خلاصه مقاله
گواهی مستقیم یا اصلی در مقام شهادت، شامل ارائه اطلاعاتی است که تأثیر مستقیم در رسیدن به حقیقت و حکمت دعوا دارد.
در این مقاله، انواع شاهد یا گواه و انواع گواهیها شرح داده شدهاند.
شهادت در دادگاه به معنای اطلاع رسانی درباره وقوع یا عدم وقوع جرم به مقام قضایی است.
استدلال و توجیه ادله قاطع برای تثبیت ادعاها هستند، اما با تفاوتهایی همراه هستند.
استدلال بر منطق و استدلال منطقی تکیه دارد، در حالی که توجیه بیان و توجیه دلایل به طور عقلانی را در بر میگیرد.
گواهی غیر مستقیم کمتر قابل اعتماد و درستی است و بیشتر نیاز به تحلیل دقیق دارد.
گواهی بر گواهی به معنای تأیید و تأیید گواهی توسط یک سازمان معتبر است.
هر یک از این دو نوع گواهی در شرایط مختلف استفاده میشود و رعایت منشأ و قابلیت اعتماد آنها بسیار مهم است.
بر اساس قانون، در هر صورتی که دعوایی در حوزه حقوقی یا جزایی مطرح شود، طرفین نیاز دارند ادلهای از قواعد و مقررات قانونی استفاده کنند تا بتوانند در مبارزه حقوقی خود پیروز شوند.
در صورتی که این اطلاعات مبنا در نظر گرفته نشود، با شکست روبرو خواهند شد و احتمالاً از حق خود محروم میشوند.
با همواری قانون آیین دادرسی مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری، یکی از اطلاعات اساسی که میتواند ادعا را در یک دادگاه قانونی یا کیفری اثبات کند، شهادت است.
شهادت با نام گواهی هم شناخته میشود و تنها در صورتی که شرایط قانونی شهادت یا گواهی برآورده شود، قابل قبول است.
بنابراین، توانایی آگاهی از این شرایط برای انواع شهادت ضروری است.
در این پژوهش، قصد داریم توضیح دهیم که معنای گواهی و شهادت در دادگاه چیست و همچنین به انواع مختلف گواهیها اشاره کنیم.
در ادامه، درباره متفاوت بودن گواهی و شهادت، تفاوت بین شاهد و گواه، و تفاوت بین اقرار و شهادت نیز توضیح خواهیم داد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه، در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
شهادت یا گواهی یعنی چه
با توجه به اینکه قانونگذار در قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری، به ادله اثبات دعوا با عنوان "شهادت" اشاره میکند و برخی قضات در رایهای خود به طور واضح ذکر میکنند که "با استناد به شهادت شهود، حکم محکومیت صادر شده است"، مطرح میشود که دقیقاً چه معنایی دارد که در دادگاه از "شهادت" استفاده شود؟
گواهی یا شهادت در زمینه عمومی، به معنای اعلام یک فرد نسبت به دیدهها، شنیدهها یا دیگر آگاهیهایی است که بهطور تصادفی یا به درخواست یکی از طرفهای دعوا در مورد یک موضوع بدست آمده و در مقابل دادگاه یا مقام قضایی ارائه میشود.
شهادت در قانون مجازات اسلامی نیز تعریف شده است و ماده ۱۷۴ این قانون آمده است: «شهادت به معنای اطلاع رسانی درباره وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا دیگران به مقام قضائی است، بهجز اطلاعات شخصی طرفین دعوی».
انواع گواهی یا شهادت
در بخش قبلی، ما توضیح دادیم که شهادت در دادگاه چه معنایی دارد و تعریف قانونی آن را درباره شهادت مستقیم و شهادت بر شهادت توضیح دادیم.
در این قسمت از مقاله، ما قصد داریم درباره انواع شهادت صحبت کنیم و بیان کنیم که انواع گواهی چیستند.
انواع گواهی یا شهادت به شرح زیر میباشد:- شهادت تاییدی: شهادتی است که توسط شاهدان ارائه میشود و تایید میکند که حقیقتی وجود دارد یا رخ داده است.
- شهادت قضایی: شهادتی است که توسط افرادی داده میشود که در دادگاه حضور دارند و به طور رسمی و قانونی درباره موضوعی شهادت میدهند.
- شهادت داوطلبانه: شهادتی است که فرد به طور freiwillig به دادگاه میرود و شهادت میدهد.
- شهادت حقیقی: شهادتی است که به طور مستقیم و بدون واسطه هر چه بهتر و دقیقتر وضعیت واقعی را توضیح میدهد.
- شهادت مکمل: شهادتی است که توسط شاهدان دیگر بر تأیید شهادت اولیه ارائه میشود و به تکمیل و تثبیت آن کمک میکند.
در نهایت، برای اثباتی که در دادگاه ارائه میدهند باید مطمئن باشیم که انواع شهادت و انواع گواهی در بازجویی و محاکمه به درستی استفاده شده است.
گواهی مستقیم یا اصلی
گواهی مستقیم یا اصلی به معنای ارائه مستندات و شواهد مستقیم و بی واسطه درباره دیدگاهها، شنیدهها و سایر تجربیات حسی مرتبط با یک موضوع یا اتفاق مورد اختلاف است.
به عنوان مثال، یک گواه یا شاهد میتواند آن لحظهای باشد که فردی شاهد امضای یک سند میشود، قرائت قولنامه ازدواج را میشنود یا درون یک کیسه حس میکند که حجم آن برابر با بستههای اسکناس است.
گواهی غیر مستقیم یا گواهی بر گواهی به دو معنای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
گواهی غیر مستقیم به معنای این است که شخص یا سازمان صدور گواهی، مستقیماً شاهد و تجربه فعالیت یا واقعیت مشخصی نبوده است و از گزارشها، شواهد یا توصیفهای دیگران برای ترکیب و بررسی اطلاعات استفاده میکند.
بنابراین، گواهی غیر مستقیم ممکن است کمتر قابل اعتماد و درستی باشد، به دلیل وابستگی آن به شواهد و گزارشهای دیگران.
به عبارتی دیگر، گواهی غیر مستقیم ممکن است از طریق تجمیع اطلاعات و توصیفهای متعدد ارائه شود که به جمع آوری و تحلیل دقیق بیشتری نیاز دارد.
از سوی دیگر، گواهی بر گواهی به معنای این است که هنگامی که یک گواهی صادر میشود، آن گواهی توسط یک سازمان معتبر بازبینی و تأیید میشود.
این میتواند به این معنا باشد که گواهی از لحاظ قانونی یا فنی بررسی شده و تأیید شده است و به همین دلیل به عنوان یک دلیل یا شواهد اعتمادبالا محسوب میشود.
در نتیجه، هر یک از این دو نوع گواهی در مواقع مختلف و با توجه به نیازها و شرایط خاص استفاده میشود.
توجه به منشأ، قابلیت اعتماد، و روش تأیید گواهیها بسیار مهم بوده و باید در انتخاب و استفاده صحیح از گواهیها مد نظر قرار گیرد.
گواهی غیر مستقیم یا گواهی بر گواهی در واقع به این معناست که شخص گواه، خود حاکی از وقوع اتفاق یا واقعه مورد بحث نبوده است.
به طور مستقیم آن را دیده، شنیده یا به کوچکترین شکل حس نکرده است.
بلکه، او با تکیه بر شواهد و مدارک دیگر، شرایط و اطلاعاتی را که خود به موضوع مورد بحث مرتبط است، بازگو میکند.
این مدارک میتواند شامل مشاهدات، شنیدنها و احساسات شخص دیگری باشد که خود مستقیما شاهد و گواه از وقوع اتفاق بودهاند.
" در اینجا، شاهد خود به طور مستقیم امضا سند را ندیده است، اما استناد به گفتهٔ علی و اظهارات اویی که به طور مستقیم این وقوع را تصدیق میکنند را ارائه میدهد.
ایجاد اطلاعرسانی در زمینه تحقیقات محلی
اطّلاعرسانی دربارهٔ یک تحقیق محلی، نوع خاصی از گواهی یا شهادت است که در موضوع آن، ضرورتاً اموری که گواه، به شخصیت خود شاهد نبوده، حتی بهطور غیرمستقیم نیز نیست؛ بلکه توصیف کنندهٔ اموری است که افراد محلی از مردم شنیده یا به دیگران، چه به صورت زمزمه و چه صدا صفّت، اعلام شده است.
این اطلاعرسانی هیچ گونه تضمین برای صحت آن ارائه نمیدهد.
اعلام آگاهی: اطّلاعرسانی در جریان تحقیق محلی، نوع ویژهای از گواهی یا شهادت است که موضوع آن، الزاماً اموری که گواه، شخصاً آن را دیده است، نبوده و حتی گواهی غیرمستقیم (گواهی بر گواهی) نیز نمیباشد؛ بلکه اموری است که آگاه محلی، از مردم شنیده و یا به دیگر سخن، اعلام کنندهٔ آن، تنها بازتاب دهندهٔ زمزمههایی میباشد که دهان به دهان بازگو میشوند، بیآنکه درستی آنها را تضمین نماید.
تفاوت گواهی و شهادت
با توجه به اینکه در دنیای حقوق از دو عبارت "شهادت" و "گواهی" استفاده میشود، برخی افراد ممکن است این پرسش را مطرح کنند که تفاوت اساسی بین این دو عبارت چیست و آیا آنها به معنای متفاوتی استفاده میشوند یا به صورت مشابهی تفسیر میشوند.
در واقع، "شهادت" به معنای اظهاراتی است که فرد برای تایید حقایق و وقایعی که شاهد آنها بوده استفاده میشود.
در حقوق، شهادت به عنوان دلیل و شواهدی برای اثبات یک حقیقت مطرح میشود و اهمیت بالایی در فرایند دادگاه و بررسی پروندهها دارد.
اما "گواهی" به عنوان یک سند رسمی به کار میرود که حاوی تأیید اطلاعات و صحت وقایعی است که در آن ذکر شده است.
معمولاً گواهیها توسط نهادها و مؤسسات رسمی صادر میشوند و برای تأکید بر صحت و صلاحیت یک فرد، عملکرد یا رویداد مورد استفاده قرار میگیرند.
بنابراین، اگرچه هر دو عبارت "شهادت" و "گواهی" در حقوق استفاده میشوند، اما مفاهیمی تفاوت دارند و به صورت کاملاً منحصربهفرد به کار میروند.
شهادت نشان دهندهٔ عرضهٔ مستقیم دلایل و شواهد توسط فرد است، در حالی که گواهی یک سند رسمی است که توسط نهادها و مؤسسات صادر میشود و شهادتهای دیگران را تأیید میکند.
تفاوت اقرار و شهادت
استدلال و توجیه، هر دو از ادلهی قاطع برای تثبیت ادعاها هستند و با وجود اینکه هر دو در استدلال و توجیه، اطلاعات مربوط به موضوع مورد نظر که تأثیر مهمی در نتیجهی ادعا دارد، توسط مقام قضایی و قاضی در جریان بررسی پرونده مورد ارزیابی قرار میگیرند، اما این دو دارای تفاوتهای اساسی با یکدیگر هستند.
این تفاوتها شامل موارد زیر میشود:- در استدلال، از دلایل قوی و قطعی استفاده میشود تا ادعا را تأیید یا رد کند، در حالی که در توجیه از دلایل معقول و محتمل استفاده میشود که ادعا را قابل پذیرش یا رد کنند.
- در استدلال، تاکید بر قوت و قطعیت ادله است، در حالی که در توجیه، تاکید بر عقلانیت و قابلیت پذیرش ادله است.
- استدلال معمولاً برای اثبات یا رد یک ادعا بیشتر استفاده میشود، در حالی که توجیه بیشتر برای توضیح دادن و تفسیر موارد مورد بحث استفاده میشود.
- در استدلال، تمرکز بر منطق و استدلال منطقی است، در حالی که در توجیه، بیان و توجیه دلایل به طور عقلانی صورت میگیرد.
- استدلال به صورت پیروانه و سلسله مراتبی به عقاید و قوانین استدلالی مرتبط است، در حالی که توجیه بیشتر بر پژوهش و تحقیق برای توجیه و بررسی دقیق موارد استناد دارد.
استدلال و توجیه هر دو ابزار قوی در حوزه قضایی هستند و به نحوی که مناسب به موضوع مورد بحث استفاده میشوند تا ادعاها تأیید یا رد شوند.
نقطه قوت اقرار در برابر ادله اثبات دعوا چنان است که در صورت وجود اقرار، شهادت افراد دیگر لازم نخواهد بود و اقرار به تنهایی کافی خواهد بود.
در اظهارنامه، یکی از متخاصمین، با هدف آسیب به خود و سود رقیب خود در این دعوا، تلاش میکند اطلاعاتی را منتشر کند که در نهایت تأثیری مثبت بر نتیجه دعوا خواهد داشت.
در مقام شهادت، فردی علاوه بر طرفان دعوا، مکلف است به گونهای که تأثیر مستقیم در رسیدن به حقیقت و حکمت دعوا دارد، اطلاعاتی را ارائه دهد.
راغبان به دستیابی به اطلاعات بیشتر در مورد شهادت و اهمیت آن به عنوان دلیل قاطع در پروندههای کیفری، میتوانند با مطالعه یک مقاله که در زیر آن را مشاهده خواهید کرد و با همین عنوان است، آن را انجام دهند.
در این مقاله، با استفاده از برجستهکردن شدید و تاکید بر اطلاعات مهم، تلاش شده است تا بهطور خلاصه و قابلفهم، تمام جنبههای مرتبط با موضوع مورد بحث به تصویر کشیده شوند.
فرق بین گواه و شاهد
در بخشهای قبل، در توضیح درباره تفاوت شهادت و گواهی، اشاره کردیم که این دو عبارت تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و قانونگذار در برخی قوانین، به جای کلمه "شهادت"، از کلمه "گواهی" استفاده کرده است.
اکنون در این بخش از نوشتار، قصد داریم درباره اختلاف بین مفهوم گواه و شاهد بحث کنیم.
در اصل، غواص، شخصی است که در دادسرایی حاضر شده و در مقابل قاضی یا مقام قضایی شهادت میدهد.
هیچ تمایزی بین شاهد و غواص وجود ندارد و هر دو کلمه به عنوان مترادف یکدیگر در قوانین قانونی استفاده میشوند.
حال به بررسی انواع غواص بر اساس قوانین میپردازیم.
گواهیها میتوانند در قالبهای گوناگونی وجود داشته باشند.
به عنوان مثال، میتوان به شهادت غیر مستقیم، شهادت بر شهادت و اعلام آگاهی در تحقیقات محلی اشاره کرد که همگی از انواع شهادت میباشند.
در این مقاله، با توجه به انواع گواهی، نیز انواع شاهد یا گواه را مورد بحث قرار میدهیم.
سوالات پر تکرار
- در قانون آئین دادرسی مدنی، اظهار نظر درباره دلایل و اسناد ارائه شده باید تا اولین جلسه دادرسی انجام شود.
انکار و تردید نسبت به اصالت سند نیز موجب تحقیقات دادگاه درباره اصالت سند میشود.
اسناد میتوانند به عنوان مدارک اثبات دعوا مورد استفاده قرار بگیرند و در برابر آنها نیز استدلال نقض و تردید ممکن است.
انکار و تردید در مورد سند عادی شباهتهایی با هم دارند مانند ناهماهنگی با سایر مجادلات، استفاده از دلایل منطقی و شک و تردید به اطلاعات.
با این حال، در بعضی جنبهها میتوانند متفاوت باشند و به موارد خاصی تعلق میگیرند که در قسمتهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد.
نتیجه گیری
در نهایت، به این نتیجه میرسیم که گواهیهای مستقیم و غیرمستقیم در دادگاه و حوزه قضایی اهمیت زیادی دارند.
گواهی مستقیم به عنوان یک ارائه مستندات و شواهد مستقیم درباره وقوع یا عدم وقوع یک اتفاق مورد اختلاف استفاده میشود، در حالی که گواهی غیرمستقیم بر مبنای شواهد و گزارشهای دیگران تهیه میشود و نیازمند بررسی دقیق و جمعآوری اطلاعات بیشتر است.
همچنین، استدلال و توجیه به عنوان ادله قاطع در استناد به ادعاها در دادگاه استفاده میشوند.
استدلال بر اساس دلایل قوی و قطعی صورت میگیرد، در حالی که توجیه بر اساس دلایل معقول و قابل قبول استفاده میشود.
هر دو ابزار اهمیت ویژهای در تثبیت ادعاها دارند و مناسب بودن استفاده از هرکدام بستگی به موضوع و شرایط مورد نظر دارد.
همچنین، تمامی اقسام شهادت و گواهیها را باید با دقت و دانش کافی مورد بررسی قرار داد.
انتخاب و استفاده درست از گواهیها نیازمند توجه به منشأ، قابلیت اعتماد و روش تأیید آنها است.
با توجه به توضیحات بالا، میتوان گفت که انواع گواهی و شاهد یکی از نکات حیاتی در دادگاه و قضاوت میباشند و هریک از این انواع با توجه به قوانین و نیازهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
در نهایت، برای رسیدن به حقیقت و حکمت دعوا و ارائه ادله قاطع، نیازمند توجه به گواهیها و استفاده مناسب از آنها هستیم.