خلاصه مقاله
از نظر اول، فردی که هیچ نسبت و میزان وراثتی ندارد، می تواند به تمام ترک خود وصیت کند.
در تقسیم میراث، مبنای اصلی این است که میبایست به خویشاوندان نزدیکترین فرد فوت شده ارث برسد.
برای این منظور، در قوانین تعریف شده است که در صورت وجود وراثه ای در یک درجه و طبقه مشخص، سایر ورثه ها در درجات و طبقات بعدی حق ارث برداری را ندارند.
معمولاً، در شرایطی پیش میآید که فردی درگذشت کند، اما هیچ خویشاوندی برای ارث بردن اموال او وجود نداشته باشد.
در این صورت، سوالی پیش میآید که اموال فوت شده بدون وارث به چه کسی تعلق میگیرد؟ توجه داشته باشید که منظور از عبارت "تحریر ترکه" در قانون امور حسبی، مشخص کردن میزان دیون و مالکیت های فرد فوتکرده است.
در این روند، نماینده دادگاه، صورتی از اموال موجود در ترکه را تهیه میکند و جزئیات آن را درج میکند.
همچنین، تمام مطالبات و بدهیهای متوفی نیز در این صورت ذکر میشود.
در اینجا تلاش میکنیم وضعیت "ترکه متوفی بلاوارث" را بررسی کنیم.
همچنین سعی میکنیم به سؤالی که اگر فردی "فوت" کرده و تنها "وارث" وی زوج یا زوجه او باشد، "ترکه" به چه کسی منتقل میشود، پاسخ دهیم.
با توجه به تحلیلات ارائه شده، مشخص است که درباره نقش دولت در تصرف اموال متوفی و تعامل دولت با اعیان بیوارث متوفی، مقررات قانون مدنی و قانون امور حسبی در تعارض با یکدیگر قرار دارند.
با این حال از آنجایی که قانون امور حسبی پس از قانون مدنی تصویب شده است، میتوانیم بگوییم که در حال حاضر، ماده 335 قانون امور حسبی درباره اعیان بیوارث اجرا شده و پس از ده سال، وارثان اموال باقیمانده از اعیان بیوارث خواهند بود.
با توجه به توضیحاتی که در بخش قبل ارائه داده شد، هنگامی که فردی درگذشته باشد و حداقل یک ورثه داشته باشد، میراثی که او ترک میکند، مورد حکومت قرار نخواهد گرفت.
با این حال، در قانون مدنی، با یک وضعیت استثنایی روبرو هستیم که در آن فرد درگذشته یک ورثه عمومی بوده و در عین حال، بخشی از میراث او نیز توسط حکومت دریافت میشود.
به موجب مادهٔ مذکور، در صورت وفات فرد، در صورتی که هیچ وراثت نسبیای نداشته باشد، تنها همسر او میتواند به عنوان ورثه محسوب شود.
میراث همسر به این شکل است که یک چهارم از اموال به عنوان میراث دریافت میکند و مابقی ترکهی متوفی متعلق به دولت خواهد شد.
البته در صورتی که تنها وارث متوفی، شوهر او باشد، شوهر تمام ترکه را به عنوان ورثه دریافت میکند و حق مداخله و مالکیت دولت از بین میرود.
ارث به معنای اموال و ترکه ای است که بعد از درگذشت یک فرد متوفی به جا میماند و به وارثان یا فردی که به آنها ارث برده میشود، منتقل میشود.
این اصل که بعد از فوت کسی، اموال او به خویشاوندانش منتقل شود، یک اصل قدیمی و ریشهدار است که در اجتماعات مختلف پذیرفته شده است.
معمولاً، در شرایطی پیش میآید که فردی درگذشت کند، اما هیچ خویشاوندی برای ارث بردن اموال او وجود نداشته باشد.
در این صورت، سوالی پیش میآید که اموال فوت شده بدون وارث به چه کسی تعلق میگیرد؟
در اینجا تلاش میکنیم وضعیت "ترکه متوفی بلاوارث" را بررسی کنیم.
همچنین سعی میکنیم به سؤالی که اگر فردی "فوت" کرده و تنها "وارث" وی زوج یا زوجه او باشد، "ترکه" به چه کسی منتقل میشود، پاسخ دهیم.
وضعیت ترکه متوفی بدون وارث
در تقسیم میراث، مبنای اصلی این است که میبایست به خویشاوندان نزدیکترین فرد فوت شده ارث برسد.
برای این منظور، در قوانین تعریف شده است که در صورت وجود ورثه ای در یک درجه و طبقه مشخص، سایر ورثه ها در درجات و طبقات بعدی حق ارث برداری را ندارند.
با این حال، گاهی اوقات رخ میدهد که فرد فوت شده هیچ میراث دهندهای ندارد و داراییهای او به هیچ کس نمیرسد.
ماده ۸۶۶ قانون مدنی دربارهی ترک بدون وارث بیان میکند: "در صورت عدم وجود میراث دهنده، امر ترک فرد فوت شده به ولاسر است.
"
در این ماده، حاکم به معنای دادگاه است، بنابراین فردی است که صلاحیت بررسی و تصمیم درباره دعاوی مرتبط با ترکه متوفی بدون وارث را دارد.
علاوه بر این، باید ذکر کرد که طبق قوانین مدنی، حاکم مسئول مدیریت ترکه است، نه مالک و وارث آن.
از نظر اول، فردی که هیچ نسبت و میزان وراثتی ندارد، می تواند به تمام ترک خود وصیت کند.
ثانیا: اگر شخصی بدون وراثت وصیتنامهای تنظیم کرده باشد و در آن وصیتنامه، وصیی برای مدیریت اموالش را انتخاب کرده باشد، حاکم مجاز به دخالت در امور اموال وی نخواهد بود.
در این همین راستا، ماده ۳۳۵ قانون امور حسبی در باب "ترکهی بیوارث متوفی" مقرر دارد: "اگر از تاریخ تحریر ترکهی متوفی باقی نمانده واقعهی وراثت تا ده سال بعد معلوم شود، ترکه به وارث معلوم شده تعلق خواهد گرفت؛ و پس از انقضاء این مهلت، مابقی ترکه به خزانهی دولت واگذار خواهد شد و هیچ ادعایی درباره ترکه از سوی هر فرد و به هر عنوانی که باشد، قبول نخواهد شد.
"
مطابق این ماده، اگر پس از ده سال از تاریخ آمادهسازی ترکه، ورثه یا وراث یک فرد فوت کرده مشخص نشوند، ترکه به خزانه دولت واگذار میشود و این به معنای مالکیت حکومت بر ترکه متوفی بدون وارث است.
به عبارت دیگر، در قانون امور حسبی، حکومت بر ترکه متوفی بدون ورثه است، در عین حال، این حق مالکیت پس از ده سال از تاریخ آمادهسازی ترکه ایجاد میشود.
با توجه به تحلیلات ارائه شده، مشخص است که درباره نقش دولت در تصرف اموال متوفی و تعامل دولت با اعیان بیوارث متوفی، مقررات قانون مدنی و قانون امور حسبی در تعارض با یکدیگر قرار دارند.
با این حال از آنجایی که قانون امور حسبی پس از قانون مدنی تصویب شده است، میتوانیم بگوییم که در حال حاضر، ماده 335 قانون امور حسبی درباره اعیان بیوارث اجرا شده و پس از ده سال، وارثان اموال باقیمانده از اعیان بیوارث خواهند بود.
توجه داشته باشید که منظور از عبارت "تحریر ترکه" در قانون امور حسبی، مشخص کردن میزان دیون و مالکیت های فرد فوتکرده است.
در این روند، نماینده دادگاه، صورتی از اموال موجود در ترکه را تهیه میکند و جزئیات آن را درج میکند.
همچنین، تمام مطالبات و بدهیهای متوفی نیز در این صورت ذکر میشود.
استثنا: زوجه تنها وارث متوفی است
با توجه به توضیحاتی که در بخش قبل ارائه داده شد، هنگامی که فردی درگذشته باشد و حداقل یک ورثه داشته باشد، میراثی که او ترک میکند، مورد حکومت قرار نخواهد گرفت.
با این حال، در قانون مدنی، با یک وضعیت استثنایی روبرو هستیم که در آن فرد درگذشته یک ورثه عمومی بوده و در عین حال، بخشی از میراث او نیز توسط حکومت دریافت میشود.
در قانون مدنی، نوشته شده است که در شرایط استثنایی، وقتی هیچ وارثی جز همسر باقی نمانده باشد، شوهر حق اداره تمامی داراییها و اموالی که همسر متوفی رها کردهاست را خواهد داشت.
اما همسر تنها سهم خود از میراث را خواهد داشت و بقیه داراییهای شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث در نظر گرفته میشود.
به موجب مادهٔ مذکور، در صورت وفات فرد، در صورتی که هیچ وراثت نسبیای نداشته باشد، تنها همسر او میتواند به عنوان ورثه محسوب شود.
میراث همسر به این شکل است که یک چهارم از اموال به عنوان میراث دریافت میکند و مابقی ترکهی متوفی متعلق به دولت خواهد شد.
البته در صورتی که تنها وارث متوفی، شوهر او باشد، شوهر تمام ترکه را به عنوان ورثه دریافت میکند و حق مداخله و مالکیت دولت از بین میرود.
سوالات پر تکرار
- از نظر اول، فردی که هیچ نسبت و میزان وراثتی ندارد، می تواند به تمام ترک خود وصیت کند.
در تقسیم میراث، مبنای اصلی این است که میبایست به خویشاوندان نزدیکترین فرد فوت شده ارث برسد.
برای این منظور، در قوانین تعریف شده است که در صورت وجود وراثه ای در یک درجه و طبقه مشخص، سایر ورثه ها در درجات و طبقات بعدی حق ارث برداری را ندارند.
معمولاً، در شرایطی پیش میآید که فردی درگذشت کند، اما هیچ خویشاوندی برای ارث بردن اموال او وجود نداشته باشد.
در این صورت، سوالی پیش میآید که اموال فوت شده بدون وارث به چه کسی تعلق میگیرد؟ توجه داشته باشید که منظور از عبارت "تحریر ترکه" در قانون امور حسبی، مشخص کردن میزان دیون و مالکیت های فرد فوتکرده است.
در این روند، نماینده دادگاه، صورتی از اموال موجود در ترکه را تهیه میکند و جزئیات آن را درج میکند.
همچنین، تمام مطالبات و بدهیهای متوفی نیز در این صورت ذکر میشود.
در اینجا تلاش میکنیم وضعیت "ترکه متوفی بلاوارث" را بررسی کنیم.
همچنین سعی میکنیم به سؤالی که اگر فردی "فوت" کرده و تنها "وارث" وی زوج یا زوجه او باشد، "ترکه" به چه کسی منتقل میشود، پاسخ دهیم.
با توجه به تحلیلات ارائه شده، مشخص است که درباره نقش دولت در تصرف اموال متوفی و تعامل دولت با اعیان بیوارث متوفی، مقررات قانون مدنی و قانون امور حسبی در تعارض با یکدیگر قرار دارند.
با این حال از آنجایی که قانون امور حسبی پس از قانون مدنی تصویب شده است، میتوانیم بگوییم که در حال حاضر، ماده 335 قانون امور حسبی درباره اعیان بیوارث اجرا شده و پس از ده سال، وارثان اموال باقیمانده از اعیان بیوارث خواهند بود.
با توجه به توضیحاتی که در بخش قبل ارائه داده شد، هنگامی که فردی درگذشته باشد و حداقل یک ورثه داشته باشد، میراثی که او ترک میکند، مورد حکومت قرار نخواهد گرفت.
با این حال، در قانون مدنی، با یک وضعیت استثنایی روبرو هستیم که در آن فرد درگذشته یک ورثه عمومی بوده و در عین حال، بخشی از میراث او نیز توسط حکومت دریافت میشود.
به موجب مادهٔ مذکور، در صورت وفات فرد، در صورتی که هیچ وراثت نسبیای نداشته باشد، تنها همسر او میتواند به عنوان ورثه محسوب شود.
میراث همسر به این شکل است که یک چهارم از اموال به عنوان میراث دریافت میکند و مابقی ترکهی متوفی متعلق به دولت خواهد شد.
البته در صورتی که تنها وارث متوفی، شوهر او باشد، شوهر تمام ترکه را به عنوان ورثه دریافت میکند و حق مداخله و مالکیت دولت از بین میرود.
نتیجه گیری
بنا به تحلیلات ارائه شده، مشخص است که درباره نقش دولت در تصرف اموال متوفی و تعامل دولت با اعیان بیوارث متوفی، مقررات قانون مدنی و قانون امور حسبی در تعارض با یکدیگر قرار دارند.
با این حال از آنجایی که قانون امور حسبی پس از قانون مدنی تصویب شده است، میتوانیم بگوییم که در حال حاضر، ماده 335 قانون امور حسبی درباره اعیان بیوارث اجرا شده و پس از ده سال، وارثان اموال باقیمانده از اعیان بیوارث خواهند بود.
با توجه به توضیحاتی که در بخش قبل ارائه داده شد، هنگامی که فردی درگذشته باشد و حداقل یک ورثه داشته باشد، میراثی که او ترک میکند، مورد حکومت قرار نخواهد گرفت.
با این حال، در قانون مدنی، با یک وضعیت استثنایی روبرو هستیم که در آن فرد درگذشته یک ورثه عمومی بوده و در عین حال، بخشی از میراث او نیز توسط حکومت دریافت میشود.
به موجب مادهٔ مذکور، در صورت وفات فرد، در صورتی که هیچ وراثت نسبیای نداشته باشد، تنها همسر او میتواند به عنوان ورثه محسوب شود.
میراث همسر به این شکل است که یک چهارم از اموال به عنوان میراث دریافت میکند و مابقی ترکهی متوفی متعلق به دولت خواهد شد.
البته در صورتی که تنها وارث متوفی، شوهر او باشد، شوهر تمام ترکه را به عنوان ورثه دریافت میکند و حق مداخله و مالکیت دولت از بین میرود.