خلاصه مقاله
در ماده 1070 قانون مدنی، شرایط اکراه در ازدواج و اثرات آن توضیح داده شده است.
طبق این ماده، رضایت طرفین شرط صحت عقد است و در صورتی که اعتراض پس از انجام کارهای ازدواجی را اجازه دهد، ازدواج معتبر است.
اما اگر اکراه به حدی باشد که عاقد به ارادهای نخواهد رسید، این ازدواج بطور کامل باطل و بیاثر است.
اکراه در نکاح کمتر از اجبار به ازدواج است و اثرات آن بر اساس قوانین مدنی مورد بررسی قرار میگیرد.
عقد نکاح باعث اتحاد و محرمیت بین زوجین میشود و حقوق و وظایفی را برای آنها تعیین میکند.
مرد موظف است نفقهی همسر خود را پرداخت کند و همسر نیز وظیفه پشتیبانی از شوهر را دارد.
در نتیجه، رضایت طرفین ازدواج از شرایط مهم برای صحت قانونی عقد نکاح است و هر عاملی که باعث ناشی شدن عدم رضایت یا آسیب به رضایت طرفین شود، تحت عنوان اکراه در نکاح شناخته میشود.
یکی از توافقات و قراردادهای حیاتی در روابط خانوادگی، عقد نکاح یا ازدواج است که بین زن و مرد انجام میشود.
این قرارداد باعث اتحاد واحساس محرمیت بین زوجین میشود و به شکل یک رابطه زناشویی تجلی مییابد.
همچنین، عقد نکاح باعث میشود هر دو طرف حقوق و وظایفی که در قوانین و نظام شرعی برای زوجین تعیین شدهاند را به عهده بگیرند و ملزم به اجرای آنها شوند.
به عنوان مثال، در صورت عقد نکاح بین زوجین، مرد موظف است نفقهی همسر خود را پرداخت کند و همسر نیز به طور مقابل در جهت پشتیبانی از شوهر وظیفهای خواهد داشت.
هر دو زوج نیز ملزمند در تثبیت و تقویت پایههای خانوادگی با همکاری و کمک به یکدیگر همکاری کنند.
از توجه به این آثار عقد نکاح یا ازدواج، اولین شرط مهم برای صحت قانونی عقد نکاح، رضایت طرفین همچون زن و مرد است.
بنابراین، هر عاملی که باعث ناشی شدن عدم رضایت و یا آسیب به رضایت طرفین در عقد ازدواج شود، تحت عنوان اکراه در نکاح شناخته میشود.
به همین منظور، در این مقاله قصد داریم به بررسی اکراه در عقد نکاح پرداخته و آثار اکراه در نکاح یا ازدواج را بر اساس قوانین مدنی مورد بررسی قرار دهیم.
اکراه در عقد نکاح چیست
یکی از مواردی که در صحیح بودن عقد ازدواج لازم است مورد بررسی قرار گیرد، موضوع "موافقت" است.
این موضوع به ضدِ "اجبار در ازدواج" مورد بررسی قرار میگیرد.
به طور کلی، اجبار به این معناست که فشار غیرقانونی مادی و یا معنوی توسط یک فرد، عاملی است که باعث میشود فرد دیگری به عقد و قرارداد اجباری بپردازد.
با این تعریف از "اجبار"، میتوان آن را به عقد ازدواج نیز تعمیم داد و گفت که در صورتی که یک شخص با استفاده از فشار مادی یا معنوی بر روی یکی از زوجین تأثیر بگذارد و آن شخص را به ازدواج وادار کند، این عمل را میتوان اجبار نامید که با خطا در عقد ازدواج متفاوت است.
به عنوان یک مثال، هنگامی که شخصی از شرایط مالی و اقتصادی نامطلوب یکی از زوجین، مرد یا زن، بهرهبرداری کرده و با اعمال فشار، آن شخص را به انجام عقد نکاح ترغیب کند، میتوانیم بگوییم که در این مورد اکراه در عقد نکاح یا ازدواج به وجود آمده است و عقد نکاح به صورت اجباری انجام شده است.
توجه داشته باشید که این اکراه در نکاح با وضعیت اجبار به ازدواج متفاوت است.
اگر شرایط مالی ناخوشایند یا رفتاری خانواده دختر، علت انجام نکاح یا ازدواج باشد، نمیتوان آن را به نیت مکرَه دانست و این ازدواج را نکاح اکراهی تلقی نمود.
در صورت تمایل، برای بیشتر آشنایی با مفهوم اضطرار در قانون مدنی، میتوانید بر روی لینک مشخص شده کلیک کنید.
اکراه در نکاح در واقع درجهی خفیفتری از اجبار به ازدواج است که در ادامه به برسری خواهد رفت.
آثار اکراه در عقد نکاح
درباره موضوع شرایط ازدواج در قانون مدنی، در ماده 1070 این قانون آمده است که اکراه در ازدواج و تأثیرات آن تبیین شده است.
طبق این ماده، "رضایت طرفین شرط صحت عقد است و در صورتی که اعتراض پس از پایان کارهای اجرایی ازدواج را اجازه دهد، ازدواج معتبر است؛ مگر اینکه اکراه به حدی باشد که عرفاً معلوم باشد که عاقد به ارادهای نخواهد رسید".
بر اساس این اصل، رضایت زوجین در ازدواج امری بسیار حائز اهمیت است و حتما باید عقد نکاح به صورت صحیح انجام شود.
اگر رضایت در ازدواج وجود نداشته باشد، عقد نکاح به صورت نافذ قرار نمیگیرد.
بنابراین، اگر به افراد به اندازهای اجبار وارد نشود که اراده یا قصد آنها را سلب کند، به عبارت دیگر، اگر با استفاده از تهدید و اجبار شخصی را وادار به عقد نکاح کنند و او، علیرغم عدم رضایت درونی خود، با اظهار اراده و قصد، عقد نکاح را قبول کند، در این صورت عقد ازدواج نافذ نمیشود.
به این معنا که شخص پس از برطرف شدن اجبار، میتواند تصمیم بگیرد که ازدواج باقی بماند یا از این نکاح اجباری صرف نظر کند.
بایستی به ذکر نمود که اگر استفاده از اجبار در ازدواج توسط شخص مورد اجبار صورت گیرد، تمامی پیامدهای زوجیت از همان ابتدا شروع خواهد شد و در غیر این صورت، ازدواج به عنوان بی نتیجه و باطل در نظر گرفته میشود و مانند هیچگونه ازدواجی از ابتدا صورت نگرفته است.
برای دریافت اطلاعات تفصیلی درباره تنفیذ ازدواج، لطفاً بر روی اینجا کلیک کنید.
در صورتی که اکراه به اندازهای قوی باشد که قصد و ارادهٔ فرد را برای ازدواج از او سلب کند، مانند اینکه دست او را به زور بگیرند و سند ازدواج را امضا کند، یا در حالت خواب و بیهوشی عقد نکاح را انجام دهند، این ازدواج به طور کامل باطل و بیاثر است.
زیرا فرد قصد لازم برای نکاح را ندارد و این قصور در قصد باعث بطلان عقد نکاح میشود.
بنابراین، با توجه به اینکه در مثال مذکور نیز اجبار در عقد ازدواج به وجود آمده است، باید توجه داشت که عقد ازدواج یا نکاح اجباری نیز به صورت کامل باطل است.
سوالات پر تکرار
- با توجه به تبصره ۲ ماده ۱۰۷۰ قانون مدنی، مشخص شده است که در صورت اکراه در عقد ازدواج و تأثیرات آن، ازدواج به صورت کامل باطل است.
اکراه درعقد ازدواج به اندازهای قوی باید باشد که قصد وارد کردن عقد نکاح را از فرد سلب کند، مانند دستگیری و امضای سند ازدواج به زور یا انجام عقد نکاح در وضعیت بیهوشی.
در این حالت، عقد نکاح بهطور کامل باطل و بیاثر است، زیرا فرد قصد لازم برای نکاح را ندارد و قصور در اراده باعث بطلان عقد نکاح میشود.
به عنوان مثال، اگر شخصی با ایجاد فشار مالی و اقتصادی یکی از زوجین را به عقد نکاح وادار کند، میتوانیم بگوییم که در این مورد اکراه در عقد نکاح به وجود آمده است و عقد نکاح به صورت اجباری انجام شده است.
با توجه به این موضوع، باید توجه کنیم که عقد ازدواج یا نکاح اجباری نیز به صورت کامل باطل است.
عقد نکاح یا ازدواج قراردادی است که از اهمیت ویژهای در روابط خانوادگی برخوردار است.
این قرارداد باعث اتحاد و ایجاد احساس محرمیت بین زوجین میشود و به صورت یک رابطه زناشویی عمل میکند.
همچنین، عقد نکاح موجب میشود زوجین حقوق و وظایفی که در قوانین و نظام شرعی برای آنها تعیین شده است را به عهده بگیرند و ملزم به اجرای آنها باشند.
برای مثال، در صورت عقد نکاح بین زوجین، مرد موظف است نفقهی همسر خود را پرداخت کند و همسر نیز به عنوان پاسخگو، وظیفه پشتیبانی از شوهر را خواهد داشت.
هر دو زوج همچنین ملزم به همکاری و کمک به یکدیگر در تثبیت و تقویت پایههای خانوادگی هستند.
با توجه به این آثار، رضایت طرفین، یعنی زن و مرد، یکی از شرایط اساسی برای صحت قانونی عقد نکاح است.
بنابراین، هر عملی که منجر به ناشی شدن عدم رضایت طرفین در عقد ازدواج شود، به عنوان اکراه در نکاح شناخته میشود.
اکراه در نکاح در واقع درجهی خفیفتری از اجبار به ازدواج است و در ادامه میتوان آن را بررسی کرد.
نتیجه گیری
با توجه به تبصره ۲ ماده ۱۰۷۰ قانون مدنی، مشخص شده است که در صورت اکراه در عقد ازدواج و تأثیرات آن، ازدواج به صورت کامل باطل است.
اکراه درعقد ازدواج به اندازهای قوی باید باشد که قصد وارد کردن عقد نکاح را از فرد سلب کند، مانند دستگیری و امضای سند ازدواج به زور یا انجام عقد نکاح در وضعیت بیهوشی.
در این حالت، عقد نکاح بهطور کامل باطل و بیاثر است، زیرا فرد قصد لازم برای نکاح را ندارد و قصور در اراده باعث بطلان عقد نکاح میشود.
به عنوان مثال، اگر شخصی با ایجاد فشار مالی و اقتصادی یکی از زوجین را به عقد نکاح وادار کند، میتوانیم بگوییم که در این مورد اکراه در عقد نکاح به وجود آمده است و عقد نکاح به صورت اجباری انجام شده است.
با توجه به این موضوع، باید توجه کنیم که عقد ازدواج یا نکاح اجباری نیز به صورت کامل باطل است.
عقد نکاح یا ازدواج قراردادی است که از اهمیت ویژهای در روابط خانوادگی برخوردار است.
این قرارداد باعث اتحاد و ایجاد احساس محرمیت بین زوجین میشود و به صورت یک رابطه زناشویی عمل میکند.
همچنین، عقد نکاح موجب میشود زوجین حقوق و وظایفی که در قوانین و نظام شرعی برای آنها تعیین شده است را به عهده بگیرند و ملزم به اجرای آنها باشند.
برای مثال، در صورت عقد نکاح بین زوجین، مرد موظف است نفقهی همسر خود را پرداخت کند و همسر نیز به عنوان پاسخگو، وظیفه پشتیبانی از شوهر را خواهد داشت.
هر دو زوج همچنین ملزم به همکاری و کمک به یکدیگر در تثبیت و تقویت پایههای خانوادگی هستند.
با توجه به این آثار، رضایت طرفین، یعنی زن و مرد، یکی از شرایط اساسی برای صحت قانونی عقد نکاح است.
بنابراین، هر عملی که منجر به ناشی شدن عدم رضایت طرفین در عقد ازدواج شود، به عنوان اکراه در نکاح شناخته میشود.
اکراه در نکاح در واقع درجهی خفیفتری از اجبار به ازدواج است و در ادامه میتوان آن را بررسی کرد.