فسخ صلح عمری

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

فسخ صلح عمری

صلح عمری، قراردادی در حقوق کشورمان است که مالکیت مال صلح‌کننده را به صلح‌شونده منتقل می‌کند.
در این قرارداد، صلح‌کننده می‌تواند تا پایان عمر خود از منافع این مال استفاده کند.

در صورت تخلف از شرایط قرارداد، صلحنامه را می‌توان باطل کرد.
قرارداد صلح عمری به عنوان یک عقد لازم شناخته می‌شود و احتمال فوت یا سفیه شدن هیچ کدام از طرفین مانع فسخ قرارداد نمی‌شود.

همچنین، شرایط لغو یک جانبه قرارداد صلح عرفی نیز در قانون مدنی ذکر شده است.
بطلان قرارداد صلحنامه در شرایطی امکان‌پذیر است که صلح عمری به صورت صلح خیاری منعقد شده و حق فسخ قرارداد ایجاد شده باشد.

پس از فوت متصالح، امکان لغو صلحنامه به منظور تضمین مصالح عمومی وجود ندارد.
برای فسخ قرارداد صلح، لازم است دادگاه مورد تأیید قرار دهد که خواهان حق فسخ قرارداد است.

تفاوت بین بطلان و فسخ قرارداد در این است که در بطلان، قرارداد از ابتدا معتبر نبوده است، اما در فسخ، آثار قرارداد در گذشته ایجاد شده از بین نمی‌روند.
قرارداد صلح عمری، تعهدی مهم محسوب می‌شود و طرفین مکلف به الزامات آن هستند.

برای فسخ قرارداد صلح عمری، شرایط و موارد خاصی وجود دارد که باید بر اساس آنها اقدام شود.
این قرارداد می‌تواند با توجه به قانون و توافقات باطل شود.

خلافی

صلح عمری، یک نوع قرارداد در حقوق کشورمان است که مالکیت مال صلح‌کننده را به صلح‌شونده منتقل می‌کند.
در این نوع قرارداد، صلح‌کننده می‌تواند تا پایان عمر خود از منافع این مال استفاده کند، مثلاً در خانه‌ای که از صلح عمری مالک شده است، سکونت کرده و یا آن را اجاره دهد.

عقدی که به صورت لازم برای طرفین الزام به عمل می‌آورد، قراردادی است که به سبب مفاد آن، لازم است احترام گذاشته شود.
به عبارت دیگر، صلحی که توسط آن صورت می‌گیرد، معمولاً امکان فسخ آن در شرایط و موارد خاص وجود ندارد و برای لغو قرارداد صلح، باید به دلایل قانونی و موجهی استناد شود.
بنابراین، گاهاً به دلایلی، طرفان ممکن است قصد داشته باشند قرارداد را باطل و فسخ کنند.
به همین دلیل، پاسخ به این سوال ضروری است که در چه شرایطی، این اقدام امکان‌پذیر است.

برای بررسی این موضوع، در ادامه این مقاله به توضیح مواردی می‌پردازیم که می‌تواند منجر به فسخ صلح عمری شود.
همچنین در شرایطی که وجود دارد، بررسی می‌کنیم که آیا امکان فسخ صلح عمری به صورت یک طرفه وجود دارد و آیا این فسخ صلح باطل است یا خیر.
همچنین در این مقاله، مراحل و نحوه‌ی فسخ صلح عمری را توضیح می‌دهیم و نیز حق فسخ صلح عمری پس از فوت اطرافیان متصالح را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
در پایان، برای تکمیل بحث، یک نمونه متن سند فسخ صلح عمری را ارائه خواهیم داد.

موارد فسخ صلح عمری چیست

در قانون مدنی، وجود قراردادهایی مجاز است که می توانند افراد را قادر سازند تا روابط تجاری و معاملاتی خود را بر اساس آنها تنظیم کنند.
یکی از این قراردادها، قرارداد "عقد صلح" است که با استفاده از آن امکان منتقل کردن مالکیت اموال از یک طرف به طرف دیگر فراهم می شود.
این منتقل شدن مالکیت شرط بسته به این است که طرف صاحب اموال تا پایان عمر خود قادر باشد از منافع اموال خود بهره ببرد.

بعد از واقعه‌ای که صلح بین طرف‌ها برقرار شد، حقوق مالکیت از آن مال هم به صلح‌بازیگر و هم به متصالح منتقل می‌شود.
به عبارت دیگر، پس از فوت صلح‌بازیگر، صلح‌بازیگر به‌طور کامل می‌تواند از منافع و همچنین خود مال بهره‌مند شود.
اما تا قبل از فوت صلح‌بازیگر، تنها مالکیت خالص این مال را داشت.

در هر صورت، عصمت‌نامه عمری یک عصمت لازم است که طرفین در کلیت موارد باید به شرایط آن احترام بگذارند، به جز در صورت وجود شرایط استثنا که یکی از طرفین یا هردو، امکان خرابکاری و بر هم‌زدن عصمتنامه عمری را داشته باشند، یا به دلایل خاص، عصمتنامه عمری و صلحنامه مرتبط باطل شود.
بنابراین در اینجا قصد داریم به بررسی این سوال بپردازیم که موارد فسخ عصمت‌نامه عمری چیست؟

به طور کلی می‌توان گفت که حق فسخ قرارداد به معنای امکان شخص یکی از طرفین قرارداد است که بر اساس شرایط و موارد خاصی که در قانون تعیین شده و یا بر اساس توافقاتی که در هنگام تنظیم قرارداد شرط شده، این شخص بتواند به طور یکجانبه قرارداد را لغو کرده و اثر آن را در آینده از بین ببرد.
تگ های قوی و تاکیدی به شکل این قسمت اطلاعات مهم و تاثیرگذار را بیان می‌کنند.
همچنین تگ‌های تاکیدی و معیاری مشابه این قسمتنشان می‌دهند که این شرایط و موارد یک کاری یا یک مفهوم مهم هستند.

گفتنی است که تفاوت بطلان با فسخ قرارداد، در این است که اگر قرارداد از سوی یکی از طرفین فسخ شود، آثار این قرارداد که در گذشته ایجاد شده، از بین نرفته.
اما اگر قرارداد به دلیلی باطل باشد، در واقع از ابتدا قراردادی معتبر وجود نداشته است.
برخی از مواردی که می‌تواند منجر به بطلان صلحنامه و قرارداد صلح عمری شود عبارتند از: نبود قصد و رضایت هر دو طرف، فقدان صلاحیت طرفین قرارداد، عدم مشروعیت جهت قرارداد و عدم تعیین وضوح و قطعیت در موضوع قرارداد.

همچنین، به غیر از مواردی که صلح دائمی را باطل می‌کنند و مواردی که قرارداد صلح را لغو می‌کنند، ممکن است در شرایط خاص، با توافق دو طرف، تصمیم به لغو قرارداد صلح بگیرند، که در این صورت می‌توان از قطع قرارداد صلح دائمی صحبت کرد.
قطع یا لغو قرارداد صلح دائمی با رضایت هر دو طرف همواره ممکن است.

لکن فسخ قرارداد صلح عمری به طور اکثر در مواقع خاص و وقت‌هایی قابل انجام است.
به این معنا که فقط اگر یکی از طرفین شرایط مشروط را داشته باشد، یا با استناد به خلاف شرط یا تقلب، قرارداد صلح عمری را باطل کند.
در ادامه، ما شرایط فسخ یک طرفه قرارداد صلح عمری را توضیح خواهیم داد.

شرایط فسخ یک طرفه صلح عمری

قرارداد صلح عمری، حتی اگر به صورت نامه صلح دستی تنظیم شده باشد، یک تعهد مهم محسوب می‌شود که الزاماً نیازمند وفاداری به عهد است و طرفین مکلف هستند که به مفاد آن پایبند بمانند.
اما بعضی اوقات، به دلایلی مانند منافع شخصی، فرد صلح‌بازنده قصد دارد صلح را لغو یا فسخ کند.
در این صورت، پیش می‌آید که چه شرایطی برای فسخ یک‌طرفه قرارداد صلح عمری وجود دارد و در چه شرایطی می‌توان صلح را لغو یا فسخ کرد.

به پرسش مورد نظر پاسخ داده شود، می‌بایست بگوییم که بطور کلی، ابطال یک قرارداد، تنها زمانی ممکن است که شرایط اصلی معامله مانند قصد و رضایت طرفین، صلاحیت، معین بودن معامله و مشروعیت آن، تحت تأثیر قرار گیرند؛ بنابراین شرایط لغو صلح‌نامه، محدود به همین موارد است و قرارداد صلحی که منعقده شده باشد، به طور کلی صحیح تلقی می‌شود، مگر آنکه ادعا کننده بتواند عکس این موضوع را اثبات نماید.

اما در مورد "فسخ یک طرفه قرارداد صلح عمری" باید به ماده ۷۶۱ قانون مدنی توجه کرد.
طبق این ماده، در صورتی که در قرارداد صلح عمری بلاعوض یا تسامح، شرطی قرار داده شود و طرفان از این شرایط تخلف کنند، صلحنامه را می توان باطل کرد.

خواندن شرایط فسخ یک طرفه در صلح عمری با کیفیت مذکور، یکی از قوانین موجود می‌باشد.
شرطی که در متن قرارداد صلح عمری برای حق فسخ قرارداد یکی از طرفین تعیین شده است، با نام "صلح خیاری" شناخته می‌شود.
به طور مثال، در قرارداد صلح عمری ممکن است تعیین شود که طرفین می‌توانند در طول مدت زمان مشخصی، به تفاهم خود، قرارداد را فسخ کنند.
این قوانین به صورت کامل در متن قرارداد صلح عمری ذکر می‌شود.

یکی از شرایطی که باعث فسخ یک طرفه صلح عمری می‌شود، انتقاض شروط است.
در این حالت، ذی‌نفع می‌تواند از حق فسخ خود استفاده کند و بدون نیاز به رضایت طرف مقابل، در قالب یک طرفه، قرارداد را خاتمه دهد.
به عبارتی دیگر، طرف مقابل حق اظهارنظر درباره فسخ قرارداد را ندارد، به عنوان مثال، زمانی که انجام یک کار مشروط به شرط قرار می‌گیرد و طرف مقابل آن شرط را اجرا نمی‌کند.

علاوه بر این، در اطلاعیه شماره 764 قانون مدنی، یکی از شرایط لغو یک جانبه قرارداد صلح عرفی، این است که مصالحت در صورت تقلب، حق دارد قرارداد صلح را لغو کند.
طبق ماده مذکور، در صلح عرفی، انتخاب لغو وجوه ایجاد می کند که صاحب حق می تواند بدون نیاز به رضایت دیگری، قرارداد صلح را باطل کند.

باید توجه داشت که اگر در شرایط وقوعی کمی و استثنایی، توافقنامه یک طرفه صلح عمری، به صورت معوض و با هدف انجام یک معامله منعقد شده باشد، به طور کلی در چنین مواردی، فسخ تک طرفه توافقنامه صلح عمری، مانند سایر قراردادها بوده و با توجه به شرایط، می‌توان از تمام گزینه‌های قانونی برای باطل کردن توافقنامه صلح استفاده کرد.

مراحل و نحوه فسخ صلح عمری

قرارداد صلح عمری، همانند سایر قراردادها و توافق‌نامه‌ها، قابل فسخ است.
با این تفاوت که فسخ قرارداد صلح عمری، به شرطی قابل انجام است که طرف فسخ، بر اساس قانون و قرارداد، حق فسخ خود را اعمال نماید.
در این صورت، نیازی به رضایت طرف مقابل نخواهد بود.
اما به دلیل اینکه فسخ قرارداد صلح عمری، یک فرایند حقوقی با شرایط خاصی است، در این قسمت قصد داریم تا مراحل و نحوه انجام فسخ قرارداد صلح عمری را تشریح کنیم.

درباره روش‌های ابطال قرارداد صلح عمومی و مراحل آن، بایستی اشاره شود که در کلیت، برای ابطال قراردادها، فردی که مطالبه کننده ابطال است و بر اساس قانون یا قرارداد حق ابطال دارد، بایستی اراده خود را در خصوص ابطال قرارداد به طرف مقابل بیان کند.
این اقدام، عمدتاً با ارسال یک اظهارنامه به طرف مقابل صورت می‌پذیرد.
مرحله بعدی برای ابطال قرارداد صلح عمومی، ارائه درخواست به دادگاه قانونی است تا حق ابطال قرارداد تأیید شود.

"عملاً، هرچند درست است که حق فسخ، طبق قانون یا قرارداد به فرد ارائه می‌شود و نیازی به رضایت طرف مقابل ندارد؛ اما دادگاه باید تأیید کند که خواهان حق فسخ قرارداد را دارد.
به همین دلیل، هر فردی که تمایل به فسخ قرارداد صلح عمری یا باطل کردن صلح‌نامه دارد، باید در همین حین که دعواهای خود را به دادگاه ارائه می‌دهد، تأییدیه دادگاه را دریافت کند که حاکم بر فسخ قرارداد می‌باشد و تا قبل از آن، عملیات کامل فسخ قرارداد انجام نشده است.
"

البته، مراحل مذکور در مواردی است که ضمن صلح نامه، حق فسخ مصالح منوط به شرایط خاصی باشد؛ اما هنگام تنظیم صلح خیاری، معمولاً حق فسخ مصالح بی قید و شرط است.
به این صورت که در نمونه متن قرارداد صلح عمری، نوشته می شود که مصالح، تا مدت زمان مشخصی، بدون نیاز به مراجعه به دادگاه، می تواند به صورت یک طرفه فسخ و باطل کند.

در صورتی که شخصی تمایل به لغو و ابطال یک صلح عمری و صلح‌نامه دارد، باید به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کرده و درخواست فسخ را ارائه دهد.
سپس این درخواست در سند مالکیت ثبت خواهد شد.
در زیر، یک نمونه متن فسخ صلح عمری را در دفترخانه ارائه می‌دهیم.
نمونه متن فسخ صلح عمری:با سلام و احترام،احتراماً به استحضار می‌رساند، من به عنوان طرف متقاضی صلح عمری، متقاضی فسخ و ابطال صلحنامه ذکر شده در سند ملکی متعلق به ما بوده و از این راه، درخواست می‌نمایم که فسخ مذکور در سند ملکی مورد اشاره درج گردد.
این درخواست صرفاً برای لغو و ابطال صلحنامه و در مورد هر تعهد و یا اقدام بعدی منجر به صحت حقوق یا مالکیت متقابل نبوده و تنها صرفاً محدود به صلح عمری مذکور می‌باشد.
از توجه و همکاری شما به این موضوع قدردانی می‌کنم و امیدوارم که در اسرع وقت بتوانم مدارک مورد نیاز را ارائه داده و نتیجه لازم را دریافت کنم.
همچنین، در صورت نیاز به هزینه‌ای برای تکمیل این امر، حاضرم آن را پرداخت نمایم.
ضمناً، لازم به ذکر است که این درخواست به هیچ عنوان نشانه‌ای از عدم تمایل به ادامه همکاری و رعایت شرایط و مفاد سایر تعهدات مشترک نیست.
با تشکر و احترام فروان،[نام و امضاء شخص متقاضی]

حق فسخ صلح نامه عمری بعد از فوت متصالح به چه صورتی است

قرارداد صلح عمری، دارای دو طرف است.
ابتدا، مصالح یا فردی که خودش صلح عمری خود را به شخص دیگر ارائه می‌دهد؛ و دوم، متصالح یا شخصی که بهره‌مندی مالی از این صلح را کسب می‌کند.
به عنوان مثال، در صورتی که یک پدر برای فرزند خود صلح عمری را برقرار کند، پدر به عنوان مصالح و فرزند به عنوان متصالح محسوب می‌شود.
در چنین قراردادی، انتقال فایل مالکیت در صلح عمری همزمان با انعقاد قرارداد انجام می‌شود، با این تفاوت که پدر می‌تواند تا پایان عمر خود از منافع آن استفاده کند.

گاهی اوقات، شخصی که درگیر درگفتگوی متصالحه است یا صلحطلب است، قبل از دستیابی به مصالح موردنظر فوت می‌کند؛ در حالی که صاحب صلح معنوی بوده و منافع آن به مصالح اش متعلق است.
در این شرایط، ممکن است سؤالی پیش بیاید که چگونه حق فسخ صلحنامه بعد از فوت شخص درگفتگوی متصالحه است؟ به عبارت دیگر، آیا مصلح می‌تواند پس از فوت شخص درگفتگو، صلحطلب عمری را فسخ یا صلحنامه را باطل کند؟

برای پاسخ به این سؤال بایستی توجه داشته باشیم که "قرارداد صلح عمری" به عنوان یک "عقد لازم" شناخته می‌شود.
لازم بودن قرارداد صلح عمری به این معنا است که احتمال فوت، جنون یا سفیه شدن هیچ کدام از طرفین، سبب فسخ قرارداد نخواهد شد.
این موضوع مشابه آنچه که در عقود دیگر همچون عقد وکالت متداول است، است.

بنا به همین دلیل، پس از رحلت متصالح، امکان لغو صلحنامه به منظور تضمین مصالح عمومی ایجاد نمی‌شود.
اگر پس از رحلت متصالح، مصالح عمومی قصد داشته باشد صلحنامه را لغو و باطل کند، بایستی به استناد شرایط و مواردی که در متن صلحنامه ذکر شده، این اقدام را انجام دهد.
بنابراین، حق لغو صلح عمومی پس از رحلت متصالح، فقط برای مواردی صادق است که این موارد در متن صلحنامه ذکر شده باشند.

بنابراین، در شرایط معمول که مصالح، حق فسخ قرارداد صلح عمری را شرط نکرده باشد، اگر متصالح، قبل از مصالح فوت کند، مالکیت مال صلح‌شده به ورثگان متصالح فوت شده انتقال پیدا می‌کند و مصالح، نمی‌تواند به علت فوت متصالح قرارداد را فسخ کند.
البته، مصالح تا پایان عمر خود می‌تواند از منافع مال صلح‌شده بهره‌مند شود.

نمونه متن فسخ سند صلح عمری

باطل کردن یک صلح‌نامه، در شرایطی امکان‌پذیر است که صلح عمری به صورت صلح خیاری منعقد شده و برای مصالح طرفین، حق فسخ قرارداد ایجاد شده باشد.
در این صورت، با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، می‌توان حق فسخ قرارداد را اعمال کرد و به صورت یکجانبه، آن را لغو نمود.
همچنین، صلحنامه می‌تواند بطور قانونی با تکیه بر عدم رعایت شرایط اساسی صحت قرارداد، با اخذ حکم بطلان معامله در دادگاه منسوخ شود.

سوالات پر تکرار

  1. نتیجه قوی:با توجه به مطالب تشریح شده در این مقاله، می‌توان نتیجه گرفت که خرید ملک رهنی امکان‌پذیر است.
    اما برای خریداران، باید توجه داشت که به دلیل محدودیت‌ها و پیامدهای حقوقی، ابتدا اطلاعات کافی درباره ملک رهنی و شرایط مالی آن را کسب کنند.
    همچنین، باید آمادگی خطراتی که عدم پرداخت بدهی توسط فروشنده و توقیف مال توسط بانک می‌توانند به وجود بیاورند را داشته باشند.
    از طرفی، فروشندگان نیز باید در نظر داشته باشند که در صورت انتقال ملک رهنی به فرد دیگر، رضایت مرتهن لازم است.
    در کل با توجه به این مطالب، خرید و فروش ملک رهنی با رعایت شرایط مناسب و بهره‌گیری از اطلاعات کافی، مورد قبول و قابل انجام است.

نتیجه گیری

قرارداد صلح عمری یک نوع قرارداد در حقوق کشورمان است که مالکیت مال صلح‌کننده را به صلح‌شونده منتقل می‌کند.
در این نوع قرارداد، صلح‌کننده می‌تواند تا پایان عمر خود از منافع این مال استفاده کند، مثلاً در خانه‌ای که از صلح عمری مالک شده است، سکونت کرده و یا آن را اجاره دهد.

اما در مورد "فسخ یک طرفه قرارداد صلح عمری" باید به ماده ۷۶۱ قانون مدنی توجه کرد.
طبق این ماده، در صورتی که در قرارداد صلح عمری بلاعوض یا تسامح، شرطی قرار داده شود و طرفان از این شرایط تخلف کنند، صلحنامه را می توان باطل کرد.

باید توجه داشت که "قرارداد صلح عمری" به عنوان یک "عقد لازم" شناخته می‌شود.
لازم بودن قرارداد صلح عمری به این معنا است که احتمال فوت، جنون یا سفیه شدن هیچ کدام از طرفین، سبب فسخ قرارداد نخواهد شد.

این موضوع مشابه آنچه که در عقود دیگر همچون عقد وکالت متداول است، است.
علاوه بر این، در اطلاعیه شماره 764 قانون مدنی، یکی از شرایط لغو یک جانبه قرارداد صلح عرفی، این است که مصالحت در صورت تقلب، حق دارد قرارداد صلح را لغو کند.

طبق ماده مذکور، در صلح عرفی، انتخاب لغو وجوه ایجاد می کند که صاحب حق می تواند بدون نیاز به رضایت دیگری، قرارداد صلح را باطل کند.
باطل کردن یک صلح‌نامه، در شرایطی امکان‌پذیر است که صلح عمری به صورت صلح خیاری منعقد شده و برای مصالح طرفین، حق فسخ قرارداد ایجاد شده باشد.

در این صورت، با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، می‌توان حق فسخ قرارداد را اعمال کرد و به صورت یکجانبه، آن را لغو نمود.
همچنین، صلحنامه می‌تواند بطور قانونی با تکیه بر عدم رعایت شرایط اساسی صحت قرارداد، با اخذ حکم بطلان معامله در دادگاه منسوخ شود.

گاهی اوقات، شخصی که درگیر درگفتگوی متصالحه است یا صلحطلب است، قبل از دستیابی به مصالح موردنظر فوت می‌کند؛ در حالی که صاحب صلح معنوی بوده و منافع آن به مصالح اش متعلق است.
در این شرایط، ممکن است سؤالی پیش بیاید که چگونه حق فسخ صلحنامه بعد از فوت شخص درگفتگوی متصالحه است؟ به عبارت دیگر، آیا مصلح می‌تواند پس از فوت شخص درگفتگو، صلحطلب عمری را فسخ یا صلحنامه را باطل کند؟بنا به همین دلیل، پس از رحلت متصالح، امکان لغو صلحنامه به منظور تضمین مصالح عمومی ایجاد نمی‌شود.

اگر پس از رحلت متصالح، مصالح عمومی قصد داشته باشد صلحنامه را لغو و باطل کند، بایستی به استناد شرایط و مواردی که در متن صلحنامه ذکر شده، این اقدام را انجام دهد.
بنابراین، حق لغو صلح عمومی پس از رحلت متصالح، فقط برای مواردی صادق است که این موارد در متن صلحنامه ذکر شده باشند.

باید توجه داشت که اگر در شرایط وقوعی کمی و استثنایی، توافقنامه یک طرفه صلح عمری، به صورت معوض و با هدف انجام یک معامله منعقد شده باشد، به طور کلی در چنین مواردی، فسخ تک طرفه توافقنامه صلح عمری، مانند سایر قراردادها بوده و با توجه به شرایط، می‌توان از تمام گزینه‌های قانونی برای باطل کردن توافقنامه صلح استفاده کرد.
عملاً، هرچند درست است که حق فسخ، طبق قانون یا قرارداد به فرد ارائه می‌شود و نیازی به رضایت طرف مقابل ندارد؛ اما دادگاه باید تأیید کند که خواهان حق فسخ قرارداد را دارد.

به همین دلیل، هر فردی که تمایل به فسخ قرارداد صلح عمری یا باطل کردن صلح‌نامه دارد، باید در همین حین که دعواهای خود را به دادگاه ارائه می‌دهد، تأییدیه دادگاه را دریافت کند که حاکم بر فسخ قرارداد می‌باشد و تا قبل از آن، عملیات کامل فسخ قرارداد انجام نشده است.
تفاوت بطلان با فسخ قرارداد، در این است که اگر قرارداد از سوی یکی از طرفین فسخ شود، آثار این قرارداد که در گذشته ایجاد شده، از بین نرفته.

اما اگر قرارداد به دلیلی باطل باشد، در واقع از ابتدا قراردادی معتبر وجود نداشته است.
برخی از مواردی که می‌تواند منجر به بطلان صلحنامه و قرارداد صلح عمری شود عبارتند از: نبود قصد و رضایت هر دو طرف، فقدان صلاحیت طرفین قرارداد، عدم مشروعیت جهت قرارداد و عدم تعیین وضوح و قطعیت در موضوع قرارداد.

قرارداد صلح عمری، حتی اگر به صورت نامه صلح دستی تنظیم شده باشد، یک تعهد مهم محسوب می‌شود که الزاماً نیازمند وفاداری به عهد است و طرفین مکلف هستند که به مفاد آن پایبند بمانند.
اما بعضی اوقات، به دلایلی مانند منافع شخصی، فرد صلح‌بازنده قصد دارد صلح را لغو یا فسخ کند.

در این صورت، پیش می‌آید که چه شرایطی برای فسخ یک‌طرفه قرارداد صلح عمری وجود دارد و در چه شرایطی می‌توان صلح را لغو یا فسخ کرد.
در قانون مدنی، وجود قراردادهایی مجاز است که می توانند افراد را قادر سازند تا روابط تجاری و معاملاتی خود را بر اساس آنها تنظیم کنند.

یکی از این قراردادها، قرارداد "عقد صلح" است که با استفاده از آن امکان منتقل کردن مالکیت اموال از یک طرف به طرف دیگر فراهم می شود.
این منتقل شدن مالکیت شرط بسته به این است که طرف صاحب اموال تا پایان عمر خود قادر باشد از منافع اموال خود بهره ببرد.

قرارداد صلح عمری، دارای دو طرف است.
ابتدا، مصالح یا فردی که خودش صلح عمری خود را به شخص دیگر ارائه می‌دهد؛ و دوم، متصالح یا شخصی که بهره‌مندی مالی از این صلح را کسب می‌کند.

به عنوان مثال، در صورتی که یک پدر برای فرزند خود صلح عمری را برقرار کند، پدر به عنوان مصالح و فرزند به عنوان متصالح محسوب می‌شود.
در چنین قراردادی، انتقال فایل مالکیت در صلح عمری همزمان با انعقاد قرارداد انجام می‌شود، با این تفاوت که پدر می‌تواند تا پایان عمر خود از منافع آن استفاده کند.

تفاوت بطلان با فسخ قرارداد، در این است که اگر قرارداد از سوی یکی از طرفین فسخ شود، آثار این قرارداد که در گذشته ایجاد شده، از بین نرفته.
اما اگر قرارداد به دلیلی باطل باشد، در واقع از ابتدا قراردادی معتبر وجود نداشته است.

برخی از مواردی که می‌تواند منجر به بطلان صلحنامه و قرارداد صلح عمری شود عبارتند از: نبود قصد و رضایت هر دو طرف، فقدان صلاحیت طرفین قرارداد، عدم مشروعیت جهت قرارداد و عدم تعیین وضوح و قطعیت در موضوع قرارداد.
در نهایت، حق فسخ و لغو قرارداد صلح عمری بستگی به شرایط و مواردی دارد که در هنگام تنظیم قرارداد و توافق بین طرفین درنظر گرفته شده است.

صلاحیت برای فسخ یا لغو قرارداد در قانون مدنی و قراردادهای جزئی تعریف شده است و تنها در صورتی که شرایط موجود باشند، به صورت معتبر اعمال می شود.