خلاصه مقاله
در این مقاله آمده است که در سه حالت مختلف، زن مجاز به درخواست طلاق است.
در حالت اول، اگر مرد به زن وکالتنامه طلاق داده باشد.
در حالت دوم، زن می تواند در صورت عسر و حرج، درخواست طلاق را مطرح کند.
و در حالت سوم، اگر زن دلایلی مانند عدم احترام همسر، ترک بی توجهانه، یا عدم تأمین حق مسکن معقول را ثابت کند، می تواند درخواست طلاق کند.
در این مقاله همچنین بیان شده است که زمانی که حق طلاق به زن داده شده باشد، صداق بستگی به اختیاراتی دارد که در وکالتنامه ذکر شده است.
در ضمن، مقدار مهریه و قبول برداشت آن بر اساس قانون جدید مهریه توسط دادگاه تعیین میگردد.
طلاق، اتفاقی نامطلوب است که اغلب افراد به آن مجبور میشوند.
گاهی استفاده از روشهای مختلف، خواستن راهنمایی از افراد متخصص و دریافت مشاورههای حرفهای نتیجهای نمیدهد و در نهایت نمیتوان جلوی طلاق را گرفت.
وقتی زندگی برای یک زن سخت میشود، وی درخواست طلاق از سوی خود و میهنی مطرح مینماید تا به حقوق و حقوق خود دست پیدا کند.
در این بخش، با موضوعاتی مرتبط با "شرایط برای انجام صلح در صورت درخواست طلاق توسط زن" و "شرایط برای به دست آوردن یا عدم به دست آوردن آن توسط وی" به تفصیل پرداخته شده است.
شرایط درخواست طلاق از طرف زن
در قانونهای فقهی، اختیارات مرد در امر طلاق تشریع شده است.
ابتدا میتواند چنین به نظر رسید که زن توانایی پایان دادن به زندگی مشترک را ندارد.
اما با مراجعه به قوانین، متوجه میشویم که قانونگذار تدابیری را برای این منظور در نظر گرفته است تا زن در صورت لزوم، درخواست طلاق نماید.
مطابق با ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد میتواند در هر زمانی که بخواهد، درخواستی برای طلاق ارائه داده و برای رسیدن به آن باید به دادگاه مراجعه کرده و گواهی عدم تصفیهیافتگی دریافت کند.
اما در مورد زن، سه حالت وجود دارد که او میتواند برای طلاق اقدام کند:- اگر شوهر به طور جدی و متقابل عهد خود را نقض کرده باشد.
- اگر شوهر بی ادبی شدید و ناامید کننده برای زن باشد.
- اگر شوهر برای مدت طولانی بیمار باشد و بنابراین ادامه زندگی زوجی ممکن نباشد.
در همه این موارد، زن میتواند درخواستی را برای طلاق نماید و باید به دادگاه مراجعه کرده و گواهی عدم تصفیهیافتگی دریافت کند.
در حالت اول، حق طلاق برقرار است.
اگر مرد به زن وکالتنامه طلاق داده باشد، زن مجاز است دادخواست طلاق بدهد.
مهریه و درخواست طلاق از طرف زن در حالت دوم، با استفاده از شروط دوازده گانه طلاق که در دفتر نکاح ذکر شده و توسط مرد امضا شده است، قابل پیگیری است.
با اثبات هر یک از این شروط، در صورتی که زن درخواست طلاق کند، امکان اعطای صداق وجود دارد.
این شروط به شرح زیر هستند: نپرداختن نفقه به مدت ۶ ماه یا بیشتر، بدرفتاری شوهر، بیماری لاعلاج شوهر، جنون شوهر در صورت عدم امکان فسخ، اشتغال شوهر به یک شغل که به حیث زن و مصالح خانواده ضربه بزند، اعتیاد شوهر در صورتی که ادامه زندگی سخت باشد، حبس شوهر به مدت ۵ سال یا بیشتر، ترک زندگی از سوی شوهر بدون دلیل موجه به مدت ۶ ماه یا بیشتر، عدم بچه دار شدن شوهر پس از ۵ سال و ناباروری او، شناخته شدن شوهر به عنوان مجرم و محکوم شدن وی به حکم حد یا تعزیری، ازدواج مجدد شوهر بدون اجازه زن، و ناپدید شدن شوهر پس از ۶ ماه از مراجعه زن به دادگاه.
حالت سوم در شرایطی ظاهر میشود که زن قادر باشد عسر و حرج خود را تأیید کند و میتواند درخواست طلاق را از سوی خود مطرح کند.
در این حالت، موضوعاتی مانند عدم احترام همسر، عدم رابطه جنسی در مدت غیرعادی، روابط جنسی غیرمعقول، دوری طولانی مدت از همسر و عدم تأمین حق مسکن معقول برای طولانی مدت، ترک بیتوجهانه همسر و دیگر موارد قابل ثبت و اثبات باعث میشوند درخواست طلاق زن و مشاوره مهریه توسط دادگاه مورد توجه قرار گیرد.
شرایط تعلق مهریه به زن در صورت درخواست طلاق زوجه
شرایط پرداخت مهریه در صورت طلاق از طرف زن، در قانون به طور واضح تعریف شده است.
باید ذکر کرد که مهریه حقی است که قانون برای بانوان در نظر گرفته و با انجام مراسم عقد، مهریه به تملک زن واگذار میشود و وی میتواند در هر زمان که بخواهد، مطالبه کند.
اگر حق طلاق به زن داده شده باشد، گرفتن صداق بستگی به اختیاراتی دارد که در وکالتنامه ذکر شده است.
زمانی که درخواست طلاق از سوی زن و صداق و مسائل مربوطه مطرح می شود، زن می تواند با ارائه اثبات عسر و حرج، حکم طلاق را بگیرد.
مقدار مهریه و قبول برداشت آن بر اساس قانون جدید مهریه توسط دادگاه تعیین می گردد.
اگرچه زن پیشنهادات خود را ارائه می دهد، اما تصمیم نهایی در اختیار دادگاه است.
اگر یک زن از شرایط دوازده گانه در دفتر نکاح برای درخواست طلاق استفاده کند، او خود میتواند درباره قبول و مقدار مهریه تصمیم بگیرد و این باعث میشود که تصمیم گیری درباره صداق خودش راحتتر شود و میتواند مبلغ بیشتری تعیین کند.
شرایط عدم تعلق مهریه به زن در صورت درخواست طلاق زوجه
مهریه حق مالی است که به زن تعلق میگیرد.
اگر زن از طرف خود درخواست طلاق و دریافت مهریه را در دادگاه مطرح کند، باید دلایلی برای عدم پرداخت این حق را ثابت کند.
حتی در شرایطی که زن خیانت کرده یا به روابط نامشروع روی آورده باشد، او مستحق دریافت مهریه است.
قانون حتی در صورتی که زن مجرم شناخته شده یا رفتار نامناسبی نسبت به شوهر نشان دهد، او را حق مهریه دار میداند.
به طور کلی، در دو حالت اصلی، حق مهریه تعلق نمیگیرد.
اولاً، اگر عقد از قبل باطل بوده و هیچ نزدیکی بین زوجها صورت نگرفته باشد و دوماً، در صورتی که عقد قبل از زمان نزدیکی فسخ شود و هیچ نزدیکی دیگری انجام نشده باشد.
مگر آنکه مرد دچار بیماری جنسی باشد که باعث ناتوانی جنسی او شود، در این صورت نیمی از مهریه به او تعلق میگیرد.
با درخواست طلاق از طرف زن و مطرح شدن موضوع مهریه در دادگاه، خواسته زن دریافت مهریه مورد توجه قرار میگیرد، حتی اگر هنوز زن و شوهر شروع به زندگی مشترک نکرده باشند.
اگر زن دلایل موجهی ارائه کند که محکماً توسط دادگاه قبول شوند، نصف مهریه به زن پرداخت خواهد شد، البته به شرطی که زن باکره باشد، در غیر این صورت، تمام مهریه به زن تعلق خواهد گرفت.
همچنین، در مواردی که زن به تحقیر شوهر دچار است، برای طلاق نیاز است به رضایت شوهر دست یابد، که این امر با بخشیدن کل مهریه یا بخشی از آن قابل انجام است و به آن خلع گفته میشود.
سوالات پر تکرار
- باید توجه کرد که استفاده از شلاق برای مجازات رابطه نامشروع و زنا، یک اقدام تعزیری است و در صورت وجود دلایل کاهش تشدید و تخفیف، ممکن است در نظر گرفته شود.
اما ارائه عکس یا فیلم و فایل صوتی یا هر نوع نوشته، تنها به عنوان دلیل مبنای صدور حکم، قرار نمیگیرد.
براساس قانون مجازات اسلامی، هرگونه رابطه نامشروع یا دون زنا بین زوجین به عنوان خیانت زن به شوهر شناخته میشود و مجازات تا 99 ضربه شلاق تعزیری تعلق میگیرد.
رابطه نامشروع زنا به معنای برقراری رابطه جنسی بین یک زن مجرد یا متاهل با یک مرد مجرد یا متاهل نامحرم است.
برای اثبات رابطه نامشروع زنا، نیاز به شهادت گواهان عدالتمند مرد داریم و دلایل دیگر مانند عکس و فیلم به تنهایی کافی نیست.
از این رو جامعه باید از روابط نامشروع دوری کند و به حمایت از ارتباطات مشروع با تأکید بر ارزشهای شرعی، خانوادگی و اجتماعی بپردازد.
نتیجه گیری
در نتیجه، میتوان نتیجه گرفت که مباحث مربوط به حق طلاق، مهریه و مسائل قانونی مربوطه در قانون از طرف زن تعریف و تشریع شده است.
حق طلاق به زن داده شده و در صورت نیاز، زن میتواند درخواست طلاق را از سوی خود مطرح کند.
مقدار و صداق مربوطه بستگی به توافقات و نیازهای زن و شرایطی که در وکالتنامه ذکر شده است دارد.
همچنین، در دادگاه، مقدار مهریه و قبول برداشت آن بر اساس قانون جدید مهریه تعیین میشود و زن میتواند با ارائه اثبات عسر و حرج، حکم طلاق را بگیرد.
بنابراین، حق مهریه به زن تعلق میگیرد و حتی در شرایطی که زن خطاکار است، او مستحق دریافت مهریه است.
با درخواست طلاق از طرف زن و مطرح شدن موضوع مهریه در دادگاه، خواسته زن دریافت مهریه مورد توجه قرار میگیرد.
همچنین، در مواردی که زن به تحقیر شوهر دچار است، برای طلاق نیاز است به رضایت شوهر دست یابد و به آن خلع گفته میشود.
در کل، با توجه به مواردی که در این مقاله بیان شد، مشاوره مهریه و مسائل مربوط به آن در دادگاه بسیار مهم است و همه تلاش باید برای رسیدن به توافقات منصفانه و عادلانه در این خصوص صورت گیرد.