خلاصه مقاله
با توجه به آراء حقوقدانان، برای صحت "عنصر معنوی یا روانی جرم" باید دو عامل وجود داشته باشد.
اول، اراده برای ارتکاب جرم و دوم، قصد مجرمانه یا خطای کیفری.
تفاوت اراده و تقصیر در انجام عمل مجرمانه وقوع میکند.
به عنوان مثال، اگر یک فرد بدون قصد کشتن شخص دیگر ماشه را بکشد، باز هم میتوان گفت که قصد ارتکاب جنایت داشته و بی اراده نبوده است.
برای اثبات وجود رکن یا جانماز روحانی و روانی در جرایم عمدی، علاوه بر اراده، باید عزمی جنایی برای انجام عمل و دستیابی به نتیجه نیز وجود داشته باشد.
همچنین، سوءنیت به معنای تصمیم و نیت بد است و در قوانین جرم و جزایی مجازاتی برای این مفهوم تعیین شده است.
بروز وقوع نتیجهٔ جرمی در ثبت سوءنیت تأثیری ندارد.
در نهایت، بررسی موضوع مقاله شامل توضیح مفهوم جرم معنوی، تفاوت با تقصیر و انگیزه، ارکان روحی جرم و تشریح جنبهٔ روانی در جرایم خطایی و غیرعمدی میشود.
تأكيدات قانونية في معالجة "جرائم" والعقوبات تستلزم أن يُحكم على أي شخص ارتكب سلوكًا فقط في حالة وجود جميع "عناصر الجريمة الثلاثة"، بما في ذلك "الركن المادي، الركن القانوني والركن أو العنصر المعنوي"، في نفس الوقت؛ لذلك، إذا كان أي من هذه العناصر الثلاثة غير موجودة، فإن المرتكب لن يكون معرضًا للعقاب.
لذا آشکار است که هیچ رفتاری را نمیتوان به عنوان جرم شناخت؛ مگر اینکه وجود عنصر معنوی یا روانی همراه با عناصر قانونی و مادی دربارهٔ آن موجود باشد.
اما سؤال مهمی که مطرح میشود، این است که عنصر معنوی یا عنصر روانی جرم بطور دقیق چیست و معنای رکن معنوی جرائم چیست.
بررسی این سؤال از جنبههای گوناگون حائز اهمیت است زیرا وجود رکن معنوی یا روانی در جرم گاهی با انگیزه یا تقصیر به عنوان معیاری در نظر گرفته میشود.
"برای بررسی این موضوع، در این مقاله به ترتیب مورد پژوهش قرار میدهیم.
ابتدا به بررسی مفهوم جرم معنوی میپردازیم و عناصر تشکیلدهنده آن را بررسی میکنیم.
سپس به بررسی تفاوت جرم معنوی با تقصیر و انگیزه در شرایط مختلف میپردازیم.
همچنین، تفاوتهای جرم معنوی با سایر عناصر جرم مانند جرم مادی و جرم قانونی را نیز بررسی خواهیم کرد.
"
عنصر معنوی جرم چیست
رسیدگی به جرایم و تعیین مجازاتها در نظام حقوقی ایران و کشورهای دیگر همواره با رعایت اصولی انجام میشود.
این اصول از جمله اصلی است که جرایم و مجازاتها باید قانونی باشند.
این اصل قانونی بودن جرم و جزاء به عنوان عنصر قانونی یا رکن قانونی جرم شناخته میشود.
همچنین، لازم است که فرد عمل یا ترک فعلی که برای آن در قانون مجازات اسلامی جرمی تعیین شده است، را در عمل انجام داده باشد و این مسئله به عنوان عنصر مادی جرم شناخته میشود.
با این وجود، فقط وجود عناصر مادی و قانونی برای شناسایی یک عمل به عنوان جرم کافی نیست و به طور ضروری باید یک عنصر سوم معنوی یا روانی نیز وجود داشته باشد.
این دو عنصر باید همچنان در کنار هم وجود داشته باشند تا فرد مرتکب شناخته شود و قابل مجازات باشد.
در اینجا، ما قصد داریم به بررسی عنصر معنوی یا عنصر روانی جرم بپردازیم و توضیح دهیم که رکن روانی یا رکن معنوی جرم چیست.
در عین حال، برخی به جای عنصر روانی، از عنصر اخلاقی جرم نیز استفاده میکنند.
در هر صورت، یکی از جزئیات اصلی جرم، عنصر روانی جرم است که در شناسایی و پیگیری جرم، نقش مهمی ایفا میکند.
این عنصر تشکیلدهندهای از جرم است که باعث شدیدتر شدن مسئولیت کیفری مجرم و تاثیرگذاری بیشتر مجازاتها میشود.
به طور کلی، رفتار انسانی تنها زمانی متهم به سرزنش است که همراه با قصد آدمکشی یا به دلیل خطاهای جزایی روی داده باشد.
در هر صورت، میزان مجازات بستگی به شدت قصد مجرمانه یا تقصیر جزایی در ارتکاب جرم دارد و میتواند تفاوت داشته باشد.
بر اساس آراء حقوقدانان، برای حقیقت پیدا کردن "عنصر معنوی یا روانی جرم"، لازم است دو عامل وجود داشته باشد: اول، اراده برای ارتکاب "جرم" و دوم، قصد مجرمانه یا خطای کیفری.
در این بخش به توضیح هر دو از این موارد خواهیم پرداخت.
هنگامی که فرد، خواهان انجام یک رفتار جرمی میشود، این به این معناست که اراده کرده است که یک رفتاری که به طور قانونی محکوم است، انجام دهد.
به عنوان مثال، اراده کند که یک تیر را به سمت کسی بفرستد و آن را پرتاب کند.
باید توجه کنیم که در همه جرایم، از جمله جرایم قصدی و غیر قصدی، اراده برای ارتکاب جرم وجود دارد و این اراده، شرط لازم برای وقوع عنصر روانی جرم و تحمیل مجازات بر روی مرتکب است.
به عنوان یک مثال، حتی اگر یک فرد بدون قصد شلیک به یک فرد خاص، تفنگی را در دست گرفته و ماشه را بکشیده باشد، باز هم میتوان گفت که او قصد ارتکاب یک جنایت داشته و نمیتوان گفت که به دلیل عدم قصد کشتن شخص دیگر، مسلوب اراده یا بی اراده برای ارتکاب جنایت بوده است.
البته در برخی موارد، انگیزه فرد برای ارتکاب جرم ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و به دلیل عدم وجود هیچگونه اراده برای اقدام به رفتار مجرمانه، نمیتوان فرد را به عنوان مجرم شناخت و او را متهم کرد.
برای مثال، زمانی که فرد در وضعیت خواب، بیهوشی، هیپنوتیزم یا شرایط مشابه، جرمی را ارتکاب میکند، به دلیل نبود اراده و به تبع آن عدم وجود عنصر معنوی یا روانی برای جرم، مسئولیت کیفری وی لغو میشود.
علاوه بر تصمیم برای انجام عمل غیرقانونی، لازم است که نیت فرد متهم یا خطای کمتری که او انجام داده باشد نیز ثابت شود تا بتوانیم وجود عنصرهای روحی یا روانی را تایید کنیم.
اغلب، عمل عمد مرتبط با جرایم عمدی است؛ اما برخی از جرایم به شهرت جرائم خطایی دست یافتهاند که برای آنها، لازم نیست قصد جنایتکار را ثابت کنیم و تنها خطای کمتری که در کنار تصمیم، عنصرهای روانی آنها را تکمیل میکند.
بدین ترتیب، برای حقانیت رکن یا جانماز روحانی و روانی در جرایم عمدی، باید اضافه به وجود اراده، عزمی جنایی برای انجام عمل و عزمی برای دستیابی به نتیجه نیز وجود داشته باشد.
به عنوان مثال در جرمی مانند قتل، مرتکب باید قصد داشته باشد رفتاری که به قتل منجر می شود را انجام دهد و همچنین قصد کشتن فرد دیگری را داشته باشد تا عنصر معنوی جرم قتل به واقعیت بپیوندد.
دربارهٔ جنبهٔ روانی در جرایم خطایی و جرایم غیرعمدی، فرد فقط قصد داشتن انجام عمل یا فعل مجرمانه را داشته است، اما نمیخواست نتیجهای بوجود آید.
به عنوان مثال، شخصی در جنگل تیراندازی میکند و تیر به فردی دیگر اصابت میکند.
اگرچه این شخص به انجام تیراندازی اراده کرده و قصد داشته است، اما زیرا نقصانی دیگر (قتل کردن فرد دیگر) را نخواسته است، امکان مجازات او بابت قتل عمدی وجود ندارد.
اجزاء تشکیل دهنده عنصر معنوی جرم
در بخش قبلی، توضیحاتی درباره "عنصر مفهومی یا ارکان روحی جرائم" ارائه شده است که تبیین می کند که "قصد جنایی و بدخواهی" به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشخیص رکن مفهومی جرم در قوانین کیفری محسوب می شود.
در برخی موارد، مفهوم "برنامهریزی بدخواهانه" و "قصد" در یک راستای معنایی و مفهومی استفاده می شوند.
اما سؤال مهمی که در این بحث مطرح می شود این است: "اجزای تشکیل دهنده عنصر مفهومی جرم چیست؟" در پاسخ به این سؤال، به اشاره به "بدنامی کلی و بدنامی خاص" خواهیم پرداخت.
سوءنیت عامهترین معنای تصمیم و نیت بد میباشد.
در قوانین جرم و جزایی، برای این مفهوم مجازاتی تعیین شده است.
به طور ساده، هرگاه فردی تصمیم بگیرد تا اقدامی انجام دهد که به یک نتیجهٔ جرمی منجر شود، جرم به وقوع پیوسته و بروز یافته است.
در واقع، بروز وقوع نتیجهٔ جرمی در ثبت سوءنیت فرد تاثیری ندارد.
در لغتنامه حقوقی، این نوع اعمال را به عنوان "تخطیهای مطلق" تعریف میکنند.
به عنوان مثال، در جرمی همچون "رشوه دادن" یا "صدور چک بلامحل"، نیازی نیست که افراد متجاوز به طور قطعی عمدتا پول رشوه یا چک بدون موجودی را پرداخت کنند تا قصد بدنیاگری اثبات شود.
در مقابل، در برخی موارد، جرایم نیازمند سوءنیت عمومی هستند، بنابراین باید قصد مشخص و صریحی وجود داشته باشد و فرد متهم باید عمداً یا با سوءنیت خاص اقداماتی را انجام داده باشد که منجر به وقوع چنین اثری جرمی شود.
به جرائمی که برای اثبات جنبه روحانی جرم، نیازمند سوءنیت خاصی هستند، به طور رسمی جرایم وابسته میگویند.
در کیسهای که در بلاکهای HTML قرار میدهیم، میتوانیم از تگهای و
هدف از استفاده از این تگها، تاکید بیشتر و ارائه اطلاعات تأکیدی میباشد.
اگر کسی قصد داشته باشد که کسی دیگری را به قتل برساند، تنها اینکه شخص به طور عمومی سوءنیت داشته باشد کافی نیست.
جهت انجام این عمل قتل، علاوه بر سوءنیت عمومی، باید هم سوءنیت خاص داشته باشد و هم قصد و اراده.
تا زمانی که عمل انجام شده مورد نظر، قابلیت کشنده بودن را ندارد، نمیتوان فرد را به جرم قتل جانی محکوم کرد یا جریمه قصاص اعمال کرد.
بنابراین، اگر قاتل در هنگام تیراندازی به قتل عمدی قصد مشخص داشته باشد و در عمل قتل، بدون سوءنیت باشد، امکان قصاص وجود ندارد.
زیرا عنصر روحانی جرم، به دلیل عدم وجود سوءنیت خاص، تحت تأثیر قرار میگیرد.
تفاوت عنصر معنوی جرم با تقصیر و انگیزه
در این قسمت از آموزش، به معرفی و توضیح مفهومی مهم در زمینه جرم پرداختهایم، که با عنوان "رکن معنوی یا رکن روانی جرم" شناخته میشود.
این مفهوم قبلا مورد بررسی قرار گرفته است و اجزای مختلفی که آن را تشکیل میدهند، از جمله سوء نیت عام و سوء نیت خاص، بحث شده است.
با این حال، گاهی اوقات "رکن معنوی جرم" با مفاهیم دیگری مثل تقصیر و انگیزه درهمآمیخته میشود.
بنابراین، در اینجا به بررسی تفاوت بین عنصر معنوی جرم و تقصیر و انگیزه میپردازیم.
لطفاً متن زیر را با دقت مطالعه کنید:در این بخش از آموزش، به مقایسه "رکن معنوی جرم" با تقصیر و انگیزه میپردازیم.
تفاوت اصلی با توجه به مفهوم هر یک، در استفاده از اجزای روانی و معنوی مانند اراده، قصد و سوء نیت است.
بنابراین، معنویت جرم به مفاهیمی همچون عمل به دور از قصد و عدم عمد در رابطه با دیگر اجراها نشان میدهد، در حالی که تقصیر و انگیزه به نوعی عدم رعایت نهادینهها و قوانین مرتبط با جرم است.
لطفاً مطلب را به دقت مطالعه کرده و در صورت نیاز به توضیحات بیشتر، از تگهای قوی و مورد تاکید مانند "strong" و "em" استفاده نمایید.
در قسمت قبل به آن اشاره شده است که رکن روانی یا عنصر معنوی در جرایم عمدی نشاندهنده قصد و عمل مجرمانه میباشد.
اما تمام جرایم، عمدی نیستند.
در برخی از جرایم غیر عمدی، حتماً نیازی به قصد و سوء نیت نداریم.
کافیست که شخص متخلف باشد تا رکن معنوی یا روانی جرم رقم بخورد.
بنابراین، تقصیر رکن روانی جرایم غیر عمدی است، درحالی که در جرایم عمدی، قصد مجرمانه عنصر روانی جرم را داریم.
در تشریح تفاوت بین تقصیر و عنصر معنوی جرایم عمدی، باید توجه کنیم که طبق قانون مجازات اسلامی، تقصیر به چندین شکل قابل بروز است و میتواند به بروز عنصر معنوی جرم منجر شود.
بنابراین، در جرایم غیر عمدی، تقصیر به صورت بیاحتیاطی، بیمبالاتی، عدم مهارت و عدم رعایت قوانین دولتی بروز میکند و برای تحقق عنصر معنوی جرائم غیر عمدی کافی است.
به عنوان مثال، زمانی که قتل در تصادفات رانندگی روی میدهد.
با توجه به تفاوت بین علل ذهنی جرم و انگیزهها، میتوان گفت که به طور کلی، عامل انگیزشی به معنای نیرویی است که فرد را متحرک میسازد تا عمل جنایی را انجام دهد.
به عنوان مثال، انگیزه فرد برای ارتکاب قتل ممکن است به دلیل انتقامجویی برای رسیدگی به یک فرد باشد.
لذا، انگیزه از جنبه روحانی یا ذهنی جرم متمایز است و به طور عمومی نقشی در اثبات جنبه روحانی یا ذهنی جرم اجرا نمیکند و تنها در برخی موارد، میتواند تاثیر کاهشی روی مجازات داشته باشد؛ به ویژه در مواردی که جرم با انگیزه شرافتمندانه انجام شده باشد.
تفاوت عنصر معنوی جرم با سایر عناصر جرم
توضیح کامل درباره عنصر معنوی یا روحی جرم، هنگامی که ارتباط آن با دیگر عناصر جرم، از جمله عنصر قانونی و عنصر مادی جرم، به طور دقیق توضیح داده شود، کاملاً تکمیل میشود.
در اینجا قصد داریم به بررسی این سوال پردازیم که تفاوت عنصر معنوی جرم با سایر عناصر جرم چیست؟
بطور کلی، مورد نیاز برای وجود یک عنصر قانونی این است که عمل یا عدم عمل متهم باید در قانون مجازات اسلامی یا سایر قوانین به عنوان جرم شناخته شده باشد.
به همین دلیل، بدون اینکه رفتاری تحت مجازات قرار گیرد، امکان محکوم کردن فرد به مجازات وجود ندارد.
اما عنصر روانی یا رکن معنویجرم، به قصد و نیت بد متهمان مرتبط میشود.
در این مقاله، توضیح دادیم که تنها زمانی میتوان یک عمل را جرم دانست که به صورت واقعی انجام شده باشد.
برای این منظور، شخص باید سوءنیت و قصد خود را صراحتا اعلام کرده باشد تا بتوان آن عمل را به عنوان جرم شناخت.
بنابراین، اگرچه شخص قصد و نیت ارتکاب یک جرم را داشته باشد (عنصر معنوی)، اما عملی مادی انجام ندهد (عنصر مادی)، نمیتوان او را مجازات کرد.
سوالات پر تکرار
- نتیجه این مقاله نشان میدهد که بیمه عمر یکی از گزینههای مناسب برای تأمین آینده خود و خانواده میباشد.
این نوع بیمه، علاوه بر جبران خسارت در صورت وقوع حادثه، امکان دریافت سود تضمین شده در آینده را نیز فراهم میکند.
از مزایای دیگر بیمه عمر میتوان به انعطافپذیری در پرداخت قسط بیمه، دریافت مستمری و ماهانه حق بیمه و تأثیر جنسیت بر نرخ بیمه نامه اشاره کرد.
این بیمه نیز دارای معایبی بوده و نهایتاً برخی از افراد را از خرید آن منع کرده است.
با این حال، برای کسب اطلاعات دقیقتر و انتخاب بهتر، توصیه میشود با شرکت بیمه مورد نظر در ارتباط باشید و شرایط سنی و دیگر معیارهای آن را بررسی کنید.
نتیجه گیری
در نتیجه، از طریق تحلیل ارکان حقوقی و روانی در جرایم، به این نتیجه میرسیم که برای برقراری "عنصر معنوی یا روانی جرم"، عواملی همچون اراده و قصد مجرمانه وجود داشته باشد.
به علاوه، علاوه بر اراده، باید عزم جنایی برای انجام عمل و دستیابی به نتیجه نیز وجود داشته باشد.
نمونهای از جرایمی که برای بروز عنصر معنوی جرم نیازمند اراده و عزم جنایی هستند، قتل میباشد.
علاوه بر این، مفهوم سوءنیت نیز معنای تصمیم بد و نیت بد را میرساند و در قوانین جرم و جزایی، مجازاتی برای این مفهوم تعیین شده است.
هرگاه که فردی تصمیم میگیرد تا اقدامی انجام دهد که به یک نتیجه جرمی منجر شود، جرم به وقوع پیوسته و متهم به مجازات میشود.
بنابراین، بروز وقوع نتیجه جرمی در سوءنیت فرد تأثیری ندارد.
با بررسی مفهوم جرم معنوی و عناصر تشکیلدهنده آن، برخلاف جرم مادی و جرم قانونی، در علاقهمندی به انجام عمل غیرقانونی، اراده و قصد نقش مهمی دارند.
همچنین، تقصیر و عنصرهای روحی نیز در جرایم غیرعمدی و خطایی مورد بررسی قرار میگیرند.
بنابراین، معرفی و توضیح مفهومی مهم در زمینه جرم و رکن معنوی جرم با تمرکز بر اجزای روانی و معنوی مانند اراده، قصد، سوء نیت و تقصیر، معنایی مهم در تعیین مجازاتها و رسیدگی به جرایم را برای سازوکار حقوقی فراهم میآورد.