ادله اثبات قتل

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

ادله اثبات قتل

قسم، یک روش تأیید جرم است که در حقوق به کار می‌رود.
در این روش، با خوردن قسم برای تأیید یک جرم، شاکی باید شواهد کافی را ارائه نکند و به جای آن قسم را 50 بار در دادگاه بخورد.

قانون مجازات اسلامی مشخص می‌کند که فقط افرادی که احتمال داشتن آگاهی از وقوع جرم در آنها وجود داشته باشد می‌توانند قسم بخورند.
قسم به عنوان آخرین راه برای اثبات جرم قتل به کار می‌رود.

به عبارت دیگر، بینه به معنای شهادت در حقوق است و شاهد باید شرایط لازم برای ارائه شهادت را داشته باشد.

خلافی

دلایلی وجود دارد که با آن می‌توان یک ادعا را در دعوی حقوقی به صورت قطعی ثابت کرد.
اما دلایل اثبات یک ادعا در دعوی کیفری با ادله اثبات دعوی کیفری متفاوت است.
در دعوای کیفری، برای محکوم کردن یک فرد، باید مدارک و اسناد کافی و قانع کننده برای اثبات ادعا جمع آوری شده باشد.
به عبارت دیگر، تا زمانی که مدارک قاطع جمع آوری نشده باشد، نمی‌توان فردی را به خاطر آن ادعا محکوم کرد.
یکی از جرائمی که به اثبات نیاز دارد، جرم قتل است.
قتل به سه دسته قتل عمد، قتل شبه عمد و قتل خطا محض تقسیم می‌شود.
متناسب با هر یک از این دسته‌ها، مجازات نیز متفاوت است.
بنابراین، ثابت کردن و تشخیص اینکه قتل رخ داده در کدام دسته قرار می‌گیرد، بسیار حائز اهمیت است.
در قانون، دلایلی برای اثبات قتل آورده شده است.
در این مقاله، به بررسی ادله اثبات قتل، از جمله اقرار، بینه، قسامه و علم قاضی می‌پردازیم.
این ادله، به صورت زیر توضیح داده می‌شوند:- اقرار: زمانی که فرد خود را متهم به قتل می‌کند و اقرار می‌کندکه قتل را انجام داده است.
- بینه: شواهد و شهود مستقیم از قتل، مانند شهود شاهدان و جزئیات حاکم بر قتل.
- قسامه: قسم گرفتن از افراد و شاهدان در مورد حقایق مربوط به قتل.
- علم قاضی: دانش قاضی درباره قوانین و ادله قابل ارائه در پرونده قتل.
با استفاده از این ادله و بررسی آنها، می‌توان قتل را در دعوای کیفری به صورت قطعی ثابت کرد.

اقرار

در ماده ۱۶۴ قانون مجازات اسلامی، تعریف اقرار به شکل زیر آمده است: اقرار عبارت است از اعلام شخص درباره ارتکاب جرم از سوی خود.
با استفاده از اقرار، فرد چیزی را اعلام می‌کند.
هنگامی که شخصی به موضوعی اقرار می‌کند، آن موضوع بی‌گمان تثبیت می‌شود و نیازی به دلیل دیگری برای اثبات آن وجود ندارد.
برای اثبات قتل عمد از طریق اقرار، کافی است فرد قاتل یک بار اعلام کند که من شخص فلانی را کشته‌ام.
البته شرط اساسی پذیرش اقرار، عاقل و بالغ بودن اقرارکننده و داشتن اراده و اختیار آزاد در بیان اقرار است.

بینه

"بینه در لغت به معنای دلیلی است که امکان انکار آن وجود ندارد.
اما در حقوق، بینه به معنای شهادت و گواهی است.
شهادت به این معناست که فردی آنچه را که دیده‌است دربارهٔ کسی دیگر به نفع یا ضد او بیان کند.
در حین اثبات جرائم، به خصوص در جرم قتل عمد، زمانی که یک شکایت قتل، از جمله شکایت دربارهٔ قتل عمد، ارائه می‌شود، شهادت به عنوان دلیل استفاده می‌شود؛ زیرا متهم مسئولیت جرم را نپذیرفته و آن را انکار می‌کند.
شاهد باید شرایط لازم‌را برای ارائهٔ شهادت داشته باشد، مانند داشتن عقل، عدالت و غیره.
برای مطالعهٔ ویژگی‌های شاهد، جرح و تعدیل شهود و مجازات شهادت دروغ، بر روی لینک‌های مربوطه کلیک کنید.
"

قسامه

قسم پیشینه‌ای در حقوق است که به عنوان یک روش تأیید جرم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این اصطلاح از نظر فقهی پیش آمده است.
برای اثبات قتل از طریق قسم، اگر شاکی بخواهد ادعا کند که فرد الف قاتل است اما شواهد و مدارکی برای این ادعا ندارد، باید 50 بار در دادگاه قسم بخورد تا بتواند قاتلیت فرد الف را ثابت کند.
طبق مواد قانون مجازات اسلامی، افرادی که سوگند می‌خورند باید افرادی باشند که احتمال داشتن آگاهی از وقوع جرم در آنها قابل قبول باشد.
قسم در رتبه و درجه‌ی آخرین راه برای اثبات جرم قتل قرار می‌گیرد.

سوالات پر تکرار

  1. برای دریافت نمونه‌ای از لایحه عدم حضور در دادگاه، روی دکمه دانلود فایل کلیک کنید.
    با توجه به اهمیت بالای لایحه حاضر، در این مقاله به بررسی تأثیر غیاب طرفین در دادگاه و نقش وکلای آنها می‌پردازیم.
    همچنین، تعریف و مفهوم لایحه عدم حضور در دادگاه را بررسی نموده و در پایان، یک نمونه لایحه عدم حضور را برای ارائه به شاکی و خواهان آورده‌ایم.
    بعد از تعیین زمان جلسه دادرسی در یک اختلاف، این زمان به طرفین دعوا اطلاع داده می‌شود.
    آنها می‌بایست در زمان مقرر حاضر شده و یا وکیل دادگستری را به جای خود انتخاب و ارسال کنند.
    در برخی موارد، ارسال لایحه نیز بر اساس قانون کافی است.
    مگرچه در قانون آیین دادرسی مدنی، موارد عذر موجه برای عدم حضور خواهان یا خوانده مشخص نشده است، اما ماده 41 این قانون، موارد عذر موجه برای وکیلان جهت عدم حضور در دادگاه را ذکر می‌کند.
    بنابراین، از این موارد می‌توان برای تشخیص موارد عذر موجه برای عدم حضور خواهان یا خوانده نیز استفاده نمود.
    با این وجود، گاهی اوقات یکی از طرفین جلسه دادرسی را نتوانسته حضور داشته باشد و دارای عذر موجهی برای عدم حضور در دادگاه می باشد.
    در این صورت، طرف غایب می‌تواند با تقدیم یک لایحه، دلایل عدم حضور خود را به دادگاه اطلاع داده و درخواست تجدید وقت جلسه را نماید.
    این لایحه، که لایحه عدم حضور در دادگاه نامیده می‌شود، تنها در شرایط و موارد خاصی قابل ارائه به دادگاه است و برای تنظیم آن اصول خاصی وجود دارد.
    از جایی که در موارد حضور نداشتن موجه در دادگاه‌های حقوقی و کیفری تفاوت‌هایی وجود دارد و این عدم حضور، آثار متفاوتی بر روی روند دعاوی حقوقی و کیفری در مراجع مربوطه دارد، در این بخش، به بررسی علل موجه عدم حضور در دادگاه و تأثیرات آن، به تفکیک دادگاه‌های حقوقی و کیفری، خواهیم پرداخت.
    با ارائه زمان دادرسی به طرفان دعوا، هر کدام از آن‌ها الزام دارند که در زمان مشخص شده حاضر شده یا وکیل دادگستری را جای خود به دادگاه ارسال نمایند.
    در بعضی موارد، ارسال مستندات به جای حضور در دادگاه کافی است.
    با این حال، گاهی یکی از طرفان دعوا به دلیل دلایل خاصی قادر به حضور در جلسه دادرسی نیست و دارای عذر موجهی در عدم حضور در دادگاه می‌باشد.
    برخلاف قوانین آیین دادرسی مدنی، در قانون آیین دادرسی کیفری، مواردی برای عدم حضور موجه در دادگاه تعیین شده است.
    در ماده ۱۷۸ این قانون، توضیحی درباره این موارد بیان شده است.
    اگر این موارد موجود باشد، قوانین حضور متهم و تضمین عدم حضور او در دادگاه متفاوت خواهد بود.
    البته، این موارد همچنین در قوانین مرتبط با تحقیقات اولیه و دادسراها نیز ذکر شده‌اند.
    باید ذکر کرد که این موارد می‌توانند به عنوان مواردی مجاز برای عدم حضور شاکی در دادگاه نیز استفاده شوند.
    در صورتی که هر یک از طرفین در دعوای کیفری حاضر نباشند، مگر آنکه به دلایل موجهی که در قانون تعیین شده است، عذر خواهی کنند، عدم حضور آنها به عنوان بی‌مورد در نظر گرفته خواهد شد و این موضوع عواقب حقوقی برای آنها به همراه خواهد داشت.
    با توجه به اینکه عواقب عدم حضور در دعوای کیفری برای شاکی و متهم متفاوت است، در ادامه به طور جداگانه، اثرات عدم حضور برای هریک از طرفین را بررسی خواهیم کرد.
    با توجه به شرایط مذکور، هرگاه هیچ یک از طرفین در دعوا حاضر نباشند، به جز اگر به دلایل موجهی توضیح داده شده در قانون، مثلاً به علت بیماری، این عدم حضور غیر موجه و غیرقابل قبول خواهد بود و منجر به پیامدها و تبعات قانونی برای آن طرف خواهد شد.
    بدیهی است که این پیامدها و تبعات برای طرف خواهان و طرف خوانده دعوا متفاوت خواهد بود، لذا در ادامه به طور جداگانه تبعات عدم حضور در دادگاه حقوقی برای طرف خواهان و طرف خوانده را بررسی خواهیم کرد.
    اگر هر دو طرف در یک دعوای حقوقی، یعنی خواهان و خوانده، و یا در یک دعوای کیفری، یعنی شاکی و متهم، به دلیل دلایل قانونی موجه، قادر به حضور در دادگاه نباشند، آنها باید با ارسال یک لایحه به دادگاه به نام "لایحه عدم حضور در دادگاه"، توضیح دهند که علت قانونی خود را برای عدم حضور در دادگاه و تقاضای تجدید وقت رسیدگی به دادگاه ارائه کنند.
    در این بخش، به این سؤال پاسخ داده می‌شود که لایحه عدم حضور در دادگاه چیست؟ اما قبل از آن، به تعریف مفهوم لایحه پرداخته می‌شود.
    در این متن، از تگ‌های HTML مانند و نیز استفاده شده است.
    مطابق ماده 93 و 94 قانون آیین دادرسی مدنی، زمانی که زمان جلسه دادرسی به طرفین دعوا یعنی خواهان و خوانده اطلاع داده می‌شود، اطلاع رسانی از طریق سامانه ثنا انجام می‌شود.
    در این صورت هر یک از طرفین می‌توانند در جلسه حاضر شده یا لایحه ارسال کنند.
    همچنین، طرفین دارای حق انتخاب و معرفی وکیل هستند که در این حالت، حضور آنها در جلسه دعوا لازم نخواهد بود مگر اینکه قاضی رسیدگی کننده به پرونده، حضور خواهان یا خوانده را در جلسه الزامی تشخیص دهد.
    در صورت عدم حضور طرف خواهان در جلسه دادرسی در دادگاه حقوقی، بدون داشتن عذر موجه، باعث بروز پیامدها و مشکلاتی برای خود خواهد شد.
    به عنوان مثال، اگر مدرک دعوای خواهان یک مدرک معمولی است و در جلسه دادخواست، توسط متهم تکذیب یا تردید شود، در صورت عدم حضور خواهان، امکان استفاده از این مدرک به عنوان دلیل وجود نخواهد داشت.
    همچنین، در صورتی که بر اثر عدم حضور خواهان و نقص در تحقیقات، دادگاه قادر به صدور رای نباشد، دادگاه مجبور است درخواست را لغو نماید.
    براساس ماده ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، عذرهای موجه عدم حضور در جلسه دادرسی شامل موارد زیر می‌شود:1.
    عدم رسیدن یا تأخیر در رسیدن احضاریه کیفری به گونه‌ای که حضور متهم در جلسه امکان‌پذیر نباشد.
    2.
    بیماری متهم یا بیماری سخت همسر، پدر و مادر یا فرزند وی.
    3.
    فوت همسر یا یکی از خویشاوندان تا درجه سوم از طبقه دوم (شامل پدر، مادر، فرزند، پدربزرگ و مادربزرگ، خواهر، برادر متهم و فرزندان آنها).
    4.
    حوادث غیرمترقبه مانند سیل و زلزله که موجب ممنوعیت تردد افراد شود.
    5.
    توقیف یا حبس متهم و سایر مواردی که تشخیص آن، بر عهده بازپرس و قاضی پرونده می‌باشد.
    تضمین اجرای عقد غیرحضوری، بدون عذر موجه در ارتباط با اسناد رسمی، با عنوان خواهان مشخص می‌شود.
    این به این معناست که در صورتی که در جلسه دادگاه اولیه، به سوی خواهان توسط خواننده یکی از مستندات دفاعیه ارایه شده و این سند، تکذیب یا تردید شود، در صورت عدم حضور خواننده، آن سند از دلایل خواننده حذف می‌شود و او دیگر امکان استناد به آن سند را نخواهد داشت.
    همچنین، اگر احضاریه به صورت قانونی به خواننده ابلاغ شده و وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشد، رایی که در پرونده صادر می‌شود، به عنوان رای غیابی در نظر گرفته می‌شود و از این رو تا ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای، وی می‌تواند برای درخواست تجدید نظر اقدام نماید.

نتیجه گیری

نتیجه:از این مقاله می‌توان نتیجه گرفت که قسم پیشینه‌ای به عنوان یک روش تأیید جرم در حقوق مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای اثبات جرم قتل از طریق قسم، تکرار آن به تعداد ۵۰ بار در دادگاه لازم است.

این روش در رتبه و درجه‌ی آخرین راه برای اثبات قتل قرار می‌گیرد.
همچنین در حقوق، بینه به معنای شهادت و گواهی است که در حین اثبات جرائم، به خصوص در جرم قتل عمد، به عنوان دلیل استفاده می‌شود.

اما شاهد باید شرایط لازم را برای ارائه شهادت داشته باشد، مانند داشتن عقل و عدالت.
بهتر است ویژگی‌های شاهد، جرح و تعدیل شهود و مجازات شهادت دروغ نیز مورد بررسی قرار گیرد.