خلاصه مقاله
در مواردی که زن تلاش میکند وکالت مطلق را از شوهر خود درخواست کند، اغلب وکالت به ازای مهریهای که پرداخت میشود، اهدا میشود و به همین دلیل، مفهوم طلاق بدون بخشش مهریه در این مورد، مطرح نمیشود.
به طور کلی، هنگامی که یک زن ازدواج را از طرف خود متوقف میکند، شوهر میتواند با پرداخت تمام یا بخشی از مهریه، درخواست طلاق را از طرف زن را قبول کند و پس از صدور حکم دادگاه، متوجه طلاق خود شود.
به طور عادی، در حالت دیگری که مطرح شده، همانند حالت اول، وقتی شوهر تصمیم به طلاق میگیرد، به همسر خود وکالت میدهد.
در این حالت، اعطای وکالت به معنی توافق بر سر تسویه حقوق مالی و غیرمالی زن است.
به عنوان مثال، زن در ازای دادن حضانت فرزندان به شوهر، اجازه میدهد تا وکالت طلاق را بگیرد.
هم اکنون که با تفاوتهای مختلف طلاق زنانه آشنا شدهایم، میتوانیم توضیح دهیم که در چه شرایطی و با چه ضوابطی طلاق از سوی زن با پرداخت مهریه امکان پذیر است و چگونه این نوع طلاق انجام میشود.
برای پاسخ به سؤال فوق، ابتدا باید به تعریف دو نوع طلاق موجود در قانون مدنی و به نسبت شرع اسلام، یعنی طلاق خلع و مبارزه، مراجعه کنیم.
سپس با توجه به مفهوم هر یک از این دو نوع طلاق و بررسی شرایط آنها، به دنبال پاسخ به سؤال زیر باشیم: آیا با قبول مبلغ مهریه، میتوان طلاق گرفت یا خیر؟ مطابق ماده 1129 قانون مدنی، اگر شوهر از پرداخت نفقه استنكاف كند و قرارداد گرفتن اجراي حكم دادگاه و الزام او به پرداخت نفقه مقدور نباشد، زن می تواند درخواست طلاق را به حاكم مراجعه کند و حاكم مجبور خواهد کرد شوهر را به طلاق ببرد.
همچنین، در صورت عجز شوهر از پرداخت نفقه نیز .
.
.
موردی که در ماده ۱۱۳۰ ذکر شده است، اشاره به ترک زندگی خانوادگی توسط زوج، محکومیت قطعی وی به حبس پنج سال یا بیشتر، اعتیاد شوهر، بیماری های روانی یا مسری که درمان آنها دشوار است و همچنین ضرب و شتم یا هرگونه سو استفاده طولانی مدت از سوی همسر است.
این موارد به عنوان مواردی از عسر و حرج مطرح شده اند.
یکی از حقوق اساسی مالی زنان در مراسم عقد، حق "مهر" است که معمولاً مبلغ قابل توجهی دارد.
در صورتی که شوهر، برای به دست آوردن وکالت کامل در مواقع طلاق، به همسر خود "مهریه" را پرداخت کند، حق "طلاق از سوی زن به همراه بخشش مهریه" به وی داده می شود و همسر می تواند در هر زمان که بخواهد، با مراجعه به دادگاه خانواده خود را طلاق بدهد.
بی عدالتی در قانونهای خانوادگی ما موجب شده است که برخی افراد بر این باور باشند که زن می تواند هر زمان که بخواهد با پرداخت مهریه، به منظور طلاق اقدام کند.
این باور نادرست و نابرابر است و با توجه به قوانین و شرایط ازدواج، زن نمی تواند به تنهایی، بدون اجازه همسر، طلاق درخواست کند.
نیاز است که قبل از انجام هرگونه تغییرات در وضعیت ازدواجی، عواطف و حقوق هر دو طرف را مورد بررسی دقیق قرار دهیم تا به توافقی عادلانه برسیم.
زیبایی و آزادی واقعی در روابط زناشویی، از طریق همکاری، احترام متقابل و تعامل بین همسران بدست می آید.
برای اقدام به طلاق از طرف زن، روشی آسان و حیاتی وجود دارد که نیازی به رضایت شوهر ندارد و آن هم استفاده از وکالت در امر طلاق است.
وکالت در طلاق به دو صورت امکان پذیر است: روش اول: استفاده از وکیل تخصصی در امور طلاق، که به شما در تمام مراحل طلاق، از جمله تهیه اسناد، تنظیم مدارک و حضور در دادگاه، راهنمایی می کند.
روش دوم: بهره گیری از خدمات وکیل در امور طلاق به صورت آنلاین، که این روش بسیار آسان و راحت برای شماست.
شما می توانید از طریق اینترنت با وکیل مشورت کنید و اقدامات لازم برای طلاق خود را بدون نیاز به مراجعه حضوری انجام دهید.
توجه داشته باشید که در صورتی که زن از سوی خود اقدام به طلاق کند، همسر او میتواند به دلیل وجود یکی از چهار مورد زیر، حق وکالت در طلاق را داشته باشد: عسر و حرج، عدم پرداخت نفقه، غیبت همسر و یا برخی موارد قانونی دیگر.
در هیچ یک از این موارد، واجب بودن طلاق همسر به همراه پرداخت مهریه، توسط قانون گنجانده نشده است.
بنابراین، طلاق از طرف زن بدون پرداخت مهریه در همه شرایط ذکر شده، امکان پذیر است.
با این حال، به نکات زیر نیز توجه کنید: وکالت مشروط در حوزه طلاق به معنای این است که زوجین در هنگام عقد ازدواج شرایط خاصی را درج میکنند و آنها را امضا میکنند.
این شرایط، در صورت برآورده شدن هرکدام از آنها، باعث میشود که طلاق به سبب زن، برای زن امکانپذیر شود و او قادر به تنها اقدام به طلاق با مراجعه به دادگاه خانواده باشد.
به عنوان مثال، در قرارداد ازدواج، میتوان شرطی قرار داد که هرگاه شوهر بدون رضایت همسر با فردی دیگر ازدواج کند، همسر قادر به وکالت در طلاق میتواند و با اثبات این موضوع، طلاق خواهد گرفت.
با توجه به این واقعیت، گاهی وقتها در شرایط قانونی، همسر و همسرا هم میتواند برای رسیدگی یکطرفه به طلاق اقدام نماید.
یک نکته مهم که باید به آن توجه کرد، این است که بطور کلی، در فرهنگ جامعه، عادتاً باور بر این است که طلاق از سوی زن معمولاً نیاز به بخشش مهریه ندارد و زن میتواند در شرایط قانونی، با توجه به وضعیت خود، برای طلاق بدون بخشش مهریه و طلاق با بخشش مهریه تصمیم بگیرد که هر یک از این موارد، دارای قوانین و شرایط خاص خود هستند.
به طور معمول، در جامعه، اعتقاد عمومی وجود دارد که برای دختران، ازدواج و طلاق با مسائلی همراه است که برعکس دختران، پسران نیازی به آنها ندارند.
بر اساس این عقیده، معمولاً برای اینکه یک زن بتواند درخواست طلاق دهد، باید تمام یا حتی بخشی از مهریه خود را بخشش دهد.
به عبارت دیگر، بدون ارائه مهریه به همراه درخواست طلاق، دادگاه قبول طلاق و جدایی از همسر را به طلاق جواب نخواهد داد.
اما با توجه به قوانین حقوقی مربوط به ازدواج و طلاق، این باور نادرست است.
هیچ اجباری برای زن برخاستن از رابطه ازدواجی بدون ارائه مهریه وجود ندارد و دادگاه نمی تواند درخواست آن را به این دلیل رد کند.
تفکر کهن در زندگی بشر از تدابیر تخریبی برای جلوگیری از نظم و آرامش در خانواده جلوگیری کرده است.
طلاق به عنوان یکی از روش های حل اختلافات خانوادگی، متأسفانه زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار می دهد.
در قوانین مدنی، دو نوع طلاق مشهود است: طلاق خلع و طلاق مبارات.
در طلاق خلع، زن به دلیل تنفر یک طرفه از شوهر، به محض اظهار رضایت خود، از این عقد جدا می شود.
این روش طلاق به مجروحت درونی زن و خشم آن نسبت به شوهر اطلاق می شود.
به همین دلیل، در این حالت، زن می تواند با توافق پذیرفتن پرداختی مالی، از این ازدواج فرار کند.
طلاق مبارات از این جهت متفاوت است که در آن، زوجین به تنفر متقابل از یکدیگر دچار شده و برای خاتمه رابطه خود اقدام به جدایی می کنند.
در این حالت، حقوق و مالیات زن به دلیل برخورد با همسر، به او اعطا می شود و تمامی طلاقی که در این مورد صورت می گیرد، بر اساس قوانین شرعی و اصول دینی جامعه تعیین می شود.
مهمترین نکته در مورد این نوع طلاق این است که مالیات که به شوهر پرداخت می شود، به عنوان فدیه در حق شرعی شناخته می شود.
این واگذاری مالی به شوهر، بر مبنای منافع اقتصادی و اجتماعی خانواده تعیین می شود.
بنابراین، در دو نوع طلاق خلع و مبارات، با توجه به تنفر های متفاوت و شرایط متنوع زوجین، پرداخت مالی و قوانین شرعی، به ترتیب در ماده 1146 و 1147 قانون مدنی، مشخص شده است.
وکالت مطلق در موارد طلاق، یک وکیل حرفهای و مجربی است که توانایی ارائه خدمات حقوقی در امور طلاق را دارد.
وکالت مطلق به عنوان یک مشاور حقوقی حرفهای، در تدارک مستندات لازم برای مطالبه حقوق و ویژگیهای مرتبط با طلاق کمک میکند.
همچنین، وکیل مطلق میتواند در فرایند مذاکرهها و پیشنهادات صلحی در طلاق نقشهای مهمی ایفا کند.
استفاده از وکالت مطلق در طلاق میتواند برای حفظ حقوق و منافع طرفین طلاق بسیار مهم و ضروری باشد.
این وکیل، قوانین و مقررات مربوط به طلاق را به خوبی درک کرده و مشتریان را در تمام مراحل این روند همراهی میکند.
وکیل مطلق قادر است سیر تحقیقاتی لازم را برای بررسی مسائل از طریق بررسی مستندات، مصاحبه با شاهدان و استناد به قوانین انجام دهد.
او نیز میتواند صحبتها و مذاکرات با طرفین طلاق صورت گیرد و سعی میکند تا به توافقی میان آنها دست یابد.
در نهایت، وکالت مطلق در طلاق نقش بسیار مهمی در حفظ حقوق و منافع طرفین دارد.
این وکیل با تجربه خود ضمانت میکند که هر دو طرف بطور عادلانه و متعادل از آنطرفی که با مشکلات پیچیدهای در طلاق روبهروست، حمایت میشوند.
استفاده از خدمات یک وکیل مطلق در طلاق، میتواند اطمینان و راحتی بیشتری برای طرفین فراهم کند و فرآیند طلاق را بهبود بخشد.
در سیستم حقوق کشور ما، زمانی که زن و مرد به ازدواج میپردازند، احساس حقوق و وظیفه میکنند.
ازجمله این حقوق این است که حق قطع رابطه ازدواجی و طلاق، در اصل به عهده شوهر است، و همچنین زن از حقوق مالی تحت عنوان مهریه بهره میبرد.
با توجه به این واقعیت، گاهی وقتها در شرایط قانونی، همسر و همسرا هم میتواند برای رسیدگی یکطرفه به طلاق اقدام نماید.
یک نکته مهم که باید به آن توجه کرد، این است که بطور کلی، در فرهنگ جامعه، عادتاً باور بر این است که طلاق از سوی زن معمولاً نیاز به بخشش مهریه ندارد و زن میتواند در شرایط قانونی، با توجه به وضعیت خود، برای طلاق بدون بخشش مهریه و طلاق با بخشش مهریه تصمیم بگیرد که هر یک از این موارد، دارای قوانین و شرایط خاص خود هستند.
با توجه به تفاصیل ذکر شده، در این مقاله، در ابتدا به دو فرض طلاق با بخشش مهریه و بدون بخشش مهریه توجه خواهیم کرد.
سپس، شرایط و قوانین مربوط به هر دو فرض را بررسی خواهیم کرد.
در نهایت، به این پرسش میپردازیم که آیا با بخشش مهریه میتوان طلاق را دریافت کرد؟
طلاق از طرف زن با بخشش مهریه
طلاق از سوی زن با بخشش مهریه، یکی از اشکال طلاق است که در آن، زن میتواند با بخشیدن مهریه تعیین شده در قرارداد ازدواج، به طور یکطرفه، از زندگی مشترک خود پایان دهد.
قبل از بحث درباره این نوع طلاق، بهتر است به بررسی طلاق از سوی زن و شرایط آن بپردازیم، سپس توضیح دهیم که چگونه همسر میتواند با بخشش مهریه، اقدام به گرفتن طلاق نماید.
طلاق از سوی زن، طبق قانون مدنی، در موارد خاصی قابل اجرا است.
در این موارد، زن میتواند فقط با مراجعه به دادگاه خانواده، بدون نیاز به رضایت همسر، برای دریافت حکم طلاق و ثبت آن، اقدام کند.
در ادامه، به توضیح این موارد خواهیم پرداخت.
"برای اقدام به طلاق از طرف زن، روشی آسان و حیاتی وجود دارد که نیازی به رضایت شوهر ندارد و آن هم استفاده از وکالت در امر طلاق است.
وکالت در طلاق به دو صورت امکان پذیر است:""روش اول: استفاده از وکیل تخصصی در امور طلاق، که به شما در تمام مراحل طلاق، از جمله تهیه اسناد، تنظیم مدارک و حضور در دادگاه، راهنمایی می کند.
""روش دوم: بهره گیری از خدمات وکیل در امور طلاق به صورت آنلاین، که این روش بسیار آسان و راحت برای شماست.
شما می توانید از طریق اینترنت با وکیل مشورت کنید و اقدامات لازم برای طلاق خود را بدون نیاز به مراجعه حضوری انجام دهید.
"
وکالت مشروط در طلاق، یک نوع قرارداد حقوقی است که به طرفین در یک رابطه ازدواجی کمک میکند تا مشکلات و اختلافات خود را به صورت داوطلبانه و با توجه به توافقات اولیه حل کنند.
این نوع وکالت معمولا در مواقعی که هر دو طرف نمیتوانند با هم تفاهم کنند و به درگیری قانونی متوسل میشوند، به کار گرفته میشود.
استفاده از وکیل در طلاق مشروط میتواند به طرفین کمک کند تا به صورت مستقل و با دریافت مشورت حرفهای، برای تقسیم صحیح اموال، تعیین حقوق نفقه و محافظت از منافع کودکان، به توافق برسند.
در طلاق مشروط، نقش وکیل به عنوان نماینده طرفین در دادگاه بسیار مهم است.
وکیل همراه با مشتریان خود، تحت تأثیر تجربیات حرفهای و قانونی خود، تمامی مسائل را مورد بررسی و بحث قرار میدهد و به طرفین در راه حل مناسب راهنمایی میکند.
وکالت مشروط در طلاق، فرصتی است برای طرفین تا با همکاری حقوقی، عدالت را حفظ کنند و به صورت آرام و منسجم به اتمام درخواست طلاق برسند.
وکالت مشروط در حوزه طلاق به معنای این است که زوجین در هنگام عقد ازدواج شرایط خاصی را درج میکنند و آنها را امضا میکنند.
این شرایط، در صورت برآورده شدن هرکدام از آنها، باعث میشود که طلاق به سبب زن، برای زن امکانپذیر شود و او قادر به تنها اقدام به طلاق با مراجعه به دادگاه خانواده باشد.
به عنوان مثال، در قرارداد ازدواج، میتوان شرطی قرار داد که هرگاه شوهر بدون رضایت همسر با فردی دیگر ازدواج کند، همسر قادر به وکالت در طلاق میشود و با اثبات این موضوع، طلاق خواهد گرفت.
وکالت مشروط در طلاق، به مجموعهای از شروط قانونی اطلاق میشود که در طی مراحل انعقاد قرارداد ازدواج و در صورت تمایل و هماهنگی بین زوجین، به سند ازدواج اضافه میشود.
این شروط میتواند شامل دوازده مورد مهمی باشد که به منظور تضمین حقوق و وظایف زوجین در صورت وقوع طلاق بین آنها، قرار داده میشود.
البته این شروط تنها محدود به دوازده مورد خاص نبوده و زوجین میتوانند با توافق و موافقت متقابل، شروطی دیگر هم در این قانون اصلاحی اضافه کنند، به شرطی که با قوانین و مقررات راستمداری و قانونی همخوانی داشته باشد.
وکالت مطلق در موارد طلاق، یک وکیل حرفهای و مجربی است که توانایی ارائه خدمات حقوقی در امور طلاق را دارد.
وکالت مطلق به عنوان یک مشاور حقوقی حرفهای، در تدارک مستندات لازم برای مطالبه حقوق و ویژگیهای مرتبط با طلاق کمک میکند.
همچنین، وکیل مطلق میتواند در فرایند مذاکرهها و پیشنهادات صلحی در طلاق نقشهای مهمی ایفا کند.
استفاده از وکالت مطلق در طلاق میتواند برای حفظ حقوق و منافع طرفین طلاق بسیار مهم و ضروری باشد.
این وکیل، قوانین و مقررات مربوط به طلاق را به خوبی درک کرده و مشتریان را در تمام مراحل این روند همراهی میکند.
وکیل مطلق قادر است سیر تحقیقاتی لازم را برای بررسی مسائل از طریق بررسی مستندات، مصاحبه با شاهدان و استناد به قوانین انجام دهد.
او نیز میتواند صحبتها و مذاکرات با طرفین طلاق صورت گیرد و سعی میکند تا به توافقی میان آنها دست یابد.
در نهایت، وکالت مطلق در طلاق نقش بسیار مهمی در حفظ حقوق و منافع طرفین دارد.
این وکیل با تجربه خود ضمانت میکند که هر دو طرف بطور عادلانه و متعادل از آنطرفی که با مشکلات پیچیدهای در طلاق روبهروست، حمایت میشوند.
استفاده از خدمات یک وکیل مطلق در طلاق، میتواند اطمینان و راحتی بیشتری برای طرفین فراهم کند و فرآیند طلاق را بهبود بخشد.
وکالت مطق در طلاق یک روش دیگر است که زن میتواند اقدام به طلاق از طرف خود کند.
در این روش، زوج و زن توافق میکنند که شوهر به زن وکالت دهد تا هنگامی که بخواهد بدون نیاز به هیچ شرطی، با مراجعه به دادگاه خانواده میتواند از طریق طلاق از طرف زن اقدام کند.
«برخلاف وکالت مشروط که در دفاتر انکشاف وقراردادهای ازدواج وطلاق صورت میگیرد و به همراه سند ازدواج تحویل داده میشود، وکالت مطلق در موارد طلاق، به وسیلهٔ صدور یک نامه رسمی وکالت، از سوی شوهر به همسر انجام میپذیرد.
در این وکالت، ضروری است که زن حق ابطال وکیل را نداشته باشد، و حق تکلیف مسئولیت حقوقی به شخص دیگری را دارایش کند.
علاوه براین، حق انصراف از تقاضای بازنگری و حق تکمیل آراء نیز به زن واگذار شود.
»
مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، عسر و حرج به وجود آمدن شرایطی گفته میشود که برای زندگی همسر با مشقت و سختی همراه شود و تحمل آن برای او مشکل باشد.
این شرایط ممکن است به وضعیتهای مختلفی از جانب زن منجر شود، تا جایی که هرگاه سختی و مشکل خاصی در زندگی مشترک قابل تحمل نباشد، همسر میتواند با اثبات عسر و حرج، طلاق را درخواست کند.
به عنوان مثال، عسر و حرج میتواند شامل مواردی باشد نظیر: بیماری جدی و مزمن زوجه که منجر به آسیب رساندن به زندگی زوجه شود، عدم توانایی زوجه در تأمین نیازهای مالی خانواده به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیف و یا سایر شرایطی که باعث تحمل فشار و سختی زندگی برای زن شود.
بر اساس این قانون، زوجه میتواند با ارائه دلایل و مدرکهای مورد نیاز، در صورت وجود عسر و حرج مشخص، درخواست طلاق کند تا از بار این وضعیت سخت و مشکلآور آزاد شود.
از این رو، تأکید میشود که در هر موردی که مشکلات و سختیهای قابل تحمل ناشی از زندگی مشترک برای همسر ایجاد شود، میتوان با استناد به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اقدام به درخواست طلاق نمود و به طور قانونی از این وضعیت غیر قابل تحمل رهایی یابد.
موردی که در ماده ۱۱۳۰ ذکر شده است، اشاره به ترک زندگی خانوادگی توسط زوج، محکومیت قطعی وی به حبس پنج سال یا بیشتر، اعتیاد شوهر، بیماری های روانی یا مسری که درمان آنها دشوار است و همچنین ضرب و شتم یا هرگونه سو استفاده طولانی مدت از سوی همسر است.
این موارد به عنوان مواردی از عسر و حرج مطرح شده اند.
مطابق ماده 1129 قانون مدنی، اگر شوهر از پرداخت نفقه استنكاف كند و قرارداد گرفتن اجراي حكم دادگاه و الزام او به پرداخت نفقه مقدور نباشد، زن می تواند درخواست طلاق را به حاكم مراجعه کند و حاكم مجبور خواهد کرد شوهر را به طلاق ببرد.
همچنین، در صورت عجز شوهر از پرداخت نفقه نیز .
.
.
بنابراین، زن میتواند در صورتی که شوهر خود به صورت عمدی از پرداخت نفقه خودداری کرده باشد یا قادر به پرداخت نفقه همسر خود نباشد، اقدام به طلاق کند.
اگر حکم نفقه قطعی شده و به اجرا در نیاید، دادگاه میتواند حکم طلاق را صادر کند.
طلاق به دلیل غیبت شوهر بیش از چهار سال از طرف زن، در قانون مدنی به ماده 1029 اشاره دارد.
طبق این ماده: "هرگاه فردی به مدت چهار سال به طور کامل غایب و مفقود الاثر باشد، زن او می تواند درخواست طلاق را مطرح کند.
در این صورت، با رعایت ماده 1023، طلاق به او صادر خواهد شد.
"
بنابراین، اگر مردی برای مدت چهار سال به طور کامل ناپدید شده باشد و هیچ اطلاعی از وی در دست نباشد، همسر میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده و رعایت مراسم، مانند انتشار آگهی در روزنامه، اقدام به درخواست طلاق و ثبت آن کند.
هم اکنون که با تفاوتهای مختلف طلاق زنانه آشنا شدهایم، میتوانیم توضیح دهیم که در چه شرایطی و با چه ضوابطی طلاق از سوی زن با پرداخت مهریه امکان پذیر است و چگونه این نوع طلاق انجام میشود.
به طور عادی، در حالت دیگری که مطرح شده، همانند حالت اول، وقتی شوهر تصمیم به طلاق میگیرد، به همسر خود وکالت میدهد.
در این حالت، اعطای وکالت به معنی توافق بر سر تسویه حقوق مالی و غیرمالی زن است.
به عنوان مثال، زن در ازای دادن حضانت فرزندان به شوهر، اجازه میدهد تا وکالت طلاق را بگیرد.
یکی از حقوق اساسی مالی زنان در مراسم عقد، حق "مهر" است که معمولاً مبلغ قابل توجهی دارد.
در صورتی که شوهر، برای به دست آوردن وکالت کامل در مواقع طلاق، به همسر خود "مهریه" را پرداخت کند، حق "طلاق از سوی زن به همراه بخشش مهریه" به وی داده می شود و همسر می تواند در هر زمان که بخواهد، با مراجعه به دادگاه خانواده خود را طلاق بدهد.
به طور کلی، هنگامی که یک زن ازدواج را از طرف خودش متوقف میکند، شوهر میتواند با پرداخت تمام یا بخشی از مهریه، درخواست طلاق را از طرف زن را قبول کند و پس از صدور حکم دادگاه، متوجه طلاق خود شود.
طلاق از طرف زن بدون بخشش مهریه
در بخش قبل، ما درباره "طلاق از طرف زن با بخشش مهریه" صحبت کردیم و اشاره کردیم که اگر شوهر، به جهت دریافت وکالت مطلق در طلاق، مهریه را به همسر خود پرداخت کند، این حق طلاق به زن داده میشود و زن میتواند هر زمان که میخواهد با مراجعه به دادگاه خانواده، طلاق خود را صادر کند، که در این حالت، مدت زمان طلاق کوتاه خواهد بود.
اما در این بخش، قصد داریم به بررسی فرضی دیگر، یعنی "طلاق از طرف زن بدون بخشش مهریه" بپردازیم.
به طور معمول، در جامعه، اعتقاد عمومی وجود دارد که برای دختران، ازدواج و طلاق با مسائلی همراه است که برعکس دختران، پسران نیازی به آنها ندارند.
بر اساس این عقیده، معمولاً برای اینکه یک زن بتواند درخواست طلاق دهد، باید تمام یا حتی بخشی از مهریه خود را بخشش دهد.
به عبارت دیگر، بدون ارائه مهریه به همراه درخواست طلاق، دادگاه قبول طلاق و جدایی از همسر را به طلاق جواب نخواهد داد.
اما با توجه به قوانین حقوقی مربوط به ازدواج و طلاق، این باور نادرست است.
هیچ اجباری برای زن برخاستن از رابطه ازدواجی بدون ارائه مهریه وجود ندارد و دادگاه نمی تواند درخواست آن را به این دلیل رد کند.
توجه داشته باشید که در صورتی که زن از سوی خود اقدام به طلاق کند، همسر او میتواند به دلیل وجود یکی از چهار مورد زیر، حق وکالت در طلاق را داشته باشد: عسر و حرج، عدم پرداخت نفقه، غیبت همسر و یا برخی موارد قانونی دیگر.
در هیچ یک از این موارد، واجب بودن طلاق همسر به همراه پرداخت مهریه، توسط قانون گنجانده نشده است.
بنابراین، طلاق از طرف زن بدون پرداخت مهریه در همه شرایط ذکر شده، امکان پذیر است.
با این حال، به نکات زیر نیز توجه کنید:
در مواردی که زن تلاش میکند وکالت مطلق را از شوهر خود درخواست کند، اغلب وکالت به ازای مهریهای که پرداخت میشود، اهدا میشود و به همین دلیل، مفهوم طلاق بدون بخشش مهریه در این مورد، مطرح نمیشود.
در رویه عملی دادگاههای خانواده، هنگامی که زن برای طلاق به وکالت نامه اقدام کند، برخلاف وکالت نامه، درخواست مهریه ثبت نشده باشد، دادگاهها به طور معمول، طلاق از سوی زن بدون تمکین مهریه را قبول نمیکنند و زن را ملزم میکنند تا قسمتی از مهریه خود را برای درخواست طلاق واگذار کند.
آیا با بخشش مهریه می توان طلاق گرفت؟
بی عدالتی در قانونهای خانوادگی ما موجب شده است که برخی افراد بر این باور باشند که زن می تواند هر زمان که بخواهد با پرداخت مهریه، به منظور طلاق اقدام کند.
این باور نادرست و نابرابر است و با توجه به قوانین و شرایط ازدواج، زن نمی تواند به تنهایی، بدون اجازه همسر، طلاق درخواست کند.
نیاز است که قبل از انجام هرگونه تغییرات در وضعیت ازدواجی، عواطف و حقوق هر دو طرف را مورد بررسی دقیق قرار دهیم تا به توافقی عادلانه برسیم.
زیبایی و آزادی واقعی در روابط زناشویی، از طریق همکاری، احترام متقابل و تعامل بین همسران بدست می آید.
با توجه به روش عملکرد دادگاههای کشورمان، پرسش جالبی مطرح میشود که آیا استفاده از مهریه میتواند منجر به درخواست طلاق شود؟ به عبارت دیگر، آیا پرداخت مهریه برای زن برای درخواست طلاق و صدور حکم دادگاه کافی است و نیازی به رضایت شوهر وجود ندارد؟
برای پاسخ به سؤال فوق، ابتدا باید به تعریف دو نوع طلاق موجود در قانون مدنی و به نسبت شرع اسلام، یعنی طلاق خلع و مبارزه، مراجعه کنیم.
سپس با توجه به مفهوم هر یک از این دو نوع طلاق و بررسی شرایط آنها، به دنبال پاسخ به سؤال زیر باشیم: آیا با قبول مبلغ مهریه، میتوان طلاق گرفت یا خیر؟
تفکر کهن در زندگی بشر از تدابیر تخریبی برای جلوگیری از نظم و آرامش در خانواده جلوگیری کرده است.
طلاق به عنوان یکی از روش های حل اختلافات خانوادگی، متأسفانه زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار می دهد.
در قوانین مدنی، دو نوع طلاق مشهود است: طلاق خلع و طلاق مبارات.
در طلاق خلع، زن به دلیل تنفر یک طرفه از شوهر، به محض اظهار رضایت خود، از این عقد جدا می شود.
این روش طلاق به مجروحت درونی زن و خشم آن نسبت به شوهر اطلاق می شود.
به همین دلیل، در این حالت، زن می تواند با توافق پذیرفتن پرداختی مالی، از این ازدواج فرار کند.
طلاق مبارات از این جهت متفاوت است که در آن، زوجین به تنفر متقابل از یکدیگر دچار شده و برای خاتمه رابطه خود اقدام به جدایی می کنند.
در این حالت، حقوق و مالیات زن به دلیل برخورد با همسر، به او اعطا می شود و تمامی طلاقی که در این مورد صورت می گیرد، بر اساس قوانین شرعی و اصول دینی جامعه تعیین می شود.
مهمترین نکته در مورد این نوع طلاق این است که مالیات که به شوهر پرداخت می شود، به عنوان فدیه در حق شرعی شناخته می شود.
این واگذاری مالی به شوهر، بر مبنای منافع اقتصادی و اجتماعی خانواده تعیین می شود.
بنابراین، در دو نوع طلاق خلع و مبارات، با توجه به تنفر های متفاوت و شرایط متنوع زوجین، پرداخت مالی و قوانین شرعی، به ترتیب در ماده 1146 و 1147 قانون مدنی، مشخص شده است.
تفکیک عقد طلاق و خلع و مبارات در حقوق اسلامی
در اصول حقوق اسلامی، عقد طلاق و خلع و مبارات هر سه به نحوی با یکدیگر شباهت دارند و تنها تفاوت بین آنها در این است که در خلع و مبارات، زن مجاز است که مالی کمتر از مهریه را به شوهر خود اهداء کند، حداکثر تا میزان مهریه اما نمیتواند بیشتر از آن باشد.
در عقد طلاق مبارات، همانند خلع و مبارات، مبلغی تا سقف مهریه توسط زن به شوهر داده میشود و پرداخت فدیه بیشتر از مهریه، غیرمجاز است.
سوالات پر تکرار
- امکان تهیه وسایل معیشت با استفاده از فراهم کردن شغلی توسط اقارب و فرزندان وجود دارد.
داشتن خانواده و فرزندان باعث استواری و پایداری زندگی میشود.
یکی از مواردی که در قانون مدنی برای پرداخت نفقه در نظر گرفته شده است، پرداخت نفقه به فرزندان و اقوام است.
اقوام به معنای خویشاوندانی است که در خط عمودی نسبت به شخص قرار دارند، یعنی خویشاوندانی که به واسطه خون با شخص پیوند دارند و از همان خون به دنیا آمدهاند.
بعد از شرح درباره شرایط عدم پرداخت نفقه برای زن و فرزند، ادامه مقاله را بر روی ضمانت اجراهای عدم پرداخت نفقه، بدون وجود عذر موجه، تمرکز میدهیم و درباره نحوه منع پرداخت نفقه صحبت میکنیم.
تنها در صورت وجود شرایطی که نفقه زن و فرزند را نپردازند، مردان قادر خواهند بود، بدون مواجه شدن با ضمانت اجراهای عدم پرداخت نفقه، خود را از پرداخت نفقه آنها معاف نمایند.
بنابراین، در ادامه مقاله به تفصیل شرایط عدم پرداخت نفقه زن و فرزند را بررسی خواهیم کرد و سپس به سؤال "چگونه باید نفقه را پرداخت کنیم؟" پاسخ خواهیم داد.
در این مقاله، قصد داریم بررسی کنیم که آیا مردان اجازه دارند نفقه نپردازند و به بررسی شرایط عدم پرداخت نفقه برای زنان، فرزندان و خانوادهها بپردازیم.
سپس، روشهای اطمینان از اجرای عدم پرداخت نفقه را تشریح خواهیم کرد و به سؤال اینکه چگونه باید نفقه پرداخت شود، پاسخ خواهیم داد.
به سؤالی که آیا مردان میتوانند نفقه را پرداخت کنند، میتوان به این صورت پاسخ داد که تعهد به پرداخت نفقه در مورد همسر و فرزندان به عهده مرد و پدر خانواده است و هیچ مرد یا پدری نمیتواند بدون داشتن عذرش معافیت از پرداخت نفقه را ادعا کند، به خصوص زمانی که شرایط پرداخت نفقه فراهم است.
در غیر این صورت، با عواقب عدم پرداخت نفقه روبهرو خواهد شد.
با توجه به اهمیت و جدیت مسئله عدم پرداخت نفقه، معمولاً افراد با سوالی روبهرو میشوند که چگونه میتوانند از پرداخت نفقه خودداری کنند؟ عدم انجام وظیفه پرداخت نفقه به همسر و فرزندان، در صورت وجود شرایط لازم و کافی، به طور قانونی ممکن است.
اما اگر فرد مسئول پرداخت نفقه، بدون وجود شرایط لازم، از این وظیفه خودداری کند، ممکن است با مجازات حبس مواجه شود، بنابراین آگاهی از این شرایط بسیار ضروری است.
در مورد نفقه زن، برای عدم پرداخت نفقه، پیشنهاد میشود که مرد، دادخواست الزام به تمکین را ارائه داده و حکم نشوز زن را با اثبات عدم تمکین عام و خاص او از دادگاه بگیرد.
برای اثبات عدم تمکین، مرد میتواند از شهادت شهود، استشهادیه محلی، درخواست ارجاع زن به پزشکی قانونی برای ثابت کردن عدم تمکین خاص و سایر روشهای مشابه استفاده کند.
همچنین، باید دادگاه را قانع کند که زن با او زندگی کردن، عسر و حرجی را برای زن ایجاد نمیکند و بدون هیچ عذر موجهی تمکین را ترک کرده است.
به طور کلی، عذر موجه عدم تمکین به وجود مواردی اشاره دارد که ممکن است زن را در زندگی با مرد، ناآرامی و ناراحتی زیادی بیاندازد.
این شامل مواردی میشود که مربوط به مرد، مثل اعتیاد زیانآور، بیماریهای عمومی یا خطرناک، خطرات مالی یا شرافتی در زندگی مشترک هستند.
همچنین، عدم تهیه مسکن مناسب از سوی مرد و هرگونه شرایطی که زن را در زندگی با مرد، با مشکلات و مصایب بیشتری روبرو کند، نیز میتواند به عنوان عذر موجه در نظر گرفته شود.
در حقیقت، هدف از این مفهوم، تاکید بر دشواری و ناپذیری زندگی با مرد در شرایط دشوار و بیعدالتانه است.
مطابق قانون مجازات اسلامی، جرم امتناع از پرداخت نفقه به زن و فرزندان توسط شوهر و پدر، با مجازات حبس مجاز شناخته شده است.
اما مردان ممکن است درباره نحوه عدم پرداخت نفقه و شرایط مربوطه سوالاتی داشته باشند.
در اینجا به وضوح باید ذکر کرد که شرایط عدم پرداخت نفقه زن و فرزندان مراحل خاصی را طی میکند و مردان نمیتوانند به سادگی از پرداخت نفقه خودداری کنند.
با انجام تحقیقات قانونی، شرایطی مانند حقوق و توانمندی مالی شوهر، درصد پرداختی نفقه، زندگیهای مستقل زن و دیگر عوامل مشابه در نظر گرفته میشود.
در نهایت، این شرایط به دلایل قانونی و اجتماعی قابل اعمال هستند و مردان نمیتوانند به طور دلخواه از این وظیفه مهم خود عاهدت کنند.
پس از تبادل نظر درباره "شرایط عدم پرداخت نفقه برای زن و فرزند" و بررسی امکان عدم پرداخت نفقه توسط مرد، در این بخش از مقاله، قصد داریم درباره ضمانت اجرای "عدم پرداخت نفقه" توسط مرد بدون عذر موجه و شرایط عدم پرداخت صحبت کنیم و توضیح دهیم که در قانون چگونه به عنوان "مجازات عدم پرداخت نفقه برای فرزند و زن" در نظر گرفته شده است.
بر اساس قوانین اسلامی، قانون حمایت از خانواده و قانون اجرای محکومیت های مالی، ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه به شرح زیر است: - در مواردی که مرد بدون داشتن عذر موجه و شرایط عدم پرداخت، از پرداخت نفقه خودداری می کند، قانون اجازه می دهد نفقه از مرد بصورت اجباری دریافت شود.
این اجرا بر اساس مفاد قانون حمایت از خانواده صورت می گیرد تا زن و فرزندان حق خود را بگیرند. - در صورتی که رفع مشکل و پرداخت نفقه از سوی مرد صورت نگیرد، می توان از راه قانونی به دادگاه مراجعه کرده و درخواست اجرای قانونی برای دریافت نفقه را داد.
دادگاه در صورت تایید نقض قانون در پرداخت نفقه، اجازه می دهد که محتوای حکم قضایی برای اجرا در دستور قضاوت قرار گیرد. - بر اساس حکم قضاوت دادگاه، در صورتی که مرد هنوز هم از پرداخت نفقه خودداری کند، اجرای قانونی برای استرداد مبلغ نفقه معوقه، به همراه جریمه های قانونی و کارمزد ها صورت خواهد گرفت.
در برخی موارد، ممکن است حبس نیز به عنوان مجازات نهایی در نظر گرفته شود. - در صورتی که مرد تبلیغاتی برای عدم پرداخت نفقه انجام دهد و باعث شکست و خسارت جدی به زن و فرزندان شود، قانون اجازه می دهد که در صورت درخواست و ثابت شدن این اقدامات، جریمه هایی از جمله محرومیت از حقوق و نفع میزانی از دارایی ها و پلمب عملیات تجاری مربوطه برای اجرای نفقه قائل شود.
در نهایت، لازم به ذکر است که قانون برای حفظ حقوق زن و فرزندان در مورد پرداخت نفقه، تلاش می کند تا در مواردی که مرد از پرداخت نفقه خودداری می کند، اجرای قانونی را به منظور احقاق حقوق زن و فرزندان تضمین کند.
نتیجه گیری
برخلاف باورهای رایج، طلاق از سوی زن بدون بخشش مهریه در همه شرایط قابل قبول است و همچنین قوانین و شرایط خاصی برای طلاق از سوی زن با پرداخت مهریه مشخص شده است.
استفاده از وکالت مطلق در طلاق، به عنوان یک مشاور حقوقی حرفهای، میتواند نقش مهمی در حفظ حقوق و منافع طرفین داشته باشد.
همچنین، بهتر است قبل از انجام هرگونه تغییر در وضعیت ازدواجی، عواطف و حقوق هر دو طرف را مورد بررسی دقیق قرار داد و به توافقی عادلانه برسید.
با کمک وکالت مطلق میتوانید در تمام مراحل طلاق راهنمایی شوید و حقوق و منافع خود را حفظ کنید.
استفاده از این خدمات به صورت حضوری یا آنلاین نیز امکان پذیر است.