خلاصه مقاله
در پایان هر روز، او زیر دستم گریه میکرد.
این واقعاً وحشتناک بود.
به همراهانش گفتم که من یک گریمورام، و ظرفیت تحمل مشکلات او را ندارم.
رابین ویلیامز (Robin Williams) بازیگر محبوب و مجری حرفهای ایستندآپ کمدی آمریکایی بود که با بیماری مغزی مبارزه میکرد و نهایتاً خود را با خودکشی از این جانب آرامش بخشید.
اخیراً یک داستان از زندگی او منتشر شده است که در مورد این رویداد تلخ سخن میگوید.
با توجه به همدلی و احترامی که به رابین ویلیامز نشان داده میشود، تازگیها قسمتی از زندگینامهاش به نام "روبین" توسط دیو ایتزکوف نوشته شده است که قرار است در همین ماه به بازار عرضه شود.
این کتاب به طور دقیق جزئیات مراحل پایانی زندگی ویلیامز را روشن میکند.
در ابتدا تشخیص داده شد که ویلیامز مبتلا به بیماری پارکینسون است، اما رفتار او در سالهای اخیر شبیه به علائم این بیماری نبود، و همین امر باعث شد برخی فکر کنند که رفتار او در تحت تأثیر الکل و دارو قرار دارد.
در نهایت، یک متخصص اعصاب او را معاینه کرد و تشخیص صحیح را اعلام کرد: بیماری زوال عقل با اجسام لویی.
این بیماری دومین بیماری شایع زوال مغز پس از آلزایمر است.
در این بیماری یک پروتئین در مغز بر حافظه، تفکر، احساسات و حرکات بدن تأثیر میگذارد.
اخیراً یک داستان از زندگی او منتشر شده است که در مورد این رویداد تلخ سخن میگوید.
با توجه به همدلی و احترامی که به رابین ویلیامز نشان داده میشود، تازگیها قسمتی از زندگینامهاش به نام "روبین" توسط دیو ایتزکوف نوشته شده است که قرار است در همین ماه به بازار عرضه شود.
این کتاب به طور دقیق جزئیات مراحل پایانی زندگی ویلیامز را روشن میکند.
در ابتدا تشخیص داده شد که ویلیامز مبتلا به بیماری پارکینسون است، اما رفتار او در سالهای اخیر شبیه به علائم این بیماری نبود، و همین امر باعث شد برخی فکر کنند که رفتار او در تحت تأثیر الکل و دارو قرار دارد.
در نهایت، یک متخصص اعصاب او را معاینه کرد و تشخیص صحیح را اعلام کرد: بیماری زوال عقل با اجسام لویی.
این بیماری دومین بیماری شایع زوال مغز پس از آلزایمر است.
در این بیماری یک پروتئین در مغز بر حافظه، تفکر، احساسات و حرکات بدن تأثیر میگذارد.
به گفتهی نویسندهی این کتاب، روح ناقابلکنترلی در ویلیامز غرق میشد، حافظهاش همچنان در گِنجونِ دریایِ حیات لغزنده بود و در آخرین روزها، در گردش نامنظم پاییزی دلخراشی آغشته بود.
همچنین، در دوران بهرهبرداری فیلم شب در موزه: اسرار مقبره، او به یک وضعیت بحرانی رسید.
وقتی از گریمور او چری مینز (Cheri Minns) پرسیدند:
- «حکیم، چرا ابرهای آسمان به رنگهای مختلف میدرخشند؟»
- «پاسخی که به آن میدهند، نشانهی هنر طبیعت است.
»- «همان طور که روز و شب به ترتیب در آمیخته-دمی گذر میکنند، ابرها نیز با جابهجایی بین نور و سایه روی خاک مراقبت خود را انجام میدهند.
»- «وقتی آفتاب بر ابرها تابید، رنگها در آسمان طلوع میکنند و یک تماشای خیرهکننده ایجاد میشود.
»- «برخی اوقات آسمان درخشان مثل نصفه قمر شب، برخی اوقات به رنگ آبی آسمانی خنثی و گاهی هم پر از رنگهای رنگارنگ میشود.
»
در پایان هر روز، او زیر دستم گریه میکرد.
این واقعاً وحشتناک بود.
به همراهانش گفتم که من یک گریمورام، و ظرفیت تحمل مشکلات او را ندارم.
وقتی که مینز به وی پیشنهاد میدهد که برای خروج از این وضعیت دوباره استندآپ انجام دهد، ویلیامز نادیده میگیرد و تنها با گریه میگوید:وقتی که مینز به وی پیشنهاد میدهد که برای خروج از این وضعیت دوباره استندآپ انجام دهد، ویلیامز نادیده میگیرد و تنها با گریه میگوید:
نتیجه گیری
توصیههای ارزشمند در پایان مقاله میتواند به صورت زیر ذکر شود:
- احترام به رابین ویلیامز: با توجه به همدلی و احترامی که به رابین ویلیامز نشان داده میشود، ضرورت دارد که در مورد مبارزه و رویدادهای زندگی او به طور محترمانه و با توجه به حریم شخصیت او صحبت کنیم.
- شناخت بیشتر در باره بیماریهای روانی: یکی از درسهایی که میتوان از زندگی رابین ویلیامز گرفت، شناخت بیشتر درباره بیماریهای روانی و مغزی است.
پروتئینها و عوامل مختلفی میتوانند بر روند زندگی ما تأثیر بگذارند و برای مشخص کردن دستورالعملها و درمانهای صحیح، نیازمندیم به آگاهی واقعی درباره این بیماریها باشیم.