خلاصه مقاله
دسترسی به آدرس متهم یا خوانده در دعوا برای شاکی یا خواهان ممکن نیست.
طبق قوانین حقوقی، در این صورت باید روشهای دیگری برای ثبت دعوا استفاده شود.
ابلاغ در گذشته به صورت کاغذی انجام می شد، اما امروزه از طریق سامانه ثنا انجام می شود.
اگر آدرس متهم یا خوانده مجهول المکان باشد، میتوان از روش دیگری مانند انتشار آگهی در روزنامه استفاده کرد.
در آگهی عنوان اتهام نیز درج میشود و متهم مجاز است تا یک ماه پس از انتشار، حضور در دادگاه داشته باشد.
در صورت عدم حضور، بازپرس به رسیدگی و صدور رای متعلقه میپردازد.
یکی از اصول حیاتی برای انجام یک دادرسی عادلانه این است که طرفین دعوی باید به طور کامل از مراحل پیشرفت پرونده آگاه باشند.
آنها باید قبل از شروع رسیدگی به دعوی یا حتی در مرحلهی آغازین، مطلع شوند که شخص دیگری یک درخواست یا شکایت را به دادگاه معرفی کرده است و نیاز است که طرف مقابل در دادگاه حضور داشته باشد.
این اطلاع رسانی باعث سهولت و تسریع در فرآیند دادرسی میشود و به ایجاد عدالت در صورت نزاع کمک میکند.
در این میان، استفاده از برچسبهای HTML میتواند نقش مهمی در تاکید بر این مفهومها داشته باشد.
با استفاده از برچسب برجستهسازی، میتوانیم بخشهای مهم و تأکیدی از اصول دادرسی عادلانه را بیان کنیم.
همچنین، با استفاده از برچسب توزیعکنندهی قدرت، میتوانیم نقش و اهمیت اطلاعرسانی صحیح در حقوق طرفین را تأکید کنیم.
بنابراین، یکی از اصول اساسی در فرآیند دادرسی عادلانه، اطمینان از آگاهی کامل طرفین دعوی از مراحل وجود دارد.
این امر برای ایجاد تعادل و تمرکز بر عدالت بسیار اهمیت دارد و همواره باید مورد توجه قرار گیرد.
قانون آیین دادرسی مدنی، تعیین کرده است که این اطلاعرسانی باید از ابتدا تا انتها، از طریق ابلاغیه، انجام شود.
در گذشته، ابلاغ به صورت کاغذی و توسط مامور ابلاغ به طرفین دعوی ارسال میشد، اما امروزه با پیشرفت فناوری و رواج الکترونیک، از طریق سامانه ثنا انجام میگیرد.
بدیهی است که اگر خوانده یا متهم در دعوی، مجهول المکان باشد یا به دلایلی مانند عدم دسترسی به آدرس متهم یا خوانده، به او دسترسی نباشد، تکلیف خواهان یا شاکی برای طرح دادخواست یا شکواییه خود چه خواهد بود؟
برای این جهت، در مقاله حاضر، برآوردیم به بحث در مورد تأیید مجهولالمکانی خوانده در امور حقوقی و متهم در امور کیفری بپردازیم و تأکید کنیم که هر طرف حقوقی که آدرس خوانده یا متهم را ندارد، چگونه موقعیت خود را در قانون توجیه کند؛ در ادامه، ماده قانونی مربوط به مجهولالمکان را تشریح و در موارد تقاضای از پیش پیگیری فرد مجهولالمکان به جزئیات بپردازیم.
مجهول المکان بودن خوانده دعوی
یکی از وضعیتهایی که در رسیدگی به پروندههای قانونی ممکن است با آن مواجه شوید، وجود خواندهای است که هیچ راهی برای دسترسی به آدرس و اطلاعات وی وجود ندارد.
در این موارد بسیاری از افراد گیج میشوند و فکر میکنند اگر خواندهی پرونده ناشناخته باشد، لازم است از رسیدگی به پروندهی خود منصرف شوند.
با این حال، وجود خواندهی مجهول المکان هیچگونه عذری برای نادیده گرفتن ادامه پرونده بیان نمیکند.
قوانین حقوقی برای موضوع "مجهول المکان بودن خوانده در دعوی" راهحلی قانونی تدارک دیدهاند.
این راهحل به این صورت است که در صورتی که خواهان قادر به پیدا کردن آدرس خوانده نباشد یا اگر خوانده آدرس خود را تغییر داده یا حتی در ابتدا در این آدرس حضور نداشته باشد، خواهان مکلف است آدرس دیگری برای پیدا کردن خوانده ارائه دهد.
مجهول المکان بودن متهم
توضیحاتی در قسمت قبل ارائه شد که در آن به بیان تکلیف خواهان در صورتی که خواندهای مجهول المکان باشد، پرداخته شد.
در این قسمت، قصد داریم درباره وجود متهمی مجهول المکان توضیحاتی ارائه دهیم.
در پروندههای کیفری، زمانی که شاکی در نظر دارد از متهم جرمی شکایت کند یا به علت داشتن جنبه عمومی جرمی مانند جنگ، دادستان به عنوان مدعی عمومی در کنار شاکی خصوصی در پرونده شاکی به شمار میرود، امکان وجود متهمی مجهول المکان نیز وجود دارد.
زمانی که هویت متهم کاملاً مشخص است و تنها اطلاعات مربوط به محل اقامت او نامعلوم است، فرایند پرونده از طریق انتشار اعلان استدعا انجام میشود و انتشار اعلان به منزله ابلاغ به متهم در نظر گرفته میشود.
همچنین، ضروری است تا در شرایطی که هویت فرد مورد نظر مشخص است، با استفاده از امضا تلفن همراه یا اطلاعات تراکنش بانکی او، به او دسترسی امکانپذیر باشد.
البته مقرون بهصرفنظر کردن از مواردی که پرونده، جنبه عمومی نداشته باشد، شاکی نیاز دارد دستور قاضی را بگیرد و درخواستی برای انتشار آگهی یا ردیابی تلفن همراه و تراکنشهای بانکی فرد داشته باشد تا بتواند احکام را اجرا کند و اقدامات لازم را انجام دهد.
نداشتن آدرس خوانده و متهم
text: "بعضی اوقات، به دلیل عدم دسترسی به آدرس متهم یا خوانده، شاکی یا خواهان تصمیم میگیرند از دعوای خود منصرف شوند.
با این حال، با توجه به اینکه قانونگذار برای این موارد راه حلی تدارک دیده است، صرف نظر از دعوا لازم نیست.
اگر آدرس متهم یا خوانده در دسترس نباشد، شاکی یا خواهان باید به ترتیب زیر عمل کنند: "
مواد ۷۲ و ۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی، درباره عدم داشتن آدرس متهم، تصمیماتی را تعیین کردهاند.
از این دو ماده بهرهبرداری کنیم.
در صورتی که خواهان، آدرس متهم را نداشته باشد و در زمان دریافت اخطاریه رفع نقص دادخواست، عدم توانایی در یافتن آدرس را اعلام کند، هزینه و درخواست خواهان و پس از تأیید دادگاه، پیامهای دادخواست، با فاصله حداقل یک ماه از اولین جلسه رسیدگی، در خبرنامهای گسترده منتشر میشوند.
ملاحظه شود که در صورت داشتن آدرس متهم، اقامتگاه او مکان اشتغال او خواهد بود.
دربارهی عدم وجود آدرس متهم، براساس ماده ۱۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، در صورتی که تلاشی برای دسترسی و پیدا کردن متهم صورت نگیرد و امکان ابلاغ اطلاع رسانی از طریق راه دیگری ممکن نباشد، میتوان از روشی دیگر یعنی انتشار آگهی در یک روزنامهٔ محلی یا ملی، تبلیغ کرد.
در آگهی عنوان اتهام نیز درج میگردد و متهم مجاز است تا ظرف یک ماه پس از تاریخ انتشار، فرصت حضور در دادگاه را داشته باشد.
در صورت گذشت یک ماه، بازپرس، نسبت به رسیدگی به پرونده و صدور رای متعلقه اقدام میکند.
ماده قانونی مجهول المکان
وقتی یک خواهان تصمیم میگیرد یک دعوای مجهول المکان را به صورت عمومی منتشر کند، معمولاً با سؤالی روبهرو میشود که در صورت وجود یک خوانده مجهول المکان، اظهارنامهها و قوانینی که در مورد این نوع دعواها تنظیم شده است، چه میگویند؟
بر اساس ماده فوق، شخص مورد نیاز میتواند، بلافاصله پس از اعلام عدم توانایی ارائه آدرس خوانده، با پرداخت هزینه نشر آگهی، درخواست موافقت از دادگاه برای انتشار محتوای درخواست خود را در یک روزنامه وسیع، ثبت کند و سپس بعد از گذشت حداقل 30 روز، دادگاه جلسه رسیدگی را تعیین و به پرونده، رسیدگی خواهد کرد.
براساس این ماده، در صورتی که هویت متهم ناشناخته باشد، دادگاه می تواند با انتشار یک آگهی عمومی، به همراه توضیحات مختصری از اتهام، متهم را به دادگاه استدعا کند.
از این طریق، متهم باید حاضر شود و درصورت عدم ظهور پس از گذشت یک ماه از انتشار آگهی، بازپرس میتواند قرار توسط دادگاه صادر کند.
سوالات پر تکرار
- در قوانین داخلی و بینالمللی، تصریح شده است که مقامات و نمایندگان سیاسی کشورهای دیگر در داخل مرزها حق مصونیت دارند و هرگونه تعرض به جان و مال این افراد ممکن است با مجازاتی سنگین رو به رو شود.
در هر کشور، مقرراتی درباره این موضوع و ضرورت رعایت آن وجود دارد.
در کشور ما نیز، قانونگذار مجازاتی برای افرادی که به سوءقصد به جان مقامات سیاسی یا نمایندگان سیاسی خارجی دست بزنند، پیشبینی کرده است.
به همین دلیل، در این مقاله قصد داریم به مروری بر مجازاتهای سوءقصد به جان مقامات خارجی بپردازیم.
نتیجه گیری
با توجه به فراتر رفتن فناوری و روشهای جدید اطلاعرسانی، در مواردی که آدرس متهم یا خوانده در دعوی معلوم نباشد یا دسترسی به آن وجود نداشته باشد، قوانین حقوقی راهحلی قانونی ارائه کرده است.
باتوجه به این راه حل، شاکی یا خواهان نیاز به ترتیبهای قانونی برای اطلاعرسانی به طرف مقابل خود دارند.
این اطلاعرسانی میتواند به صورت کاغذی توسط مامور ابلاغ صورت گیرد یا با استفاده از سامانههای الکترونیکی انجام شود.
به عنوان مثال، ماده ۱۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری به شاکی یا خواهان اجازه میدهد در صورت عدم توانایی در پیدا کردن آدرس متهم یا خوانده، اعلانیه در یک روزنامهٔ محلی یا ملی منتشر کند تا متهم در صورت تمایل بتواند دفاع خود را ارائه کند.
همچنین، در صورتی که متهم هنگامی که احضار میشود، حاضر نشود، بازپرس میتواند درخواست صدور دستور بازداشت کند و متهم را دستگیر کند.
بنابراین، تعیین آدرس متهم یا خوانده میتواند در حمایت از اصل تساوی طرفین و لزوم تأمین حق دفاع باشد.
بنابراین، با این راهحلهای قانونی، صرف نظر از دسترسی به آدرس متهم یا خوانده، شاکی یا خواهان میتوانند به طور قانونی دعوای خود را ادامه دهند و حقوق خود را در دادگاه مورد بررسی قرار دهند.
توجه به مواردی مانند، حضور متهم، انتشار آگهی در روزنامه، و صدور دستور بازداشت، نشان میدهد که حقوق و تضمینات قانونی در قبال مفهوم "مجهول المکان بودن خوانده در دعوی" لحاظ شده است و در برابر نادیده گرفتن این حقوق لازم نیست شاکی یا خواهان از دعوا خود منصرف شوند.