خلاصه مقاله
تسلیت خمینی در این مقاله به بررسی تعریف و مفهوم "رجوع" از "مهریه" پرداخته می شود.
همچنین به بررسی شرایط و مواردی که زن حق "رجوع" به "مهریه" دریافت شده را خواهد داشت، خواهیم پرداخت.
در این مطلب از تگهای html مانند واستفاده میکنیم.
"زن با قرائت صیغه عقد، موظف به دریافت مهریه است که می تواند به صورت دائم یا موقت باشد.
او حق دارد هرگونه تصرف و دسترسی مالی که میخواهد را در آن انجام دهد.
حتی این امکان را دارد که مهریه خود را که به عهده شوهر یا پدر شوهر است به دلایل مختلف آمرانه بکاهد، و دیگر از این حقوق مالی برخوردار نباشد.
"هبه غیرمعوض یعنی آنکه زن بدون دریافت هیچ چیزی و بدون درخواستی برای دادن مهریه، مهریه خود را به شوهرش بخشد.
هبه معوض یعنی دادن مهریه در ازای چیزی که میتواند انجام یا عدم انجام کاری باشد، برای مثال همسر ممکن است در ازای توافق همسر برای طلاق، بخشی یا کل مهریه را بخشش دهد.
خلع طلاق یکی از این نوع بخشش مهریه است.
در صورتی که تعداد سکههایی که بخشیده شده است، قبل از پرداخت مهریه به زن، به او پرداخت نشده باشد، میتوان آن را در مقررات ابراء دین نامشروع دانست.
اما اگر مهریه به زن پرداخت شده باشد، به نظر میرسد دیگر نمیتوان موضوع را در مقررات ابراء دانست، زیرا با پرداخت مهر، دین از سوی شوهر قابل استرداد نمیباشد.
در این حالت، اگر شرایط دیگری که در قانون مدنی درباره هبه وجود دارد (مانند وجود خروج از اموال و تسلیم سکهها به شوهر)، مراعات شود، زن میتواند از هبه خود منصرف شده و سکههای دریافتی را برگرداند.
در حق هبه غیر معوض، همیشه زن میتواند به آنچه که به شوهر واگذار کرده بازگردد.
ولی اگر هبه معوض باشد و مقابل آن نیز چیزی واگذار شده باشد، طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی هبه، امکان بازگشت وجود ندارد، زیرا در این حالت، صلح معوض معنی میدهد.
به عنوان مثال، به ازای مهریه ای که زن از شوهر خود دریافت کرده و شامل ۳۰۰ عدد سکه است، اگر زن به جای آن، شش دانگ منزل مسکونی که به نام او تنظیم شده است را واگذار کند.
اما هر زمان که هبه به عنوان پاداشی برای طلاق ارائه شود، اگر همسر در دوره پایانی از ازدواج به مهریه بازگردد، همچنان امکان بازگشت به ازدواج وجود دارد.
به عبارت دیگر، طلاق ایراد شده تبدیل به طلاق رجعی خواهد شد.
به طرف مقابل، اگر بخشیدن مهریه به عنوان پاداشی برای طلاق ارائه شود ولی طلاق نهایی نشود، مانند اینکه زن به منظور جلب رضایت شوهر مهریه را بخشید، اما بعدها شوهر او را طلاق ندهد، این امر به عنوان برآورده نشدن شرط محسوب نمیشود و به عنوان هبهای قابل بازگشت تلقی میشود.
در مورد حالت آخر (ابراء) نیز، به دلیل اینکه تمام تعهدات از بین میرود، به طور کلی قابل بازگشت نیست.
زیرا ابراء یکی از عوامل سقوط التزام است.
"زن با قرائت صیغه عقد، موظف به دریافت مهریه است که می تواند به صورت دائم یا موقت باشد.
او حق دارد هرگونه تصرف و دسترسی مالی که میخواهد را در آن انجام دهد.
حتی این امکان را دارد که مهریه خود را که به عهده شوهر یا پدر شوهر است به دلایل مختلف آمرانه بکاهد، و دیگر از این حقوق مالی برخوردار نباشد.
"
گروه زیادی از زنان وجود دارند که در طول زندگی خود، به هر دلیلی مهریه خود را به شوهرانشان بخشیدهاند.
اما پس از مدتی از بخشیدن مهریه، با بروز مشکلاتی مانند طلاق پشیمان میشوند و به دنبال راهی میگردند تا بتوانند به مهریهای که بخشیدهاند بازگردند.
حال سوال اینجاست که برای آن زنانی که از بخشیدن مهریه خود پشیمان شدهاند، آیا راهی برای بازگرداندن آنچه بخشیدهاند وجود دارد؟
در این مقاله به بررسی تعریف و مفهوم "رجوع" از "مهریه" پرداخته می شود.
همچنین به بررسی شرایط و مواردی که زن حق "رجوع" به "مهریه" دریافت شده را خواهد داشت، خواهیم پرداخت.
در این مطلب از تگهای html مانند و استفاده میکنیم.
رجوع از مهریه چیست
زن ممکن است به دلایل مختلف حق مالی خود یا همان مهریه را به شوهرش ببخشد.
اما گاهی او ممکن است پشیمانی را تجربه کند و دنبال راهی برای بازگشت به مالکیت مهریه شود.
در صورتی که زن قادر باشد دوباره مالک مهریه شود که قبلاً آن را بخشیده بود، این امر را به عنوان بازگشت به مهریه بخشیده شده مینامند.
به طور کلی، مهریه به سه روش مختلف به شوهر تعلق میگیرد که شامل موارد زیر است:1.
مهریه نقدی: مهریه ممکن است به صورت پرداخت نقدی به شوهر داده شود.
در این صورت، مبلغی همراه با ازدواج به شوهر تعلق میگیرد.
2.
مهریه ملکی: گاهی اوقات، ممکن است با توافق از قبل، به جای پرداخت نقدی، یک ملک از جانب خانواده عروس به شوهر داده شود.
این ملک میتواند زمین، خانه یا هر دارایی دیگری باشد.
3.
مهریه تجهیزات: در این حالت، خانواده عروس تجهیزات خانگی مورد نیاز برای زندگی مشترک را به شوهر هدیه میدهند.
این تجهیزات میتواند شامل اشیایی مانند لوازم آشپزخانه، مبلمان، الکترونیکها و غیره باشد.
به طور کلی، مهریه یک نشانهی محبت و حمایت از سوی خانواده عروس به شوهر است که به منظور راهاندازی زندگی مشترک و بهرهبرداری از منابع جدید تعیین میشود.
تسلیت خمینی
بخشیدن مهریه در قالب هبه معوض، به صورتی که به صراحت منظور از هبه بودن آن مورد تأکید قرار میگیرد.
بخشیدن مهریه با استفاده از تکنیک ابراء، یک عملی است که در جامعه ما رواج دارد.
بخشیدن مهریه نشان از اهمیت و احترام به حقوق زنان و خانوادهها است.
با مهریه، زوج متعهد میشود مالیاتی خاص را به همسر خود پرداخت کند.
این عمل از طریق توافق و ابراء انجام میگیرد و جهت حفظ آرامش در زندگی زناشویی بسیار حائز اهمیت میباشد.
با احترام و توجه به این مسئله، میتوانیم ارتباط و روابط خانوادگی را بهبود بخشیم و نیز عدالت اجتماعی را تقویت کنیم.
"هبه غیرمعوض یعنی آنکه زن بدون دریافت هیچ چیزی و بدون درخواستی برای دادن مهریه، مهریه خود را به شوهرش بخشد.
هبه معوض یعنی دادن مهریه در ازای چیزی که میتواند انجام یا عدم انجام کاری باشد، برای مثال همسر ممکن است در ازای توافق همسر برای طلاق، بخشی یا کل مهریه را بخشش دهد.
خلع طلاق یکی از این نوع بخشش مهریه است.
"
در قراردادهای طلاق، زن میتواند در مقابل پرداخت مبلغی به شوهر، حق خود را برای دریافت طلاق به دست آورد.
اما اگر شوهر در طول مدت معینی پشیمان شود، میتواند به مبلغی که به او داده شده برگردد و در عوض شوهر نیز حق بازگشت به زن را خواهد داشت.
در اینجا، ابراء پذیرفتن زن به منزله انکار بدهی شوهر نسبت به مبلغی که به عنوان مهریه تعیین شده است، است و به این معناست که زن ادعا میکند حقی برای خود در ارتباط با مهریه ندارد و هرگونه ادعایی در این زمینه نخواهد داشت.
در چه صورت زن حق رجوع به مهریه را دارد
«اگر مهریه به عنوان یک دین محسوب شود (به طریقهای که در بسیاری از موارد عموماً رایج است)، باید به صورت مقداری وجه نقد یا سکه باشد و قوانین ابراء را در بر بگیرد و نمیتوان آن را به عنوان هبه محسوب کرد.
در قانون مدنی، در بند 289، به واضحیت اعلام شده است که ابراء به صرفاً برای تسویه بدهیها امکانپذیر است.
بنابراین، اگر تمام یا بخشی از مهریه که به صورت سکه تعیین شده، توسط زن به شوهر بخشیده شود، زن دیگر قادر به واگذاری از این بخشش و برگشت آن نخواهد بود، حتی اگر در سند بخشش مهریه، از عبارت هبه استفاده شده باشد.
»
در صورتی که تعداد سکههایی که بخشیده شده است، قبل از پرداخت مهریه به زن، به او پرداخت نشده باشد، میتوان آن را در مقررات ابراء دین نامشروع دانست.
اما اگر مهریه به زن پرداخت شده باشد، به نظر میرسد دیگر نمیتوان موضوع را در مقررات ابراء دانست، زیرا با پرداخت مهر، دین از سوی شوهر قابل استرداد نمیباشد.
در این حالت، اگر شرایط دیگری که در قانون مدنی درباره هبه وجود دارد (مانند وجود خروج از اموال و تسلیم سکهها به شوهر)، مراعات شود، زن میتواند از هبه خود منصرف شده و سکههای دریافتی را برگرداند.
در حق هبه غیر معوض، همیشه زن میتواند به آنچه که به شوهر واگذار کردهبازگردد.
ولی اگر هبه معوض باشد و مقابل آن نیز چیزی واگذار شده باشد، طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی هبه، امکان بازگشت وجود ندارد، زیرا در این حالت، صلح معوض معنی میدهد.
به عنوان مثال، به ازای مهریه ای که زن از شوهر خود دریافت کرده و شامل ۳۰۰ عدد سکه است، اگر زن به جای آن، شش دانگ منزل مسکونی که به نام او تنظیم شده است را واگذار کند.
اما هر زمان که هبه به عنوان پاداشی برای طلاق ارائه شود، اگر همسر در دوره پایانی از ازدواج به مهریه بازگردد، همچنان امکان بازگشت به ازدواج وجود دارد.
به عبارت دیگر، طلاق ایراد شده تبدیل به طلاق رجعی خواهد شد.
به طرف مقابل، اگر بخشیدن مهریه به عنوان پاداشی برای طلاق ارائه شود ولی طلاق نهایی نشود، مانند اینکه زن به منظور جلب رضایت شوهر مهریه را بخشید، اما بعدها شوهر او را طلاق ندهد، این امر به عنوان برآورده نشدن شرط محسوب نمیشود و به عنوان هبهای قابل بازگشت تلقی میشود.
در مورد حالت آخر (ابراء) نیز، به دلیل اینکه تمام تعهدات از بین میرود، به طور کلی قابل بازگشت نیست.
زیرا ابراء یکی از عوامل سقوط التزام است.
سوالات پر تکرار
- مطابق ماده 1168 قانون مدنی، نگهداری از فرزند برای پدر و مادر هم حق و هم تکلیف است و هر دو زوج نمیتوانند از این وظیفه خودداری کنند.
درصورتیکه زوجین به طور متفاوت درباره حضانت فرزند توافق کنند، حضانت دختر تا هفت سالگی بعد از طلاق با مادر و پس از هفت سالگی تا سن نه سالگی با پدر خواهد بود، مگر این که دادگاه صلاح نداند دختر تحت حضانت پدر قرار بگیرد.
در صورتی که طلاقی بین پدر و مادر رخ داده باشد و براساس قانون، حق حضانت دختری به والدین تعلق دارد، اما به نظر دادگاه مصلحت کودک را در نظر نمیگیرد یا به دلایل اخلاقی قوانین مربوط به حضانت را نمیپذیرد، میتواند تصمیمی را بر اساس درخواست خویشاوندان نزدیک کودک، یا بر اساس درخواست نماینده او، یا بر اساس درخواست رئیس قوه قضاییه برای حضانت کودک اتخاذ کند.
با توجه به اصلاح قانون، حضانت فرزند دختر تا سن هفت سالگی به عهده مادر قرار میگیرد.
بعد از هفت سال، یک دختر جوان که تا به این تاریخ توسط مادر خود در تماسی قرار دارد، قانوناً برای نه سال دیگر باید به پدر خود واگذار شود.
با توجه به این اصلاح قانون، دادگاه با در نظر گرفتن مصلحت کودک و بر اساس صلاح دید خود ممکن است بعد از هفت سالگی، تصمیم بگیرد که دختر را به پدر واگذار نکند.
وقتی یک دختر تحت حضانت و نگهداری از پدر قرار دارد و به سن نه سال تمام میرسد، از آن به بعد تصمیم بر انتخاب نگهداری و رعایت مصلحت او بین پدر، مادر و یا شخصی دیگری که دادگاه خانواده صلاح میبیند، استوار خواهد بود.
در مواقعی که زوجین جدا از یکدیگر شوند و در زمان جدایی دختر 8 ساله باشد وقتی که طبق قوانین نگهداری و حضانت، پدر حق دارد او را نگهداری کند، اما مادر مایل نباشد که به دلایل اخلاقی، پدر از او مراقبت کند، باید این موضوع را در زمان تعیین تکلیف حضانت فرزند در مورد جدایی به دادگاه اثبات کند.
به همین ترتیب، در مورد نگهداری از مادر و مخالفت پدر با این امر نیز میتوان موافقت کرد.
نتیجه گیری
مقاله حاضر به بررسی مفهوم و تعریف "رجوع" از "مهریه" پرداخته است.
در این مطلب از تگهای html مانند و برای تاکید بر اهمیت مباحث بیان شده است.
اصلیترین حقوق مالی زن دریافت مهریه است که میتواند به صورت دائم یا موقت باشد.
او حق دارد که به هر تصرف و دسترسی مالی که میخواهد در آن اقدام کند و حتی این امکان را دارد که برخی از حقوق مالی خود را که به عهده شوهر است، به دلایلی بکاهد.
زن میتواند مهریه را به صورت هبه غیرمعوض (بدون دریافت هیچ چیزی) یا هبه معوض (به ازای کاری) بخشش دهد.
زن همچنین در صورتی که تعداد سکههایی که بخشیده شده است، قبل از پرداخت مهریه به زن، به او پرداخت نشده باشد، میتوان آن را در مقررات ابراء دین نامشروع دانست.
اما اگر مهریه به زن پرداخت شده باشد، دیگر نمیتوان موضوع را در مقررات ابراء دانست زیرا دین قابل استرداد نمیباشد.
در حق هبه غیر معوض، زن همیشه میتواند به آنچه که به شوهر واگذار کرده است، بازگردد.
در حق هبه معوض اما، امکان بازگشت وجود ندارد.
اگر هبه به عنوان پاداشی برای طلاق بخشش داده شود، اگر همسر در دوره پایانی از ازدواج به مهریه بازگردد، همچنان امکان بازگشت به ازدواج وجود دارد.
به طرف مقابل اگر مهریه به عنوان پاداشی برای طلاق بخشش داده شود ولی طلاق نهایی نشود، این امر به عنوان برآورده نشدن شرط محسوب نمیشود و به عنوان هبهای قابل بازگشت تلقی میشود.
در مورد حالت ابراء نیز به دلیل سقوط تعهدات، قابل بازگشت نیست.
بنابراین، با توجه به تحلیل ارائه شده در مقاله، میتوان نتیجه گرفت که مفاهیم مهریه و رجوع به همراه تعهدات مالی زن در ازدواج موضوع مهمی است که جامعه و حقوق مرتبط با آن باید آن را در نظر بگیرند.
با استفاده از تگهای html در مقاله، نکات مهم بیان شده و توجه خواننده به آنها جلب شده است.