تجدید نظر خواه کیست

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

تجدید نظر خواه کیست

مقاله: "دعوت به تجدیدنظر در دادگاه: شرحی کوتاه از روش و دلایل"

در این مقاله، روش تجدیدنظر در دادگاه به عنوان یک روش پرکاربرد برای اعتراض به حکم دادگاه مورد بررسی قرار می‌گیرد.
درخواست تجدیدنظر با همراهی وکلا و نمایندگان قانونی دو طرف به دادگاه تجدیدنظر ارائه می‌شود.

در صورت وجود اشکال قانونی یا شرعی، رأی اولیه دادگاه منتقضا می‌شود و پرونده مجدداً بررسی می‌شود.
زمان مجاز برای درخواست تجدیدنظر برای افراد ساکن در ایران، بیست روز است.

دلایل درخواست تجدیدنظر، شامل دستورات قضایی نادرست یا ناقص، حضور مدعی مشکوک به عدم امکان، عدم ارائه مدارک و شواهد مهم توسط طرف دیگر و اشتباه در تفسیر قوانین و مقررات است.
البته، فهرست دلایل تجدیدنظر قابل تغییر و تکمیل است بسته به شرایط وقوع.

خلافی

یکی از مراحل مهم پس از صدور فرمان در دادگاه بدوی، وجود درخواست تجدید نظر برای طرف متضرر از فرمان است.
در این مرحله، شخص مورد نظر با استناد به یکی از موارد تجدید نظر، در زمان مقرر توسط قانون، درخواست تجدید نظر را به دادگاه تجدید نظر ارائه می‌دهد تا فرمان صادر شده مورد بررسی قرار گیرد.
به همین مناسبت، در این مقاله قصد داریم به پاسخ دادن به این سوالات بپردازیم که چه کسی درخواست تجدید نظر را می‌تواند ارائه دهد، تعریف درخواست تجدید نظر چیست و چه افرادی می‌توانند از دادگاه درخواست تجدید نظر شوند.
برای پاسخ به این سوالات، به بررسی معنای درخواست تجدید نظر، چه کسی از تجدید نظر درخواست می‌کند و دلایل درخواست تجدید نظر خواهیم پرداخت.

تجدیدنظر خواهی چیست

یک روش متداول برای اعتراض به حکمی که توسط دادگاه صادر می‌شود، درخواست تجدیدنظر است.
این روش اعتراض، که معمولاً یکی از روش‌های پرکاربرد تلقی می‌شود، در دادگاه تجدیدنظر اجرا می‌شود و در صورت وجود اشکال قانونی یا شرعی، باعث می‌شود تا رأی اولیه دادگاه منتقضا شده و پرونده مجدداً بررسی شود.
حداکثر زمان برای درخواست تجدیدنظر برای افراد ساکن در ایران، بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم اولیه است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره مفهوم درخواست تجدیدنظر و زمان مجاز درخواست تجدیدنظر، اینجا را کلیک کنید.

تجدید نظر خواه کیست

بطور کلی، "تجدیدنظرخواه" شخصی است که عقیده دارد حکم ابتدایی صادر شده نادرست است و با تقدیم درخواست تجدیدنظر، خواستار دوباره بررسی پرونده می‌شود.
اما شخصیت "تجدیدنظرخواه" در ماده ۳۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی تعریف شده است.
بر پایه این ماده، "زیراشخاص حق درخواست تجدیدنظر دارند" استفاده‌کرده‌ام.

عزیزان - دو طرف را همراه با وکلایشان و نمایندگان قانونی آنها دعوت می‌کنیم.

بسته به وظایف قانونی خود، اشخاصی که شامل رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس حوزه قضایی و دیگر قضاتی هستند که طبق مقررات قانونی پرونده تحت نظر آنها قرار می گیرد، می توانند پرونده را در صورت مواجهه با اشکال قانونی برای تجدیدنظر به مرجع صلاحیت دار فرستاد.
به علاوه، به جز شخص خود و وکیل یا نماینده قانونی، این اشخاص بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی مجاز به ارسال پرونده هستند.

دلایل تجدیدنظر خواهی

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، ماده 348 تعیین می‌کند که می‌توان استناد به جهات یا دلایلی داشت که موجب درخواست تجدیدنظر می‌شوند.
این ماده بیان می‌کند که دلایل درخواست تجدیدنظر می‌توانند عبارتند از:1- دستورات قضایی نادرست یا ناقص2- حضور واقعی مدعی در دادگاه مشکوک به عدم امکان3- عدم ارائه مدارک و شواهد مهم توسط طرف دیگر4- اشتباه در تفسیر قوانین و مقرراتتوجه داشته باشید که ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی فهرست کاملی از دلایل تجدیدنظر خواهی را در بر ندارد و این فهرست می‌تواند با توجه به شرایط وقوع مورد تغییر و تکمیل شود.

سوالات پر تکرار

  1. در دیوان عالی کشور، حکمی که قابل فرجام خواهی حقوقی نباشد، به عنوان حکم نهایی در نظر گرفته می‌شود.
    احکامی که صادر می‌شود، می‌توان آن‌ها را در دیوان عالی کشور فرجام داد.
    اما اگر در مهلت مقرر برای فرجام دادن درخواستی ارسال نشود، همچنان به عنوان حکم نهایی در نظر گرفته می‌شوند.
    احکام صادر شده از سوی دادگاه‌ها، به طور عمومی با قوانین و مقررات شرعی و قانونی همخوانی دارند.
    با این حال، همواره امکان وجود نقص‌ها در احکامی که دادگاه‌ها صادر می‌کنند، وجود دارد.
    قانون‌گذار روش‌هایی برای شکایت از آراء و حکم‌های صادر شده توسط دادگاه‌ها را تدارک دیده است.
    تفاوت‌های اصلی و حیاتی بین احکام نهایی و غیرنهایی در صلاحیت قابلیت تغییرپذیری این احکام در دیوان عالی کشور نسبت داده می‌شود.
    حکم نهایی قابل اصلاح در دیوان عالی کشور نمی‌باشد، درحالی که احکام غیرنهایی دارای صلاحیت تغییرپذیری در این دیوان هستند.
    مراحل دادرسی را طی کرده و قابل فرجام خواهی هستند.
    یکی از تفاوت‌ها بین حکم نهایی و غیرنهایی در خصوص فرجام خواهی است.
    پس از تصویب حکم نهایی، مهلت اعتراض متعارفی وجود ندارد؛ در حالی که طبق قانون آیین دادرسی مدنی، مردم ایران دارای مدت زمان بیست روزه برای تقاضای دادرسی در داخل کشور هستند و افراد خارج از کشور مهلت دو ماه دارند.
    با استفاده از تگ‌های HTML مثل و و ،بعد از اینکه حکم متمرکز می‌شود، دیگر فرصتی برای انتقاد از آن وجود ندارد و از طرفی، برای ایرانیان مقیم ایران مهلت بیست روزه و برای اشخاص مقیم خارج از کشور مهلت دو ماهه برای انجام تلاش در خارج از کشور در نظر گرفته شده است.

نتیجه گیری

بنا بر اطلاعات ارائه شده در این مقاله، درخواست تجدیدنظر یک روش قانونی و مؤثر برای اعتراض به حکمی است که توسط دادگاه صادر شده است.
این روش می‌تواند به متخلفان کمک کند تا اگر اشکالی در رأی اولیه دادگاه وجود داشته باشد، آن را منتقضا کرده و پرونده را مجدداً بررسی کنند.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، افراد می‌توانند بر اساس دلایلی مانند دستورات قضایی نادرست یا ناقص، حضور واقعی مدعی در دادگاه مشکوک به عدم امکان، عدم ارائه مدارک و شواهد مهم توسط طرف دیگر و اشتباه در تفسیر قوانین و مقررات درخواست تجدیدنظر کنند.
باید توجه داشت که این فهرست قابل تغییر و تکمیل است و به شرایط وقوع و مورد نیاز متخلفان بستگی دارد.