خلاصه مقاله
در این مقاله، به مفهوم افراد غیر رشید و نوع تراکنشهای قابل شناسایی و غیرقابل شناسایی پرداخته شده است.
همچنین، صلاحیت در انجام فعالیتهای حقوقی و اهمیت حمایت از افراد محجور مورد بررسی قرار گرفته است.
به علاوه، مفهوم کودکان، مجانین و افراد محجور حمایتی و سوء ظنی تشریح شده است.
در نهایت، اهداف تشکیل گروه محجورین و ابعاد حقوقی آنها بیان شده است.
این مقاله برای درک بهتر قوانین حقوقی و حمایت از افراد محجور بسیار مفید است.
هرگاه یک فرد به دنیا آمده باشد، حقوق و تکالیفی بر عهده او قرار میگیرد.
اما برای استفاده از این حقوق، افراد باید اهلیت لازم را داشته باشند.
اهلیت به معنای توانایی و توانمندی فرد در اداره و اجرای حقوق است و به دو دسته اهلیت تمتع و استیفا تقسیم میشود.
اهلیت تمتع به توانایی فرد در داشتن حقوق اشاره دارد که تمام افراد آن را از لحظه تولد خود دارا میباشند و اهلیت استیفا به توانایی فرد در اجرای حقوق اشاره دارد.
برخی از عملکردها نیازمند اهلیت استیفا هستند، مانند عقد و معامله.
در حقوق مدنی و شرعی، به افرادی که توانایی اداره امور خود را ندارند، اصطلاح "محجور" اطلاق میشود.
افرادی که تحت عنوان "محجورین" قرار نگرفتهاند، دارای اهلیت هستند و قادر به تصرف در امور مالی و غیرمالی خود میباشند.
شرط لازم برای صحت تمامی معاملات، اهلیت طرفین معامله است.
بنابراین، داشتن اهلیت در حقوق ایران و قانون مدنی بسیار مهم است.
برای تشخیص اینکه آیا فرد در دسته "محجورین" قرار دارد یا خیر، نیازمند شناخت مفهوم "محجور" و انواع آن است.
با توجه به اهمیت بحثی که در نظام حقوقی کشورمان دارد، در این مقاله قصد داریم به سؤالی مهم پاسخ دهیم.
سؤال این است که چه کسانی محجور میشوند؟ سپس، انواع و اقسام محجورین را بررسی کرده و در ادامه به بحث حول حمایت محجورین میپردازیم.
اگر سوالاتی در زمینه این موضوع دارید، لطفاً با ما همراه باشید.
محجور کیست
با توجه به قوانین حقوقی، افراد برای انجام فعالیتهای حقوقی خود، مانند معاملات، باید دارای صلاحیت باشند.
طبق ماده ۹۵۶ قانون مدنی، "صلاحیت برای داشتن حقوق از زمان تولد فرد آغاز میشود و با مرگ او به پایان میرسد.
" به طور کلی، صلاحیت به دو نوع صلاحیت تمتع و صلاحیت استیفاء تقسیم میشود.
اهلیت تمتع، به معنای توانایی برخوردار شدن از حق و تکلیف است و اهلیت استیفا، به معنای توانایی اجرای حق و استفاده از آن است.
بر اساس قانون، هر فرد به محض اینکه زنده متولد بشود، دارای حقوق می شود.
در واقع اهلیت تمتع به محض متولد شدن، برای شخص به وجود می آید.
اما اهلیت استیفا که توانایی اجرای حق و استفاده از آن است، نیازمند وجود شرایطی است.
با استفاده از برچسبهای HTML، میتوانیم قسمتهای مهم این متن را ابراز کنیم:اهلیت تمتع، به معنای توانایی برخوردار شدن از حق و تکلیف است و اهلیت استیفا، به معنای توانایی اجرای حق و استفاده از آن است.
بر اساس قانون، هر فرد به محض اینکه زنده متولد بشود، دارای حقوق می شود .
در واقع اهلیت تمتع به محض متولد شدن، برای شخص به وجود می آید.
اما اهلیت استیفا که توانایی اجرای حق و استفاده از آن است، نیازمند وجود شرایطی است.
به عنوان یک مثال، باید در سن بلوغ قانونی قرار گیرید تا بتوانید معامله کنید یا ازدواج کنید.
در صورتی که هنوز توانایی مستقل برای انجام کارها و استفاده از حقوق مالی خود را نداشته باشید، ممکن است در محدودیت قانونی قرار بگیرید.
بنابراین به آن شخص محجور گفته میشود که مجاز به مدیریت امور مالی و غیرمالی خود به صورت مستقل و بدون دخالت دیگران نباشد.
انواع محجوران
پس از تعریف حجر و محجورین، حالا نیاز است به بررسی انواع محجورین بپردازیم و به سؤالی که میپرسد "محجورین چه کسانی هستند؟"، براساس ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی که در خصوص معاملات محجورین نیز تدوین شده است، پاسخ دهیم.
این ماده به اشخاصی اشاره میکند که ممنوع اند از تصرف در اموال و حقوق مالی خود.
این اشخاص به سه گروه تقسیم میشوند که عبارتند از:
دسته نخست (صغار): به طور کلی، افرادی که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند و قادر به تشخیص امور خود نیستند، به عنوان "صغار" شناخته میشوند.
دسته دوم (اشخاص غیر رشید): بر اساس ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی، غیر رشید به معنای فردی است که در امور مالی خود تصمیمگیری صحیحی ندارد.
افراد غیر رشید یا سفیه، به افرادی گفته میشود که علیرغم رسیدن به سن قانونی، قدرت درک، تشخیص و تمییز در مسائل مالی را ندارند.
دسته سوم (مجانین): طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی: "هرگونه جنون، منجر به حجر میشود"؛ وظیفه مجانین بر عهده دارندگانی است که به طور بطور کامل از قوانین عقلی محروم هستند و نمیتوانند امور مالی و غیرمالی خود را انجام دهند.
طبق ماده ۱۲۱۳ قانون مدنی، مجانین به دو گروه دائمی و ادواری تقسیم میشوند.
"مجنون دائمی مطلقا مجاز به هیچگونه اختیار واگذاری در اموال و امور مالی نیست" و "مجنون ادواری نیز در هنگام جنون قادر به هیچگونه اختیار واگذاری در اموال خود نمیباشد.
"
حمایت از محجوران
توجه داشته باشید که این متن به زبان فارسی نوشته شده است و از برچسبهای html مانند em وstrong استفاده شده است.
افراد محدود به دلیل ناتوانی، بیعقلی یا دیوانگی قادر به انجام امور مالی یا غیرمالی خود نیستند.
بر اساس قوانین ایران، باید این گروه از افراد مورد حمایت قرار گیرند.
به عنوان مثال، افراد بیعقل قادر به انجام معاملات نیستند و افراد دیوانه نمیتوانند حتی ازدواج کنند.
به همین جهت، مداخله افرادی برای حمایت از افراد محدود ضروری است؛ حتی در مورد تعیین مهریه افراد محدود، افراد دیگری مانند پدر یا قیم آنها باید دخالت کنند.
مکانیزمی که در قانون مدنی برای حمایت از افراد محجور شده تعبیه شده است، شامل عناصری مانند ولایت بر محجورین، قیومیت و وصیت است.
طبق ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی، کودکان کوچک تا رسیدن به سن بلوغ تحت ولایت پدر و جد پدری خود قرار دارند.
همچنین، پدر یا جد پدری می توانند برای بعد از فوت خود وصیت کنند تا مسئولیت سرپرستی بر فرزندشان را بر عهده بگیرند.
در مورد افرادی که پدر یا جد پدری ندارند، دادگاه می تواند قیمی را تعیین کند.
کودکان به دو دستهی کودکان تحت تقییم و کودکان خارج از تقییم تقسیم میشوند.
طبق ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی، اعمال و اموال کودکان خارج از تقییم به حدی که مربوط به امور مالی کودکان خارج از تقییم باشد، باطل است و الزاماً باید توسط قیم آنان انجام شود.
اما معاملات کاملاً به نفع کودکان تحت تقییم، به دلیل داشتن توانایی تشخیص، غیرقابل اجرا هستند و باید توسط قیم قابل اجرا شوند.
اما در مواردی که نیاز به اجازه ولی وجود دارد، حتماً باید اجازهٔ ولی به طور قطعی صادر شود.
برای افرادی که به اندازه کافی بالغ هستند، اما به دلیل اختلالات روانی یا ناتوانیهایی که بعد از رسیدن به سن بلوغ به آنها ناگهان نزدیک شدهاند، بر اساس ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی، وظیفه تعیین قیم به عهده دارد تا از مسائل آنان مراقبت شود.
افرادی که مسئولیت حمایت از افراد محجور را برعهده دارند، مکلفند اقدامات آنان را پایش کنند.
معاملاتی که به صورت سفیهانه انجام میشوند، اعتبار ندارند؛ به این معنا که برای اعتبار خواهد بود، باید قیم آن را تأیید کند.
اگر قیم اجازهی تأیید ندهد، معامله شما پایان مییابد و معتبر نخواهد بود.
بنابراین، تراکنشهای مجنون و تافه غیرقابل شناسایی، به طور کامل باطل هستند و باید حتما توسط ناظر قانونی آنها صورت بگیرد.
اما تراکنشهای تافه و بیارزش به دلیل برخورداری از ارزش شناخته شده، قابل اجرا هستند و باطل نیستند و فقط باید توسط ناظر یا ولی قانونی آنها اجرا شوند تا اعتبار قانونی بدست آورند.
باید توجه داشت که در اینجا، به علاوه بر تقسیم بعدی که در بخش قبل ذکر شده، گروه "محجورین" به دو دسته "محجورین حمایتی" و "محجورین سوء ظنی" تقسیم میشوند.
اصطلاح "محجورین حمایتی"، به مواردی اطلاق میشود که در ماده 1208 قانون مدنی ذکر شده است و شامل سه گروه کوچکسالان، افراد بالغ غیرقادر به تصرف در امور خود و مجانین میشوند.
هدف از تشکیل این گروه، حمایت از خود محجورین است.
اما اصطلاح "محجورین سوء ظنی" به تجار ورشکسته اطلاق میشود و اهداف تشکیل این گروه از "محجورین" حمایت از حقوق مداومیان است.
این افراد بر اساس ماده 418 قانون تجارت، از تصرف در اموال خود محروم هستند.
سوالات پر تکرار
- قیمت هر برگ دادخواست یا شکایت حدود ۲۰۰۰ هزار تومان است.
هزینه دادرسی در دعاوی غیر مالی حقوقی، بین ۴۰ هزار تومان تا ۱۸۰ هزار تومان متغیر است.
معنی هزینه دادرسی، هزینهای است که برای هر برگ دادخواست یا شکوائیه و هزینه رسیدگی به ماهیت دعوا توسط دادگاه صادر میشود.
در ادامه، درباره محاسبه قیمت هزینه دادرسی در دعاوی ملکی صحبت خواهیم کرد.
پس از بررسی خواستهی اعسار از طرف دادگاه، در صورتی که اعسار خواهان با مستندات مناسبی ثابت شود، این شخص از پرداخت کل یا بخشی از هزینههای دادرسی معاف خواهد شد.
در این صورت دادگاه پرونده را در رابطه با ماهیت آن بررسی میکند و رأی موردنظر خود را اعلام خواهد کرد.
کشف شد که در موارد حقوقی مرتبط با املاک و مستغلات، قابل استفاده از آنچه در تبصره 1 ماده 560 قانون دادرسی کیفری آمده است، هزینه شکایت افراد ناتوان در امور مالی، براساس تصمیم دادستان، از مبالغ مخصوصی که از منابع قوه قضاییه تامین می شود، پرداخت خواهد شد.
تبریک میگویم، در منازعات مالکیت، در صورتی که اختلاف به موضوع مالی مربوط شود، ارزش خواسته یا ارزش ملک به ارزش منطقهای ثابت میشود و به قیمتی که در سند ثبت شده یا قیمت مورد تعیین کارشناس قضایی، منعکس نمیشود.
قانون گذار ضرورت پرداخت هزینه دادرسی برای آغاز رسیدگی به پرونده های حقوقی و کیفری را تأکید میکند.
عدم پرداخت این هزینه، به عنوان یک موانع می تواند منجر به تعطیلی رسیدگی به دعاوی موجود در دادگاه شود.
هزینههای دادرسی در دعاوی مالی و حقوقی در مراحل مختلف متفاوت است.
در تجدیدنظر خواهی و واخواهی، هزینه تشکیل شده است و معادل 4/5 درصد از مجموع حق الزحمه محکوم به است.
همچنین، در مرحله فرجام خواهی و اعاده دادرسی و همچنین در صورت اعتراض ثالث نیز، هزینه مشخصی وجود دارد که معادل 5/5 درصد از مبلغ محکوم به میباشد.
همانطور که قبلاً بیان کردیم، پرداخت هزینه دادرسی در دعاوی ملکی، یکی از مسائل حیاتی است که باعث میشود دادگاه به پرونده مربوطه رسیدگی کند.
در صورتی که در پروندهای با موضوع دعاوی ملکی، از پرداخت این هزینه صرف نظر شود، قاضی به رسیدگی به دعوای مطروحه امتناع خواهد کرد.
این مسئله در ماده ۳۸۳ قانون آیین دادرسی مدنی نیز تأیید شده است که میفرماید: "دادخواستی که .
.
.
هزینه دادرسی آن پرداخت نگردیده باشد، به جریان نمیافتد.
"ارزش ملک در مناطق گوناگون شامل 22 منطقه در تهران و شهرستانها و استانها توسط کمیسیون تقویم املاک براساس ماده 64 قانون مالیاتهای مستقیم تعیین میشود.
این ارزش سالانه به نهادهای صلاحیتمند ارسال میشود و مقدار آن، کمتر از ارزش واقعی ملک خواهد بود.
این امر منجر به کاهش هزینههای تحت نظر قرارگیری ادعاهای مالکیت میشود در صورتی که به عنوان اصل مالی در نظر گرفته شوند.
در صورتی که ادعا بر این است که هزینه دادرسی دعاوی ملکی پرداخت نشده است، دادگاه بر اساس ارزش منطقهای ملک، میزان قیمت هزینه دادرسی دعاوی ملکی را محاسبه خواهد کرد و به خواهان فرصت خواهد داد تا در زمان مقرر، این هزینه را واریز کند تا دادگاه بتواند درخواستها و ادعاها را بررسی کند.
البته، در صورت عدم واریز هزینه دادرسی دعاوی ملکی، دادگاه از بررسی پرونده امتناع خواهد کرد.
متنی که گفته شد را به صورت کاملا متفاوت در زبان فارسی با استفاده از برچسبهای HTML مانند تگ em و strong بازنویسی میکنم:در دادگاههای حقوقی، دعاوی ملکی یکی از موارد رایج است که برای پیگیری آن هزینه دادرسی لازم است.
در غیر اینصورت، دعوای مربوطه بررسی نخواهد شد و پرونده شکایت به نتیجهای نخواهد رسید.
هزینه دادرسی برای دعاوی ملکی باید بر اساس قوانین و روشهای خاصی محاسبه شده و به صورت رایگان انجام نمیشود.
بنابراین ضروری است که طرف مدعی در پروندهای مربوط به دعاوی ملکی با این قوانین و روشهای محاسبه آشنا باشد.
با توجه به اینکه در بسیاری از موارد، افرادی که به دلیل مشکلات مالی نمیتوانند هزینه دادرسی مربوط به دعاوی ملکی را پرداخت کنند، مشکلاتی در روند پرونده خود مییابند.
این مسئله به وجود امنیت نمیبخشد که هر چه کارشناسان و رسیدگی کنندگان به دعاوی ملکی از بررسی حقوقی یا استناد به مدارک خارج شده و دعوا و اداره پرونده را خاتمه بخشند، ایشان امکان برگشت درخواست پیگیری فرآیند دادخواست نداشته باشند.
در نتیجه، لازم است که جهت رفع این مشکل درخواست مقرری کردن درآمد سرهنگی یا ضمانت خواهدداده شود تا این افراد قادر به پرداخت هزینه دادرسی مربوطه شوند.
علاوه بر این، همچنین میتوان از بند 2 ماده 15 قانون دادرسی که کلیت ثبت دعاوی ملکی مقرر شده است، استفاده کرد.
بدین ترتیب، هزینه دادرسی در صورت اعسار را میتوان از داراییهای موجود در پرونده و با قتل دربخش بندی تکلیفهای وکلا و مکاتبه مسئولین پارهی حقوقی دیگری در وزارت امور جهاد کشاورزی و وزارت کشور کشف و حصول آنها ممکن است.
همچنین، از آنجا که موجودی حبس تا پایان مراحل ابتدایی شکلهای مختلف حقوق یا دادی و مقررات مربوطه برای تامین هزینه دادرسی به عنوان اعتبار دامنه مطلب را خواهد داد.
تا زمانی که عدم پرداخت هزینه دادرسی مربوط به دعاوی ملکی به اعسار مرتبط باشد، وضعیت پرونده به شرح زیر خواهد بود: تعویق در رسیدگی به پرونده، قطع فرآیند دادگاهی و افزایش هزینهها برای طرفین دعوا.
به همین دلیل، لازم است که راهحلی برای حمایت از افراد مشمول اعسار از هزینه دادرسی در دعاوی ملکی ارائه شود تا بتوانند به موقع از حقوق خود استفاده کنند.
نتیجه گیری
با توجه به ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی، اشخاص غیر رشید به عنوان افرادی تعریف میشوند که توانایی تصمیمگیری صحیح در امور مالی خود را ندارند.
تراکنشهای مجنون و تافه تماماً باطل هستند و باید توسط ناظر قانونی آنها صورت بگیرد.
اما تراکنشهایی که ارزش شناخته شده دارند، قابل اجرا هستند و توسط ناظر یا ولی قانونی اجرا میشوند تا اعتبار قانونی بدست آورند.
این مقاله به بررسی محجورین در نظام حقوقی میپردازد.
دستهبندی شدهاند به دو دسته کودکان و مجانین.
معاملات کودکان خارج از تقییم باطل است و باید توسط قیم آنها انجام شود.
در مورد مجانین نیز، مجانین دائمی و ادواری دستهبندی شدهاند، و هر دسته دارای محدودیتهای خاصی است.
افرادی که به دلیل اختلال روانی یا ناتوانیهایی که پس از رسیدن به سن بلوغ به آنها نزدیک شدهاند، نیاز به قیم دارند تا از مسائل آنان مراقبت کنند.
در مجموع، تشکیل گروههای محجورین به منظور حمایت از آنان است.
در مورد محجورین سوء ظنی نیز، هدف از تشکیل این گروه حمایت از حقوق مداومیان است.
در نهایت، محجورین محولی هستند که مسئولیت حمایت از آنها برعهده داری است و معاملاتی که به صورت سفیهانه انجام میشوند، اعتبار ندارند مگر اینکه قیم آن را تأیید کند.