شروط باطل کننده قرارداد

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

شروط باطل کننده قرارداد

ماده‌ای در تضاد با ماهیت اصلی قرارداد یک شرط است که در قرارداد وجود دارد، اما با ماهیت اصلی قرارداد متضاد است.
حضور این شرط باعث باطل شدن قرارداد می‌شود.

به عنوان مثال در یک قرارداد خرید و فروش، خریدار شرط بندی کند که هیچ وقت مال مورد معامله به او منتقل نشود.
این شرط باطل است زیرا با خاصیت مالکیت که به مالهایی تعلق می‌گیرد، در تناقض است.

وجود این شرط باطل موجب می‌شود که کل قرارداد باطل شود.
وجود شروطی که خود آن‌ها باطل هستند، باعث باطل شدن قرارداد می‌شوند.

این شروط باطل کننده قرارداد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.
اولین دسته شامل شروطی است که با مقتضای ذات عقد در تضاد هستند.

اگر فرض کنیم شما یک قرارداد خرید و فروش اتومبیل امضا کرده‌اید ولی فروشنده در قرارداد شرطی قرار داده است که خریدار حق فروش خودرو را ندارد.
این شرط از حقوق مالکیت خریدار بی‌احترامی می‌کند.

هنگامی که خودرو به خریدار منتقل می‌شود، وی به عنوان مالک خودرو شناخته می‌شود و تنها وی می‌تواند تصمیم بگیرد که اتومبیل خود را به کی بفروشد یا نفروشد.
این نتیجه‌ای است که مستقیماً از قرارداد خرید و فروش نتیحه می‌شود.

خلافی

اگر فرض کنیم شما یک قرارداد خرید و فروش اتومبیل امضا کرده‌اید ولی فروشنده در قرارداد شرطی قرار داده است که خریدار حق فروش خودرو را ندارد.
این شرط از حقوق مالکیت خریدار بی‌احترامی می‌کند.
هنگامی که خودرو به خریدار منتقل می‌شود، وی به عنوان مالک خودرو شناخته می‌شود و تنها وی می‌تواند تصمیم بگیرد که اتومبیل خود را به کی بفروشد یا نفروشد.
این نتیجه‌ای است که مستقیماً از قرارداد خرید و فروش نتیحه می‌شود.

بنابراین، نظرمان بر این است که حق طلبکار برای جلوگیری از انتقال خودرو به فرد دیگری برای خریدار مقرون به صرفه نمی‌باشد.
اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است: آیا فروشنده در قرارداد می‌تواند چنین شرطی را قرار دهد؟ با خواندن ادامه‌ی این مقاله، قادر خواهیم بود به این سؤال پاسخ دهیم.

در واقع، در قوانین مدنی، شروطی که در قرارداد قرار می‌گیرند و منجر به باطل شدن قرارداد می‌شوند وجود دارند.
این شروط را شروط باطل کننده قرارداد یا مبطل عقد می‌نامیم.
در این مقاله، به بررسی ترتیب مبطل کننده قرارداد می‌پردازیم.

شروط باطل کننده قرارداد

شروط خلاف مقتضای ذات عقد

ما می‌دانیم که وجود شرایطی که خود آن‌ها باطل هستند، منجر به باطل شدن قرارداد می‌شوند.
این شروط باطل کننده قرارداد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.
اولین دسته شامل شروطی است که با مقتضای ذات عقد در تضاد هستند.
سوالی که از ابتدا مطرح می‌شود این است که آیا این شرایط خلاف مقتضای ذات عقد چیستند؟

"ماده‌ای در تضاد با ماهیت اصلی قرارداد" یک شرط است که در قرارداد وجود دارد، اما با ماهیت اصلی قرارداد متضاد است.
به عبارت دیگر، حضور این شرط در قرارداد بحث خود قرارداد را مطرح کرده است و باعث باطل شدن قرارداد می‌شود.

می‌توانیم به عنوان مثال در یک قرارداد خرید و فروش، خریدار شرط بندی کند که هیچ وقت مال مورد معامله به او منتقل نشود.
این شرط باطل است زیرا با خاصیت مالکیت که به مالهایی تعلق می‌گیرد، در تناقض است.
به همین دلیل، وجود این شرط باطل موجب می‌شود که کل قرارداد باطل شود.

شروط مجهول

دسته‌ی دومی از شرایطی که قادرند منجر به ابطال قرارداد شوند، شرایط ناشناخته هستند که نادانی مترتب برای طرفین رخ می‌دهد.
این جمله به این معناست که، در قراردادهای معوض، اگر برای یکی از دو عوض معامله (آیتمی که در معامله بین طرفین تبادل می‌شود) یک شرط قرار داده شود که باعث نادانی درباره یکی از دو عوض معامله شود، هر دو شرط و معامله به صورت باطل تلقی می‌شوند.

سوالات پر تکرار

  1. تأخیر در انجام تعهد و نتیجه آن، عبارت است از عدم انجام یک کار در زمان تعیین شده و در صورتی که شخصی برای انجام آن وعده ای داده ولی آن را به تأخیر انداخته باشد.
    این موضوع نشان می‌دهد که تعهد مشروط به انجام قابل قبول است.
    به عبارت دیگر، اگر فرد متعهد به تأخیر در انجام کار خود بیفتد، باید هم ضرر خود را جبران کند و هم تعهد را انجام دهد.
    یک سازنده می‌تواند به تعهد بدهد که خانه را در تاریخ مشخصی تحویل دهد.
    اما اگر به تاخیر بیفتد، همچنان موظف است خانه را تحویل دهد و در عین حال خسارت خود را جبران کند.
    نکته‌ای که در دادگاه‌ها درباره قراردادهای مختلف مورد بحث قرار می‌گیرد، مربوط به دعاوی در خصوص عدم اجرای تعهدات یا تاخیر در اجرای تعهدات است.
    گاهی اوقات فردی به انجام تعهدات خود متعهد می‌شود، اما عملاً آن را انجام نمی‌دهد یا ممکن است تاخیری در انجام تعهدات خود داشته باشد.
    در این صورت، فرد متخلف است و طرف مقابل می‌تواند خواستار اجرای اجباری تعهدات از طرف متخلف شود.
    قانون مدنی نیز برخی مواد را به خسارات ناشی از عدم اجرای تعهدات اختصاص داده است.
    در این مقاله، به بررسی خسارت تاخیر در اجرای تعهدات و ضرورت تعویض خسارت تاخیر در اجرای تعهدات می‌پردازیم.

نتیجه گیری

"ماده‌ای در تضاد با ماهیت اصلی قرارداد" یک شرط است که در قرارداد وجود دارد، اما با ماهیت اصلی قرارداد متضاد است.
به عبارت دیگر، حضور این شرط در قرارداد بحث خود قرارداد را مطرح کرده است و باعث باطل شدن قرارداد می‌شود.

می‌توانیم به عنوان مثال در یک قرارداد خرید و فروش، خریدار شرط بندی کند که هیچ وقت مال مورد معامله به او منتقل نشود.
این شرط باطل است زیرا با خاصیت مالکیت که به مالهایی تعلق می‌گیرد، در تناقض است.

به همین دلیل، وجود این شرط باطل موجب می‌شود که کل قرارداد باطل شود.
ما می‌دانیم که وجود شرایطی که خود آن‌ها باطل هستند، منجر به باطل شدن قرارداد می‌شوند.

این شروط باطل کننده قرارداد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.
اولین دسته شامل شروطی است که با مقتضای ذات عقد در تضاد هستند.

سوالی که از ابتدا مطرح می‌شود این است که آیا این شرایط خلاف مقتضای ذات عقد چیستند؟ اگر فرض کنیم شما یک قرارداد خرید و فروش اتومبیل امضا کرده‌اید ولی فروشنده در قرارداد شرطی قرار داده است که خریدار حق فروش خودرو را ندارد.
این شرط از حقوق مالکیت خریدار بی‌احترامی می‌کند.

هنگامی که خودرو به خریدار منتقل می‌شود، وی به عنوان مالک خودرو شناخته می‌شود و تنها وی می‌تواند تصمیم بگیرد که اتومبیل خود را به کی بفروشد یا نفروشد.
این نتیجه‌ای است که مستقیماً از قرارداد خرید و فروش نتیجه می‌شود.