تحلیل و نقد سریال Lost

به سریال محبوب "لاست" توجه کنید.
این سریال، یکی از مجموعه‌های تلویزیونی بسیار داغ است.
پس از گذشت 10 سال، هنوز هواداران این سریال در مورد پایان داستان آن شک و تردید دارند.
در این مطلب، به بررسی و تجزیه و تحلیل رازهای "لاست" و همچنین نقد و بررسی سریال "گمشدگان" خواهیم پرداخت.

سریال "لاست" یکی از محبوب‌ترین و بحث‌برانگیزترین مجموعه‌های تلویزیونی است که تا به حال در تاریخ تلویزیون ساخته شده است.
این سریال در ژانر درام و علمی-تخیلی در بازه زمانی 2004 تا 2010 به وسیله شبکه ABC پخش شد.
سریال "لاست" به طور مداوم ماجراهای و پیچیدگی‌های خود را برای بینندگان ارائه می‌دهد و همیشه سوالاتی درباره پایان آن وجود دارد.
همچنین رازهای سریال "لاست" از جمله مباحث محبوب در بین علاقه‌مندان به این مجموعه تلویزیونی است.

قسمت آخر سریال لاست در دو اپیزود به تاریخ ۲۳ می ۲۰۱۰ (۲ خرداد ۱۳۸۹) پخش شد و با گذشت ۶ سال پرونده این سریال به پایان رسید.
اما حتی به امروز، بعد از ۱۰ سال، بحث درباره پایان و آخرین قسمت سریال گمشدگان و رازهای آن نیز همچنان در بین طرفداران آن وجود دارد.

در این مقاله به بررسی رازهای سریال Lost خواهیم پرداخت و همچنین تحلیلی از پایان داستان سریال لاست خواهیم داشت.
در انتها نیز با نقد سریال لاست به همراه شما هستیم.

آنچه در ادامه می‌بینید:

اینجا برخی از اطلاعات مهم را خواهید یافت:

• عنوان: درباره موضوع اصلی صحبت می‌کنیم.
  
• متن: توضیحات و جزئیات بیشتری در این قسمت قرار دارد.
  

این مقاله دارای اشکالات زیادی است.

این مقاله حاوی عبارات نادرست و ناهنجاری‌های بسیاری است.

این مقاله به روش‌های غلطی نوشته شده است.

در این مقاله منابع و مآخذ درستی استفاده نشده است.

• این مقاله مشکلات اساسی در بخش‌های مختلف دارد.
  
• محتوای این مقاله اصلاحات و بهبودهای بسیاری نیاز دارد.
  
• نیاز به بررسی دقیق‌تر و ویرایش جامعی در این مقاله وجود دارد.
  

رازهای سریال لاست

مجموعه تلویزیونی لاست از آن سریال‌های پر رمز و رازی‌ست که المان‌هایی از پدیده‌های علمی تخیلی و فراواقعی را می‌توانیم در آن پیدا کنیم.
این پدیده‌ها عموما شامل مواردی مانند همزمانی (Synchronicity)، آشناپنداری یا دژا-وو (Déjà vu)، اختلالات زمانی و پارادوکس‌های داستانی می‌شوند.

در خلاصه سریال لاست باید بگوییم که در فصل اول، تمرکز بیشتر بر روی نجات یافتگان پرواز اوشیانیک 815 بود.
آنها در جزیره استوایی به دنبال بقای خود با مشکلاتی مواجه می‌شدند و این مسئله به سادگی نشان داده می‌شد.
اما در فصل‌های بعدی، داستان به صورت پیچیده‌تری پیش می‌رفت.
جزئیاتی درباره تاریخچه جزیره، ویژگی‌های الکترومغناطیسی آن و گذشته‌ی پیچیده‌ای که نجات‌یافتگان داشتند، به داستان اضافه شده بودند.
به همین دلیل، در این بخش به بررسی رمز و رازهای سریال لاست می‌پردازیم و به برخی از سوالات درباره این مجموعه و قسمت آخر سریال گمشدگان پاسخ می‌دهیم.
همراه ما باشید تا سریال لاست را بررسی کنیم.
با استفاده از تگ برجسته‌سازی (strong)، توضیحات را روشن‌تر کرده‌ایم.
تگ تعریف تصاویر (dt) به ما کمک می‌کند تا ویژگی‌های سریال را بررسی کنیم.
با استفاده از تگ های شماره‌گذاری (li)، اطلاعات را به صورت فهرستی آمده است.

آیا جزیره جایی شبیه به برزخ بود؟

در آغاز پخش سریال لاست، طرفداران با نگرانی روبرو شدند که در پایان داستان متوجه شوند هیچ فردی از سانحه سقوط پرواز اوشیانیک 815 نجات نیافته است و همه کسانی که فکر می‌کردند برایشان نجات فرا رسیده، در واقع در طول تمام این مدت فوت شده‌اند و در عالم بعدی به سر می‌برند.
اما خالقان سریال بارها این ادعا را رد کرده‌اند.
در قسمت آخر مجموعه لاست، به طور صریح به این موضوع اشاره شده است که همه رویدادهای روی داده در جزیره واقعی بوده اند.

در سکانسی که در قسمت آخر فیلم "گمشدگان" در کلیسا رخ می‌دهد، پدر جک به او می‌گوید که همهٔ حوادثی که در جزیره اتفاق افتاده‌اند، واقعی بوده‌اند.
و در واقع، حتی پرواز نجات‌یافتگان اوشیانیک، که یکی از مهم‌ترین دوران‌های زندگی نجات‌یافتگان بوده، نقشی بسیار مهم در این داستان داشته است.

داستان فلش-سایدویزها (Flash-sideways) چه بود؟

بعد از پنج فصل هیجان انگیز که در آن شاهد فلشبک‌ها (سکانس‌های گذشته) و حتی فلشفورواردها (سکانس‌های آینده) بودیم، در ابتدای فصل ششم با یک حادثه بسیار جالب وارد دنیایی جدید به نام "فلشسایدویز" شدیم.
در این دنیای موازی، که هرگز هواپیمای آکانت 815 سقوط نمی‌کند، اتفاقات خلاف واقعیتی رخ می‌دهند.
در این جایگزینی، تصاویرها نقش پلیس را به عهده دارند و در عوض که کلاهبردار باشند.
جین و سان، که در آغاز سریال با مشکلات ازدواجی دست به گریبان بودند، حالا به شکلی مخفیانه عاشقانه با هم همراه شده‌اند.
از سوی دیگر، جک که در دنیای واقعی فرزندی نداشت، در فلشسایدویزها فرزندی نوجوان دارد که مادرش جولیت است؛ زنی که جک در جزیره با او آشنا شد.
این دنیای موازی همچنین با استفاده از برچسب‌های HTML مانند ، ،

آیا همهٔ این‌ها یک رمز است؟ یا شاید این دنیایی موازی است که توسط نیروهای پنهان جزیره به وجود آمده است؟ احتمالاً این داستان واقعی است و تمامی اتفاقات داخل جزیره دروغین بودند.
در تحلیل سریال "لاست"، باید بیان کرد که قسمت نهایی سریال، روشن می‌شود که در واقع این سایدویزها زندگی پس از مرگ شخصیت‌ها هستند؛ جایی که همهٔ شخصیت‌ها بعد از مرگشان دوباره در آن به نوعی دیگر دور هم جمع شده‌اند.
در حقیقت، این جهان برای شخصیت‌ها نوعی بینش است که در آن باید با گذشتهٔ خود در صلح بمانند و در کنار هم همچنان به مسیرشان ادامه دهند.

قلب یا مرکز جزیره چیست؟

در قسمت آخر سریال "گمشده"، بالاخره به باب پرداخته می‌شود که کدام فردی باید جایگزین جیکوب در نقش محافظ "قلب جزیره" شود.
"قلب جزیره" در واقع یک حوضچه جادویی و نورانی در مرکز جزیره است که با استفاده از تگ strong و em منبع زندگی، مرگ و تولد دوباره را فراهم می‌کند.
بر اساس گفته‌های جیکوب، این حوضچه توانایی مقابله با نیروی شیطانی که در اختیار قدرت نابودی جهان قرار دارد را دارد.

برخی از عناصر سریال لاست به شدت در دسته علمی تخیلی قرار دارند و می‌توان برای آنها توجیهات علمی پیدا کرد.
اما باید توجه داشت که قلب جزیره، یکی از ویژگی‌های فوق‌العاده و عجایب این سریال است.

ارتباط نجات یافتگان سقوط پرواز اوشیانیک 815

در طول داستان، بسیاری از شخصیت‌ها روابطی بین خود دارند، حتی قبل از آنکه به سفر هوایی خود بروند.
اما در پایان داستان، می‌فهمیم که لاست می‌خواهد دربارهٔ سفرهای مختلف جیکوب در سرتاسر جهان برای پیدا کردن محافظان آینده جزیره، اطلاعات بیشتری کسب کند.
جیکوب می‌دانست که برادرش یا "مرد سیاه‌پوش" قصد کشتن او را دارد و می‌خواست پیش از اتفاقی که بیفتد، جایگزینی برای خودش پیدا کند.

جیکوب فردی می‌بود که انسان‌هایی را برگزید که به نظرش شبیه خودش بودند؛ افرادی تنها و با مشکلاتی.
در تفسیر سریال لاست می‌توان گفت که همه نجات‌یافتگان پرواز اوشیانیک 815 به همین صورت بودند.
پس از ورود این افراد به جزیره، جیکوب با آنها بیشتر آشنا شد و شاهد تعامل آنها با سایر افراد بود؛ به همین دلیل فهرست کاندیدهای او در این مدت کوتاه و کوتاه‌تر شد.
تمامی ارتباطاتی که ما در طول سریال بین شخصیت‌ها دیدیم، به طور قطعی برنامه‌ریزی شده بودند؛ بلکه همه آنها توسط جیکوب مورد تدبیر و برنامه‌ریزی قرار گرفته بودند.

داستان دود سیاه چه بود؟

یکی از رمزهای جذاب ترین سریال "لاست" همچنان درباره حضور مرموز دود سیاه است؛ هیولایی که به طور مکرر مردم را در جزیره حمله می‌کند و در برخی مواقع آنها را به قتل می‌رساند.
اما بعدها فاش می‌شود که دود سیاه در واقع نمایانگر "مرد سیاه‌پوش" یا برادر دوقلوی جیکوب است.
پس از اینکه او مادرشان را به قتل می‌رساند، جیکوب او را در قلب جزیره تاب داده و این عمل باعث شکل‌گیری دود سیاه می‌شود.

در طول دو هزار سالی که از آغاز این ماجرا گذشته است، یک جوان و یک نفر مشکوک به لباس سیاه در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند.
به عنوان یک محافظ جزیره، جوان توانسته است از دست دود سیاه جان سالم به در ببرد، به همین دلیل، نفر تلاش می‌کند که راهی برای کشتن او پیدا کند.
اما دود سیاه نیز کشته نمی‌شود و به همین دلیل قادر به ترک جزیره نیست.
در طول این سال‌ها، دود سیاه سعی کرده است تا همه‌ی افرادی که جوان به جزیره می‌آورد را به قتل برساند.
منطقش این است که اگر جوان بمیرد و جایگزینی نداشته باشد، به نهایت می‌تواند از زندان جزیره آزاد شود.

جاودانگی مرد سیاه‌پوش به خاطر اتصال او به قلب جزیره بود.
اما در پایان سریال Lost، زمانی که دزموند قلب جزیره را موقتاً خاموش می کند، مرد سیاه‌پوش تبدیل به انسانی فانی می‌شود و در نهایت به دست جک و کیت از بین می‌رود.

اعداد در سریال Lost