خلاصه مقاله
"نمایندگی" نقشی است که توسط مرجع قضایی به یک فرد مورد اعتماد سپرده میشود و این فرد از جانب مرجع به نمایندگی از آن فعالیت میکند.
"نمایندگی حقوقی" نوعی از نمایندگی است که بدون انعقاد قرارداد و با اختیار شخص انجام میشود و مثالهایی از نمایندگی شامل پدر و جد پدری از فرزند و نوه میباشد.
نقش نماینده میتواند با نقش وکیل مقایسه شود و آنها میتوانند در هیئت مدیره شرکتهای تجاری به عنوان نمایندگی قانونی این شرکتها شناخته شوند.
"هیئت مدیره" میتواند از قدرت نمایندگی برای انجام امور اجرایی و اداری استفاده کند و "نماینده قانونی" مسئول نمایندگی از شرکت در دادگاهها و نهادهای قانونی میباشد.
با توجه به مفهوم نمایندگی، تعریف مشخصی از مفهوم نمایندگی در قوانین تجارت وجود ندارد؛ اما مقرراتی در ارتباط با مفهوم نمایندگی قانونی و مدیریت شرکتهای تجاری وجود دارد.
تاثیرات پوشیدن لباس بر روحیه و اعتماد به نفس، تا حد زیادی رابطهای دارد و پوشیدن لباس مناسب و مورد علاقه فرد میتواند در بهبود کیفیت زندگی و افزایش خودشناسی و موفقیت آن شخص تاثیرگذار باشد.
امروزه، برای سهولت و صرفهجویی در زمان، اکثر افراد علاقهمند هستند که وظایف حقوقی و اداری خود را به دیگران واگذار کنند.
این افراد که به آنها وکیل یا نماینده میگویند، به منظور کمک به فردی که در امور مالی به محرومیت، تحت تعقیب یا ظلم قرار گرفته است و به دلیل ناتوانی در استفاده از حق بیعت و شکایت از سوی خود، نیازمند یک نماینده قانونی، همچون ولی یا وصی است، باید در دادگاه حقوقی یا جرمی، دعوا کند.
با توجه به دیدگاه حقوقدانان، شرکتهای تجاری که طبق ماده 20 قانون تجارت ثبت و فعالیت قانونی خود را آغاز کردند، شخصیت حقوقی مستقل از شرکا را خواهند داشت.
در صورتی که یک شرکت تجاری به عنوان شخصیت حقوقی درخواست احقاق حق خود در یک دعوای قضایی یا در صورت ضرر رسیدن در یک معامله داشته باشد، کی قادر به نمایندگی از آن خواهد بود؟
این مقاله به تعریف و تفسیر مفهوم "نماینده حقوقی" میپردازد.
همچنین شرکت کسی که نماینده حقوقی آن است و میزان اختیارات و مسئولیتهای نماینده حقوقی در شرکت را مورد بررسی قرار میدهد و نحوۀ عملکرد او را تبیین میکند.
تعریف و مفهوم نماینده قانونی
توصیف "نماینده" به این صورت میتواند باشد که او یک فرد است که برای انجام کاری یا برقراری ارتباط واسطهگری با فرد دیگری انتخاب میشود.
نقش نماینده را میتوان به طور مکمل با نقش وکیل مقایسه کرد؛ زیرا در بعضی منابع و لغتنامهها این دو کلمه به صورت مترادف استفاده شدهاند.
نماینده، مانند وکیل، باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف شخصی که به نیابت از او انتخاب شده است، بکند.
او به عنوان نماینده انتخاب شده است تا هدف کسی را که او وکیل آن شخص است، به انجام برساند.
نماینده تنها می بایست دستوراتی که برایش داده شده است را اجرا کند، به عبارت دیگر، تلاش او باید برای رساندن شخصی که از طرف او به عنوان نماینده انتخاب شده است به هدفش باشد.
با توجه به تعریفی که از نمایندگی داریم، باید توجه کنیم که این مفهوم دارای اقسام مختلفی است و به چند نوع تقسیم میشود.
این اقسام شامل موارد زیر است:1.
نمایندگی تجاری: در این حالت، فرد یا شرکتی به عنوان نمایندهی تجاری برای یک شرکت دیگر فعالیت میکند و مسئولیت انجام معاملات و ارتباطات تجاری به عهدهی اوست.
2.
نمایندگی حقوقی: در این نوع نمایندگی، شخص یا شرکتی به عنوان نماینده با حقوق و وظایف قانونی مجازات نشدنی، به نمایندگی یک شخص یا شرکت دیگر عمل میکند.
3.
نمایندگی املاک: این نوع نمایندگی معمولاً برای خرید و فروش ملک در نظر گرفته میشود.
نماینده در این حالت، در جمع طرفین قرار دارد و مسئول انجام معاملات ملکی بین طرفین میباشد.
4.
نمایندگی اشتغال: در این حالت، شخص یا شرکت به عنوان نمایندهی اشتغالی برای شرکت دیگر فعالیت میکند و مسئولیت استخدام کارمندان با این نماینده است.
با توجه به تفاوتهای فوق، درک و دریافت معنای صحیح نمایندگی به تقسیم بندیهای مختلفی نیاز دارد.
نمایندگی قراردادی یک نوع قرارداد است که به وسیله انعقاد یک قرارداد به وجود میآید، به عنوان مثال عقد وکالت، که بر اساس آن فردی به عنوان نماینده در اختیار شخص دیگری قرار میگیرد.
"نمایندگی حقوقی یا قهری (اجباری) که به طور غیرارادی ایجاد میشود، نوعی از نمایندگی است که با اختیار شخص و بدون انعقاد قرارداد انجام میشود.
به عنوان مثال، نمایندگی پدر و جد پدری از فرزند و نوه.
"
نمایندگی، یک نقش وظیفهای است که از جانب مرجع قضایی یا دادگاه به یک فرد مورد اعتماد سپرده میشود، مانند قیم یا امین برای مدیریت اموال گمشده یا فاقد صاحب.
نمايندگي اي که يک شخص به شخص ديگري ميدهد، مانند کسي که در نخستين خواستههاي خود وصيت خود را تشکيل ميدهد و شخصي که به تعهدات پشتوانه ميشود، نمايندگي ايقاعي نام دارد.
با توجه به اینکه مطالب مقاله دربارهی تاثیرات پوشیدن لباس به روحیه و تعزیز اعتماد به نفس است، در ابتدا قبل از بحث در مورد تاثیرات لباس بر روحیه و اعتماد به نفس، به بررسی مفهوم پوشیدن لباس میپردازیم.
پوشیدن لباس، عملی است که در طول تاریخ توسط بشر مورد توجه قرارگرفته است.
در این روند، فرد انتخاب میکند که چه نوع لباسی را بپوشد و این امر در انتخاب پوشاک، طریقهی رفتار و خودباوری شخص تاثیرگذار است.
بنابراین، لباس میتواند بر روحیه و اعتماد به نفس فرد تاثیر مثبتی داشته باشد.
در مورد تاثیرات لباس بر روحیه و اعتماد به نفس نیز میتوان گفت که پوشیدن لباسی که باعث افزایش خوداعتمادی شود و باعث بالا رفتن انگیزه و انرژی در فرد شود، میتواند تاثیر قابل توجهی بر روحیه او داشته باشد.
همچنین، لباسی که باعث ایجاد احساس آرامش و رضایت در فرد شود، توانایی افزایش روحیه و اعتماد به نفس را نیز دارد.
با توجه به اینکه لباس میتواند تاثیر قابل توجهی بر روحیه و اعتماد به نفس فرد داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که انتخاب و پوشیدن لباسهای مناسب و مورد علاقهی فرد، میتواند در بهبود کیفیت زندگی و افزایش خودشناسی و موفقیت آن شخص نقش مهمی داشته باشد.
بنابراین، توجه به نحوهی پوشش و انتخاب لباسهایی که خودباوری و روحیه مثبت را در فرد ایجاد کنند، میتواند در بهبود کیفیت زندگی و رسیدن به موفقیت تاثیرگذار باشد
در صورتی که یک نماینده قانونی تصمیم به تقدیم دعوا داشته باشد، بایستی مستنداتی را به دادگاه ارائه دهد که دلایل موثقی را برای این موضوع ارائه دهند که واقعاً او بهعنوان یک نماینده قانونی و جانشین شخصیت عمل میکند.
بهطور مثال، درخواست یا شکایت نامه بایستی بهصورت فتوکپیشده بهصورت مشابه با اصل شناسنامه فرد، به دعوا پیوست شود تا مسئولیت وی در این دعوا مشخص شود.
بجز نمایندگی توسط پدر یا جد پدری، نوع نمایندگی وزیران در وزارتخانه و رؤسا در سازمانها، موسسات و شرکتها نیز به عنوان نمایندگی قانونی بهشمار میرود.
نماینده قانونی شرکت کیست؟
هیچ یک از مواد قانون تجارت تعریف دقیق و جامعی از مفهوم نمایندگی ارائه نمیدهند.
اما در مواد ۳۹۵ تا ۴۰۱ قانون تجارت، موادی مربوط به نمایندگی تجاری و قائم مقامی وجود دارد.
در این مواد، اشخاصی که به صورت نماینده یا قائم مقام، بر اساس دستور یا به وکالت صاحب شرکت تجاری یا موسسه فعالیت میکنند.
«strong» نماینده تجاری، بر اساس دستور رئیس، به نمایندگی از شرکت، فعالیتهای تجاری را انجام میدهد.
در قوانین تجارت، مصادیق نمایندگی تجاری شامل حق العمل کاری، قائم مقامی تجاری و مدیریت شرکتهای تجاری است که در همه این موارد، اختیاراتی به شخص دیگر انتقال مییابد.
با توجه به اینکه قانون تجارت تعریف دقیقی از مفهوم نمایندگی ارائه نکرده است، اما مقرراتی درباره این موضوع وجود دارد و به مفهوم نمایندگی قانونی و مدیریت شرکتهای تجاری ارتباط داده شده است.
پس از این پیش بینی، سوال مطرح میشود که نماینده قانونی شرکت که به نمایندگی از آن فعالیت میکند و دعاوی را تنظیم میکند، کیست؟
در پاسخ به این سؤال، میتوانیم بگوییم که هیئت مدیره شرکتهای تجاری به عنوان نماینده قانونی این شرکتها شناخته میشوند.
آنها میتوانند از این صلاحیت نمایندگی به صورت مستقیم یا با واگذاری وکالت در دادگاهها و نهادهای قانونی و همچنین در سازمانها و ادارات دیگر استفاده کنند.
به منظور شناخت نمایندههای قانونی شرکتهای سهامی، میتوان به ماده 107 لایحه اصلاحی قانون تجارت ارجاع کرد.
همه شرکتهای سهامی توسط یک گروهی از سهامداران که به آنها عنوان هیئت مدیره داده شده است، اداره میشود.
هیئت مدیره شرکت سهامی، مسئول تصمیمگیری و اجرایی در این نوع از شرکتها میباشند.
در اولین جلسه خود، اعضای هیئت مدیره شرکتهای سهامی، سمت یک رئیس و یک نایب رئیس را مشخص میکنند.
مدیر عامل در این شرکتهای مباشرتی مشغول به کار است و بنابراین او نمیتواند وظایف خود را به وکیل منتقل کند.
هیأت مدیره می تواند فردی را به عنوان نماینده برای انجام امور اجرایی و اداری انتخاب کند.
این نماینده، که می تواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد، به عنوان نماینده قانونی شرکت محسوب میشود.
اگر یک شخص حقوقی به عنوان مدیر عامل توسط هیأت مدیره انتخاب شود، او باید یک شخص حقیقی را به عنوان نماینده خود معرفی کند.
با توجه به ماده ۱۱۰ اصلاحیه قسمتی از قانون تجارت، شرکتها میتوانند اشخاص حقوقی را به عنوان مدیر شرکت انتخاب کنند.
در این صورت، شرکت حقوقی همان مسئولیتهای مدنی شخص حقیقی عضو هیئت مدیره را دارا خواهد بود و باید یک نماینده دائم برای انجام وظایف مدیریتی خود معرفی کند.
این نماینده نیز با همان شرایط و تعهدات مدنی و جزایی عضو هیئت مدیره مواجه خواهد شد و در قبال شخص حقوقی که او را نماینده خود انتخاب کرده است، مسئولیت تضامنی خواهد داشت.
شرکت حقوقی عضو هیئت مدیره میتواند نماینده خود را عزل کند، اما باید در همان زمان جانشینی برای او به شرکت معرفی کند، در غیر اینصورت نماینده غایب تلقی میشود.
ماده ۱۰۷ از لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت طبق حکم روشن و قاطع دارد که: یک شرکت سهامی با استفاده از یک هیأت مدیره که از میان صاحبان سهام انتخاب میشود و قابلیت عزل کامل یا جزئی را دارد، تحت نظر قرار خواهد گرفت.
عضویت اعضای هیأت مدیره در شرکتهای سهامی عمومی نمیتواند کمتر از پنج نفر باشد و در شرکتهای سهامی خاص نباید کمتر از سه نفر باشد.
توجه: برای تکرار متن، دوباره نوشتن آن را درخواست کنید.
پس به همین ترتیب، هیأت مدیره به عنوان نماینده قانونی شرکت، مطابق ماده ۱۲۵ قانون مذکور برای مدیر عامل، حق نمایندگی شرکت و امضاء را فراهم میکند.
از طرفی، مدیر عامل تنها میتواند اختیاراتی را که به او توسط هیأت مدیره واگذار شده است را به عنوان نماینده شرکت استفاده کند.
بنابراین، هیأت مدیره نه تنها نماینده قانونی شرکت محسوب میشود، بلکه حق دارد اختیارات خود را به مدیر عامل انتقال دهد.
با این وجود، باید به این نکته توجه داشت که اختیارات مدیر عامل و نمایندگی او تنها در محدودهای است که هیأت مدیره به او واگذار کرده است.
درباره وکیل شرکتهای غیرسهامی هم نمیتوان اظهار نظری متفاوت با شرکتهای سهامی داشت و همین الگو در شرکتهای غیرسهامی نیز وجود دارد.
در اینجا نماینده قانونی شرکتهای تجاری به هیئتمدیره و مدیرعامل اشاره دارد و شامل همه شرکتهایی است که در ماده 20 قانون تجارت ذکر شده است.
حدود اختیارات نماینده قانونی شرکت
در مورد صلاحیتها و وظایف نماینده قانونی یک شرکت سهامی صحبت شده است.
به این صورت که هیات مدیره در نظر گرفته می شود که نماینده قانونی شرکت است و می تواند این مسئولیت را به وکیل یا شخصی به نام مدیرعامل واگذار کند.
با توجه به اینکه هیات مدیره و مدیرعامل انتخابی از طرف آنها به عنوان نماینده قانونی شرکت محسوب می شوند، نماینده قانونی شرکت سهامی میتواند بر عهده داشته باشد انجام تمام امور حقوقی و غیرحقوقی که توسط شرکت اداره خواهد شد.
به عنوان مثال، می تواند این کارها را انجام دهد:
همه هزینههایی که یک شرکت سهامی باید پرداخت کند، میتواند به صورت مختلف باشد.
این هزینهها ممکن است مربوط به بهبود عملکرد و توسعه شرکت باشد، یا پرداخت حقوق کارمندان و کارگران.
نماینده شرکت میتواند نیروهای متخصص و مورد نیاز برای شرکت را استخدام کند و حتی توانایی انجام معاملاتی مانند رهن و خرید و فروش را داشته باشد.
وی قادر است در بانکها حساب باز کند و چک یا سایر اوراق تجاری را صادر و دریافت کند.
همچنین میتواند در دادگاهها دعواهایی را اقامه کند.
در نتیجه، نمایندگی قانونی شرکت به هیأت مدیره این امکان را میدهد تا در داخل شرکت و خارج از آن، تمامی اقدامات لازم برای بهبود مدیریت شرکت را انجام دهد.
این نمایندگی در حدود فعالیتهای شرکت سهامی و با رعایت قوانین و مصوبات مجامع عمومی با در نظر گرفتن مفاد موجود در اساسنامه شرکت قابل اجرا است.
وکیل قانونی شرکت سهامی که داریت مدیریتی دارد، می تواند به صورت مستقیم یا با استفاده از وکیل با حق وکالت در دادگاهها و موسسات غیرقضائی حضور یابد و قراردادها و معاملات را به نمایندگی از شرکت و در جهت منافع آن انجام دهد.
اعضای هیات مدیره که به عنوان نمایندگان قانونی شرکت عمل می کنند، باید در انجام تعهدات خود، شامل سایر صلاحیتهایشان، تصمیمگیری جمعی کنند و هیچ یک از اعضای هیات مدیره نمی تواند به صورت فردی از این نمایندگی استفاده کند.
هیئت مدیره شرکت سهامی موظف است در تمام تعاملات خود با شرکت، تعهدات خود را رعایت کند.
آنها باید در معاملات و فعالیتهای خود، که به نمایندگی از طرف شرکت صورت میگیرد، نشان دهند که در چه سمتی قرار دارند.
این کار به منظور جداسازی بین تعهدات شخصی و حقوقی خود و شرکت ضروری است.
اگر این کار انجام نشود، فعالیتهای انجام شده به نفع خودشان منظور خواهد شد.
این مسئله در ماده ۱۹۶ قانون مدنی مشخص شده است که میگوید: "هر کسی که به نمایندگی خود فعالیت میکند، به حساب خود اقدام کرده است، مگر اینکه در زمان عقد معامله خلاف آن را اعلام کند یا بعداً خلاف آن ثابت شود.
".
قانونی برای نمایندگی در یک شرکت، امکان ندارد که فقط به یک فرد مختص شود.
اعضای هیأت مدیره میتوانند برخی از وظایف و اختیارات مربوط به نمایندگی را به مدیرعامل واگذار نمایند.
در شرکتهای غیرسهامی، مانند شرکتهای سهامی، هیاتهای مدیره برای انتخاب نماینده قانونی شرکت، یکی از اعضای خود را به عنوان مدیر عامل یا نماینده تامالاختیار انتخاب میکنند.
این نماینده میتواند یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
اختیارات مدیر عامل یا نماینده تامالاختیار در شرکتهای غیرسهامی شامل دستورات زیر است:- تصمیمگیری در موضوعات مدیریتی و عملکرد شرکت.
- انجام تمامی وظایف و اختیارات مربوط به مدیریت روزانه شرکت.
- امضای قراردادها و توافقنامههای مرتبط با فعالیتهای شرکت.
- ارائه توصیهها و پیشنهاداتی به هیات مدیره و اعضای دیگر شرکت.
- نمایش نمونههای خوب رهبری برای کارکنان.
همچنین، نماینده قانونی شرکت مسئولیتهایی دارد از جمله:- نظارت بر رعایت قوانین و مقررات حاکم بر شرکت.
- ارائه گزارشات دورهای به مسئولان و نهادهای مربوطه.
- نمایش نمونههای صحیح رفتار حقوقی و اخلاقی در تعامل با دیگران.
بنابراین، نماینده قانونی شرکت در شرکتهای غیرسهامی نقشی حیاتی و مهم در رهبری و مدیریت فعالیتهای شرکت دارد.
نماینده انتخابی از طرف هیات مدیره مجاز است که به عنوان نماینده قانونی و تمام اختیارات شرکت منصوب شود.
این فرد قادر است تمام امور اداری و فعالیت های قانونی مربوطه را انجام دهد و همچنین مسئولیت حفظ دارایی و اموال شرکت را نیز بر عهده دارد.
نماینده حقوقی یا مدیر اجرایی شرکت مسئول تعیین مدیر مالی و نیز تخصیص حقوق کارکنان است.
او هزینههای شرکت را محاسبه کرده و پیشنهاد سود سالیانه را به هیات مدیره میدهد.
مدیرعامل آییننامههای داخلی یک شرکت غیرسهامی را تعیین میکند و تصمیماتی که مجمع عمومی اتخاذ میکند را اجرا میکند.
او بدهیهای این شرکت را پرداخت کرده و طلبهای آن را وصول میکند.
اگر شرکت قصد دارد شعبههایی را تاسیس کند، این شعبهها را تاسیس کرده و به دیگران امکان نمایندگی و فروش را میدهد.
مدیر مجری یا نماینده قانونی مسئولیت گزینش و انتخاب کارمندانی را بر عهده خواهد داشت که شرکت به تخصص و مهارت آنان نیازمند است.
او قادر خواهد بود با هر شرکت تجاری، بانکی یا فردی معامله کند و قراردادهای خرید و فروش و اجاره ای را منعقد نماید که در نام و حساب شرکت صورت میگیرند.
نماینده قانونی در یک شرکت غیر سهامی دارای صلاحیتهای بسیاری است.
او میتواند وام از بانک دریافت کند، حساب بانکی برای شرکت باز کند، مبلغی را از حساب شرکت دریافت کند، چکها و سندهای تجاری را ظهرنویسی کند و در دعاوی مربوط به شرکت در دادگاه نمایندگی کند.
همچنین، او میتواند خود به عنوان وکیل حضور یابد و در تمام مراحل دعوا نقش داشته باشد، از ابتدای دعوا تا آنجا که لازم است.
این شخص حتی میتواند در صورت نیاز در دعوا سازش هم بکند.
در واقع،نماینده قانونی قادر است هر تصمیمی را که برای پیشرفت شرکت مفید است، اتخاذ کند.
وظایف نماینده قانونی یک شرکت غیر سهامی با وکیل مشابه است.
حدود مسئولیت نماینده قانونی شرکت
براساس ماده اصلاحی در قانون تجارت قبول شده در سال ۱۳۴۷، یک شرکت سهامی توسط یک هیئت مدیره مدیریت میشود که توسط مجمع عمومی انتخاب شده است.
هیئت مدیره موظف است برای مدیریت شرکت، قوانین و مقررات جاری کشور، اساسنامه شرکت و تصمیمات مجمع عمومی سهامداران را رعایت کند و بر این اساس شرکت را مدیریت کند.
مسئولیت حقوقی نماینده قانونی یک شرکت سهامی طبق مواد ۱۴۲ و ۱۴۳ قانون تجارت تعیین میشود.
اعضای هیئت مدیره، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی، در صورت وارد کردن هر گونه خسارت به شرکت، در برابر سهامداران شرکت یا افراد خارج از شرکت که به عنوان نماینده شرکت با آنها معامله صورت گرفته است، مسئول خواهند بود.
این مسئولیت میتواند به صورت مدنی و یا کیفری واقع شود.
در صورت ورود هر گونه ضرر و خسارت به شرکت ناشی از عمل نمایندههای قانونی شرکت سهامی، به او مسئولیت حقوقی تحمیل خواهد شد.
قانوناً، مدیران عامل یا اعضای هیئت مدیره که به طور قانونی نماینده شرکت هستند، مسئولیت حقوقی خود را به دلیل اقدام ترافیکی به عهده میگیرند.
لذا برای تقصیر مدیر قانونی، باید ادعا کرد که این نماینده قانونی در انجام وظایف خود، تقصیری داشته است که منجر به وقوع ضرر شده است.
به عبارت دیگر، باید وجود رابطه علت و معلولی بین تقصیر و وقوع ضرر اثبات شود.
مسئولیت مدنی نماینده قانونی شرکت سهامی به دو نوع مختلف، یعنی مشترک و تضامنی تقسیم میشود.
مفهوم "مسئولیت مشترک" به این معناست که هنگامی که اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل در یک سازمان با یکدیگر تخلفی مرتکب شده و این تخلف منجر به وقوع خسارتی میشود، دادگاه تعیین میکند که هر یک از آنها چه قدر مسئولیت در وقوع این خسارت دارند.
سپس، حکمی صادر میشود که بر هر فرد به صورت جداگانه تعهد به پرداخت بخشی از خسارت را میکند.
تعهد وظیفه مدنی نماینده قانونی شرکت سهامی به طور صریح در قانون تجارت مطابق ماده ۱۴۲ مشخص شده است.
این مسئولیت مترتب بر تخلف مدیران و مدیر عامل شرکت در قبال شرکت و افراد ثالث نسبت به قوانین و مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و تصمیمات مجمع عمومی است و به صورت جداگانه و یا به صورت مشترک، آنان مسئول میباشند.
دادگاه مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین خواهد کرد.
مادة ۱۴۳ قانون تجارت، مسئولیت تضامنی را به عنوان یک استثناء در نظر گرفته است.
این استثناء تنها در صورتی قابل قبول است که طرفین به طور توافقی مسئولیت تضامنی را قبول کنند، یا در مواد قانون تجارت به وجود تضامن در مسئولیت اشتراکی اشاره شده باشد.
در صورتی که یک شرکت به ورشکستگی برسد یا پس از انحلال شرکت، مشخص شود که دارایی شرکت برای پرداخت بدهیهایش کافی نیست، دادگاه مختار است تا به درخواست هریک از ذینفعان و یا مدیران و مدیرعامل شرکت که ورشکستگی یا کمبود دارایی شرکت باعث تخلفاتی برای آن شده است، به صورت انفرادی یا متضامن به تادیه قسمتی از بدهیها که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست، حکم صادر نماید.
حدود مسئولیت نماینده قانونی یک شرکت غیر سهامی در امور مدنی، مانند یک شرکت سهامی است.
با این حال، در امور کیفری دارای تفاوتهایی کمی است که با مسئولیت نماینده قانونی شرکتهای سهامی متفاوت است.
برای مثال، مسئولیت کیفری نماینده قانونی شرکتها با مسئولیت محدودی که به دو نوع تقسیم میشود متفاوت است.
نوع اول شامل مسئولیت کیفری ناشی از قوانین مجازات اسلامی یا هر قانونی به جز قوانین تجارت است.
نمونههایی از این نوع مسئولیت شامل جعل سند و استفاده از سند مجعول میشود.
نوع دوم شامل مسئولیتهای کیفری موجود در قوانین تجارت میباشد.
ماده ۱۱۵ از قانون تجارت، مسئولیت کیفری مدیران شرکت با مسئولیت محدود را تعیین میکند.
این ماده بر اساس قوانین زیر، افراد زیر را به عنوان کلاهبرداران شناخته میکند:
(الف) موسسین و مدیرانی که به اشتباه اعلام کنند که قصد دارند تمام سهام شرکت را نقدی و به صورت پول به مالکان شرکت تسلیم کنند، در واقع باید سهام شرکت را به صورت غیرنقدی، مانند اوراق و اسناد لازم برای ثبت شرکت، به مالکان تقدیم کنند.
ج) مدیرانی که به صورت متقابل اطلاعات صورت دارایی را پنهان کنند، به همراه تقسیم منافع غیر قانونی بین شرکا که مبتنی بر این اطلاعات مزور است.
برای حقیقت پذیرفتن و رویدادن جرایم مدیران شرکت یا نماینده قانونی آن، دو شرط ضروری وجود دارد: شرط اول برنامهریزی و تدابیر امنیتی صحیح برای جلوگیری از رخداد جرم و مخالفت با قوانین است.
شرط دوم پایبندی به اصول و قوانین اخلاقی و حسن اداره جهت پیشگیری و مقابله با جرائم است.
شرط اصلی برای عدم وجود یا گم شدن اطلاعات مالکیتی یک شرکت با مسئولیت محدود، مانند ترازنامه یا صورتهای مالی، است.
همچنین، اگر اطلاعات مالی وجود داشته باشد، آنها نباید تخریب شده، اشتباه ثبت شده یا با دروغ نوشته شده باشند.
دادن سودی نادرست به شرکاها یکی از شرایط غیرمجاز است.
این اتفاق رخ میدهد که برخی سودهای موهوم و غیرواقعی به شرکاها داده میشود، در حالیکه واقعیتاً شرکتی وجود ندارد یا اطلاعات درباره شرکت به دروغ ثبت شده است.
به عنوان نماینده قانونی شرکتهای غیرسهامی مانند شرکتهای تعاونی یا هیات مدیرههای این شرکتها، مسئولیتهایی مانند وکیل در قبال سهامداران و شرکا بر عهده داریم.
مشابه بودن نماینده قانونی شرکت تعاونی با وکیل در این است که قانون آنها را به عنوان امانت میداند.
برای توصیف مسئولیت نماینده قانونی شرکت تعاونی در قبال شرکا، میتوان از این جمله استفاده کرد:
تضمین مسئولیت حقوقی نمایندگان شرکت غیرسهامیدر صورتی که مدیر عامل یا نماینده قانونی یک شرکت غیرسهامی، به علت اقدام یا عدم اقدام خود، به شرکت خسارت وارد کند، مدیر عامل یا نماینده قانونی موظف است این خسارت را جبران کند.
به عنوان مثال، اگر نماینده قانونی یک شرکت تعاونی، با انجام معاملهای که عدم رعایت قوانین و مقررات حقوقی منجر به ورود خسارت به شرکت می شود، مسئولیت جبران خسارت را بر عهده خواهد داشت.
زیرا اجرای مقررات قانونی از وظایف نماینده قانونی است.
سوالات پر تکرار
- در این مقاله در مورد اوراق قرضه موجود در یک شرکت خاص با مسئولیت محدود صحبت میشود.
این مقاله توضیح میدهد که اوراق قرضه این نوع شرکت قابل عمومی سازی نیستند و سهام شرکت خصوصی قابل انتقال عمومی نیستند ولی افراد سهامدار میتوانند سهام خود را به دیگری منتقل کنند.
همچنین در مقاله به این نکته پرداخته شده است که تشکیل یک شرکت سهامی خاص حداقل ۷ روز زمان میبرد و اسناد سهام باید به صورت یکپارچه و چاپ شده باشند و توسط حداقل دو نفر امضا شده باشند.
همچنین تعداد مدیران یک شرکت سهامی خاص باید حداقل سه نفر باشد و امکان کاهش تعداد سهامداران به زیر سه نفر وجود ندارد.
در مقاله همچنین به منحل شدن یک شرکت سهامی خاص و استراتژیهای لازم برای حل اختیاری و ترتیب تصفیه امور شرکت پرداخته شده است.
همچنین تعریف و مشخصات شرکت سهامی خاص و قوانین مربوط به آن توضیح داده شده است.
همچنین در مورد فعالیتهای تجاری شرکت سهامی خاص، تغییر سرمایه شرکت، انتقال سهام و انتشار اعلانات تجاری بحث شده است.
در نهایت، در مورد تأسیس شرکت و انتخاب نام و عنوان و هدف اصلی شرکت نیز صحبت شده است.
مقاله در مورد اوراق قرضه، انتقال سهام، حداقل سرمایه، انحلال شرکت و مشخصات شرکت سهامی خاص به تفصیل صحبت کرده است.
نتیجه گیری
نتیجهگیری:با توجه به مطالب مطرح شده در این مقاله درباره نمایندگی و تأثیر پوشیدن لباس بر روحیه و اعتماد به نفس، میتوان نتیجه گرفت که نمایندگی نقش مهمی در اداره و مدیریت اموال و امور قانونی شرکتها دارد.
این نمایندگان میتوانند به صورت مستقیم یا از طریق واگذاری وکالت در دادگاهها و نهادهای قانونی به عنوان نمایندگان قانونی شرکتها عمل کنند.
همچنین، انتخاب و پوشش لباسهای مناسب و مورد علاقه، میتواند تأثیر قابل توجهی در روحیه و اعتماد به نفس شخص داشته باشد و بهبود کیفیت زندگی و موفقیت آن را تسهیل کند.
بنابراین، در نهایت برای دستیابی به این موفقیتها، توجه به این دو عامل بسیار حائز اهمیت است.