10 داستان شکست که منجر به موفقیت های بزرگ شده اند

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

10 داستان شکست که منجر به موفقیت های بزرگ شده اند

مشکلی نداشتم؛ به هر حال، خروج از شرکت اپل بهترین اتفاقی بود که به من افتاد.
نگرانی من این نیست که آیا شما شکست خورده‌اید یا نه؛ نگرانی من این است که آیا شما از وضعیت فعلی خود راضی هستید یا نه.

با تشخیص موفقیت‌ها و جشن گرفتن از آن‌ها هیچ مشکلی وجود ندارد؛ اما درس گرفتن از شکست‌ها که باعث موفقیتمان شده‌اند، بسیار اهمیت‌زیادی دارد.
لینکلن در سال ۱۸۶۱ به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد.

تعدادی از روزها حاوی درخواست‌هایی بودند که مورد رد قرار گرفتند.
پیروزی و عدم پیروزی در تحقق هدف، تنها یک معیار برای سنجش موفقیت نیست.

یافته‌های جدید انیشتین، نظرمتخصصان دربارهٔ تحولات عمده‌ای که در علوم مختلف، به خصوص در زمینهٔ فیزیک، رخ داد، را بیان می‌کند.
برخلاف تصور یا انتظار، عدم برقراری شرایط براق‌بودن در مرحله‌ای از زندگی شما، نشانه از عدم برداشت بالقوه اندیشمندی مشهور نیست که درونتان متمرکز است.

اگر در طول دوران تحصیل خود همواره نتایج ضعیفی کسب کرده اید، این معنا نمی‌دهد که در آینده شما موفق نخواهید شد.
به عنوان مثال، اسپیلبرگ یکی از مشهورترین کارگردانان سینما است.

برای تاکنون کارگردانی بیش از ۵۱ فیلم را برعهده داشته است.
او همچنین سه بار برنده جایزه اسکار شده است.

من تجربه‌ی یک ضربهٔ بزرگ را تجربه کردم که به طور کلی از آسیبی از آن بهره نبردم.
ازدواج ویژه‌ای که در یک مدت کوتاه ترتیب داده بودم، به ازدیاد شکست من رهنمون بود و در آن زمان بیکار مانده بودم.

پدر و مادرم که تنها و بی‌واسطه بودند، در بریتانیا با خطری جدی از بیخانمانی مواجه بودند.
هر دوی آنان و من که ترس‌های زیادی داشتیم، با هم به سمت نابودی می‌رفتیم و همچنان متوجه بودم که در پیشرفت خود در حال شکست خوردن هستم.

همه ما نام کتاب هری پاتر را شنیده ایم و فیلم‌های این مجموعه را دیده ایم.
اما آیا نویسنده این اثر را می‌شناسید؟ در طول یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد، نویسنده اثر هری پاتر؛ جی کی رولینگ (J.

K.
Rowling) اهمیت شکست خوردن در زندگی اش را برای همه بازگو کرد.

او چند سال بعد از فارغ التحصیلی از کالج دچار بدترین کابوسی شد که تصورش را هم نمی‌کرد! هر روز، بسیاری از افراد در تحصیل و کار، بر روی اهداف خود پیشرفت مطلوبی نمی‌کنند.
آنها در مواجهه با استعدادها، یادگیری ها و چالش های روزمره، ممکن است به شکست برخورد کرده ولی در این لحظات پایانی نمی‌گذارند و با تلاش بیشتر برای ادامه دادن، به نتیجه‌ای موثر می‌رسند.

بسیاری با شکست مواجه شده اند، اما تسلیم نشده و با قدرت فراوان و قاطعیت، دوباره امتحان می‌کنند و در نهایت به اهداف خود می‌رسند.
این افراد با صبر، اصرار و اراده‌ی قوی خود، بر مختلف تنظیمات زندگی، تحصیل و کار، غلبه کرده و به هدف خود می‌رسند.

احتمالاً شدن به ریاست جمهوری آمریکا به معنای تأثیرگذاری بر مناطق گسترده‌ای از جهان است.
اما چگونه افرادی که همواره در زندگی‌شان شکست خورده‌اند، می‌توانند به این موقعیت دست پیدا کنند؟ در سال ۱۸۳۱ ، آبراهام لینکلن در حیطهٔ کسب و کار شکست خورد و تا سال ۱۸۳۶ با مشکلات روانی و عصبی دست و پنجه نرم می‌کرد.

وی در تلاش خود برای ریاست جمهوری در سال ۱۸۵۶ نیز به شکست رسید، اما از این جا انداختن نکرد.
آبراهام لینکُلن، به جای اینکه از شکست‌های خود به عنوان مانعی برای پیشرفت تلقی کند، آن‌ها را فرصتی برای پیشرفت در نظر گرفت و از آن‌ها به عنوان پله‌هایی برای رسیدن به هدف‌هایش استفاده کرد.

با گذشت زمان، من به این نتیجه رسیدم که در انجام ۹۰۰۰ شوت در طول بازی‌ها، بسیاری از آنها را از دست داده‌ام.
در زندگی ام هم، حدود ۳۰۰ بار باخت را تجربه کرده‌ام.

در طول این مسافت، چندین بار از پشت برنده شکست خورده‌ام و ممکن بود در یک لحظه تصمیم بگیرم که از تلاشم عقب بکشم.
اما خبر خوب این است که این شکست‌های پی در پی تاکنون در دنیای من استوار بوده‌اند و در نهایت به پیروزی من رهنمون شده‌اند.

در طول این مسیر، هر بار که در بازی زندگی شخصی خودم شکست می‌خوردم، قدرتمندتر می شدم و قدم به قدم به سوی هدفم حرکت می‌کردم.
با همه تلاشی که در برابر موانع مواجه شده‌ام، امیدوارم ادامه دهم و همچنان به سختی‌ها برخورد کنم، زیرا اینها همان چیزهایی هستند که مرا به پیروزی سوق می‌دهند.

همه ما شخصیت میکی موس و کمپانی والت دیزنی را میشناسیم، اما آیا واقعاً زندگی والت دیزنی را به خوبی می‌شناسیم؟! والت دیزنی در دوران کودکی از مدرسه اخراج شد و در آزمون استخدامی ارتش نیز شکست خورد.
اولین تلاش وی در عرصه فیلم و هنر، در کمپانی "لف-او-گرام" بود که متأسفانه به دلایلی از این شرکت اخراج شد.

مدیر این شرکت باور داشت که والت دیزنی توانایی لازم برای این عرصه را ندارد.
اما در این همه حال و هوای منفی، والت دیزنی با قدرت بی‌نظیری توانست خاطرات کودکی میلیون‌ها کودک و جوان را با ایجاد آثار همیشگی و خاصش به همراهش ببرد.

اثرهایی همچون "سفید برفی" و "میکی موس" شاید بهترین و معروف‌ترین آثار والت دیزنی باشند.
والت دیزنی خود درباره این مسیر پرتلاطم خود در حرفی ساده می‌گوید: "اگر رویاها را می‌توانید تصور کنید، می‌توانید آن‌ها را به واقعیت تبدیل کنید.

" "استقامت و پذیرش شکست، کلید موفقیت است.
" استقامت و پذیرش شکست، پایه‌هایی هستند که درس زندگی ما را آموزش می‌دهند.

برای رسیدن به موفقیت و ارتقای خود، این دو ویژگی بسیار ارزشمند هستند.
استقامت به معنای پایبندی به اصول و ارزش‌های خود، حتی در مواجهه با چالش‌ها و سختی‌هاست.

هنگامی که مواجه به سختی‌ها می‌شویم، استقامت به ما کمک می‌کند تا همچانین از هدفمان تعقیب کنیم و با تمام تلاش و انرژی پیش برویم.
پذیرش شکست هم از اهمیت زیادی برخوردار است.

زندگی پر از شکست‌ها و ناکامی‌هاست و این طبیعی است.
اما موفقان، شکست‌ها را به عنوان یک فرصت برای یادگیری و پیشرفت به ارزش می‌شناسند.

آنها از شکست‌ها خراشی برنمی‌دارند، بلکه درس‌هایی از آنها بیاموزند و برای دفعات بعدی مستعد شوند.
به همین دلیل، استقامت و پذیرش شکست به عنوان کلید موفقیت شناخته می‌شوند.

با داشتن استقامت، ما قادر خواهیم بود از راه دوردست‌ترین اهداف را نیز تحت تأثیر قرار دهیم.
و با پذیرش شکست، فرصت دوباره را از دست نمی‌دهیم و همیشه به سوی بهترین نسخه خود پیش می‌رویم.

درک موفقیت به عنوان یک مجموعه شکست‌ها به ما کمک می‌کند تا بیشترین بهره را از تجربیاتمان ببریم.
شکست‌ها، نقاط قوتمان را آشکار می‌کنند و الهام بخش می‌شوند تا در چالش‌های آینده موفق‌تر عمل کنیم.

با یادگیری از شکست‌ها، از طراحی و خلاقیت غربالگری می‌شود و صبر و استقامت را تقویت می‌کند.
هر شکستی که با آن مواجه می‌شویم، یک درس است که به ما می‌آموزد که چگونه بهترین بودن خود را ارتقا دهیم و در مسیر موفقیت پیش برویم.

یک راهنمایی برای دستیابی به موفقیت، ارزیابی شکست‌هاست.
با شناخت و تحلیل علل شکست، می‌توانیم جلوی آن‌ها را بگیریم و در آینده از آن‌ها جلوگیری کنیم.

همچنین، بهتر است هر شکستی را به عنوان یک گام برای رسیدن به هدف نهایی ببینیم.
در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنیم، موفقیت آمیز بودن معمولاً نتیجه‌ای از زحمت، پشتکار و تلاش‌های پشت سرهم است.

بنابراین، باید در شروع راه به خود اجازه دهیم که خطاها و شکست‌ها را تجربه کنیم و از هر آن چیزی که از آن یاد بگیریم بهره‌برداری کنیم.
دستیابی به موفقیت آسان نیست و همیشه مسیرهایی پر از چالش‌ها، تلاش و شکست‌ها می‌باشد.

بنابراین، برای رسیدن به موفقیت، باید با شجاعت از شکست‌ها یاد بگیریم و راه‌حل‌هایی برای پیشرفت یافتن پیدا کنیم.
همچنین، اهمیت دارد تا در این مسیر با خودمان مهربان باشیم و به خود اجازه دهیم که اشتباه کنیم و از شکست‌ها بیاموزیم.

در مجموع، شکست‌ها قسمتی طبیعی از مسیر موفقیت هستند و باید آن‌ها را به عنوان فرصتی برای رشد و بهبود در نظر بگیریم و از آن‌ها در هر مرحله از زندگیمان بهره‌برداری کنیم.

خلافی

هر روز، بسیاری از افراد در تحصیل و کار، بر روی اهداف خود پیشرفت مطلوبی نمی‌کنند.
آنها در مواجهه با استعدادها،یادگیری ها و چالش های روزمره، ممکن است به شکست برخورد کرده ولی در این لحظات پایانی نمی‌گذارند و با تلاش بیشتر برای ادامه دادن، به نتیجه‌ای موثر می‌رسند.

بسیاری با شکست مواجه شده اند، اما تسلیم نشده و با قدرت فراوان و قاطعیت، دوباره امتحان می‌کنند و در نهایت به اهداف خود می‌رسند.
این افراد با صبر،اصرار و اراده‌ی قوی خود، بر مختلف تنظیمات زندگی، تحصیل و کار، غلبه کرده و به هدف خود می‌رسند.

در جامعه‌ی امروز، بسیاری از کسب و کارها با شکست مواجه شده‌اند.
همچنین، افراد زیادی نتوانسته‌اند نمرات مطلوب خود را در دانشگاه کسب کنند و برخی از افراد عزیز نیز با جواب‌های منفی روبه‌رو شده‌اند! اما وقتی شاهد افراد موفقی هستیم که در رفاه کامل زندگی می‌کنند، فکر نکنیم که گذشته‌ی آنها همیشه به این شکل بوده است.
چند لحظه ای برای شناختن زمینه‌ی زندگی آنها اختصاص دهید تا بیشتر بفهمید که آنها چه تجربه‌هایی را پشت سرگذاشته‌اند که کمتر کسی به آن تصور کند.

در ادامه به ۱۰ مورد از این داستان‌ها اشاره خواهیم کرد:

  1. مورد اول: تجارتی که در آغاز راه خود، شکستی پشت سر گذاشت ولی با پشتکار و اراده، به موفقیت رسید.
  2. مورد دوم: دانشجویی که از مدرسه‌ای معمولی فارغ التحصیل شده و به عنوان یک رهبر موفق محسوب می‌شود.
  3. مورد سوم: یک هنرمند که در ابتدا به عنوان یک نفرت انگیز شناخته می‌شده‌است، اما با استعداد خود به جایگاه برتری رسید.
  4. مورد چهارم: یک ورزشکار که در یک مسابقه حین پرتاب، نتوانست به اندازه‌ی نظر آموزگار خود موفق شود، اما با تمرینات بیشتر به تحقق رویاهایش رسید.
  5. مورد پنجم: یک کسب و کار کوچک که در آغاز توسط یک تیم کوچک راه‌اندازی شده و به یک شرکت بزرگ و موفق تبدیل شده است.
  6. مورد ششم: یک نویسنده‌ی جوان که در دوران کودکیش نمرات خوبی به دست نمی‌آورده بود، اما با استعداد خود به یکی از برترین نویسندگان روز شد.
  7. مورد هفتم: یک شخصیت عمومی که در ابتدا با مشکلات بسیاری مواجه شده بود، اما با پشتکار خود به پوزیشن بالاتری رسید.
  8. مورد هشتم: یک شخصی که با رهبری اشتباه گروهی را به حاشیه رسانده بود، اما با تغییر استراتژی، به موفقیت دست یافت.
  9. مورد نهم: یک هنرپیشه‌ای که در آغاز به دلیل ظاهر‌اش مورد تمسخر قرار می‌گرفت، اما با استعداد خود به یک استاد در هنر تبدیل شد.
  10. مورد دهم: یک والدین که در گذشته کودکیشان کمی وابسته بودند، اما با تلاش و محبت خود به والدینی کامل تبدیل شدند.

در این مقاله به موارد زیر پرداخته شده است:

مطالعه:
  • مفهوم مقاله
  • امضای نویسنده
  • اهمیت موضوع
  • تحلیل:
  • روش‌های تحقیق
  • نتایج و یافته‌ها
  • تحلیل داده‌ها
  • نتیجه‌گیری:
  • خلاصه مطلب
  • پیشنهادات برای آینده
  • 10 شکستی که منجر به موفقیت شدند

    1.
    جی کی رولینگ (J.
    K.
    Rowling)

    همه ما نام کتاب هری پاتر را شنیده ایم و فیلم‌های این مجموعه را دیده ایم.
    اما آیا نویسنده این اثر را می‌شناسید؟

    در طول یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد، نویسنده اثر هری پاتر؛ جی کی رولینگ (J.
    K.
    Rowling) اهمیت شکست خوردن در زندگی اش را برای همه بازگو کرد.
    او چند سال بعد از فارغ التحصیلی از کالج دچار بدترین کابوسی شد که تصورش را هم نمی‌کرد!

    من تجربه‌ی یک ضربهٔ بزرگ را تجربه کردم که به طور کلی از آسیبی از آن بهره نبردم.
    ازدواج ویژه‌ای که در یک مدت کوتاه ترتیب داده بودم، به ازدیاد شکست من رهنمون بود و در آن زمان بیکار مانده بودم.
    پدر و مادرم که تنها و بی‌واسطه بودند، در بریتانیا با خطری جدی از بیخانمانی مواجه بودند.
    هر دوی آنان و من که ترس‌های زیادی داشتیم، با هم به سمت نابودی می‌رفتیم و همچنان متوجه بودم که در پیشرفت خود در حال شکست خوردن هستم.

    بعد از ارائه کتاب خود به چندین ناشر، ولو پذیرفته نشدن آن توسط آن‌ها، هرگز شکست را نمی‌پذیرفت و همواره به پیروی از خواسته‌های خود اصرار می‌کرد.
    پس از مطالعه یکی از ناشران و رضایت او برای چاپ کتاب، "هری پاتر" تبدیل به یک اثر بی‌نظیر در حافظه نسل‌ها شد.

    undefined

    2.
    استیو جابز

    کمپانیِ بزرگی که از ارزشِ یک تریلیون دلار برخوردار است، اپل نام دارد.
    این کمپانی درحال حاضر بیش از ۴۰۰۰۰ نفر از کارکنان را در خود جای داده است.
    اما شروع کار اپل از یک گاراژ کوچک به سراغ گرفت.
    تصور کردن این واقعیت سخت است، اما زمانی که استیو جابز، بنیانگذار این شرکت، از شرکت خود اخراج شد، تنها راهی که مابقی زندگیش را می توانست ادامه دهد، پیگیری رویاهایش بود.
    در زمانی که هیچ کس به او اعتقاد نداشت، استیو جابز با همکاری تعدادی از دوستانش، به تحقق رویاهای خود پرداخت.
    اکنون کسب و کاری که از گاراژ منزل او شروع شد، به یک برند قدرتمند تبدیل شده است که هر خانه ای ممکن است اثری از آن را در خود داشته باشد و دنیای فناوری را برای همیشه تغییر داده است.

    او در سال 2005 اظهار داشت:

    او
    در سال 2005

    گفت:

    مشکلی نداشتم؛ به هر حال، خروج از شرکت اپل بهترین اتفاقی بود که به من افتاد.

    در صورتی که امروز از کار خود اخراج شده‌اید، نگران نباشید.
    ممکن است سرنوشتی مانند استیو جابز منتظر شما باشد.
    چه برنامه‌هایی برای آینده داشتید؟

    1.
    تلاش و تلاش و تلاش!
    از هیچ چیز ناامید نشوید و تمام تلاشتان را برای دستیابی به اهداف بزرگتان بکنید.
    2.
    مهارت‌ها را به روز نگه دارید
    شرایط جدید برای شما فرصتی برای یادگیری و بهبود مهارت‌هایتان است.
    3.
    شبکه‌سازی
    با دیگران در ارتباط باشید، زیرا ممکن است فرصت‌های جدید از راه آن‌ها برایتان پیش بیاید.
    4.
    شجاعت و امیدواری
    از تجربه استیو جابز الهام بگیرید و با شجاعت و امیدواری به آینده نگاه کنید.
    • مهمترین نکته این است که هر اختلالی فقط یک امتحان برای موفقیت بزرگتر است.
    • هیچ کاری بی‌فایده نیست، همه تجربه‌ای برای بهتر شدن است.
    • از اشتباهاتتان یاد بگیرید و به سمت جلو حرکت کنید.
    undefined

    3.
    بیل گیتس

    بیل گیتس، فردی است که از آغاز مسیر تحصیلی خود تفاوت‌هایی داشت.
    راهی که او پیمود، با همه آرزوهای دیگران برای تحصیل در آن مکان، متفاوت بود.
    او از نخستین درجه دانشگاه به دلیل عوامل مختلفی اخراج شد.
    این واقعه، در همین مرحله مهیا شد برای یک تجربه کاملاً جدید و شاید بی‌بدیل.
    بیل گیتس و همکارانش به جایگاهی رسیدند که در آن به برنامه‌ریزی بزرگ‌تر از متنی درسی فکر کردند.
    آن‌ها یک شرکت فناوری به نام Traf-O-Data را تأسیس کردند که از زمان‌هایی که به تازگی حوزه کامپیوتر گسترش یافته بود، عملکرد بسیار ناموفقی داشتند.
    اما بیل گیتس، بیست دستش را به کار متصل کرد و به تحقق رویاهایش پرداخت.
    این پرسش‌ها و حس شکست حتی در این مرحله او را متوقف نکرد.
    بیل گیتس بود که شرکتی به نام مایکروسافت را تأسیس کرد، شرکتی که امروزه در وجودی جهانی به نبردهای جهانی روی می‌آورد.
    بیل گیتس می‌گوید: "رویاها و ایده‌های ما برای آینده، باید همواره خارق‌العاده و باورنکردنی باشند.
    همین باور به رویاهاست که ما را تا به امروز به جایی رسانده است و ادامه‌ی این مسیر نیز به دانه‌های رویاهایمان بستگی دارد.
    "

    با تشخیص موفقیت‌ها و جشن گرفتن از آن‌ها هیچ مشکلی وجود ندارد؛ اما درس گرفتن از شکست‌ها که باعث موفقیتمان شده‌اند، بسیار اهمیت‌زیادی دارد.

    در صورتی که از دانشگاهی اخراج شده‌اید، این بدان معنی نیست که به یک میلیونر تبدیل خواهید شد؛ اما اگر یک مدرک معتبر از یک دانشگاه خاص داشته باشید، حتماً می‌توانید به موفقیت دست یابید.

    undefined

    4.
    آلبرت انیشتین

    اینچنین حقیقتی وجود دارد که آلبرت انیشتین، بزرگترین دانشمند فیزیک عصر خود، در سن نه سالگی نتوانست به درستی صحبت کند.
    در واقع، او به قدری قدرت بیان خود را نداشت که مدرسه او را از خود دور کند.
    با این حال، این دستاورد بزرگ او را از کسی که او را از مدرسه اخراج کرده بود، جدا کرد و او را به مدرسه فنی زوریخ منتقل کرد.
    اخراجش از مدرسه هیچ تأثیری بر روی پیشرفت علمی واقع شده او نداشت و در نهایت، انیشتین موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک در سال 1921 شد.
    نقل قول او در مورد این تجربه تلخ این است: "به عقیده من، عموماً موانع و مشکلات زندگی برای انسان هرگز دلیلی برای تلاش و تحصیل نبوده‌اند.
    در واقع، آنها برانگیزه‌ای برای ما به وجود می‌آورند تا برای رسیدن به هدف‌ها و آرزوهایمان سخت تر تلاش کنیم.
    "

    موفقیت، آموختن از شکست‌هاست


    درک موفقیت به عنوان یک مجموعه شکست‌ها به ما کمک می‌کند تا بیشترین بهره را از تجربیاتمان ببریم.
    شکست‌ها، نقاط قوتمان را آشکار می‌کنند و الهام بخش می‌شوند تا در چالش‌های آینده موفق‌تر عمل کنیم.


    با یادگیری از شکست‌ها، از طراحی و خلاقیت غربالگری می‌شود و صبر و استقامت را تقویت می‌کند.
    هر شکستی که با آن مواجه می‌شویم، یک درس است که به ما می‌آموزد که چگونه بهترین بودن خود را ارتقا دهیم و در مسیر موفقیت پیش برویم.


    یک راهنمایی برای دستیابی به موفقیت، ارزیابی شکست‌هاست.
    با شناخت و تحلیل علل شکست، می‌توانیم جلوی آن‌ها را بگیریم و در آینده از آن‌ها جلوگیری کنیم.
    همچنین، بهتر است هر شکستی را به عنوان یک گام برای رسیدن به هدف نهایی ببینیم.


    در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنیم، موفقیت آمیز بودن معمولاً نتیجه‌ای از زحمت، پشتکار و تلاش‌های پشت سرهم است.
    بنابراین، باید در شروع راه به خود اجازه دهیم که خطاها و شکست‌ها را تجربه کنیم و از هر آن چیزی که از آن یاد بگیریم بهره‌برداری کنیم.


    دستیابی به موفقیت آسان نیست و همیشه مسیرهایی پر از چالش‌ها، تلاش و شکست‌ها می‌باشد.
    بنابراین، برای رسیدن به موفقیت، باید با شجاعت از شکست‌ها یاد بگیریم و راه‌حل‌هایی برای پیشرفت یافتن پیدا کنیم.
    همچنین، اهمیت دارد تا در این مسیر با خودمان مهربان باشیم و به خود اجازه دهیم که اشتباه کنیم و از شکست‌ها بیاموزیم.


    در مجموع، شکست‌ها قسمتی طبیعی از مسیر موفقیت هستند و باید آن‌ها را به عنوان فرصتی برای رشد و بهبود در نظر بگیریم و از آن‌ها در هر مرحله از زندگیمان بهره‌برداری کنیم.


    یافته‌های جدید انیشتین، نظرمتخصصان دربارهٔ تحولات عمده‌ای که در علوم مختلف، به خصوص در زمینهٔ فیزیک، رخ داد، را بیان می‌کند.
    برخلاف تصور یا انتظار، عدم برقراری شرایط براق‌بودن در مرحله‌ای از زندگی شما، نشانه از عدم برداشت بالقوه اندیشمندی مشهور نیست که درونتان متمرکز است.

    undefined

    5.
    آبراهام لینکلن

    احتمالاً شدن به ریاست جمهوری آمریکا به معنای تأثیرگذاری بر مناطق گسترده‌ای از جهان است.
    اما چگونه افرادی که همواره در زندگی‌شان شکست خورده‌اند، می‌توانند به این موقعیت دست پیدا کنند؟

    در سال ۱۸۳۱ ، آبراهام لینکلن در حیطهٔ کسب و کار شکست خورد و تا سال ۱۸۳۶ با مشکلات روانی و عصبی دست و پنجه نرم می‌کرد.
    وی در تلاش خود برای ریاست جمهوری در سال ۱۸۵۶ نیز به شکست رسید، اما از این جا انداختن نکرد.

    آبراهام لینکُلن، به جای اینکه از شکست‌های خود به عنوان مانعی برای پیشرفت تلقی کند، آن‌ها را فرصتی برای پیشرفت در نظر گرفت و از آن‌ها به عنوان پله‌هایی برای رسیدن به هدف‌هایش استفاده کرد.

    نگرانی من این نیست که آیا شما شکست خورده‌اید یا نه؛ نگرانی من این است که آیا شما از وضعیت فعلی خود راضی هستید یا نه.

    لینکلن در سال ۱۸۶۱ به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد.
    تعدادی از روزها حاوی درخواست‌هایی بودند که مورد رد قرار گرفتند.
    پیروزی و عدم پیروزی در تحقق هدف، تنها یک معیار برای سنجش موفقیت نیست.

    undefined

    6.
    مایکل جردن

    با گذشت زمان، من به این نتیجه رسیدم که در انجام 9000 شوت در طول بازی‌ها، بسیاری از آنها را از دست داده‌ام.
    در زندگی ام هم، حدود 300 بار باخت را تجربه کرده‌ام.
    در طول این مسافت، چندین بار از پشت برنده شکست خورده‌ام و ممکن بود در یک لحظه تصمیم بگیرم که از تلاشم عقب بکشم.
    اما خبر خوب این است که این شکست‌های پی در پی تاکنون در دنیای من استوار بوده‌اند و در نهایت به پیروزی من رهنمون شده‌اند.
    در طول این مسیر، هر بار که در بازی زندگی شخصی خودم شکست می‌خوردم، قدرتمندتر میشدم و قدم به قدم به سوی هدفم حرکت می‌کردم.
    با همه تلاشی که در برابر موانع مواجه شده‌ام، امیدوارم ادامه دهم و همچنان به سختی‌ها برخورد کنم، زیرا اینها همان چیزهایی هستند که مرا به پیروزی سوق می‌دهند.

    نقل قول: دلیل موفقیت غیرقابل تصور مایکل جردن - افسانه بسکتبال - را می‌توان از زبان خود او بیان کرد.
    اشتباه است که بپندارید عدم استعداد در یک حوزه، موفقیت را در آن غیرممکن سازد.
    در کودکی، مربی بسکتبال مایکل جردن حتی امکان پرش با ارتفاع مناسب را برای او نمی‌افزود، اما نهایتاً تلاش‌های سال‌های بعد، او را به این نقطه رساند، و این خلاصه تمام کار است.

    undefined

    7.
    استیو اسپیلبرگ

    استیو اسپیلبرگ شهرت دارد به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلمسازان جهان.
    او در دوران دبیرستان نمرات ناامیدکننده‌ای داشت و سه بار از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اخراج شد! اما در حین تحصیل در کالج جذب توجه مدیران تلویزیونی زیادی شد.
    در سال ۱۹۶۹ به عنوان یک مدیر تلویزیونی شروع به کار کرد.
    عجیب نیست که تا ۳۳ سال بعد هنوز دانشگاه خود را تمام نکرده بود!

    «استقامت و پذیرش شکست، کلید موفقیت است.
    »

    استقامت و پذیرش شکست، پایه‌هایی هستند که درس زندگی ما را آموزش می‌دهند.
    برای رسیدن به موفقیت و ارتقای خود، این دو ویژگی بسیار ارزشمند هستند.

    استقامت به معنای پایبندی به اصول و ارزش‌های خود، حتی در مواجهه با چالش‌ها و سختی‌هاست.
    هنگامی که مواجه به سختی‌ها می‌شویم، استقامت به ما کمک می‌کند تا همچنان از هدفمان تعقیب کنیم و با تمام تلاش و انرژی پیش برویم.

    پذیرش شکست هم از اهمیت زیادی برخوردار است.
    زندگی پر از شکست‌ها و ناکامی‌هاست و این طبیعی است.
    اما موفقان، شکست‌ها را به عنوان یک فرصت برای یادگیری و پیشرفت به ارزش می‌شناسند.
    آنها از شکست‌ها خراشی برنمی‌دارند، بلکه درس‌هایی از آنها بیاموزند و برای دفعات بعدی مستعد شوند.

    به همین دلیل، استقامت و پذیرش شکست به عنوان کلید موفقیت شناخته می‌شوند.
    با داشتن استقامت، ما قادر خواهیم بود از راه دوردست‌ترین اهداف را نیز تحت تأثیر قرار دهیم.
    و با پذیرش شکست، فرصت دوباره را از دست نمی‌دهیم و همیشه به سوی بهترین نسخه خود پیش می‌رویم.

    اگر در طول دوران تحصیل خود همواره نتایج ضعیفی کسب کرده اید، این معنا نمی‌دهد که در آینده شما موفق نخواهید شد.
    به عنوان مثال، اسپیلبرگ یکی از مشهورترین کارگردانان سینما است.
    برای تاکنون کارگردانی بیش از ۵۱ فیلم را برعهده داشته است.
    او همچنین سه بار برنده جایزه اسکار شده است.

    undefined

    8.
    والت دیزنی

    همه ما شخصیت میکی موس و کمپانی والت دیزنی را می‌شناسیم، اما آیا واقعاً زندگی والت دیزنی را به خوبی می‌شناسیم؟!

    والت دیزنی در دوران کودکی از مدرسه اخراج شد و در آزمون استخدامی ارتش نیز شکست خورد.
    اولین تلاش وی در عرصه فیلم و هنر، در کمپانی "لف-او-گرام" بود که متأسفانه به دلایلی از این شرکت اخراج شد.
    مدیر این شرکت باور داشت که والت دیزنی توانایی لازم برای این عرصه را ندارد.

    اما در این همه حال و هوای منفی، والت دیزنی با قدرت بی‌نظیری توانست خاطرات کودکی میلیون‌ها کودک و جوان را با ایجاد آثار همیشگی و خاصش به همراهش ببرد.
    اثرهایی همچون "سفید برفی" و "میکی موس" شاید بهترین و معروف‌ترین آثار والت دیزنی باشند.

    والت دیزنی خود درباره این مسیر پرتلاطم خود در حرفی ساده می‌گوید:

    "اگر رویاها را می‌توانید تصور کنید، می‌توانید آن‌ها را به واقعیت تبدیل کنید.
    "

    سفر در زمان:هرگز به گذشته برنگردید، همیشه به آینده نگاه کنید.
    در درب های جدید باز و تجربه های جدید را به دست آورید.
    این به این خاطر است که همه ما ذاتاً کنجکاو هستیم و به وسیله ی کنجکاوی خود به سمت آرزوهایمان پیش می رویم.

    قدم به قدم:
  • زمان خود را برای تجربه ی جدید اختصاص دهید.
  • به خود و به دیگران امکان دهید برای کشف و کار پله به پله برنامه ریزی کنند.
  • شهامت:شهامت را داشته باشید تا به جلو بروید، شکست ها را مانع پیشرفت خود قرار ندهید.
    از تجارب گذشته یاد بگیرید و با انگیزه در مسیری نوین قرار بگیرید.
    به یاد داشته باشید:
  • آرزوهایتان را همواره در ذهن خود نگه دارید و برای آنها بکوشید.
  • نگرانی ها را به کنار بگذارید و به جای آن، دستاوردهای خود را بیافرینید.
  • از تنها بودنتان لذت ببرید و فرصت هایی را که برای کشف جهان داخلی خود دارید بهره ببرید.
  • undefined

    9.
    وینسنت ون گوگ

    وینسنت ون گوگ در طول زندگی خود از احساسات غم و ناراحتی‌های فراوان رنج برده است.
    او در آن مدت عشق خشایاری را از دست داده، سعی ناموفقی در خودکشی داشته و با انواع و اقسام بیماری‌های روانی مواجه شده است! وی به عنوان یک هنرمند تنها یک اثر نقاشی را توانسته به فروش برساند.
    اما این واقعیت شور و اشتیاق او را برای بودن در حوزه هنر از بین نبرد.
    وینسنت هرگز نمی‌دانست که سال‌ها پس از مرگش، به عنوان یک اسطوره در عرصه نقاشی و هنر شناخته و زندگیش در کتاب‌ها منتشر شده و با تیراژ بالا به فروش می‌رسد.

    اگر صدایی در درون شما می‌گوید که این کار را نمی‌توانید انجام دهید، معنی این جمله آن است که شما دقیقا این کار را می‌توانید انجام بدهید؛ صدای درون شما خود به خود ساکت خواهد شد.

    undefined

    نتیجه گیری

    • شکست‌ها نقاط قوتمان را آشکار می‌کنند و الهام بخش می‌شوند تا در چالش‌های آینده موفق‌تر عمل کنیم.
    • با یادگیری از شکست‌ها، از طراحی و خلاقیت غربالگری می‌شود و صبر و استقامت را تقویت می‌کند.

    • ارزیابی شکست‌ها می‌تواند به ما کمک کند که جلوی آن‌ها را بگیریم و در آینده از آن‌ها جلوگیری کنیم.
    • مسیر موفقیت پر از چالش‌ها، تلاش‌ها و شکست‌ها است و باید با شجاعت از شکست‌ها یاد بگیریم و راه‌حل‌هایی برای پیشرفت پیدا کنیم.

    • شکست‌ها قسمتی طبیعی از مسیر موفقیت هستند و باید آن‌ها را به عنوان فرصتی برای رشد و بهبود در نظر بگیریم.