خلاصه مقاله
قرارداد وکالت یک نوع قرارداد است که طرف اول در آن طرف دوم را به عنوان نماینده انتخاب میکند تا اقداماتی را به جای او انجام دهد.
وکالت بلاعزل، یکی از پایدارترین نوعهای قرارداد وکالت است و در آن، موکل وکیل را استخدام میکند و در نامه وکالت، حق عزل وکیل را لغو میکند.
اگر وکیل یا موکل در حالت مرگ یا دیوانگی قرار بگیرند، قرارداد وکالت فسخ شده و بطور اتوماتیک لغو میشود.
استعفای وکیل به علت موانع ناگوار و همچنین عدم تطابق برخی اصول حقوقی و اخلاقی توصیه میشود و در صورت وجود ابهام یا عدم اعتماد بین وکیل و موکل، صاحبنظر به مرکز وکالت مربوطه مراجعه کرده و با درخواست استعفا از همکاری وکالت های خود مطلع شود.
اگر اشخاص در یک معامله وکالت را همراه با عقد لازمی شرط کنند، این موضوع در مورد خرید ملک یا خودرو به وسیله یک عقد بیع نیز صدق میکند.
در حالتی که وکالت بلاعزل باشد، وکالت باطل و قابل اجرا نیست، اما عقد بیع تنها حاضر خواهد ماند و وراث باید در دفترخانه حضور یابند و با نمایندگی از خریدار، نقش فروشنده را ایفا کنند، در غیر اینصورت، خریدار مجبور خواهد شد که ادعاهای خود را در دستگاه قضایی مطرح کند.
در وکالت بلاعزل، موکل حق از بین بردن وکیل را از خود سلب میکند و اگر شرط بقای وکالت پس از درگذشت موکل در قرارداد بیان شده و اعلام شود که وکالت پس از فوت موکل نیز ادامه خواهد داشت، این شرط اعتبار قانونی ندارد و وکالت بلاعزل حتی با وجود این شرط، از بین میرود.
"وکالت" یک قرارداد است که طرف اول در آن طرف دوم را به عنوان نماینده خود انتخاب میکند تا اقداماتی را به جای او انجام دهد.
قرارداد وکالت انواع متعددی دارد و یکی از پایدارترین نوعهای آن، وکالت بلاعزل است.
در این نوع وکالت، موکل وکیل را استخدام میکند و در نامه وکالت، حق عزل وکیل را لغو میکند.
"وکالت" به عنوان یکی از عقود مجاز در نظام حقوقی مورد قبول است.
در همهی عقود مجاز، "فوت" یکی از طرفین منجربه لغو و فسخ عقد میشود.
با این حال، قانونگذار این امکان را در نظر میگیرد که تعیین شرایطی مانند مشروط کردن "وکالت" و وکیل، یا غیرممکن بودن عزل او، در متن عقد اجباری شود.
حال سوال اینجا پیش میآید که تأثیر این تشریط چیست و آیا میتوان به آن اعمال نمود؟
با توجه به اهمیت سؤالی که مطرح شده است، در این نوشتار میخواهیم در مورد مفهوم وکالت بلاعزل پس از فوت توضیحاتی ارائه دهیم و سپس شرایط باقیماندن وکالت پس از فوت موکل را بررسی کنیم.
اگر درباره وکالت بلاعزل پس از مرگ موکل سؤالی دارید، در این نوشتار همراه ما باشید.
وکالت بلاعزل بعد از فوت
با توجه به ماده ۶۵۶ قانون مدنی، وکالت به معنای تفویض نمودن یک فرد توسط طرف دیگر به منظور انجام یک کار خاص است.
وکالت بلاعزل به این معنی است که موکل حق اخلال در وکیل را نداشته باشد.
در شکل دیگری از وکالت بلاعزل، ممکن است مدت زمان معینی مشخص شده باشد یا شرط وجود داشته باشد که وکالت بعد از مرگ موکل همچنان قابل اجرا باشد.
عقد وکالت یکی از اقسام جایز قراردادها در قانون مدنی است.
در این نوع قرارداد، هر طرف حق دارد در هر زمانی که بخواهد این قرارداد را لغو کند.
اما سوالی پیش میآید که آیا اگر عقد وکالت بعد از فوت منعقد شود، آیا با فوت موکل منلغی میشود یا خیر؟ طبق ماده 679 قانون مدنی، وکالت به یکی از روشهای زیر لغو میشود: 1.
وفاق: هر یک از طرفین میتواند با موافقت طرف دیگر قرارداد را لغو کند.
2.
مرگ: فوت هر یک از طرفین، قرارداد وکالت را از بین میبرد و لغو میکند.
3.
مقتضا: اگر ضروری شود و لازم بنظر آید، قاضی میتواند قرارداد را لغو کند.
در نتیجه، اگر عقد وکالت به صورت بلاعزل بعد از فوت منعقد شود، با فوت موکل، قرارداد وکالت به طور خودکار منفسخ میشود.
عزل موکل
استعفای وکیل به علت موانع ناگوار و همچنین عدم تطابق برخی اصول حقوقی و اخلاقی، توصیه میشود که در صورت وجود ابهام، عدم اعتماد یا هرگونه تناقضی بین وکیل و موکل، صاحبنظر به مرکز وکالت مربوطه مراجعه کرده و با درخواست استعفا از همکاری وکالت های خود مطلع کند.
در این صورت، مرکز وکالت به عمل تشویقکننده وکیل برای ترک شغل و اتمام همکاری میپردازد.
باور کنید یا نه، نمیتوانم با اطمینان کامل بگویم که آیا به مرض یا دیوانگی، وکیل یا موکل انسانی مورد نظر است.
این سوال پیچیده است و وابسته به متغیرهای متعددی است که باید بررسی شوند.
اما به هر حال، میتوانیم به توانمندی و تجربه وکیلان در ارائه خدمات حقوقی و به شدت بیشتر الورود و پاسخگویی به نیازهای مشتریان تکیه کنیم.
به عنوان یک موکل، ما باید به طور کامل با وکیل خود همکاری کنیم و به او اعتماد کامل داشته باشیم تا به ما در تمام مراحل و جنبههای پروندهمان کمک کند.
درست است که وکیل میتواند متخصصی در حوزه معینی باشد، مانند حقوق جزایی، حقوق خانواده یا حقوق تجارت.
اما همچنین مهارتهای کلیه وکلای حقوقی باید در استفاده صحیح از اصول عدالت، قوانین و مقررات کمک کنند.
اگر به جستجوی وکیل برویم، باید مطمئن شویم که او دارای تخصص لازم است و توانایی حل مشکلات ما را دارد.
مهمتر از آن، باید در مورد اخلاقیات حرفهای وکیل مطمئن شویم و آن را در کار و رفتارش دیده و تجربه کنیم.
آنچه که ما بدنبالش هستیم، وکیلی است که مشتریان را به یک شاخصه از الوفورود و کیفیت خدمات هدایت کند و به همین دلیل، انتخاب وکیل مناسبی از اهمیت بالایی برخوردار است.
این امر میتواند تاثیر عمدهای در نتایج پروندهمان داشته باشد.
بنابراین، هر گونه قرارداد از جمله وکالت و دیگر تعهدات قابل قبول هستند و در صورت وقوع حوادثی مانند فوت یکی از طرفین، قرارداد قابل قبول لغو میشود.
تعیین مدت یا شرایط در وکالت غیرقابل تغییر است و این موضوع نمیتواند قرارداد وکالت قابل قبول را به قرارداد لازم تبدیل کند؛ زیرا وکالت قراردادی مستقل است، حتی اگر بنا بر شرط، وکالت بلاعزل پس از فوت در حال اعتبار باقی بماند.
این مسئله با طبیعت قرارداد وکالت در تناقض است.
بهطور مشترک، طبق بند 3 ماده 678 قانون مدنی، وکالت بلاعزل با فوت یا دیوانگی وکیل یا موکل لغو میشود.
شرط بقای وکالت بعد از فوت موکل
در قسمت قبل، توضیح دادیم که وکالت یک نوع توافق قابل قبول است که در صورت تمایل، طرفین قرارداد میتوانند آن را به صورت بلاعزل انجام دهند.
در وکالت بلاعزل، موکل حق از بین بردن وکیل را از خود سلب میکند که قابل ذکر است که بهطور معمول، این امر میتواند بهصورت شرطی در هنگام انعقاد قرارداد معلوم شود.
در صورتی که شرط بقای وکالت پس از درگذشت موکل در قرارداد وکالت بیان شده و اعلام شود که وکالت پس از فوت موکل نیز ادامه خواهد داشت، این شرط اعتبار قانونی ندارد و وکالت بلاعزل حتی با وجود این شرط، از بین میرود.
بنا به بند 3 ماده 679 قانون مدنی، اگر وکیل یا موکل در حالت مرگ یا دیوانگی قرار بگیرد، قرارداد وکالت فسخ شده و بطور اتوماتیک لغو میشود.
بنابراین، اگر شرطی بر وکالت بلاعزل یا نابودنشدن آن پس از مرگ موکل وارد شود، این شرط غیرقانونی تلقی میشود و بر اساس بند 3 ماده 232 قانون مدنی، نادعلی است و اثری نخواهد داشت، اما موجب باطل شدن قرارداد نمیشود.
بنابراین، اگر اشخاص در یک معامله، وکالت را همراه با عقد لازمی شرط کنند، تا آن وکیل بلاعزل باشد، این موضوع در مورد خرید ملک یا خودرو به وسیله یک عقد بیع نیز صدق میکند مانند وکالت بلاعزل.
در این حالت، وکالت بلاعزل، که همانطور که در بالا بیان شد، باطل و قابل اجرا نیست.
اما عقد بیع به تنهایی حاضر خواهد ماند، با این که وراث باید در دفترخانه حضور یابند و با نمایندگی از خریدار، نقش فروشنده را ایفا کنند، در غیر اینصورت خریدار مجبور خواهد شد که ادعاهای خود را در دستگاه قضایی مطرح کند.
سوالات پر تکرار
- نتیجه:در این مقاله، مشخص شد که یکی از وظایف دیوان عالی کشور، نظارت بر اجرای درست قوانین در دادگاهها است.
این نظارت از طریق بررسی رای صادر شده توسط دادگاهها صورت میگیرد.
اگر رای به تطابق با مقررات قانونی و شرعی بود، تایید یا ابرام میشود و در صورت مغایرت با احکام قانونی و شرعی، نقض میشود.
از جمله راههایی برای اعتراض به حکمی که در دادگاه صادر شده، میتوان به فرجام خواهی اشاره کرد.
فرجام خواهی عبارت است از بررسی تطابق یا عدم تطابق رأی دادگاه با معیارهای شرعی و قوانین مربوطه.
با انجام فرجام خواهی، میتوان از تعارض با احکام شرع و قوانین جلوگیری کرد.
بررسی موضوعاتی مانند فرجام خواهی حقوقی و فرجام خواهی کیفری میتواند در درک عمیقتری از این مسئله کمک کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این موضوعات، میتوانید بر روی لینکهای "فرجام خواهی حقوقی" و "فرجام خواهی کیفری" کلیک کنید.
نتیجه گیری
خلاصه مقاله: در این مقاله درباره قرارداد وکالت و نوع بلاعزل آن صحبت شده است.
وکالت بلاعزل، وکیلی است که پس از مرگ یا دیوانگی موکل همچنان به تمام امور حقوقی نمایندگی میکند.
بر اساس قانون مدنی، اگر موکل یا وکیل در حالت مرگ یا دیوانگی قرار بگیرد، قرارداد وکالت فسخ شده و بطور اتوماتیک لغو میشود.
در صورتی که شرط بقای وکالت پس از مرگ موکل در قرارداد بیان شده و یا به عنوان شرطی در هنگام انعقاد قرارداد آورده شود، این شرط نقض قوانین قانونی است و وکالت بلاعزل بطور قانونی اثری نخواهد داشت.
استعفای وکیل در صورت وجود ابهام، عدم اعتماد یا تناقض با موکل توصیه میشود و در صورت استعفا، مرکز وکالت مسئول تسهیل خروج وکیل از شغل است.
در مواردی که اشخاص در یک معامله وکالت را به عقد بلاعزل شرط کنند، عقد بیع نیز حاضر خواهد بود اما با توجه به نیاز به حضور وراث در دفترخانه و نمایندگی خریدار در نقش فروشنده، در غیر اینصورت، خریدار مجبور است ادعاهای خود را در دستگاه قضایی مطرح کند.
از طرفی، در صورتی که شرط بقای وکالت پس از فوت موکل در قرارداد وکالت بیان شده و ادعا شود که وکیل با این شرط تمام امور حقوقی را بر عهده خواهد گرفت، این شرط نقض قانونی است و وکالت بلاعزل بطور قانونی اثری نخواهد داشت.