خلاصه مقاله
برای مورد مذکور، در این مقاله قصد داریم به بررسی دو لایحه مربوط به دعوای اعسار از پرداخت محکوم به از طرف طلبکار و تجدید نظر خواهی اعسار از پرداخت محکوم به از طرف بدهکار، به صورت جداگانه بپردازیم.
همچنین، در ادامه متن و نمونه PDF این دو لایحه را ارائه خواهیم داد.
در یک مرحله قبل، به بررسی مسئلهای پرداخته شده است که در صورتی که شخص مدعی درخواست عدم توانائی را ارائه کند و طرف مقابل به آن معترض باشد، میتواند یک لایحه پاسخ به این ادعا تهیه کرده و بهصورت رسمی به دادگاه قابل قبول برای درخواست توانائی ارائه نماید.
حاظرایم آن نکتهای را بیان کنیم که فردی که نسبت به پذیرش درخواست اعسار معترض است، میتواند بر اساس هر دلیلی که دارد، از اسناد و مدارک مربوطه حمایت کرده و آنها را به دادگاه اعسار ارائه نماید؛ علاوه بر این، اگر به نظر او شرایط مناسب برای درخواست اعسار وجود ندارد، میتواند اعتراض کند.
پاسخ به سوال مذکور اثباتی است.
خوشبختانه، در مراحل قضایی، حق اعتراض درخواست اعسار برای بستانکار تعبیه شده است و به او این امکان داده میشود که قبل از صدور حکم توسط قاضی، دفاعیات خود را به دادگاه ارائه کند و متن پاسخی به این اعتراض را تقدیم نماید.
با این مناسبت، در این بخش، به منظور نمایش نمونهای از متن پاسخی به اعتراض بستانکاران درباره برداشت از محکومیت، قصد داریم یک تمپلیت را ارائه دهیم.
مفهوم اصلی این متن این است که در این مقاله، به حالت دوم یعنی "اعسار از پرداخت محکوم به" توجه شده است.
بر طبق قانون اجرای محکومیت های مالی، "ادعای اعسار از پرداخت محکوم به" باید از طریق طرح دادخواست ارائه شود و حداکثر یک ماه پس از تاریخ ابلاغ اجرائیه، این دادخواست باید به دادگاه ارائه شود.
یکی از شرایط ارائه دادخواست اعسار این است که حداقل دو نفر شاهد که از وضعیت معسر و زندگی وی آگاهی داشته باشند، استشهادیه را امضا کنند.
بر اساس قوانین، تعارض میتواند به دو شکل ناقصی رخ دهد.
اول، تعارض ناقص در پرداخت هزینه دادرسی است که به این معنا است که شخصی که قدرت مالی برای پرداخت هزینه دادرسی را ندارد، موقتاً از پرداخت آن معاف میشود.
دوم، تعارض ناقص از پرداخت بدهی محسوب میشود.
در این حالت، اگر فردی محکوم به پرداخت بدهی خود به شخص دیگری شده و دارای اموال کافی برای پرداخت بدهی نباشد یا به آن اموال دسترسی نداشته باشد، قاضی میتواند به طور موقت شخص را از پرداخت آن معاف کند و حکم تسویه بدهی را صادر کند.
بر اساس قوانین، اشخاصی که به دلایل مختلفی مانند کمبود اموال و داراییها یا عدم دسترسی به آنها، قادریت پرداخت بدهیهای خود را ندارند، به عنوان افراد معسر یا نادار محسوب میشوند.
در صورتی که به تعهدات مالی درباره طلبکار خود محکوم شوند، میتوانند در دادگاه، دادخواست اعسار را ارائه دهند تا از پرداخت بدهیهای خود به صورت کامل یا یکجا معاف شوند.
در عوض، طرف مقابل که بدهکار است، میتواند با استفاده از دادخواست اعسار، اعتراض خود را بیان کرده و با ارائه پاسخی به دعوای اعسار، درخواست مراجعه مجدد به دادگاه را ارسال کند.
اگر دادگاه درخواست اعسار را رد کند، بدهکار میتواند با تدوین یک لایحه برای مجدداً اعسار خود از پرداخت الزامات قانونی، درخواست دادگاه را کنار بگذارد و درخواست مراجعه مجدد را مطرح کند.
بنابراین، هر دو طرف دعوای اعسار (طلبکار و بدهکار) میبایست با این لایحهها آشنا شوند تا بتوانند به درستی دعاوی خود را اثبات کنند.
برای مورد مذکور، در این مقاله قصد داریم به بررسی دو لایحه مربوط به دعوای اعسار از پرداخت محکوم به از طرف طلبکار و تجدید نظر خواهی اعسار از پرداخت محکوم به از طرف بدهکار، به صورت جداگانه بپردازیم.
همچنین، در ادامه متن و نمونه PDF این دو لایحه را ارائه خواهیم داد.
لایحه پاسخ به دعوای اعسار از پرداخت محکوم به
بر اساس قوانین، تعارض میتواند به دو شکل ناقصی رخ دهد.
اول، تعارض ناقص در پرداخت هزینه دادرسی است که به این معنا است که شخصی که قدرت مالی برای پرداخت هزینه دادرسی را ندارد، موقتاً از پرداخت آن معاف میشود.
دوم، تعارض ناقص از پرداخت بدهی محسوب میشود.
در این حالت، اگر فردی محکوم به پرداخت بدهی خود به شخص دیگری شده و دارای اموال کافی برای پرداخت بدهی نباشد یا به آن اموال دسترسی نداشته باشد، قاضی میتواند به طور موقت شخص را از پرداخت آن معاف کند و حکم تسویه بدهی را صادر کند.
مفهوم اصلی این متن این است که در این مقاله، به حالت دوم یعنی "اعسار از پرداخت محکوم به" توجه شده است.
بر طبق قانون اجرای محکومیت های مالی، "ادعای اعسار از پرداخت محکوم به" باید از طریق طرح دادخواست ارائه شود و حداکثر یک ماه پس از تاریخ ابلاغ اجرائیه، این دادخواست باید به دادگاه ارائه شود.
یکی از شرایط ارائه دادخواست اعسار این است که حداقل دو نفر شاهد که از وضعیت معسر و زندگی وی آگاهی داشته باشند، استشهادیه را امضا کنند.
همچنین، درخواست اعسار برای ارزیابی و قسط بندی بدهی میبایست به همراه فهرست کل داراییها و اموال که به آن مرتبط است به دادگاه ارائه گردد.
اما مسئلهای که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا طرف مقابل (طلبکار) اعتراض میتواند کند در صورتی که دارایی بدهکار را تشخیص دهد؟
پاسخ به سوال مذکور اثباتی است.
خوشبختانه، در مراحل قضایی، حق اعتراض درخواست اعسار برای بستانکار تعبیه شده است و به او این امکان داده میشود که قبل از صدور حکم توسط قاضی، دفاعیات خود را به دادگاه ارائه کند و متن پاسخی به این اعتراض را تقدیم نماید.
با این مناسبت، در این بخش، به منظور نمایش نمونهای از متن پاسخی به اعتراض بستانکاران درباره برداشت از محکومیت، قصد داریم یک تمپلیت را ارائه دهیم.
حاظرایم آن نکتهای را بیان کنیم که فردی که نسبت به پذیرش درخواست اعسار معترض است، میتواند بر اساس هر دلیلی که دارد، از اسناد و مدارک مربوطه حمایت کرده و آنها را به دادگاه اعسار ارائه نماید؛ علاوه بر این، اگر به نظر او شرایط مناسب برای درخواست اعسار وجود ندارد، میتواند اعتراض کند.
لایحه تجدیدنظرخواهی اعسار از پرداخت محکوم به
در یک مرحله قبل، به بررسی مسئلهای پرداخته شده است که در صورتی که شخص مدعی درخواست عدم توانائی را ارائه کند و طرف مقابل به آن معترض باشد، میتواند یک لایحه پاسخ به این ادعا تهیه کرده و بهصورت رسمی به دادگاه قابل قبول برای درخواست توانائی ارائه نماید.
معمولا در برخی موارد، دادخواست اعسار یک فرد بدهکار ممکن است توسط دادگاه رد شود و به جای آن، دادگاه حکمی برای پرداخت بدهی صادر کند.
همچنین، اتفاقی میافتد که دادگاه مقدار پیشقسط یا اقساط مشخص شده را به گونهای تعیین کند که فرد متقاضی قادر به پرداخت آن نباشد.
در چنین شرایطی، فرد متقاضی اعسار هنوز میتواند درخواست تجدید نظر درباره اعسار از پرداخت بدهی را به دادگاه مربوطه ارائه کند و خواهش کند تا مجددا به مورد رسیدگی کند.
دانلود نمونه pdf لایحه اعسار از پرداخت محکوم به
در قسمتهای قبل، به بررسی مفهوم "لایحه اعسار از پرداخت محکوم به" پرداخته شد.
طبق توضیحاتی که ارائه شد، هر دو طرف، بدهکار (خواهان دعوای اعسار) و طلبکار (خوانده دعوای اعسار)، این حق را دارند تا در مورد اعسار از پرداخت محکوم به، اعتراض کنند و در صورت لزوم یک لایحه تهیه کنند و به دادگاه ارائه دهند تا برای طرف مقابل، اثبات اعسار را دشوار کنند.
در بخشهای قبلی، برای آشنایی با خوانندگان عزیز، در قالب یک لایحه قانونی با عنوان "اعتبار از پرداخت مجازات"، اقدام به طرح نمودیم.
این لایحه شامل پاسخ به درخواست مدعی اصلی در مورد تجدید نظر در مسئله اعتبار از پرداخت مجازات میباشد.
همچنین، در مقالهای جداگانه، به تحلیل پرسشهای قاضی درباره شهادت اعتبار نیز پرداختیم.
سوالات پر تکرار
- توضیحات مقاله را به زبان فارسی به صورت خلاصه بنویسید و از برچسبهای html از قبیل em ، strong ، dt ، dd در خلاصه استفاده کنید.
در نتیجه، عبارت اول را تکرار نکنید.
"خلاصه مقاله: در این مقاله، به بررسی موضوع .
.
.
.
میپردازیم.
از برچسب em برای بخشهای مهم و تاکیدی در متن استفاده شده است.
از برچسب strong برای افزایش قوت و تاثیرگذاری در قسمتهایی از مقاله استفاده شده است.
از برچسب dt برای تعریف مفهوم و کلمات کلیدی استفاده شده است و از برچسب dd برای توضیح و پاسخ به این تعاریف استفاده شده است.
در نهایت، نتیجهی مهم این است که .
.
.
.
نتیجه گیری
در نتیجه، به بررسی دو لایحه مرتبط با دعوای اعسار از پرداخت محکوم به از طرف طلبکار و تجدید نظر خواهی اعسار از پرداخت محکوم به از طرف بدهکار میپردازیم.
همچنین، با ارائهی متن و نمونه PDF این دو لایحه، به بررسی اصول و ضوابط مرتبط با درخواست توانائی میپردازیم.
در ادامه متن تأکید میشود که شخصی که درخواست عدم توانائی را مطرح میکند و طرف مقابل معترض است، میتواند یک لایحه پاسخ به این ادعا تهیه کند و بهصورت رسمی به دادگاه قابل قبول برای درخواست توانائی ارائه نماید.
همچنین، به نکتهای اشاره میشود که فردی که مخالف درخواست اعسار است، میتواند با حمایت از اسناد و مدارک مربوطه، دفاع خود را به دادگاه ارائه کند و اعتراض کند.
همچنین، به این نکته تأکید میشود که قبل از صدور حکم توسط قاضی، به بستانکار این امکان داده میشود که دفاعیات خود را به دادگاه ارائه کند و پاسخی به اعتراض بستانکار درباره برداشت از محکومیت را تقدیم نماید.
با این مناسبت، یک تمپلیت ارائه میشود تا نمونهای از متن پاسخی به اعتراض بستانکاران درباره برداشت از محکومیت نشان داده شود.
در نتیجه، مطابق قوانین، برای ارائه درخواست اعسار از پرداخت محکوم به باید از طریق طرح دادخواست عمل شود و حداکثر یک ماه پس از تاریخ ابلاغ اجرائیه، این دادخواست باید به دادگاه ارائه شود.
برای ارائه دادخواست اعسار، حداقل دو نفر شاهد که از وضعیت معسر و زندگی وی آگاهی دارند، باید استشهادیه را امضا کنند.
از طرفی، به طور ناقص، تعارض در پرداخت هزینه دادرسی و تعارض در پرداخت بدهی قابل مشاهده است.
در تعارض ناقص در پرداخت هزینه دادرسی، شخصی که قدرت مالی برای پرداخت هزینه را ندارد، موقتاً از پرداخت آن معاف میشود.
و در تعارض ناقص از پرداخت بدهی، اگر شخصی که محکوم به پرداخت بدهی است، دارای اموال کافی برای پرداخت بدهی نباشد یا به آن اموال دسترسی نداشته باشد، قاضی میتواند به طور موقت شخص را از پرداخت آن معاف کند و حکم تسویه بدهی را صادر کند.