خلاصه مقاله
بر اساس مقاله ای که بررسی میکنیم، شخصهایی که حق اعتراض دارند به مرحلهای که اعتراض را انجام میدهند بستگی دارد.
در این مقاله، به بررسی راههای اعتراض به آراء و اشخاصی که حق اعتراض به آراء دادگاهها را دارند، میپردازیم.
احکام صادرشده از دادگاهها عادلانه بوده و با رعایت موازین قانونی صادر میشوند، اما همواره امکان وجود دارد که در صدور احکام خطا رخ دهد یا کشفی جدید سبب تغییر حکم شود.
اشخاصی که میتوانند به حکم یا رای دادگاه اعتراض نمایند یا اشخاص دارای حق اعتراض بر طبق قانون آیین دادرسی کیفری تعیین شدهاند.
اعتراض به آراء دادگاه در مرحله تجدیدنظر و یا فرجامخواهی و همچنین اعاده دادرسی انجام میگیرد.
میتوان روشهای اعتراض به آراء دادگاهها را به دو دستهٔ عادی و فوقالعاده تقسیم کرد.
روشهای عادی شامل تجدیدنظرخواهی، فرجامخواهی و اعادهٔ دادرسی است.
تجدیدنظرخواهی بهمعنی این است که اگر آرایی که از دادگاهها صادر شدهاند، امکان تجدیدنظرخواهی را داشته باشند، طرفین دعوی حق دارند پس از صدور حکم توسط قاضیها، با ارائه دلایل مربوطه و در زمان معین شده، اعتراض به آرا و درخواست تجدیدنظرخواهی به دادگاه مربوطه مراجعه نمایند.
در کل، آرای صادره از دادگاهها قابل تجدیدنظرخواهی هستند، مگر اینکه به استثناءهایی خورده باشند.
اگرچه اصل بر این است که احکام صادرشده از دادگاهها عادلانه بوده و با رعایت تمامی موازین قانونی صادر میشوند، اما همواره امکان وجود دارد که در صدور احکام خطا رخ دهد یا کشفی جدید سبب تغییر حکم شود.
اشخاصی که میتوانند به حکم یا رای دادگاه اعتراض نمایند یا اشخاص دارای حق اعتراض بر طبق قانون آیین دادرسی کیفری تعیین شدهاند.
در واقع اعتراض به آراء دادگاه در مرحله تجدیدنظر و یا فرجامخواهی و همچنین اعاده دادرسی انجام میگیرد.
برای بدانید که شخصهایی که حق اعتراض دارند، به مرحلهای که در آن اعتراض مینمایند، بستگی دارد.
به همین دلیل در این مقاله، به بررسی راههای اعتراض به آراء و اشخاصی که حق اعتراض به آراء دادگاهها را دارند، میپردازیم.
روش های اعتراض به آراء
میتوان روشهای اعتراض به آراء دادگاهها را به دو دستهٔ عادی و فوقالعاده تقسیم کرد.
از جملهٔ روشهای عادی برای شکایت از آرا، تجدیدنظرخواهی، فرجامخواهی و اعادهٔ دادرسی است.
تجدیدنظرخواهی بهمعنی این است که اگر آرایی که از دادگاهها صادر شدهاند، امکان تجدیدنظرخواهی را داشته باشند، طرفین دعوی حق دارند پس از اینکه قاضی دادگاه حکم را با توجه به مدارک و مستندات صادر کند، با پیشنهاد دلایل مربوطه و در زمان معین شده قانوناً برای اعتراض به آرا و درخواست تجدیدنظرخواهی به دادگاه مربوطه مراجعه نمایند.
به طور کلی، آرا صادره از دادگاهها قابل تجدیدنظرخواهی هستند، مگر اینکه به استثناءهایی خورده باشند.
مسیرهایی برای اعتراض به حکم دادگاه وجود دارد که از همه جا دورتر هستند.
یکی از این مسیرها، فرجام خواهی نام دارد.
فرجام خواهی به معنای بررسی صحت یا نادرستی رأی صادر شده توسط دیوان عالی کشور با استفاده از قانون و موازین شرعی است.
دیوان عالی کشور در نهایت میتواند آن را تایید یا نقض کند.
علاوه بر این، اعاده دادرسی نیز یکی از روشهای خاص برای اعتراض به حکمهای صادره از دادگاهها است، به ویژه در امور کیفری.
در اعاده دادرسی، دادگاه مجدداً به شرایط موجود بررسی موردی که قبلاً رأی صادر کرده است، میپردازد تا به آن تجدید نظر شود.
اشخاص دارای حق اعتراض به آرای دادگاه ها
هر فردی که دارای حق تجدیدنظر در دعاوی کیفری می باشد قادر است با توجه به قانون آیین دادرسی کیفری اعتراض خود را نسبت به حکم یا رای دادگاه ارائه دهد.
در ادامه به بررسی اشخاصی که از این حق برخوردارند و با جزئیاتی برای هرکدام از آنها می پردازیم.
1.
اشخاصی که حق تجدیدنظرخواهی در دعاوی کیفری را دارند عبارتند از: - محکوم علیه به همراه وکیل یا نماینده قانونی خود - شاکی یا مدعی خصوصی به همراه وکیل یا نماینده قانونی خود - دادستان، به منظور برائت متهم یا عدم انطباق رای دادگاه با قانون یا عدم تناسب مجازات2.
افرادی که می توانند فرجام خواهی از رای دادگاه را درخواست کنند عبارتند از: - محکوم علیه به همراه وکیل یا نماینده قانونی خود - شاکی یا مدعی خصوصی به همراه وکیل یا نماینده قانونی خود - دادستان، به منظور برائت متهم یا عدم انطباق رای دادگاه با قانون یا عدم تناسب مجازاتدقت داشته باشید که افرادی که اعتراض خود را ارائه می دهند، می توانند از تگهای قوی (strong) یا تگهای تاکید (em) استفاده کنند تا موارد مهم و حاشیه نشدنی را مشخص کنند.
اشخاصی که حق تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی در آرای کیفری مربوط به جرایم اطفال و نوجوانان را دارند عبارتند از: فرد نوجوان یا ولی نوجوان یا طفل سرپرست قانونی طفل یا نوجوان، وکیل آنان و همچنین دادستان هرگاه نظرشان با قانون مغایرت داشته باشد.
مدعی خصوصی فقط در صورتی که حکم مربوط به ضرر و زیان یا برائت یا قرار منع تعقیب یا موقوفی تعقیب یا قرار بایگانی کردن پرونده باشد، میتواند به رای دادگاه اعتراض نماید.
توابعی که حق اعاده دادرسی محکوم علیه یا وکیل و نماینده قانونی او را دارند، عبارتند از: همسر یا وراث قانونی یا وصی محکوم علیه در صورت فوت یا غیبت او و همچنین دادستان کل کشور و دادستان مجری حکم.
سوالات پر تکرار
- نتیجه قوی: این مقاله به بررسی ازدواج با زن متاهل و تأثیر آن بر حرمت نکاح در دو حالت متفاوت، یعنی آگاهی و عدم آگاهی از حرمت نکاح میپردازد.
قانون مدنی در دو حالت مورد نظر را بررسی کرده است.
در صورت آگاهی از حرمت نکاح، این ازدواج منجر به حرمت ابدی نکاح بین زوجین میشود، در حالی که در صورت عدم آگاهی، ازدواج باطل است اما حرمت نکاح بهطور قطع باقی میماند.
بنابراین، استناد به مقررات قانون مدنی و فقه اسلامی شیعه نشان میدهد که ازدواج با زن متاهل حرام و غیر قانونی است.
با توجه به تحلیلهای ارائه شده، این مقاله نشان میدهد که اطلاعات و آگاهی طرفین از حقوق و حرمت نکاح تأثیر قابل توجهی بر معتبریت ازدواج با زن متاهل دارد.
نتیجه گیری
نتیجهگیری قوی:از مطالعه مقاله فوق میتوان نتیجه گرفت که اعتراض به آراء دادگاهها یک حق مهم و ضروری است که برای حفظ عدالت و اصلاح احکام خطاکارانه توسط قضات امکانپذیر است.
به علت اینکه قراردادهای صادره از دادگاهها نهایی و قطعی به نظر میرسند، اما همواره تغییر و اصلاح این احکام وجود دارد.
اشخاصی که حق اعتراض را دارند میتوانند در مرحله تجدیدنظر، فرجامخواهی و اعاده دادرسی اقدام به اعتراض به آراء دادگاهها نمایند.
برای این منظور، روشهای عادی شامل تجدیدنظرخواهی، فرجامخواهی و اعاده دادرسی و روشهای فوقالعاده شامل تجدیدسلطان، تازیحکم و تجدیدحکم وجود دارد.
این روشها امکان اصلاح احکام دادگاهها و تغییر آرا را برای اشخاصی که حق اعتراض را دارند فراهم میکند.
بنابراین، بر اساس قوانین آیین دادرسی کیفری، اعتراض به آراء دادگاهها و تلاش برای تغییر و اصلاح حکمها از حقوق شهروندان است که باید به آن احترام گذاشته شود.