خلاصه مقاله
بعد از صدور رأی بدون قبول تجدید نظر از سوی دادگاه، هر طرف در اختیار دارد که پس از بررسی محتوای رأی، اگر معتقد به عدم تطابق آن با قوانین باشد، در زمان مقرر قانونی اعتراض خود را ارائه کند.
در این مطلب میخواهیم به بررسی روشهای اعتراض به آراء دادگاه بپردازیم.
همچنین، طرق معمول و استثنایی شکایت از آراء دادگاهها را بر اساس قوانین آیین دادرسی مدنی توضیح خواهیم داد.
اگر شما سوالی درباره روشهای اعتراض به آراء دادگاه و نحوه و مراحل آن دارید، با ما همراه باشید.
واکاوی: یکی از روشهایی که میتوان اعتراض به رای دادگاه را بیان کرد، واکاوی است.
امکان واکاوی براساس ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی، صرفاً برای حکمهای غیابی وجود دارد و بر روی حکمهای حضوری اثری نمیگذارد.
بنابراین، واکاوی به معنای اعتراض به حکمی که بصورت غیابی اعلام شده است، استفاده میشود.
می توان به گونههای مختلفی از اعتراض به رای دادگاه پرداخت.
در روشهای عادی، استفاده از واخواهی و تجدید نظر رایگان است.
اما در روشهای فوق العاده، باید به فرجامخواهی، اعتراض به آرای صادره در دیوان عالی کشور، اعاده دادرسی و اعتراض به شخص ثالث توجه کرد.
هر کدام از این روشها دارای مراحل خاصی هستند که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
واگذاری نتیجه: واگذاری نتیجه به معنای بررسی تطابق یا عدم تطابق تصمیمی است که توسط دیوان عالی کشور صادر شده است با قوانین و معیارهای شرعی که در نهایت تایید یا تجاوز آن را انجام میدهد.
اگر دیوان تصمیم صادر شده را تجاوز کند، به طور طبیعی به دعوا پاسخ نمیدهد؛ بلکه پرونده را به دادگاه مربوطه ارجاع میدهد تا مجدداً بررسی شود.
تاخیر درخواست واگذاری نتیجه برای افراد ساکن در ایران بیست روز و برای افراد مقیم خارج از کشور دو ماه است.
بنا به رغم اینکه آراء صادره از دادگاهها تنها درباره طرفین دعوا اثر دارند، اما گاهی اوقات نیز تأثیراتی بر شخص ثالث خواهند داشت.
بر اساس ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر یک حکم قضایی درباره یک دعوایی صادر شود که حقوق شخص ثالث را تحت تأثیر قرار داده و آن شخص در دادگاه دخالت نکرده باشد، میتواند در مورد آن حکم اعتراض کند.
اعتراض شخص ثالث به دو شکل اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری میتواند صورت بگیرد.
استفاده از تگهای قوی و تاکیدی و تگهای تاکید شده در این متن معنای مفصل آن را بیان میکند.
جایگزینی کامل متن با استفاده از برچسب های HTML و زبان فارسی:
ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری، به واضحیت برای بررسی مجدد ادعاهای جنایی اشاره دارد.
این مواد شامل مواردی مانند مخالفت رای با قانون، رای دادگاه ناصحیح و عدم صلاحیت دادگاه برای صدور رای میشود.
مهلت قانونی برای تقدیم درخواست تجدیدنظر در دعاوی کیفری مشابه دعاوی مدنی است.
افراد ثابت قدم داخل کشور می توانند در مدت 20 روز، و افرادی که خارج از کشور اقامت دارند میتوانند در مدت 2 ماه از تاریخ ابلاغ رای یا از پایان مدت مهلت برای تقدیم درخواست خود، درخواست تجدیدنظر خود را ارائه دهند.
بنابراین، در صورتی که رییس قوه قضاییه صحت قطعیت صدور حکم مربوطه توسط هریک از مراجع قضایی را خلاف قوانین تشخیص دهد، میتواند با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال کند.
در این صورت، دیوان عالی کشور مسئولیت رسیدگی به پرونده را به شعبهای خاص که توسط رییس قوه قضاییه تعیین میشود، محول میکند.
همانطور که گفته شد، امکان شکایت از آراء دادگاهها تنها در شرایط استثنایی و با استناد به قانون به وجود میآید.
قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری شرایط خاصی برای این شکایتها تعیین کردهاند.
استفاده از روشهای فوقالعاده شکایت از آراء دادگاهها به شرح زیر میباشد:- در قوانین آیین دادرسی مدنی، امکان استفاده از روشهای فوقالعاده شکایت وجود دارد.
- در قوانین آیین دادرسی کیفری نیز میتوان با استفاده از روشهای مشابه شکایت از آراء دادگاهها را انجام داد.
به طور کلی، برای شکایت از آراء دادگاهها، باید به موارد استثنایی که قانون به آن اجازه میدهد، توجه کرد و طبق مقررات قانونی عمل کرد.
علی رغم اینکه، میدانیم که احکامی که از دادگاه ها صادر میشوند، باید به صورت عادلانه و با رعایت همه اصول قانونی و شرعی و با رعایت حقوق افراد دعوا کننده تصمیمگیری شوند، اما حق اعتراض به این حکمها نیز در قوانین برای افراد دعوا کننده وجود دارد؛ زیرا ممکن است خطا در صدور حکم رخ دهد و یا در صورت کشف موضوع جدید، به تغییر در حکم اصلی بیانجام شود.
روشهای انتقاد از رای دادگاه میتوانند به دو دسته تقسیم شوند.
بعضی از این روشها، در همه موارد قابل قبول هستند و بعضی دیگر از آنها تنها در شرایط خاصی که قانون اجازه میدهد، ممکن است.
هر یک از این روشها دارای مراحل و روالهای خاصی هستند و باید در زمان مقرر قانون انجام شوند.
در این مطلب میخواهیم به بررسی روشهای اعتراض به آراء دادگاه بپردازیم.
همچنین، طرق معمول و استثنایی شکایت از آراء دادگاهها را بر اساس قوانین آیین دادرسی مدنی توضیح خواهیم داد.
اگر شما سوالی درباره روشهای اعتراض به آراء دادگاه و نحوه و مراحل آن دارید، با ما همراه باشید.
روش های اعتراض به رای دادگاه
بعد از صدور رأی بدون قبول تجدید نظر از سوی دادگاه، هر طرف در اختیار دارد که پس از بررسی محتوای رأی، اگر معتقد به عدم تطابق آن با قوانین باشد، در زمان مقرر قانونی اعتراض خود را ارائه کند.
روشهای اعتراض به رأی دادگاه به دو صورت معمولی و استثنایی صورت میگیرد.
می توان به گونههای مختلفی از اعتراض به رای دادگاه پرداخت.
در روشهای عادی، استفاده از واخواهی و تجدید نظر رایگان است.
اما در روشهای فوق العاده، باید به فرجامخواهی، اعتراض به آرای صادره در دیوان عالی کشور، اعاده دادرسی و اعتراض به شخص ثالث توجه کرد.
هر کدام از این روشها دارای مراحل خاصی هستند که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
طرق عادی شکایت از آراء دادگاه ها
روشهای عادی برای اعتراض به رای دادگاه، شامل روشهایی است که اصولاً مجاز هستند، مگر در صورتی که در قانون مستثنا شده باشند.
طبق قوانین آیین دادرسی مدنی، روشهای عادی برای شکایت از آراء دادگاهها میتواند به دو بخش واخواهی و تجدید نظر خواهی (پژوهش) تقسیم شود، هر کدام از این روشها دارای احکام متفاوتی هستند.
واکاوی: یکی از روشهایی که میتوان اعتراض به رای دادگاه را بیان کرد، واکاوی است.
امکان واکاوی براساس ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی، صرفاً برای حکمهای غیابی وجود دارد و بر روی حکمهای حضوری اثری نمیگذارد.
بنابراین، واکاوی به معنای اعتراض به حکمی که بصورت غیابی اعلام شده است، استفاده میشود.
بنابراین، در صورت صدور حکم غیابی از سوی دادگاه، متهم اول میتواند در زمان معین شده که در ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی تعیین شده است، اعتراض خود را به صورت واخواهی مطرح کند.
بنا به این ماده، افراد مقیم در ایران میتوانند در ۲۰ روز، و افرادی که خارج از کشور اقامت دارند میتوانند در دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی، درخواست واخواهی کنند.
همه حکمهای غیابی قابلیت مورد واخواهی را دارند.
با توجه به قانون، درخواست واخواهی در دادگاهی که حکم غیابی را صادر کرده است، قابل بررسی است.
تجدیدنظر (پژوهش): اگر آراء که از دادگاهها صادر میشوند، بتوانند مورد تجدیدنظر قرار گیرند، طرفین دعوی حق دارند در مهلت مربوطه طبق قانون (برای اشخاص مقیم ایران، 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور، 2 ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی) از آن حکم تجدیدنظر کنند.
به طور کلی، آراء صادره از دادگاهها قابل تجدیدنظر میباشند؛ مگر آن که با استثناء آنها موضوع قانون شده باشد و امکان تجدیدنظر درباره آنها وجود نداشته باشد.
جایگزینی کامل متن با استفاده از برچسب های HTML و زبان فارسی:
ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری، به واضحیت برای بررسی مجدد ادعاهای جنایی اشاره دارد.
این مواد شامل مواردی مانند مخالفت رای با قانون، رای دادگاه ناصحیح و عدم صلاحیت دادگاه برای صدور رای میشود.
مهلت قانونی برای تقدیم درخواست تجدیدنظر در دعاوی کیفری مشابه دعاوی مدنی است.
افراد ثابت قدم داخل کشور می توانند در مدت 20 روز، و افرادی که خارج از کشور اقامت دارند میتوانند در مدت 2 ماه از تاریخ ابلاغ رای یا از پایان مدت مهلت برای تقدیم درخواست خود، درخواست تجدیدنظر خود را ارائه دهند.
طرق فوق العاده شکایت از آراء دادگاه ها
همانطور که گفته شد، امکان شکایت از آراء دادگاهها تنها در شرایط استثنایی و با استناد به قانون به وجود میآید.
قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری شرایط خاصی برای این شکایتها تعیین کردهاند.
استفاده از روشهای فوقالعاده شکایت از آراء دادگاهها به شرح زیر میباشد:- در قوانین آیین دادرسی مدنی، امکان استفاده از روشهای فوقالعاده شکایت وجود دارد.
- در قوانین آیین دادرسی کیفری نیز میتوان با استفاده از روشهای مشابه شکایت از آراء دادگاهها را انجام داد.
به طور کلی، برای شکایت از آراء دادگاهها، باید به موارد استثنایی که قانون به آن اجازه میدهد، توجه کرد و طبق مقررات قانونی عمل کرد.
واگذاری نتیجه: واگذاری نتیجه به معنای بررسی تطابق یا عدم تطابق تصمیمی است که توسط دیوان عالی کشور صادر شده است با قوانین و معیارهای شرعی که در نهایت تایید یا تجاوز آن را انجام میدهد.
اگر دیوان تصمیم صادر شده را تجاوز کند، به طور طبیعی به دعوا پاسخ نمیدهد؛ بلکه پرونده را به دادگاه مربوطه ارجاع میدهد تا مجدداً بررسی شود.
تاخیر درخواست واگذاری نتیجه برای افراد ساکن در ایران بیست روز و برای افراد مقیم خارج از کشور دو ماه است.
با توجه به قانون آیین دادرسی کیفری، تصمیمات دادگاههای کیفری در دیوان عالی قابل اجرا هستند (ماده 427).
به علاوه، بر اساس ماده 431 این قانون، زمان تحقق اجرای تصمیم برای افراد مقیم در ایران ۲۰ روز و برای افراد مقیم خارج از کشور ۲ ماه است (از تاریخ ابلاغ حکم یا انقضای مهلت واخواهی بهعنوان شروع محاسبه میشود).
اعاده دادرسی، به عنوان یک روش فوق العاده برای اعتراض به رای، به معنای بازنگری دوباره رای توسط همان مرجعی است که ابتدا رای را صادر کرده است.
در صورتی که شرایطی که در قانون تعیین شده است وجود داشته باشد، این روش امکان اعاده بررسی و تجدیدنظر درباره رای اصلی را فراهم می کند.
به عبارت دیگر، در صورتی که پس از صدور حکم در دادگاه، اسناد و مدارک جدیدی کشف شود که به حقانیت و بی گناهی فرد محکوم اشاره دارد، امکان درخواست اعاده دادرسی وجود دارد.
برای مثال، ممکن است افرادی که دارای اقامت در ایران هستند، درخواست اعاده دادرسی را تا مدت 20 روز و افراد خارج از کشور آن را تا مدت 2 ماه ارائه کنند.
در قانون آیین دادرسی کیفری، در ماده 474 و 477 این قانون، اصول اعاده دادرسی کیفری تنظیم شده است.
بنابراین، در صورتی که رییس قوه قضاییه صحت قطعیت صدور حکم مربوطه توسط هریک از مراجع قضایی را خلاف قوانین تشخیص دهد، میتواند با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال کند.
در این صورت، دیوان عالی کشور مسئولیت رسیدگی به پرونده را به شعبهای خاص که توسط رییس قوه قضاییه تعیین میشود، محول میکند.
همچنین، طبق ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری، افراد زیر حق دارند در صورت محکومیت یا نمایندگی حقوقی، در صورت فوت یا غیبت محکوم، همسر، وراث قانونی و وصیِ محکوم، دادستان کل کشور و دادستان مجری حکم، از دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی کنند.
درخواست این افراد در دیوان عالی کشور بررسی میشود و تطابق آن با موارد اعاده دادرسی کیفری، که در ماده 474 این قانون گنجانده شده است، مورد بررسی قرار میگیرد.
بنا به رغم اینکه آراء صادره از دادگاهها تنها درباره طرفین دعوا اثر دارند، اما گاهی اوقات نیز تأثیراتی بر شخص ثالث خواهند داشت.
بر اساس ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر یک حکم قضایی درباره یک دعوایی صادر شود که حقوق شخص ثالث را تحت تأثیر قرار داده و آن شخص در دادگاه دخالت نکرده باشد، میتواند در مورد آن حکم اعتراض کند.
اعتراض شخص ثالث به دو شکل اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری میتواند صورت بگیرد.
استفاده از تگهای قوی و تاکیدی و تگهای تاکید شده در این متن معنای مفصل آن را بیان میکند.
نحوه نوشتن متن اعتراض به رای دادگاه
سوالات پر تکرار
- آدرس سازمان بهزیستی کشور: نشانی: میدان امام خمینی (ره)، تهران، خیابان شهید فیاض بخش، پلاک 1121، سازمان بهزیستی کشور.
تامین و ارائه خدمات مرتبط با معلولین جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی که قابل توانبخشی یا غیرقابل توانبخشی هستند، از طریق نگهداری و مراقبت از آنان در واحدهای متناسب در سطح سازمانهای مرکزی و استانی ارگانها، برای آنها ارائه میشود.
سازمان بهزیستی کشور، یک نهاد دولتی حمایتی است که در سال ۱۳۵۹ تاسیس شده است.
این سازمان، طبق قانون ادغام سه وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به تحت مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتقل شده است.
مأموریت اصلی این سازمان پشتیبانی از افراد معلول و محروم جامعه است و همچنین به تأمین حمایت کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست میپردازد.
در این مقاله، به بررسی مفهوم سازمان بهزیستی کشور، وظایف آن و آدرس مراکز بهزیستی میپردازیم.
تشویق و ترغیب مردم و افراد علاقمند به مشارکت عمومی در فعالیتها و خدمات مراکز بهزیستی و ایجاد امکانات و شرایط لازم در این زمینه با استفاده از نیروهای خودیاری مردم.
(توجه داشته باشید که تگهای HTML تنها برای تاکید در متن استفاده شدهاند و معنای متن را تغییر نمیدهند.
)
نتیجه گیری
نتیجه قوی: در نهایت، می توان نتیجه گرفت که روشهای اعتراض به آراء دادگاهها در قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری تنظیم شده است.
با استفاده از روشهای عادی و فوق العاده، امکان اعتراض به آراء دادگاه وجود دارد.
استفاده از روشهای فوق العاده شامل فرجامخواهی، اعتراض به آراء صادره در دیوان عالی کشور، اعاده دادرسی و اعتراض به شخص ثالث است.
هر کدام از این روشها مراحل خاص خود را دارند که باید طبق قوانین آیین دادرسی عمل کرد.
اعتراض به آراء دادگاه تنها در شرایط استثنایی و با استناد به مقررات قانونی امکان پذیر است.
بنابراین، در صورتی که طرفان در اختلاف در مورد قانونی بودن یا عدم تطابق آراء دادگاه با قوانین باشند، می توانند اعتراض خود را بر اساس روشهای معمولی یا استثنایی ارائه کنند.
استفاده از تگهای قوی و تاکیدی در این متن نشان می دهد که این موضوعات مهم و قابل توجه هستند.
توجه به قوانین و مقررات قانونی به طور کامل از اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین، هر طرفی که معتقد به عدم تطابق آراء دادگاه با قوانین باشد، باید به مقررات قانونی عمل کرده و اعتراض خود را در زمان مقرر قانونی ارائه کند.