خلاصه مقاله
قبل از اینکه هرگز به نوشتن متن پرداخته باشم، یک آدم معمولی بودم.
اصلاً وقتی که کلوب جاز رو میراهاندازی می کردم، تا حالا به فکر خلق یک اثر بلندمدت از خودم نبودم.
"موراکامی" برای خلق این اثر حدود یک سال زمان صرف کرد.
در سال ۱۹۷۹، پس از انتشار کتاب "به آواز باد گوش بسپار"، موراکامی موفق به دریافت جایزه بهترین رمان اول از مراسم گونزو شد.
این موفقیت نخستین کتاب موراکامی، او را برای ادامه فعالیت نویسندگی، همچنان مشتاق نگه داشت.
مجموعه آثار موراکامی تأثیر قوی از موسیقی دریافته است و در داستانهای وی نقش مهمی ایفا میکند.
یکی از کتابهای وی به نام "جنگل نروژی" اثری است که عنوان آن از یک قطعه موسیقی گروه بیتلز الهام گرفته شده است.
این کتاب در ایران با دو ترجمه مختلف به نام "جنگل نروژی" و "چوب نروژی" منتشر شده است.
مطالبی که در اینجا میخوانید:- در این قسمت اطلاعاتی در مورد موضوع آموزشی/اخبار/مقالات را مییابید که ممکن است برای شما مفید باشد.
- این مقالات توسط نویسندگان برجسته و متخصصان محترم تهیه شدهاند.
- همچنین در ادامه، فهرستی از موارد مهم و جالب در این صفحه آمده است که شاید علاقهمند شوید.
لیست موارد:- مقاله اول- مقاله دوم- مقاله سومهاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنیای است که تا به امروز بیش از ۳۰ کتاب منتشر کرده و آثارش باعث جذب علاقهمندان زیادی در سراسر جهان شده است.
در ادامه با معرفی و بررسی چند نمونه از بهترین کتابهای هاروکی موراکامی آشنا خواهیم شد:- «نمکی که لرزاند»: در این اثر، موراکامی داستانی تلخ و تاریک را با زبانی فریبنده و نثری عمیق بنویسنده است که خواننده را در یک سفر عجیب و غریب به دنیای ناخوشایندی میبرد.
- «شاهکار نابینایان»: این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی موراکامی است.
داستان آن دربارهٔ زنی به نام "Aomame" است که وارد دنیایی موازی و عجیب میشود.
- «یادداشتهای بیرنگ فصل تابستان»: در این رمان، موراکامی با شخصیت اصلی به نام "Tsukuru Tazaki" روایت میکند.
در دوران دانشجویی، گروهی از دوستان صمیمی تصمیم به قطع روابط با او میگیرند.
موراکامی در طول دوران کودکی خود، عاشق ادبیات و موسیقی غربی بود.
او به دنبال آثار متنوعی از نویسندگان غربی مانند فرانتس کافکا، گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز، فئودور داستایفسکی و جک کرواک بود.
علاقهمندی او به ادبیات غربی و تأثیر آن در نوشتههایش، یکی از ویژگیهایی است که آثار او را از سایر نویسندگان ژاپنی متمایز میکند.
داستان "فصلهای فرد" کتاب، داستان یک نوجوان 15 ساله گوشهگیری است که نام مستعار کافکا را برای خود برگزیده و این داستان را روایت میکند.
پدر او مجسمه ساز معروفی است که توجهی به فرزند خود نشان نداده و سخت مشغول خلق آثار هنری خویش است.
پدر کافکا آینده او را شوم و نفرین شده پیشبینی میکند و به او میگوید که گرفتار سرنوشتی چون سرنوشت اودیپ خواهد شد.
کافکا برای فرار از پیشگویی شوم پدرش و یافتن مادر و خواهرش که در سه سالگی او را ترک کردهاند، از خانه میگریزد.
او از حاشیه امن خود میگریزد تا بتواند خودش را پیدا کند.
فصلهای زوج کتاب داستان "پیرمردی به نام ناکاتا" را روایت میکند.
در این داستان، حادثهای عجیب و غریب در زمان دوران کودکی ناکاتا و در اثر یکی از اردوهای مدرسه، برای او رخ میدهد.
ناکاتا، پس از این حادثه، توانایی خواندن و نوشتن را از دست میدهد ولی به جای آن، استعدادهای جدید و خارقالعادهای در او برملا میشود.
هاروکی موراکامی، نویسنده بسیار محبوب ژاپنی است که برای خلق آثار فوقالعاده ای نظیر کافکا در کرانه و جنگل نروژی شناخته میشود.
اکنون به بررسی زندگینامه او میپردازیم:
این روزها کتابخوانی به ندرت انجام میشود که تا کنون صدای هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) را نشنیده باشید و حداقل چند کتاب او را نخوانده باشید.
داستانهای موراکامی تا به حال به پنجاه زبان ترجمه شدهاند و میلیونها نسخه از آثار او به فروش رسیدهاند.
آثار این نویسنده ژاپنی نیز در ایران با استقبال بسیاری از علاقهمندان به ادبیات مواجه شدهاند و چندین بار ترجمه و منتشر شدهاند.
روزنامه گاردین در توصیف هاروکی موراکامی او را به عنوان یکی از برترین نویسندگان در دنیای ادبیات معاصر نام بردهاست.
همچنین این نویسنده برجسته با استفاده از کیفیت و فضایی که در آثارش ایجاد میکند، مخاطبان خود را مبهوت و مسحور میکند.
بیاید همراه شبکه استعلام باشیم تا به بیوگرافی کامل این نویسنده برجسته و آثارش بپردازیم.
هاروکی موراکامی (Haruki Murakami)، نویسنده مشهوری است که با آثار خود در سراسر جهان شهرت یافته است.
او در تاریخ 12 ژانویه 1949 در شهر کیوتو ژاپن متولد شد.
موراکامی کودکی خوشبختی را در کنار پدر و مادر متفاوت و پرماجرا تجربه کرد.
در دوران نوجوانی به خاطر علاقه شدیدی که به کتابخوانی داشت، به ادبیات علاقهمند شد و به تدریس آن پرداخت.
پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه وانکیویو، موراکامی به پاریس رفت و در آنجا برای مدت طولانی به کار در یک بار کافه مشغول بود.
او در این دوران به وسیعتر شدن دایرهٔ خیال خود پرداخت و تجربههایی جدید دریافت که نهایتاً به ایجاد آثار موفق و بینظیری منجر شد.
آثارموراکامی طی سالها کثیریتی از آثار ادبی منحصر به فرد خلق کرده است.
برخی از آثار او عبارتند از:
«شهر قلعه» (Kafka on the Shore)
داستان در مورد یک پسر نوجوان به نام کافکا تامورا است که از خانه خود فرار میکند و در جهتی نامعلوم میرود.
«عشق و سفر در زمان» (Love and Time Travel)
دو شخصیت به نام هناکو و هیرومی به عشق و ماجراجویی در زمان پرداخته و با صداقت و زمان سفر میکنند.
«نوری در آوریل» (Norwegian Wood)
داستان دربارهٔ عشقی است که در دههٔ 1960 به وقوع میپیوندد و داستان شخصی به نام تورو و آیزاوا را روایت میکند.
برخی از دیگر آثار معروف موراکامی عبارتند از: «اندیشه در بیداری»، «دختری با کفشهای طلا»، «خانهٔ شیشهای» و «۱Q84».
بیوگرافی هاروکی موراکامی
undefinedبرای به دست آوردن یک شناخت عمیقتر از شخصیت و رویکرد هنری هاروکی موراکامی ، بایستی ابتدا به طور خلاصه به زندگی شخصی وی از دوران کودکی تاکنون نگاهی بیندازیم.
در این مقاله به همراه ما باشید تا در یک معرفی مختصر به زندگی فردی یکی از برترین نویسندگان معاصر جهان بپردازیم.
کودکی
موراکامی در سال 1949 در کیوتو، ژاپن به دنیا آمد.
او از یک خانواده کوچک تشکیل شده از سه نفر بود.
دوران کودکی موراکامی را در شهرهای مختلفی مانند نیشینومیا، آشیا و کوبه سپری کرده است.
پدر و مادرش هر دو استاد ادبیات ژاپنی بودند.
پدر موراکامی در جنگ جهانی دوم در ارتش ژاپن و چین خدمت کرده بود و جراحات جدی دیده بود.
در یک مقاله با عنوان "پدرم که حرف میزنم از چه حرف میزنم"، موراکامی بیان کرد که این آسیبها تأثیر قابل توجهی در زندگی او داشته است.
موراکامی در طول دوران کودکی خود، عاشق ادبیات و موسیقی غربی بود.
او سالهای کودکی و نوجوانیاش را با خواندن آثار به رتبه برتر رسیده نویسندگان اروپایی، آمریکایی و روسی سپری کرد.
او به دنبال آثار متنوعی از نویسندگان غربی مانند فرانتس کافکا، گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز، فئودور داستایفسکی و جک کرواک بود.
علاقهمندی او به ادبیات غربی و تأثیر آن در نوشتههایش، یکی از ویژگیهایی است که آثار او را از سایر نویسندگان ژاپنی متمایز میکند.
زندگی شخصی و همسر هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی، فردی است که در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه واسدا توکیو تحصیل کرده است.
او در این دانشگاه با یوکو، همسر فعلی خود آشنا شد.
اولین شغل موراکامی، در دوران دانشجویی او بود که به عنوان کارمند پاره وقت در فروشگاه صفحه فروشی مشغول به کار شد.
پس از فارغ التحصیلی، موراکامی و همسرش یعنی کلوب جازی در منطقه کوکوبونجی توکیو راه اندازی کردند و تا سال ۱۹۸۱ فعالیت خود را در مدیریت این کلوب ادامه دادند.
هرچند بعد از ازدواج، موراکامی و همسرش تصمیم گرفتند که هیچگاه فرزندی نداشته باشند، طبق توافق دو طرفهای که قبلاً بین آنها صورت گرفته بود.
زندگی حرفه ای
موراکامی از سن ۲۹ سالگی شروع به استفاده از خلاقیت داستاننویسی کرد.
او با ایمان و اعتماد به نفس خود در این حرفه پیش میرفت.
به عقیدهاش، هربار که مینویسد، بازتابی از سرشاری احساسات و تجربیاتش خواهد بود.
موراکامی از استفاده از قلم بررسیشده خود به شدت متعهد است.
او به عنوان یک نویسنده قدرتمند، توانایی برخورد با موضوعات مختلف را دارد و با استفاده از تکنیکهای نوشتن خود، توانسته است آثاری بی همتا خلق کند.
قبل از اینکه هرگز به نوشتن متن پرداخته باشم، یک آدم معمولی بودم.
اصلاً وقتی که کلوب جاز رو میراهاندازی می کردم، تا حالا به فکر خلق یک اثر بلندمدت از خودم نبودم.
در یک لحظه بیانتظار، ایده نویسی به طور غافلگیرانه در ذهن موراکامی جاری میشود.
داستان این اتفاق، ساده و احتمالاً کمی غیرمعمول به نظر میرسد.
در سال ۱۹۷۸، موراکامی به ورزشگاه رفت تا یک بازی بیسبال را تماشا کند.
در حین این بازی، یک بازیکن آمریکایی توانست با ضربهای موفق به امتیاز برسد.
همانند تلفات توپ بر روی راکت، ایده نویسی نیز با ذهن موراکامی برخورد میکند.
شب همان روز، موراکامی شروع به نوشتن اولین کتابش با نام "به آواز باد گوش بسپار" میکند.
موراکامی برای خلق این اثر حدود یک سال زمان صرف کرد.
در سال ۱۹۷۹، پس از انتشار کتاب "به آواز باد گوش بسپار"، موراکامی موفق به دریافت جایزه بهترین رمان اول از مراسم گونزو شد.
این موفقیت نخستین کتاب موراکامی، او را برای ادامه فعالیت نویسندگی، همچنان مشتاق نگه داشت.
کتاب های هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنیای است که تا به امروز بیش از ۳۰ کتاب منتشر کرده و آثارش باعث جذب علاقهمندان زیادی در سراسر جهان شده است.
در ادامه با معرفی و بررسی چند نمونه از بهترین کتابهای هاروکی موراکامی آشنا خواهیم شد:
- 1.
«نمکی که لرزاند» - در این اثر، موراکامی داستانی تلخ و تاریک را با زبانی فریبنده و نثری عمیق بنویسنده است که خواننده را در یک سفر عجیب و غریب به دنیای ناخوشایندی میبرد.
به طور خلاصه میتوان گفت که نویسنده در این کتاب به بررسی مسائلی از جمله تنهایی، عشق و ترس میپردازد.
با کتاب «نمکی که لرزاند»، موراکامی مجدداً توانایی خود را در به تصویر کشیدن تناقضات و پیچیدگیهای زندگی انسانی اثبات میکند. - 2.
«شاهکار نابینایان» - این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی موراکامی است.
داستان آن دربارهٔ زنی به نام "Aomame" است که وارد دنیایی موازی و عجیب میشود.
او در این دنیا با شخصیتها و واقعیتهای جدیدی روبرو میشود که در زندگی او وجود نداشتهاند.
در این کتاب، موراکامی با استفاده از طنز اجتماعی و توصیف دقیق رویدادها، داستانی پیچیده و مرموز را به تصویر میکشد. - 3.
«یادداشتهای بیرنگ فصل تابستان» - در این رمان، موراکامی با شخصیت اصلی به نام "Tsukuru Tazaki" روایت میکند.
در دوران دانشجویی، گروهی از دوستان صمیمی تصمیم به قطع روابط با او میگیرند.
پس از سالها، Tsukuru تصمیم میگیرد در پی یافتن دلیل اصلی این اتفاقات برود.
این داستان معمایی و احساسی است که خواننده را درگیر خود میکند و در کنار شخصیت اصلی، به بررسی مفهوم هویت و انزوای انسان میپردازد.
کتاب کافکا در کرانه
نام کتاب "کافکا در کرانه" اثر هاروکی موراکامی حتی برای آنانی که با او آشنایی ندارند، شناخته شده است.
این اثر معروفترین کتاب این نویسنده است.
"کافکا در کرانه" در سال 2002 منتشر شد و سه سال بعد به انگلیسی ترجمه و چاپ شد.
در سال 2005، این کتاب جزو 10 کتاب برتر سال در نظرسنجی نیویورک تایمز قرار گرفت.
همچنین، در سال 2006، برنده جایزه World Fantasy Award شد.
در ایران، این کتاب با دو ترجمه منتشر شده است؛ "کافکا در کرانه" به ترجمهٔ مهدی غبرایی و "کافکا در ساحل" به ترجمهٔ گیتا گرکانی.
فصلهای فرد کتاب، داستان یک نوجوان 15 ساله گوشهگیری است که نام مستعار کافکا را برای خود برگزیده و این داستان را روایت میکند.
پدر او مجسمه ساز معروفی است که توجهی به فرزند خود نشان نداده و سخت مشغول خلق آثار هنری خویش است.
پدر کافکا آینده او را شوم و نفرین شده پیشبینی میکند و به او میگوید که گرفتار سرنوشتی چون سرنوشت اودیپ (افسانهای یونانی) خواهد شد.
کافکا برای فرار از پیشگویی شوم پدرش و یافتن مادر و خواهرش که در سه سالگی او را ترک کردهاند، از خانه میگریزد.
او از حاشیه امن خود میگریزد تا بتواند خودش را پیدا کند.
"بعد از تجربههای متعدد، سرانجام کافکا خود را در یک مکان بسیار آرام و دلنشین پیدا میکند.
او به یک کتابخانه خصوصی در حومه تاکاماتسو رسیده که توسط مدیری منضبط به نام میس سائهکی و کتابداری خوشبرخورد و دلپذیر به نام اوشیما اداره میشود.
کافکا عجیبترین احساس علاقهای را به این مکان تجربه میکند.
با اوشیما که دوستی خوبی با او برقرار کرده است، کافکا در این کتابخانه به کار مشغول میشود.
حضور در این کتابخانه برای کافکا مانند زندگی در گوشهای کوچک از بهشت است.
اشتیاق چشمگیری که کافکا برای مطالعه و برقراری رابطه با اوشیما دارد، دروازههای جدیدی از زندگی را برایش باز میکند.
همهچیز به خوبی برای کافکا پیش میرود، تا اینکه پلیس شروع به تحقیق دربارهی پروندهی قتلی بیرحمانه میکند و همه جا برای پیداکردن کافکا دست به گریبان میشود.
"
فصلهای زوج کتاب داستان "پیرمردی به نام ناکاتا" را روایت میکند.
در این داستان، حادثهای عجیب و غریب در زمان دوران کودکی ناکاتا و در اثر یکی از اردوهای مدرسه، برای او رخ میدهد.
ناکاتا، پس از این حادثه، توانایی خواندن و نوشتن را از دست میدهد ولی به جای آن، استعدادهای جدید و خارقالعادهای در او برملا میشود.
بهعنوان مثال، توانایی صحبت کردن با گربهها و پیشبینی وضعیت آب و هوا از جمله این استعدادها است.
او به دنبال گربههای گمشده میگردد و آنها را به صاحبانشان باز میگرداند.
یافتن گوما به ناکاتا یک ردپایی از یک قاتل سنگدل را نشان میدهد.
این قاتل شخصی است که گربهها را شکار کرده و از روح آنها برای ساخت ابزار جادویی استفاده می کند.
تمام این اتفاقات منجر به تغییر مسیر زندگی ناکاتا میشود و او را به سمت یک راه پر از عقب و جلو میکشاند.
این راه، او را از آسایش حاشیه خارج میکند و در راهی که قدرت تقدیر برای او ترسیم کرده است، قدم برمیدارد؛ بدون اینکه بداند که این مسیر با سرنوشت کافکا هم گره خورده است.
برای درک کامل و بهتر از آثار کافکا در کرانه هاروکی موراکامی، پیشنهاد میشود این اثر را چندین بار مطالعه کرده و تحلیلهای مربوط به آن را مطالعه نمایید.
در صورتی که مشغلهها و وقت محدود شما را مانع از مطالعه کتاب میکند، میتوانید از فایل صوتی داستان کافکا در کرانه استفاده کنید و به آن گوش دهید.
بطوریکه این کار به شما کمک میکند تا به معانی عمیق و پشتپردههای این اثر نفوذ کنید و مخاطب را بیشتر در حیرت و شگفتی قرار دهد و باعث میشود تا از هنر نویسنده ستایش کنید.
رمان جنگل نروژی
این کتاب موفقیت چشمگیری در فروش داشت و میلیونها نسخه از آن در ژاپن، اروپا و آمریکا به فروش رسید.
مجموعه آثار موراکامی تأثیر قوی از موسیقی دریافته است و در داستانهای وی نقش مهمی ایفا میکند.
یکی از کتابهای وی به نام "جنگل نروژی" اثری است که عنوان آن از یک قطعه موسیقی گروه بیتلز الهام گرفته شده است.
این کتاب در ایران با دو ترجمه مختلف به نام "جنگل نروژی" و "چوب نروژی" منتشر شده است.
نتیجه گیری
- هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنیای است که تاثیر قوی از موسیقی دریافته است و در آثار خود از نقش مهمی برخوردار است.
- کتاب "به آواز باد گوش بسپار" نخستین کتاب موراکامی بود که جایزه بهترین رمان اول را دریافت کرد و او را برای ادامه فعالیت نویسندگی مشتاق نگه داشت.
- کتاب "گنج نروژی" نیز یکی از آثار موراکامی است که عنوان آن از یک قطعه موسیقی الهام گرفته شده است.
- علاقه موراکامی به ادبیات غربی و تاثیر آن در آثار او، وی را از سایر نویسندگان ژاپنی متمایز می کند.
- کتاب "کافکا در کرانه" معروفترین کتاب موراکامی است و برنده جایزه World Fantasy Award شده است.