تعیین قیم و موارد آن

یکی از اهمیت‌های بزرگی که در شریعت و قوانین مدنی وجود دارد، حمایت از افراد محجور شده است.
محافظت از حقوق این افراد و مراقبت از آنان در شریعت و قوانین مدنی با حضور قیم و مدیریت امور مربوط به آنها تامین می‌شود.
مفهوم محجور شدگان در قوانین مدنی شامل سه دسته از افراد است: افرادی که به سن بلوغ نرسیده اند (محجوران بنا به قانون،شامل اشخاصی که عدم توانایی در اداره امور مالی خود را دارند و یا افراد دیوانه می‌باشند).
با توجه به این مفهوم، در برخی شرایط، قیمی باید توسط دادگاه تعیین شود تا به عنوان کمک‌کننده به محجوران، برای آنان ایستگاهی مطابق قانونی را فراهم کند.
جزئیات این موضوع در ماده 1218 قانون مدنی شرح داده شده است.
به همین دلیل، در این مقاله به بررسی موضوع تعیین قیم برای محجوران و شرایط تعیین کننده قیم طبق قانون مدنی پرداخته خواهد شد.

تعیین قیم برای محجوران

در فقه اسلامی، قوانینی برای حمایت از افراد محجور و اداره کردن امور مربوط به آنان وجود دارد.
این قوانین در قانون مدنی و قانون امور حیسبی ایران تأیید شده‌اند.
تعیین قیمت برای افراد محجور منوط به تصمیم قاضی است.
بنابراین، اگر افراد محجور را ولی خاص نداشته باشند، سرپرستی و امور آنان به عهده قاضی خواهد بود.

واژه "الحاکمُ ولیّ من لا ولیّ لهُ" در حقوق اسلامی به کار می‌رود.
بنابراین، یک قاضی یا حاکم می‌تواند به‌صورت شخصی این ولایت را بر عهده بگیرد یا شخصی را انتخاب کند تا این کار را انجام دهد، به عبارتی قیم را تعیین کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره قیم و شرایط آن، اینجا را کلیک کنید.

قیمومت به موجب قانون مدنی یک نهاد حقوقی است.
در این نهاد، شرایط و آثار قیمومت و وظایف و اختیارات قیم بصورت قانونی تعیین شده است.
اما باید توجه داشت که قیمومت به صورت منتسب از سوی دادگاه به فردی خاص واگذار می‌شود و دادگاه نیز سرپرستی و نظارت بر فعالیت او را بر عهده دارد.
همچنین، در شرایطی عزل و انعزال قیم به منظور تضمین اجرای صحیح قیمومت ممکن است انجام شود.

موارد تعیین قیم مطابق قانون مدنی

به طبق ماده 1218 قانون مدنی، برای افراد زیر، قیم تعیین می شود:ماده 1218 قانون مدنی: هرگاه طرفانی به تفقه خود ملتزم به تعیین قیم در اوراقی که بحسب قسم یا عرف صحبتی در قوانین خصوصی لزوم اخذ قیم بر آنها وجود دارد، ورود کنند، قیم با طرفین از جنس متقاضی و موظف می شود، بالاترین قیم را که هیچ طرفی نفرموده است تعیین کند.
در این صورت مقر را قیم می شود.

برای کودکانی که ولی خاص ندارند، فرصتی گسترده وجود دارد.
به آنها قدرت ایجاد تغییر در دنیای اطراف خود را بدهید.
همه چیز در دسترس است برای آنها تا بتوانند خواب‌ها و آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کنند.
خود را با قوت قوی آنها همراه کنید و دریایی از امکانات برای آنها فراهم کنید.

برای افرادی که با مشکلات روانی و عدم توسعه در دوران کودکی خود مواجه بوده‌اند و هیچ نیاز خاصی ندارند، درمان مناسب برای آنها لازم است.

برای افرادی که رشد و توسعه آنها به زمان صغر خود مرتبط نباشد، به عنوان مثال مجانین و افرادی که جنون دارند، و یا افراد غیررشید، بایستی مراقبت‌های ویژه و به‌موقع صورت بگیرد.
مناسب بودن نوع مراقبت به میزان رشد کودک بستگی دارد، به عبارت دیگر بایستی مراقبت‌ها و مشاوره‌های لازم توسط متخصصین مربوطه ارائه شود تا بتوان نیازهای آنها را که به زمان صغر خود مرتبط نیستند، برطرف کرد.

با استناد به این بند، موارد تعیین قیم شامل موارد زیر می‌شوند:اولا:دوما:سوما:و چهارما:در نتیجه:

۱.
اشخاص نوجوانی بدون ولی خاص، به‌طور مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی، به پدر یا جد پدری اطلاق می‌شود.
همچنین، هر یک از پدر یا جد پدری می‌توانند شخصی را به عنوان وصی برای اداره امور محجور پس از فوت خود تعیین کنند؛ و در صورت عدم تعیین، باید قیم از طرف دادگاه برای اداره امور اشخاص نوجوان تعیین شود.
بنابراین، در صورتی که پدر یا جد پدری فوت کرده و شخصی را برای وصیت تعیین نکرده باشند، قیم باید تعیین شود.