده، عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه، رای مغایر با ضوابط شرعی و قوانین.

علاوه بر آن، مادة 434 قانون آیین دادرسی کیفری نیز یک مفادی را آشکار می‌کند.
به طور دقیق، این قانون امکان تقدیم خواست‌های تجدید نظر درباره صحت رأی‌های دادگاه‌های کیفری را فراهم می‌کند.
در عین حال، وقوع چندین شرط که شامل ادعای عدم اطمینان از اعتبار اثبات‌ها یا اسناد توسط دادگاه، تعارض رأی با قانون، کوتاهی قاضی را در صدور رأی شرعی یا حضور عواملی مانند تعارض منافع و ردشدگی از استدلال‌های ابراز شده می‌شود، پذیرفتن خواست تجدید نظر را به‌صورت مشروع می‌سازد.
با اعتراض تجدیدنظرخواهی، می‌توان در برابر حکمی که صادر شده است، اعتراض کرد.

لذا به طور خلاصه، می‌توان گفت که تجدیدنظر خواهی یک روش است که شخصی که به دستور دادگاه محکوم شده است، می‌تواند در صورت وجود یکی از دلایل (تجدیدنظر خواهی)، با ارائه درخواست (تجدیدنظرخواهی)، علیه حکم معترض شود.
(نحوه) این اعتراض در بخش‌های بعدی شرح داده خواهد شد.
شخصی که علیه حکم دادگاه اعتراض می‌کند (تجدیدنظرخواه) و شخصی که درخواست (تجدیدنظر) را صادر کرده است (تجدیدنظرخوانده) نامیده می‌شود.

نحوه تجدید نظر خواهی

در قسمت قبل، به بررسی یک موضوع مهم پرداختیم که این موضوع مربوط به امکان تجدیدنظر در قضاوت‌های دادگاهی است.
در اینجا، می‌خواهیم به برخی جنبه‌های مهم درباره تجدیدنظر در اعتراض به حکم دادگاه بپردازیم.
تجدیدنظر یک روش مؤثر برای اعتراض به قرار گرفتن در برابر حکم دادگاه است.
این امر در قضایای حقوقی و کیفری امکان‌پذیر است، اما نیاز به شرایط و مقررات مشخصی دارد.
برای فهم بهتر موضوع، نحوه انجام تجدیدنظر بسیار مهم است.
به این ترتیب، شاید برای افرادی که قصد اعتراض به رأی دادگاه را دارند، این پرسش پیش بیاید: تجدیدنظر در واقع چگونه انجام می‌شود؟در نتیجه، نحوه انجام تجدیدنظر در قضاوت‌های دادگاهی برای افرادی که تمایل به اعتراض دارند، بسیار اهمیت دارد.
از این رو، ضرورت به دست آوردن اطلاعات لازم درباره روش تجدیدنظر فوری است.

برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید توجه کنیم که تنها آراهایی از دادگاه قابلیت تجدید نظر را دارند که به صورت مشخص تعیین شده‌اند.
لازم است که در مورد قابلیت تجدید نظر در امور حقوقی و کیفری، آراهایی که ممکن است قابل تجدید نظر باشند را بررسی کنیم.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، امور حقوقی شامل احکامی است که قابلیت تجدید نظر را دارند.
طبق ماده ۳۳۱ این قانون، در دعاوی مالی با خواسته یا ارزش بیش از سه میلیون ریال، تقاضای تجدید نظر قابل ارائه است.
اما در دعاوی غیر مالی، می توان از همه حکم های صادره توسط دادگاه بدوی درخواست تجدیدنظر کرد.
همچنین، در صورتی که حکم اصلی مورد تجدید نظر قرار گیرد، حکم های مربوط به متفرعات دعوی مانند خسارت ها نیز قابل تجدید نظر هستند.

توجه داشته باشید که علاوه بر رسومات قضایی، برخی از تصمیم‌های صادره از دادگاه‌ها هم قابلیت "تجدید نظر" را دارا هستند.
به عنوان مثال، تصمیم ابطال یا رد درخواست، رد یا عدم تشریفات در دادخواست، تصمیم سقوط دریافت دعوی و عدم صلاحیت، در صورتی که تصمیم نهایی مربوط به امر مورد نظر قابل "تجدید نظر" باشد، امکان مراجعه و بررسی دوباره دارند.

تطبیقاً بر اساس قانون اجرای عدالت مدنی، روند سیستم تجدید نظر در امور حقوقی به این صورت است که هر طرف که تمایل به تجدید نظر در یک امر حقوقی دارد، باید کوشش خود را برای ورود به فرآیند تجدید نظر آغاز کند.
در این روند، طرف مورد نظر باید در زمان مشخصی، درخواست خود را برای تجدید نظر به دادگاه صادر کند و پس از ارائه درخواست، دادگاه باید آن را ثبت کند و اقدامات لازم جهت بررسی درخواست و تعیین زمان رسیدگی به آن انجام دهد.
در این فرایند، نیاز است تا قوانین و مقررات مرتبط رعایت شود و اصول حقوقی در نظر گرفته شوند.

درباره نحوه تجدید نظر در پرونده‌های کیفری باید بگوییم که قانون آیین دادرسی کیفری بیان می‌کند که آرایی که غیر قابل تجدیدنظر باشند، به صورت واضح تعریف شده است.
بنابراین، جرایم تعزیری درجه هشت، جرایمی که پرداخت دیه یا ارش را الزامی می‌کنند (اگرچه میزان آن کمتر از یک دهم دیه کامل باشد)، قطعی و غیر قابل تجدیدنظر هستند و در موارد دیگر، حکم دادگاه‌های کیفری، به تشخیص مرجع صالح، قابل تجدیدنظر است.

در حال حاضر، روشی برای بازنگری در امور حقوقی و کیفری وجود دارد که شامل این است که فرد درخواست کننده باید به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و با ارائه مدارک لازم که براساس آنها درخواست بازنگری را دارد، درخواست خود را ثبت کند و از طریق سامانه مخصوص، ابلاغیه های دادگاه را دریافت کند.
همچنین، در صورت تعیین وقت رسیدگی، پس از ابلاغ تاریخ و زمان رسیدگی به درخواست بازنگری، در محل مشخص شده برای بازنگری، حاضر شده و از خود دفاع کند.

مهلت تجدید نظر خواهی

تجدیدنظر خواهی یک فرایند حقوقی است که به افراد اجازه می‌دهد از یک رای قضایی استئناف کنند و اعتراض‌های خود را در دادگاه مطرح کنند.
این روش برای بررسی دقیق‌تر و عادلانه‌تر مسائل و حقوق افراد بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از موارد مهم در تجدیدنظر خواهی، مهلت زمانی است که اشخاص دارند تا اعتراض خود را اعلام کنند.
با توجه به قوانین مربوطه، این مهلت می‌تواند متفاوت باشد و بسته به شرایط مختلف می تواند متغیر باشد.
بنابراین، درصورت تمایل به تجدیدنظر خواهی از یک رای، بهتر است مهلت معین شده برای این اقدام را رعایت کنید.
امیدوارم این توضیحات درباره مفهوم و مهلت تجدیدنظر خواهی برای شما مفید واقع شده باشد.

برای پاسخ به این سؤال، باید اشاره کنیم که متن قانونی ماده 336 آیین دادرسی مدنی، دقیقاً زمان مجاز برای درخواست تجدیدنظر در دعاوی حقوقی را مشخص نموده است.
به موجب این ماده، اشخاص مقیم در ایران میتوانند طی بیست روز و اشخاص مقیم خارج از کشور نیز میتوانند طی دو ماه این درخواست را ارائه نمایند.
زمان شروع این مهلت، از تاریخ ابلاغ رای دادگاه اولیه آغاز میگردد و در صورت صدور رای دادگاه اولیه به صورت غیابی، این مهلت از تاریخ انقضای مهلت واخواهی آغاز خواهد شد.

مهم است به نکته‌ای اشاره کنیم که در بعضی موارد، شخص درخواست کننده تجدید نظر (تغییر دادخواست) نمی‌تواند در مدت زمان مجاز برای تجدید نظر، اقدامات لازم را انجام دهد.
در چنین شرایطی، استفاده از تجدید نظر خارج از مهلت قانونی، در صورت امکان، مجاز است شرط‌هایی مانند وجود عذر موجه توسط درخواست کننده تجدید نظر و یا از بین رفتن مدعی یا رئیس دعوای اصلی به علت فوت یا ورشکستگی.

ماده ۴۳۰ آیین دادرسی کیفری تعیین کرده است که مهلت تجدید نظر خواهی در دعاوی کیفری بسته به محل اقامت فرد، بیست روز یا دو ماه از تاریخ ابلاغ رای دادگاه بدوی یا انقضای مهلت است.
افرادی که در ایران سکونت دارند، مهلت بیست روز و افرادی که خارج از کشور سکونت دارند، مهلت دو ماه را برای درخواست تجدید نظر خواهی دارند.

البته، در صورتی که فرد متقاضی تمایل به تجدیدنظر داشته باشد و اما مهلت قانونی ارائه درخواست تجدیدنظر را نپاید، اما دلیل موجهی برای این اقدام داشته باشد، دادگاه مربوطه در ابتدا به دلیل موجه تجدیدنظر، پیروی خواهد کرد و در صورت اثبات آن، درخواست تجدیدنظر را قبول می‌کند؛ در غیر این صورت، درخواست را رد خواهد کرد.

مرجع تجدید نظر خواهی

در قسمت های قبل، به بررسی مفهوم «تجدید نظر خواهی» و روند درخواست تجدیدنظر خواهی از آرا در دادگاه‌های حقوقی و کیفری پرداختیم.
همچنین، مهلت زمانی برای این درخواست را تبیین کردیم.
در حال حاضر، فرایند «دادخواست تجدید نظر خواهی» قابل ثبت و ارجاع است و متقاضی می‌تواند از طریق مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی و به صورت الکترونیکی این درخواست را اقدام نماید.
اما سوالی که مطرح می‌شود، این است که در مرحله تجدید نظر، کجا مجری این فرآیند قرار دارد؟

برای پاسخ به این سوال، باید توضیح دهیم که در نظام حقوقی ایران، به جز دادگاه‌های بدوی که مسئول رسیدگی ابتدایی به پرونده‌ها و صدور رای هستند، دادگاه‌هایی با عنوان دادگاه تجدیدنظر نیز وجود دارند.
این دادگاه‌ها در مرکز هر استان تشکیل شده و به عنوان مرجع اصلی تجدیدنظر در قبال رای‌های دادگاه‌های بدوی شناخته می‌شوند.
تگ‌های html را نیز می‌توانید در جمله‌ها استفاده کنید.

البته باید در مورد یک نکته مهم درباره تجدید نظر در دعاوی کیفری صحبت کنیم.
در برخی از دعاوی کیفری، تجدید نظر به جای دادگاه تجدیدنظر استان، به دیوان عالی کشور واگذار می‌شود.
طبق ماده ۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری، آرا و حکم‌هایی که توسط دادگاه کیفری صادر می‌شود و مجازات حبس ابد، قطع عضو، سلب حیات، تعزیر درجه سوم و بالاتر و جرایم عمدی که نصف دیه کامل و بیشتر می‌شود را نشان می‌دهد، با تجدید نظر دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار می‌گیرند.
همچنین، حکم‌های صادره در رابطه با جرایم سیاسی و رسانه‌ای نیز توسط دیوان عالی کشور بررسی و تجدید نظر می‌شوند.

سوالات پر تکرار

  1. "خلاصه‌ی قوی: در این مقاله، درباره‌ی طلاق و خلع و نکاح رجعی و بائن صحبت شد.
    مشخص شد که طلاق بائن، پس از طلاق، نیازمند عقد نکاح جدیدی برای شروع زندگی مشترک مجدد است.
    اما در طلاق رجعی، این امکان وجود دارد که هنگامی که مرد و زن به طلاق می‌روند، مرد به همسر خود برگردد و با او زندگی مشترک خود را ادامه دهد.
    با توجه به دشواری‌هایی که در طلاق ممکن است به وجود آید، این زنان نیازمند حمایت و راهنمایی هستند تا به خوبی این فرآیند را پشت سر بگذارند.
    بنابراین، برای حمایت از طلاق زنان سالخورده، لازم است تصمیم‌های مناسبی گرفته شود و به آن‌ها کمک کرد تا باقی عمر خود را به شادمانی و خوشبختی سپری کنند.
    "

نتیجه گیری

به طور کلی، تجدیدنظر یک فرایند قانونی است که به افراد اجازه می‌دهد تا در برابر رأی یا حکم صادر شده توسط دادگاه اعتراض کنند.
امکان تجدیدنظر در قضاوت‌های دادگاهی در ایران در موارد مشخصی فراهم است.

در قضایا حقوقی، امکان تجدیدنظر وجود دارد اگر اسناد دادگاه نامعتبر باشند، شرایط قانونی برای شهادت شاهد وجود نداشته باشد، قاضی به دلایل ارائه شده توجه نکرده باشد، قاضی یا دادگاه صلاحیت نداشته باشد، رأی مغایر با ضوابط شرعی و قوانین باشد.
در دعاوی مالی با خواسته یا ارزش بیش از سه میلیون ریال و دعاوی غیر مالی، درخواست تجدیدنظر قابل ارائه است.

همچنین، در دعاوی کیفری، تجدیدنظر امکانپذیر است در جرایم محدوده و شایعه فاقد منبع قانونی باشد، اسناد یا اثبات‌ها ناقص یا نامعتبر باشند، صدور حکم توسط دادگاهی که صلاحیت نداشته باشد، رأی مغایر با قانون باشد و شرایط دیگری که توسط قانون تعیین شده باشد.
اعتراض و تجدیدنظر دو روش اصلی برای بررسی و تغییر رای یا حکم یک دادگاه است.

اعتراض بر اساس شرایط خاصی انجام می‌شود و می‌تواند شامل اعتراض به احکام غیابی، تجدیدنظرخواهی، فرجامخواهی، اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث باشد.
اما تجدیدنظر فقط برای موارد خاصی امکان‌پذیر است و در آن، دادگاه به صورت کامل پرونده را مجدداً بررسی می‌کند.

تجدیدنظر به عنوان یک فرایند قانونی مهم است که افرادی که اعتراضی به رأی دادگاه دارند، باید آن را درنظر بگیرند.
فهم دقیق روش‌ها و مقررات مربوط به تجدیدنظر و اعتراض به حکم دادگاه ضروری است.

با درک دقیق این موضوع و استفاده از حقوق خود، افراد قادر خواهند بود روند قضایی خود را به نفع خود تحت کنترل داشته باشند.