عقیم بودن همسر

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

عقیم بودن همسر

در این مقاله به تدوین یک طرح درخواست جدایی به علت ناتوانی باروری پرداخته شده است.
قانونی وجود دارد که تعریفی از ناتوانی را ارائه می‌دهد و به زوجی اشاره می‌کند که برای یک سال به خاطر داشتن رابطه جنسی منظم و عدم استفاده از روش‌های جلوگیری از بارداری هنوز هم باردار نشده‌اند.

بعضی از علت‌های ناتوانی بروز بی حاصلگی در زنان عبارتند از قطع شدن مسیر انتقال سلول‌های تخمک، کاهش تولید تخمک، تولید تخمک ناسالم، صدمات جسمانی و زندگی نامناسب.
در این شرایط، زوجین می‌توانند همچنان با همسرشان زندگی کنند یا درخواست طلاق دهند.

قانونی وجود دارد که تا سال ۱۳۹۱ تصویب شده و به شوهری که برای پنج سال قادر به زایمان نبوده است، اجازه می‌دهد درخواست طلاق را ارائه کند و پس از تایید نازایی همسر توسط دادگاه، اجازه به انجام طلاق می‌دهد.

خلافی

هر زندگی زناشویی ممکن است یک روز به مسیری ناشکفته برخورد کرده و به طور غیرمنتظره به پایان برسد.
علل این پایان ناگوار بسیار متنوع هستند، اما یکی از شایع‌ترین دلایل آن، می‌تواند برخاسته از نازایی همسر باشد.
آمارهای جهانی نشان می‌دهند که حدود ۱۵ درصد از زوجین با مشکل ناباروری روبرو هستند.

بعضی از علت های بروز بی حاصلگی در زنان عبارتند از:قطع شدن مسیر انتقال سلول های تخمک، کاهش تولید تخمک، تولید تخمک ناسالم، صدمات جسمانی، زندگی نامناسب مثل مصرف الکل و مواد مخدر یا تعرض به پرتوهای ایکس.
در این شرایط، زوجین چند انتخاب دارند.
آنها می توانند همچنان با همسرشان زندگی کنند یا درخواست طلاق دهند.

با توجه به حقیقتی که هر زن تا سن مشخصی قادر به داشتن فرزند است و در نظر گرفته شده است که بچه دار شدن برای هرفرد حقی طبیعی است، قوانین مربوط به این موضوع، هرچند با شرایط و آرازوهای خاص خودشان، وجود دارند.
ما در اینجا به بحث در مورد عقیم بودن همسر و طلاق به دلیل نازایی شوهر می‌پردازیم.

فهمیدن عقیم بودن همسر در دوران نامزدی

"به طور گسترده می‌توان ادعا کرد که یکی از علل رایج برای جدایی، عدم توانایی زوج همسر است.
اما با توجه به تلاش‌های بزرگی که در علم پزشکی به وقوع پیوسته است، اکنون زوجین کمتری با مشکل بی‌افراد روبه‌رو خواهند بود و با کمک روش‌های متنوعی، امکان باروری به دست آمده است.
"

تشخیص عقیمیت همسر در طول مراحل مختلف زندگی، مانند دوران نامزدی، می تواند تأیید شود.
اگر همسر در این دوران متوجه شود که همسرش به دلایل مختلف عقیم است و تمایل به جداشدگی دارد، می تواند درخواست طلاق را با دریافت گواهی پزشکی قانونی یا پزشک معتمد مبنی بر عقیمیت همسرش داشته باشد.
در این شرایط، تمام فرآیند طلاق باید به شکل عادی خود انجام شود.

نحوه گرفتن طلاق به دلیل عقیم بودن همسر

قانون به صورت خاص تعریفی از "ناباروری" ارائه می‌دهد.
مفهوم "ناباروری" در این قانون مربوط به زوجی است که در طی یک سال به خاطر داشتن رابطه جنسی منظم و عدم استفاده از روش‌های جلوگیری از بارداری، هنوز هم باردار نشده اند.
این قانون در سال ۱۳۵۳ تصویب شده است و به مسائل "ناتوانی جنسی همسر" و "حق طلاق" اشاره دارد.

قانون مورد نظر در سال ۱۳۹۱ مجددا تصویب شده و تاکنون قابل اعمال است.
این قانون در بند ۱۰ قانون حمایت از خانواده، حق "طلاق" را در قرارداد ازدواج دائم تعیین کرده است.
در این قانون آمده است که در صورتی که شوهر در طول پنج سال قادر به زایمان نباشد، همسر اجازه دارد پس از این مدت زمان، درخواست "طلاق" را ارائه دهد و پس از تایید نازایی همسر توسط دادگاه، اجازه به انجام "طلاق" می‌دهد.

قانون حمایت از خانواده معتقد است که حتی اگر شرایط ضمن عقد در خصوص امضا صورت نگیرد، باز هم امکان جدا شدن همسر از یکدیگر وجود دارد، در صورتی که بر اساس اخلاق، عقل و شرع، آگاهیمان را نسبت به بی امکان بودن انجام وظایف زناشویی نشان می‌دهد، زیرا همسر به طور تثبیت شده ناتوان است.
این تصمیم می‌تواند براساس عسر و حرج و اعتبار عقاید ما پس از پنج سال اتخاذ شود همچنین برای تاکید بر اهمیت این موضوع، به استفاده از تگهای ``مورد نیاز است.

نکته‌ای که در این زمینه باید به آن توجه کرد، این است که در صورتی که همسر تمایلی به انجام روش‌های درمانی مانند بارور کردن تخمک و کاشت آن در رحم یا تزریق اسپرم نداشته باشد، با این حال از حق طلاق برخوردار خواهد بود.
حتی اگر دلیل طلاق، عقیم بودن همسر باشد، زوجه به تمامی حقوق خود مانند مهریه، اجرت المثل و نفقه مستحق خواهد بود.
با این حال باید توجه داشت که اگر همسر به سن یائسگی رسیده باشد یا توانایی باروری نداشته باشد، دریافت حکم طلاق به دلیل عقیم بودن همسر امکان‌پذیر نخواهد بود.

نحوه مختصری از دریافت طلاق به دلیل عدم توانایی باروری در ادامه آمده است:

گذشت پنج سال از آن زمان.

تدوین یک طرح درخواست جدایی

سوالات پر تکرار

  1. درخواست طلاق به این صورت است که دفتر خدمات الکترونیک قضایی دادخواست را به صحبت همراه با ضمائم و مدارک به دادگاه خانواده ارسال می‌کند.
    جدایی به معنای جدا شدن زوجین نیست، بلکه مرد و زن هر دو می‌توانند از این درخواست استفاده کنند.
    روش‌های گوناگونی برای درخواست جدایی وجود دارد.
    زوج یا همسر می‌تواند در هر مرحله از فرآیند طلاق به یک وکیل مراجعه کند، اما در صورتی که طلاق توافقی باشد، اجازه استفاده از وکیل مشترک نخواهد بود.
    زن در مراحل تفکیک باید به سیستم ثبت نام کند و پس از جلسات مشاوره و اخذ گواهی عدم انصراف از طرف هر دو طرف در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی درخواست تفکیک را ارائه کند.
    برای درخواست جدایی و خاتمه نقشهٔ ازدواج بین زن و مرد باید مراحل خاصی طی کرد.
    زن باید حکم جدایی از دادگاه خانواده دریافت کند و با استفاده از این حکم یا گواهی عدم امکان سازش به دفتر ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کند.
    برای درخواست طلاق توافقی، طرفین باید توافقات خود را درباره تمامی مسائل مالی و غیرمالی با دادگاه به اشتراک بگذارند.
    روش و مراحل طلاق بر اساس درخواست زن و مرد تفاوت دارد.
    زن برای جدایی و طلاق باید دلیل موجهی داشته باشد و این دلیل را به قاضی دادگاه ثابت کند.
    اما برای مرد، ارائه دلیل لازم نیست و تنها با پرداخت حقوق مالی به زن می‌تواند اقدام به طلاق کند.
    طلاق توافقی زمانی رخ می‌دهد که هم زن و هم شوهر به توافقی رسیده و خواست دارند از یکدیگر جدا شوند.

نتیجه گیری

در نتیجه، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که قانون جدید درخواست جدایی به دلیل عدم توانایی باروری را مورد تأیید قرار داده است.
قانون حاکم بر ناباروری زنان شامل عوامل مختلفی مانند قطع مسیر انتقال سلول‌های تخمک، کاهش تولید تخمک، تولید تخمک ناسالم، صدمات جسمانی، زندگی نامناسب و مصرف مواد مخدر است.

با در نظر گرفتن حق طبیعی هر زن برای بچه‌دار شدن، قانون تاکید می‌کند که اگر همسر در طول پنج سال قادر به زایمان نباشد، همسر می‌تواند درخواست طلاق را ارائه دهد و با تایید دادگاه، اجازه به انجام طلاق را خواهد داشت.
بر اساس اینقدرت نازایی همسر در انجام این قانون، دادگاه‌ها و قانونگذاران مسئولیت قانونی را برای حفظ حقوق خانواده به عهده دارند.

این قانون نه تنها حق طلاق را به همسران می‌دهد، بلکه به دلیل تأثیرات جدایی بر روابط خانوادگی و روانی، منظمت اجتماعی را نیز حفظ می‌کند.
بنابراین، این قانون وضعیتی عادلانه و هماهنگ با ارزش‌ها و قوانین اسلامی را داراست و در جهت حفظ سلامت خانواده و افزایش رفاه اجتماعی و عدل در جامعه کوشاست.