مالکیت تبعی

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

مالکیت تبعی

"مالکیت تبعی" به معنای انتقال مالکیت یک چیز به شخص دیگر از طریق مالکیت تبعی در نظام حقوقی است.
بسته به شرایط وقوع، امکان ایجاد مالکیت تبعی از طریق قرارداد، حیازت مباحات، اخذ به شفعه و ارث وجود دارد.

مالکیت تبعی می‌تواند تأثیرات مثبتی مانند ایجاد امنیت برای مالک اصلی، افزایش منفعت اقتصادی و اجتماعی، و تسهیل در مدیریت مالکیت اصلی داشته باشد.
در کل، ایجاد مالکیت تبعی می‌تواند از طریق قرارداد، حیازت مباحات، اخذ به شفعه و ارث اتفاق بیفتد.

خلافی

یکی از پیشنهادات قانونگذاران، حقوق حمایت شده به وسیله قوانین، از جمله حق مالکیت است.
این حق می‌تواند از طریق استفاده از قراردادها، اسناد وارثی، به ارث بردن و حفظ مالکیت معتبر شده و تأثیرات ویژه‌ای را برای مالک ایجاد کند.
مثلاً ، حق تصرف و انتقال مالکیت قانونی و شرعی در املاک، مال و اموال، با رعایت حقوق دیگران، یکی از این تأثیرات است.

تدوین یک نص : در راستای این مؤسسه حقوقی، به مباحثی می‌پردازیم که شامل حقوق مالکیت است.
در این مباحث، همانطور که قواعد مربوط به آن پیچیده است، مسائلی مانند مالکیت اصلی و مالکیت تبعی به بحث گذاشته می‌شوند.
لذا ضروری است که افراد با روش‌ها و قواعد مربوط به این نوع از مالکیت آشنا شوند تا بتوانند به عنوان مالک تبعی، به طور قانونی در املاکی که متعلق به آنها است تصرف نمایند.

در این مقاله، به بررسی یک مفهوم حقوقی پرداخته می‌شود که به آن "مالکیت تبعی" می‌گویند.
در ادامه، انواع مختلف مالکیت تبعی و روش‌های تشکیل آن را بررسی خواهیم کرد.
همچنین، تأثیراتی که این نوع مالکیت بر جامعه دارد را بررسی خواهیم نمود و در پایان، به بررسی مفهوم مالکیت تبعی در قانون مدنی خواهیم پرداخت.
برای کسانی که تمایل دارند در مورد این موضوع اطلاعات بیشتری کسب کنند، مقاله را همراهی کنند.

مالکیت تبعی چیست

برای پاسخ به این سؤال که مالکیت تبعی چیست، باید ابتدا قاعده فقهی مالکیت تبعی و مفهوم حقوقی و قانونی مالکیت را توضیح دهیم.
سپس، با استفاده از مراجع قانونی، درباره مالکیت تبعی، نحوه ایجاد آن و تأثیرات آن، بحث کنیم.

به طور کلی، مفهوم "مالکیت" شامل یک ارتباط قانونی بین فرد و اموال قابل انتقال و غیر قابل انتقال است.
این ارتباط فرد را قادر می‌سازد تا به طور قانونی به اموال قابل انتقال یا غیر قابل انتقال دسترسی و امتیاز داشته باشد.
قانون گذار به عنوان نمونه، مواردی مانند حیزت، ارث، قرارداد و تبادل بین مالکان را به عنوان مبانی و اساس مالکیت تلقی می‌کند.
"مالکیت" برروی اموال قابل انتقال یا غیر قابل انتقال می‌تواند به صورت مستقیم و بدون دخل و واسطه ایجاد شود.
همچنین، ممکن است "مالکیت تبعی" به عنوان نتیجه وابسته به مالکیت اصلی تشکیل شود.

قاعده فقهی، درباره مسئله مالکیت تبعی، شرح می‌دهد که هرگاه کسی چیزی را به او تعلق گیرد، وسایل ضروری آن نیز برایش متعلق می‌شود.
بنابراین، اگر شخصی به هر نحوی مانند خرید، هبه، صلح و موارد مشابه، مالکیت یک مال قابل انتقال یا غیرقابل انتقال را به دست آورد، وسایل ضروری آن مال نیز به او تعلق می‌گیرد.

بنابراین به عنوان یک نمونه، زمانی که فردی یک خانه را به صورت قرارداد خریداری می کند، با مالک شدن خانه، خودکاراً مالک درختان موجود در حیاط خانه نیز می شود و نیازی نیست برای این امر، جداگانه مبلغی پرداخت کند.
به عبارتی دیگر، مالکیت درختان موجود در حیاط خانه، به تبع مالکیت اصلی بر خانه، به فرد منتقل می شود.

تبعیت از فقه، در قانون، حقوق مالکیت را به رسمیت می‌شناسد و آن را دارای تبعات و آثار قانونی می‌داند.
به طور خلاصه و با توجه به مقدماتی که گفته شد، می‌توان گفت مفهوم «مالکیت تبعی» به معنی این است که مالک، به واسطه برخورداری از مالی منقول یا غیرمنقول، حق ادعای مالکیت بر مال دیگری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از آن به دست آمده یا با آن ارتباط برقرار شده، دارد؛ به طور ساده، شخصی که مالکیت را داراست، نیز حق دریافت ثمرات و مزایای مربوط به آن مال را داشته باشد.

انواع مالکیت تبعی

پس از توضیح در مورد مفهوم "مالکیت تبعی"، در این بخش از مقاله قصد داریم به بررسی انواع مالکیت تبعی بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که انواع مالکیت تبعی چیستند؟ با مطالعه قانون مدنی و فقه، پاسخ را بیابیم.
براساس این پرسش، انواع مالکیت تبعی عبارتند از:

در ماده ۳۳ قانون مدنی، نوعی از مالکیت به نام "مالکیت تبعی" تعریف شده است.
این ماده بیان می‌کند که: "نما و محصولی که از زمین به دست می‌آید، متعلق به مالک زمین است، چه آن به طور طبیعی رشد کند و چه به واسطه فعالیت مالک رخ دهد.
با این وجود، اگر نما یا محصول از اصل غیر قابل حاصل شده باشد، درخت و محصول متعلق به صاحب اصل غیر خواهد بود، حتی اگر بدون رضایت صاحب زمین کاشته شده باشد.
"این نوع از مالکیت تبعی در ماده ۳۳ قانون مدنی توضیح داده شده است.
نما و محصولاتی که از زمین به دست می‌آیند، به صاحب زمین تعلق دارند، مگر آنکه از اصل غیر قابل حاصل شده باشند، در این صورت درخت و محصول متعلق به صاحب اصل خواهند بود.
باید توجه داشت که این متن فقط به عنوان یک مثال و توضیح درباره ماده ۳۳ قانون مدنی ارائه شده است و هیچ گونه مشاوره حقوقی رسمی نمی‌باشد.

بر اساس این بند، مالکیت تبعی از محصول و زمین به این صورت است که هر شخص حق داشته باشد زمینی زراعی یا غیر زراعی از خود بهره‌برداری کند و محصولی رشد کند که به دلیل اقدامات خود یا خود به خود در زمین او رشد یافته است، از طریق مالکیت زمین، مالک محصول رشد کرده در زمین نیز شناخته می‌شود، مگر اینکه دستگاه و بذر دیگری را بدون اجازهٔ او در زمین خود کاشته یا شخص دیگری در این امر فعالیت نماید.

این نوع مالکیت، به عنوان "مالکیت تبعی" در ماده ۳۴ قانون مدنی تعریف و تشریف شده است.
این ماده بیان می‌کند که "اجسامی که توسط حیوانات تولید شده‌اند، مالکیت آنها بر پایه مالکیت مادر آن حیوان تعیین می‌شود و هر کسی که مادر را به خود اختصاص دهد، مالکیت اجسام تولید شده‌ی آن حیوان را نیز خواهد داشت.
"

بر اساس ماده‌ای در قانون، اگر حیوان نری به شخص الف تعلق داشته باشد و با حیوان ماده‌ای که متعلق به شخص ب است، رابطه جنسی برقرار کنند و حاصل این رابطه حاصل شود و حیوان ماده باردار شود، نتیجه و جنین متولد شده در این حالت متعلق به شخصی خواهد بود که مادر حیوان است.
به عبارت دیگر، به دلیل مالکیت بر مادر، مالکیت بر نتیجه نیز منتقل می‌شود.

نحوه ایجاد مالکیت تبعی

یکی از پرسش‌های رایج درباره مبحث "مالکیت تبعی" این است که چگونه مالکیت تبعی ایجاد می‌شود و در چه شرایطی تأثیرگذار خواهد بود.
در این قسمت از مقاله، می‌خواهیم درباره روند ایجاد مالکیت تبعی صحبت کرده و در بخش بعدی مقاله، تأثیرات این نوع مالکیت را بررسی کنیم.

برای پاسخ به این سؤال که چگونه مالکیت تبعی ایجاد می‌شود، نیاز است به تحلیل نحوه ایجاد مالکیت از طریق قانون مدنی پرداخته شود.
در قانون مدنی، به چهار عامل اشاره می‌شود که می‌تواند بسترساز مالکیت باشد.
این عوامل عبارتند از: قرارداد، حیازت مباحات، اخذ به شفعه و ارث.
قرارداد یکی از روش‌های ایجاد مالکیت است.
در این حالت، طرفین با توافق و امضای یک قرارداد، حقوق مالکیت را به یکدیگر منتقل می‌کنند.
حیازت مباحات به‌معنای گرفتن مالکیت در اثر اقدامات قانونی است.
برای مثال، اگر شخصی مالک یک قطعه زمین باشد و طی زمان مشخصی آن را به صورت مستمر و بدون اخلال در اختیار داشته باشد، می‌تواند مالکیت را نسبت به آن به دست آورد.
شفعه به‌معنای خریداری حقوق مالکیت از طریق اولویت در خرید است.
اگر شخصی برای خرید یک ملک اولین امتیاز را داشته باشد، می‌تواند با پرداخت مبلغ توافق شده، حقوق مالکیت را به خود اختصاص دهد.
نهایتاً، مالکیت می‌تواند از طریق وراثت به‌وجود آید.
در صورت فوت یک شخص، مالکیت اموال او بر اساس قوانین مربوط به ارث به وراث منتقل می‌شود.
این چهار روش مذکور در قانون مدنی، اسباب ایجاد مالکیت را تشکیل می‌دهند.
استفاده از هر یک در شرایط مختلف و بر اساس ضوابط قانونی امکان‌پذیر است.

بنابراین، تشکیل مالکیت تبعی نیز از همین دلائل ایجاد مالکیت جاری می‌شود و فقط در قرارداد خرید و فروش زمین زراعی، درخت مثمر و دام، مالکیت تبعی بدون مالکیت اصلی برای مالک تشکیل نمی‌شود، مگر اینکه طرفان قرارداد آن را شرط کرده باشند.

آثار مالکیت تبعی

پس از صحبت در این خصوص که مفهوم مالکیت تبعی چیست و نحوه ایجاد آن چه است، در این بخش از مقاله به بررسی تأثیرات مالکیت تبعی می‌پردازیم.
برای این منظور، ابتدا باید تأثیرات مالکیت اصلی را در نظر بگیریم.
سپس به بررسی تأثیرات مالکیت تبعی می‌پردازیم.
در مجموع، تأثیرات مالکیت تبعی به شرح زیر است:۱.
تأمین امنیت: مالکیت تبعی باعث ایجاد امنیت برای مالک اصلی می‌شود.
به این صورت که مالک تبعی وظیفه حفظ و محافظت از مالکیت اصلی را دارد.
۲.
افزایش منفعت: مالک تبعی در بعضی موارد می‌تواند منافع اقتصادی و اجتماعی مالک اصلی را تقویت کند.
به عنوان مثال، در صورتی که مالک تبعی سرمایه‌گذاری در مالکیت اصلی انجام دهد و سودآوری و ارزش آن را افزایش دهد.
۳.
تسهیل در مدیریت: مالک تبعی می‌تواند نقش مهمی در مدیریت مالکیت اصلی ایفا کند.
با داشتن مالک تبعی، مالک اصلی می‌تواند وظایف مدیریتی خود را به مالک تبعی واگذار کند و باعث تسهیل در فرآیند مدیریت می‌شود.
در کل، مالکیت تبعی می‌تواند تأثیرات مثبتی روی مالک اصلی داشته باشد و منجر به توسعه و بهبود شرایط مالکیت شود.

حق تصرف در مواردی که به واسطه مالکیت تبعی، شخص مالک آن چیز است.
این حق تصرف تا زمانی که با قوانین و مقررات منطبق باشد و مغایر با حقوق دیگران نباشد، ضمانت شده است.

حق نقل و انتقال، یعنی انتقال یک چیز به واسطه مالکیت تبعی، به شخص مالک آن.
برای مثال، انتقالی که از طریق بیع یا هبه یا صلح و.
.
.
انجام می‌شود.

با توجه به مالکیت تبعی، هر فردی که به صورت قانونی مالک چیزی است، می‌تواند از آن بهره‌مند شود و انتفاع ببرد.
البته این باید با شرایط قانونی و شرعی مطابقت داشته باشد.
در اینجا قصد داریم به بررسی مفهوم مالکیت تبعی در حقوق مدنی بپردازیم و بررسی کنیم که آیا قانونی به این نوع مالکیت تبعی اعتراف می‌کند یا خیر.

مالکیت تبعی در قانون مدنی

در بخش ابتدایی این مقاله، ما درباره مفهوم "مالکیت تبعی" از دیدگاه شرع صحبت کرده‌ایم و قاعده فقهی مربوط به آن را بیان کرده‌ایم.
اکنون در این بخش از مقاله، قصد داریم نگاهی به "مالکیت تبعی" از دیدگاه قانون مدنی و مواد این قانون داشته باشیم و بگوییم که قانونگذار در این قانون درباره "مالکیت تبعی" چه مفهومی را در نظر دارد.
برای بررسی مفهوم "مالکیت تبعی"، باید به مواد 33 و 34 قانون مدنی توجه کنیم.
هر یک از این مواد به ترتیب ذیل را مقرر می‌کنند:ماده 33: مالکیت تبعی به مالک ملک متولد از یک مالک دیگر تعلق می‌گیرد.
ماده 34: هنگامی که مالکیت تبعی بر اثر قانون یا مقررات داخلی یا داخلی متعارف به یک شخص تعلق می‌گیرد، ملک او بدون نیاز به هرگونه عملی از طرف مالک اصلی، بر او منتقل می‌شود.
با استناد به این مواد، می‌توانیم مفهوم و مقتضیات مالکیت تبعی در قانون مدنی را به‌دست آوریم.

سوالات پر تکرار

  1. اهلیت قانونی طرفین در هنگام تنظیم نمونه صلح‌نامه سهم الارث ضروری است.
    طرفین باید افرادی با مصلحت درستِ عاقلانه و بالغ باشند و نباید سفیه باشند.
    برای برقراری قرارداد صلح، طرفین باید دارای قصدی مشترک باشند.
    وجود رضا در هر دو طرف قرارداد صلح، هنگامی که نمونه‌ای از صلح‌نامه سهم الارث تنظیم می‌شود؛ یعنی طرفین قرارداد صلح، دست به ایجاد صلح و تنظیم صلح‌نامه سهم الارث می‌زنند، بدون اکراه و اجبار و با ارادهٔ صادقانهٔ قلبی.
    صلح‌نامه از طریق دستی یا با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، به صورت یک سند عادی یا رسمی تنظیم می‌شود.
    این سند حاوی قراردادی برای انجام عمل صلح است که در آن، جزئیات صلح به صورت کتبی ثبت و برای طرفین متعاقباً متعهد می‌شود.
    استفاده از صلح‌نامه در شرایط دفاع یا دعوا هستند، بهشرطی که شرایط اعتبار صلح‌نامه که در بخش بعدی توضیح داده خواهد شد، رعایت شده باشد.
    قرارداد صلح می‌تواند به منظور حل و فصل اختلافات موجود یا پیشگیری از احتمال تنازعات، دربارهٔ معاملات و موارد مشابه بکار رود.
    هرگونه صلحی که امری غیرقانونی را در بر گیرد، بطور قطع معتبر نیست.
    در زمینهٔ معاملات، هرچند صلح نتیجه‌ای که به جای معامله رفته باشد را اعطا می‌کند، اما شرایط و قواعد خاص خود معامله را ندارد.

نتیجه گیری

تمامی عوامل ذکر شده، معتبر بوده و توانایی ایجاد مالکیت تبعی را دارند.
ایجاد مالکیت تبعی از طریق قرارداد، حیازت مباحات، به شفعه و ارث امکان‌پذیر است.

مثلاً، با استفاده از قرارداد خرید و فروش، پس از انتقال مالکیت اصلی، مالکیت تبعی بر روی مالکیت اصلی تشکیل می‌شود.
همچنین، با مشروعیت حیازت مباحات، مالک تباع می‌تواند مالکیت اصلی را به دست آورد.

با استفاده از حق به شفعه، مالک تباع می‌تواند با اولویت در خرید، مالکیت اصلی را به دست آورد.
و در نهایت، با ترتیبات قانونی مربوط به ارث، مالکیت تبعی می‌تواند ایجاد شود.

با توجه به این تأثیرات و شرایط ایجاد مالکیت تبعی، می توان نتیجه گرفت که مالکیت تبعی نقش مهمی در توسعه و بهبود شرایط مالکیت اصلی دارد.
این نتیجه‌گیری مشخص می‌کند که بهره‌برداری مالک اصلی از منافع مالکیت اصلی و تحقق اهداف مالکان در مالکیت خود، با تأمین امنیت، افزایش منفعت و تسهیل در مدیریت مالکیت اصلی، تقویت می‌شود.

بدین ترتیب، مالکیت تبعی برای پیشرفت و توسعه زندگی اجتماعی و اقتصادی، بسیار مهم و حیاتی است.