زندگینامه عباس معروفی | خالق «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» درگذشت

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

زندگینامه عباس معروفی | خالق «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» درگذشت

قسمتی از کتاب:از دشواری‌هایی که تحمل کردم، خسته شده‌ام.
یک بخش از کتاب:متن:

شرح:
  • بخشی از کتاب
  • سیمین دانشور به من گفت: "دلتنگی گاهی بیماری است! هرگز غم نخورید، شهرت دارید!" این خبر ناراحت‌کننده بود.

    فریدون سه فرزند داشت.
    اولین کتاب که عباس معروفی نوشت، به صورت رایگان منتشر شد.

    نسخه‌های چاپ شده و زیرزمینی این کتاب نیز در تهران عرضه شد.
    داستان این رمان بر اساس زندگی مجید امانی، یکی از مبارزان سیاسی، نوشته شده است.

    داستان این کتاب در زمان انقلاب سال ۵۷ روایت می‌شود.
    این کتاب شامل چهار فصل است و هر فصل، زندگی افراد خانواده امانی را توصیف می‌کند.

    در سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱، استعداد آمیزی دو رمان خوب معرفی شده است.
    با استفاده از تگوو dt و li، اثری جالب ببخشیم.

    روازاده
    روازاده یکی از برترین آثار این نویسنده است.
    در این کتاب، داستان جذابی از زندگی یک سفرنامه‌نویس در جنگ جهانی دوم روایت می‌شود.

    خانه‌ی رویایی
    خانه‌ی رویایی یکی دیگر از تاج‌های ادبیات این نویسنده است.
    داستان دربارهٔ دختری جوان است که در جستجوی خانه‌ای رویایی برای خود است.

    زمان خوش‌بینی
    زمان خوش‌بینی نمونه‌ی دیگری از نظم و هنر نویسنده است.
    در این رمان، داستان عاشقانه‌ای پر ماجرا را دنبال می‌کنیم.

    خلافی

    عباس معروفی، نام برجسته‌ای در صنعت نویسندگی ایرانی است.
    او در سن ۶۵ سالگی درگذشت.
    در اینجا، می‌توانید با خواندن زندگینامه جامع این هنرمند، با او بیشتر آشنا شوید.

    نام:
    عباس معروفی
    حرفه:
    نویسنده
    سن:
    ۶۵ سال
    تاریخ تولد:
    (وارد نشده)
    تاریخ درگذشت:
    (وارد نشده)
    زندگی‌نامه:
    (جزئیات در حال بارگذاری است)

    عباس معروفی، نویسنده و شاعر ایرانی است که در آلمان ساکن است.
    وی فارغ‌التحصیل رشته هنرهای دراماتیک از دانشگاه تهران است و به عنوان یک رمان‌نویس و خبرنگار فعالیت می‌کند.
    مجموعه داستان‌های کوتاه به نام "به سوی خورشید" اولین اثر منتشرشده او بوده است.
    علاوه بر این، او نمایشنامه‌هایی نیز نوشته و به روی صحنه برده است.
    فعالیت‌های ادبی وی تحت نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز شد و پس از انتشار رمان "سمفونی مردگان" در دهه ۶۰ به شهرت رسید.
    متاسفانه دیروز، در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، این هنرمند بزرگ ایرانی از دنیا خداحافظی کرد.
    در اینجا می‌توانید با زندگینامه و کتاب‌های عباس معروفی بیشتر آشنا شوید.

    فهرست مطالب:
  • محتوای استنگ
  • بیوگرافی عباس معروفی

    عباس معروفی زاده، به دنیا آمد در روز ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در تهران.
    در هنگام برخورد با تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ و در سن ۶۵ سالگی، در آلمان وداع گفت.
    او تحصیلات خود را در دبیرستان مروی اغاز کرد و فارغ‌التحصیل با مدرک دیپلم ریاضی و فیزیک شد.
    سپس در رشته ادبیات دراماتیک، در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران تحصیلات خود را ادامه داد.
    به مدت حدود یازده سال، عباس معروفی در مدارس مختلف به تدریس درس ادبیات مشغول بود.
    عباس معروفی زاده، به دنیا آمد در روز ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در تهران.
    در هنگام برخورد با تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ و در سن ۶۵ سالگی، در آلمان وداع گفت.
    او تحصیلات خود را در دبیرستان مروی اغاز کرد و فارغ‌التحصیل با مدرک دیپلم ریاضی و فیزیک شد.
    سپس در رشته ادبیات دراماتیک، در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران تحصیلات خود را ادامه داد.
    به مدت حدود یازده سال،

    عباس معروفی
    در مدارس مختلف به تدریس درس ادبیات مشغول بود.

    «روی آفتاب» اولین مجموعه داستانی بود که در سال ۱۳۵۹ در تهران به چاپ رسید.
    در همان زمان، داستان‌های نویسنده در صفحات مختلف مجلات و روزنامه‌ها منتشر می‌شدند و اما پس از انتشار رمان«سمفونی مردگان» شناخته‌شدند.

    از کانون نویسندگان تا مجله گردون

    عباس معروفی همواره به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مشغول بوده است.
    در سال ۱۳۶۰ و بعد از اخراج نویسندگان از ساختمان کانون نویسندگان ایران، وی تلاش کرد تا با کمک برخی اعضای هیئت دبیران کانون، اعم از احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، باقر پرهام، محمد محمدعلی و محمد مختاری، به گرفتن و نگهداری اسناد کانون کمک کند و آنها را در محلی امن نگهداری کنند.

    در سال ۱۳۶۶، معروفی به عنوان مدیر اجراهای صحنه‌ای، مدیر ارکستر سمفونیک تهران، و مدیر و روابط عمومی فعالیت می‌کرد و در همین دوران بیش از ۵۰۰ کنسرت موسیقی از هنرمندان مختلف را برگزار کرد.
    وی همچنین به عنوان سردبیر مجله موسیقی "آهنگ" نیز خدمت می‌کرد.
    در سال ۱۳۶۹، مجله ادبی "گردون" توسط معروفی تأسیس شد و او همچنان به عنوان سردبیر این مجله فعالیت می‌کرد.
    اما به مناسبت‌هایی در نهایت این مجله توقیف شد.
    formatted_text = "در سال ۱۳۶۶، معروفی به عنوان مدیر اجراهای صحنه‌ای، مدیر ارکستر سمفونیک تهران، و مدیر و روابط عمومی فعالیت می‌کرد و در همین دوران بیش از ۵۰۰ کنسرت موسیقی از هنرمندان مختلف را برگزار کرد.
    وی همچنین به عنوان سردبیر مجله موسیقی "آهنگ" نیز خدمت می‌کرد.
    در سال ۱۳۶۹، مجله ادبی "گردون" توسط معروفی تأسیس شد و او همچنان به عنوان سردبیر این مجله فعالیت می‌کرد.
    اما به مناسبت‌هایی در نهایت این مجله توقیف شد.
    "

    فعالیت های خارج از ایران

    بعد از توقیف مجله گردون، زندگی عباس معروفی تغییر کرد.
    او ناچار شد از ایران جدا شده و به سرزمین‌های دیگر سفر کند.
    مقصد او ابتدا پاکستان بود و سپس آلمان.
    در آلمان، آب‌وهوا و فرصت‌های بهتری برای زندگی و کار پیدا کرد.
    او در این سرزمین مختلف شغل‌ها را تجربه کرد.
    به عنوان مثال، به مدتی به عنوان مدیر خانه هاینریش بل کار می‌کرد و سپس در نقش مدیر شبانه‌روزی یک هتل فعالیت می‌کرد.
    او بعداً تصمیم گرفت «خانه هنر و ادبیات هدایت» را تأسیس کند.
    این موسسه به عنوان بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا شناخته می‌شد.
    در اینجا، علاوه بر فروش کتاب‌ها، کلاس‌های داستان‌نویسی نیز برگزار می‌شد.
    ایشان همچنین چاپخانه و نشر گردون را در همین مکان تأسیس کردند.
    این نشر تا به حال بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب را منتشر کرده است.
    به‌علاوه، عباس معروفی توانسته است سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان را برگزیند.
    بعد از توقیف مجله گردون، زندگی عباس معروفی تغییر کرد.
    او ناچار شد از ایران جدا شده و به سرزمین‌های دیگر سفر کند.
    مقصد او ابتدا پاکستان بود و سپس آلمان.
    در آلمان، آب‌وهوا و فرصت‌های بهتری برای زندگی و کار پیدا کرد.
    او در این سرزمین مختلف شغل‌ها را تجربه کرد.
    به عنوان مثال، به مدتی به عنوان مدیر خانه هاینریش بل کار می‌کرد و سپس در نقش مدیر شبانه‌روزی یک هتل فعالیت می‌کرد.
    او بعداً تصمیم گرفت خانه هنر و ادبیات هدایت> را تأسیس کند.
    این موسسه به عنوان بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا شناخته می‌شد.
    در اینجا، علاوه بر فروش کتاب‌ها، کلاس‌های داستان‌نویسی نیز برگزار می‌شد.
    ایشان همچنین چاپخانه و نشر گردون را در همین مکان تأسیس کردند.
    این نشر تا به حال بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب را منتشر کرده است.
    به‌علاوه، عباس معروفی توانسته است سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان را برگزیند.

    درگذشت و بیماری عباس معروفی

    در ماه شهریور سال ۱۳۹۹، معروفی در صفحۀ اینستاگرامش با استفاده از نقل‌قولی از مرحوم سیمین دانشور، نویسنده‌ی محبوب کشورمان، خبر بیماری سرطان خود را به اطلاع عموم رساند.
    این خبر ناپسند و ناراحت‌کننده بود.
    معروفی در پستی در صفحۀ اینستاگرام خود عبارتی را نوشت که در آن از واژه‌های تأکیدی استفاده کرده است.

    سیمین دانشور به من گفت: "دلتنگی گاهی بیماری است! هرگز غم نخورید، شهرت دارید!"

    از دشواری‌هایی که تحمل کردم، خسته شده‌ام.

    فردا در کافه‌ای صدای جلوه‌های تنهایی من خواهد بود.
    به همان معنا که همیشه ، در همان طرف همان خیابان، همان گوشه ای که می نشینم و چاشنی دنیایی را مصرف و آن را به حقیقت میرسانم.
    صمت درست من را برای دروغین کردن می خواهد و انکاری موثر است برای آنچه که نمیخواهیم بشنویم.

    "شاید این مهم نباشد"، به خودم گوش کنم.
    اما در زمانی که تنها هستم، در غم و شادی فقط خودتان واقف شوید، شاید بهترین هدیه ای باشد که برای خودتان به ارمغان خواهید برد.

    امروز با مغز و هوش خود در دکلمه ای که خواهم داد ، صحبت میکنم.
    هر حرفی که میزنم همینجا ثابت میشود.
    در عوض من با زبان خمیده و خوابیده رازهام را میپوشانم.
    گاهی چراغ های کوچکی جا میشود ، روی سقف ، روی جدول.
    صدای تنفسم بیرون می پزد و ادعا میکنم این تنفس ، با بیشه رازم همسوست.

    ولی من ، بدون چراغ هایی در غرفه ی رو عرضه کنم ، این شک میکنم و درمیان ماتم های بنفش می زنم و قاتل تلویحاً کنافکش همه چیز را پوشانده است ، تنها پس اندازی از شکستن دخترانه آن راه را در اختیار من گذاشته.
    میتوانستم لحظه ی پایان را ببینم ، بوسه ای بر دماغ خرد سنگ ها ، سر متینی ها و آخرین ضربه ای که می آمد و.
    .
    .

    اما من اینحا با پاهایی که سر هم گشوده اند ، سرپناهی برای دنیای ناامید من شده اند.
    بدون چادری.
    بدون نشانه ایی.
    حق گرفتن از جیبان سوزانم .
    به این واقعیت که روزها در پوست مردان خارجی فروخته میشوم گریه میکنم ؛ و میدانم چه مدت من مانده ام و.
    .
    .
    .
    .

    هفت جراح و متخصص برتر، به مهارت خود در انجام عمل جراحی، تجلّی دادند.
    یک جراح ماهر در زمینه جراحی فک و دهان، به بیمار خبر داد: "شما دارای یک بدن چهل ساله هستید و هیچ نشانه‌ای از بیماری یا نقصی در وجود شما وجود ندارد؛ حتی سرطان لنفاوی هم فاصله‌ای نداشته است.
    بهرحال شما بسیار سالم هستید!".
    از اعلام این خبر خوشحالی آشکار شد در صورتی که در طب سنتی ایران به این نوع بیماری را غمباد می‌نامند.
    جراح با لبخندی پاسخ داد.

    متأسفانه در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، این هنرمند در سن ۶۵ سالگی درگذشت.

    بهترین رمان های عباس معروفی

    در اینجا بخشی از آثار برجسته و برتر نویسنده استعدادآمیز را به شما معرفی خواهیم کرد.
    با استفاده از تگوو dt ومی‌توانیم به این معرفی‌ها اثری جالب ببخشیم.

    روازاده
    روازاده یکی از برترین آثار این نویسنده است.
    در این کتاب، داستان جذابی از زندگی یک سفرنامه‌نویس در وسط جنگ جهانی دوم روایت می‌شود.
    سبک نوشتاری نویسنده و دقت در توصیفات باعث شده که این کتاب یکی از برترین آثار ادبیات معاصر باشد.
    خانه‌ی رویایی
    خانه‌ی رویایی یکی دیگر از تاج‌های ادبیات این نویسنده است.
    داستان دربارهٔ دختری جوان است که در جستجوی خانه‌ای رویایی برای خود است.
    شخصیت‌پردازی دقیق و زیبای نویسنده در این کتاب، آن را به یکی از بهترین رمان‌های سال تبدیل کرده است.
    زمان خوش‌بینی
    زمان خوش‌بینی نمونه‌ی دیگری از نظم و هنر نویسنده است.
    در این رمان، داستان عاشقانه‌ای پر ماجرا را دنبال می‌کنیم.
    توانایی زنده کردن شخصیت‌ها و توصیف مناظر طبیعی با واژگان شاعرانه، این کتاب را بین بهترین رمان‌های ادبیات عاشقانه قرار داده است.

    سمفونی مردگان

    سمفونی مردگان احتمالاً مشهورترین کتاب نوشته عباس معروفی است.
    در این رمان، داستان خانواده‌ای سنتی و ثروتمند به نام اورخانی که در شهر اردبیل زندگی می‌کنند و مغازه‌ی بزرگی در بازار آجیل‌فروشان دارند، روایت می‌شود.
    چهار فرزند این خانواده، یعنی یوسف، آیدین، آیدا و اورهان، محور اصلی داستان را تشکیل می‌دهند.
    سمفونی مردگان به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، عربی و ترکی ترجمه و منتشر شده است.
    برخی از منتقدان این کتاب را با رمان «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر مقایسه کرده‌اند.

    قسمتی از کتاب:
  • قسمتی از کتاب:
  • در زیر سقف‌های معماری آجری و برجسته٬ بوی خوشی از کاهو و بادمجان در فروشگاه‌های آجیلی می‌پیچید و از رختخواب عابران شهر به بیرون تراکم می‌گرفت.
    در نقطه پایانی این فروشگاه‌ها٬ چند باربر در یک پیت حلبی چوب را به افتخارِ مشتریان می‌سوزاندند و اگر کسانی نیز جرأت داشتند که دست خود را از زیر پتو بیرون ببرند، تخمه‌ها را با شمشیر خرد می‌کردند.
    پشت سر آن‌ها در جاهایی شبیه دُخمه٬ سه نفر با پاتیل‌های بزرگی تخمه را بو می‌دادند.
    دود و بخار به هم خلط می‌شدند و قطعات برف آب شکسته را می‌پوشاند.
    .
    .

    سال بلوا

    در سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱، یکی از رمان‌های بلند مشهور به نام "سال بلوا" نوشته شد.
    این رمان با ترکیب اسطوره و دنیای امروز، داستان جذابی را روایت می‌کند.
    توانسته بودم رمان "سال بلوا" را در نشر گردون نیز منتشر کنم.
    این رمان یک داستان عاشقانه است که در آن یک زن مجبور می‌شود بین عشق و شهرت یکی را انتخاب کند.
    ویژگی‌ها:- نام رمان: سال بلوا- تاریخ نوشتار: بین سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱- نویسنده: نامشخص- انتشارات: نشر گردون- ژانر: عاشقانه- محتوای رمان: ترکیبی از اسطوره و دنیای امروز

    یک بخش از کتاب:متن:

    شرح:
  • بخشی از کتاب
  • در جاده‌ی خیابان خسروی، یک خانهٔ مرموز، داستانی وحشتناک را روایت می‌کند.
    سایهٔ مردی با پاهای گردسوز، پدیده‌ای خارق‌العاده بود که وقتی خورشید طلوع می‌کرد، پشت آن سایه از بین می‌رفت.
    اما شب‌ها، سایه او تبدیل به شکلی شبیه جانوری مرموز می‌شد که روی ستونی قد بلند می‌ایستاد و دستانی بزرگ را از دو طرف حمایل می‌کشید.
    نمی‌دانستند که آیا این سایه جانوری واقعی است یا صرفاً الگوسازی از درون ذهن ماست؟! بارانی در شب به صورت قطره‌هایی با صدای تیز، شستشوی سرسبزی‌ها را آغاز می‌کرد.
    همچون قطره‌های بلند شده از خشم آسمان، لباس‌های مرد را با آب می‌بالاند، گویی هیچ‌کسی نیست که حال و هوای خشم و اندیشهٔ دست‌نیافتنی را بپذیرد.

    فریدون سه پسر داشت

    فریدون سه فرزند داشت.
    اولین کتاب که عباس معروفی نوشت، به صورت رایگان روی اینترنت منتشر شد.
    نسخه‌های چاپ شده و زیرزمینی این کتاب نیز در تهران عرضه شد.
    داستان این رمان بر اساس زندگی مجید امانی، یکی از مبارزان سیاسی، نوشته شده است.
    داستان این کتاب در زمان انقلاب سال ۵۷ روایت می‌شود.
    این کتاب شامل چهار فصل است و هر فصل، زندگی افراد خانواده امانی را توصیف می‌کند.

    قسمتی از کتاب:

    «شاید همه چیز با رحلت ناصری آغاز شد.
    وقتی شب، مغزش قدرت کارکردن را از دست داد.
    «ملاقات ممنوع» برروی در قرار گرفته است و هیچ ملاقات کننده‌ای حضور ندارد.
    عبدالناصر ناصری آرامانه بر روی تخت خوابیده، لوله‌ها از بینی‌اش عبور می‌کنند و تصویر نمایشگر در سمت راست او متمرکز است.
    نورهای عمودی از پنجره به سختی از پرده‌ی ضخیم عبور می‌کنند و ناصری را بخش‌بخش به نمایش می‌گذارند.
    او دست‌های خود را روی سینه قرار داده، با چشمان بسته، خطوط ابروها، مژه‌های بلند و منسجم، و ریش شانه‌خورده‌ی خاکستری دارد، یکی سیاه و دیگری سفید.
    ناصری آرام بوده است.
    .
    .
    »

    نتیجه گیری

    • این مقاله دربارهٔ بخشی از کتابی است که به خستگی نویسنده اشاره دارد.
    • خبر بیماری سرطان نویسنده توسط معروفی در اینستاگرام منتشر شده است.

    • نویسنده با استفاده از نقل‌قولی از سیمین دانشور خستگی و غم خود را بیان کرده است.
    • اولین کتاب نویسنده به صورت رایگان منتشر شد و نسخه‌های چاپی از آن نیز عرضه شد.

    • داستان این رمان بر اساس زندگی مجید امانی نوشته شده است و داستان زمان انقلاب را روایت می‌کند.
    • رمان "سال بلوا" نیز نوشته دیگری از نویسنده است که توانسته در نشر گردون نیز منتشر شود.

    • مقاله نیز به معرفی سه آثار برجسته و برتر نویسنده می‌پردازد.
    • روازاده، خانه‌ی رویایی و زمان خوش‌بینی از آثار مشهور نویسنده هستند.