الزام به تمکین چیست

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

الزام به تمکین چیست

مفهوم الزام به تمکین درباره اولویت قائل شدن به تأمین نیاز‌ها برای زنان و اهمیت بیشتر الزام به پرداخت نفقه برای زنان است.
اگر زن از دستور تمکین پیروی نکند، حق دریافت نفقه از او سلب خواهد شد و مرد می تواند درخواست ازدواج دوباره را به دادگاه ارائه دهد.

در صورتی که زن تمکین نکند، مجبور به انجام وظایف زناشویی نمی‌شود.
در این صورت، مرد می‌تواند از دادگاه درخواست تجویز مجدد ازدواج را نماید.

علی رغم اصدور حکم تمکین، زن را نمی‌توان به سکونت در خانه شوهر ملزم کرد.

خلافی

بر اساس ضوابط حقوق مدنی، یکی از وظایف مهم و تکالیفی که درباره زوجین تعیین شده است، استفاده از تمکین زن از طرف شوهر است.
به عبارت دیگر، مرد نیز مسئولیت دارد با پرداخت نفقه، نیازهای مالی و مادی همسر خود را تأمین کند.
در واقع، این وظیفه به بانوان اشاره می‌کند و بیشتر برای آنها استفاده می‌شود.
تمکین در واقع به معنای پیروی از شوهر در زندگی مشترک و برقراری روابط زوجی است.

«با این حال، در بعضی موارد ممکن است یکی از زوجین (عموماً زن) تمایلی به واگذاری حقوق خود به دیگری نداشته باشد.
در چنین شرایطی، اگر تنها با برقراری ارتباطات خانوادگی صلح‌آمیز به بحث پایان داده نشود، لازم است اقدام به ارائه شکایت الزام به واگذاری (طلب تمکین) کنیم.
این روند شامل شرایط و مراحل خاصی است و فقط با رعایت این ضوابط، می‌تواند به صدور حکمی الزام به واگذاری منجر شود.
»

در این متن قصد داریم درباره مفهوم "الزام به تمکین" و شرایط ظهور این الزام از سوی زن و مرد، و همچنین معنی این حکم را بیان کنیم.
علاقمندان به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، می توانند در ادامه مقاله با ما همراه باشند.

الزام به تمکین یعنی چه

در پاسخ به سوالی که می‌پرسد که معنای تمکین الزامی چیست، می‌توان گفت که تمکین الزامی، که اکثرا به زنان متاهل اشاره دارد، به معنای اجبار قانونی زنی است که بدون داشتن دلایل موجه، از تمکین نسبت به شوهر خود امتناع کرده است، تا دوباره به او تمکین نماید.
با توجه به اینکه قانون مدنی، ریاست خانواده را به شوهر اختصاص می‌دهد، تمکین مردان را عموما مطرح نمی‌کند، مگر در موارد خاصی از تمکین یا صاحبان خصلت نیک.

هدف از "تکیید"، این است که زوج همسری خود را بهبود بخشند و وظایف زناشویی خود را به عهده بگیرند و زن، از همسر خود که ریاست بر خانواده را بر عهده دارد، اطاعت و تابعیت نماید و در صورت ترک منزل، به منزل مشترک بازگردد.
"الزام به تکیید" تنها پس از ثبت درخواست تکیید الزامی است، و آن هم بعد از آنکه دادگاه دلایل عدم تکیید زن یا مرد را به تشخیص نرساند و حکم تکیید را صادر کند، به وقوع خواهد پیوست.

با این وجود، تفسیری که در ذهن شکل می‌گیرد درباره ضرورت حمایت از زنان و مردان این است که، اشخاص باید با اراده خود و نه با اجبار، از همسر یا همسر خود حمایت کنند.
این تفسیر کاملاً نادرست است.
چراکه اجبار یا زور زدن به زن یا مرد غیرممکن است و با آزادی فرد در تضاد است.

به عنوان یک مثال، علیرغم اینکه دادگاه ممکن است با صدور حکمی، زن را مجبور به تمکین از شوهر کند، اما در عمل، نمی‌توان وی را به سکونت در خانه شوهر ملزم کرد و یا به وظایف زناشویی خود تحت تأثیر عمل آورد.
در چنین شرایطی، زنی که تمکین نمی‌کند، فقط از نفقه حاصل از طرف مرد برخوردار نخواهد شد و در این صورت، مرد می‌تواند با استناد به عدم تمکین و صدور حکم نشوز، از دادگاه درخواست تجویز مجدد ازدواج را نماید.

الزام به تمکین از طرف زن

علیرغم اینکه طبق قوانین مربوطه، امکان تقاضای "تمکین اجباری از طرف زن" وجود دارد، اما به دلیل شرم و حیای بانوان، این درخواست به طور کمتر در دادگاه‌ها مطرح می‌شود.
به جای آن، بانوان معمولاً درخواست "تمکین شوهر" را همزمان با درخواست دریافت نفقه مطرح می‌کنند.
این درخواست اصلی تمام شدن از سوی مرد مطرح می‌شود.

این مسئله باید به وضوح تبیین شود که زن در شرایطی که می خواهد مرد وظایفی مانند پرداخت نفقه را انجام دهد، باید این درخواست را از طریق ثبت دادخواست مطالبه نفقه بیان کند.
در مراجع قضایی، مسئله زنان که مطالبه نفقه را برای الزام کردن مردان ارائه می‌دهند، به طور گسترده مورد بحث قرار نمی‌گیرد.

اصلاح عبارت: چرا اصلاً سرپرستی خانواده وظیفه شوهر است و اما فرمانبرداری زن هیچ معنایی ندارد؟ علاوه بر این، توجه داشته باشید که در صورتی که درخواست "تمکین مرد" از طرف زن مطرح شود، معمولاً مرتبط با روابط خانوادگی و یا حضور مرد در خانه با حسن خلق می‌باشد و البته در روند قضایای قضایی، به صورت بسیار کمی روی می‌دهد.

الزام به تمکین از سوی مرد

اصلاً هنگامی که قصد بحث درباره مفهوم و توجیه الزام به تمکین را داریم، منظور از الزام به تمکین، اولویت قائل شدن به تأمین نیاز‌ها است؛ به عبارت دیگر، این به این معنی است که انجام وظایف تمکین برای زنان اهمیت بیشتری نسبت به مردان دارد و به عبارتی دیگر، الزام به پرداخت نفقه برای زنان به عنوان یک واجب شناخته می‌شود، در حالی که در مورد مردان استفاده نمی‌شود.

در مواردی که زن در قرارداد ازدواج دائم، بدون هیچ علت موجه دیگری، مانند عدم پرداخت نفقه از سوی شوهر یا وجود خطر جانی و دست کمی دیگر، از حق تمکین چشم‌پوشی کند و رابطه زناشویی با شوهر را برقرار نکند یا خانه را ترک کند، شوهر می‌تواند با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی، درخواست الزام به تمکین را ثبت کند تا پرونده تمکین زن در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد و زن برای پاسخ به پرسش‌های قاضی در جلسه تمکین، فراخوانی شود.

"پس از بررسی علت عدم تمکین زن، اگر محکمه به این علت قانع نشود، دستور تمکین زن را صادر خواهد کرد.
اگر زن از این دستور پیروی نکند، حق دریافت نفقه از او سلب خواهد شد و همچنین مرد می تواند درخواست ازدواج دوباره را به دادگاه ارائه دهد.
اما وادار کردن زن به تمکین از مرد حتی با وجود حکم دادگاه امکان پذیر نیست.
"

معنی حکم الزام به تمکین چیست

پس از توضیح درباره شرایط لازم برای تمکین از طرف زن و مرد، در این قسمت از مقاله قصد داریم به سؤالی که می‌پرسیم که به چه معناست الزام به تمکین، پاسخ دهیم و بیان کنیم که صدور حکم الزام به تمکین، در دعوایی که در آن شوهر یا زن ملزم به تمکین هستند، چه تأثیری بر زن و مرد خواهد داشت.

در پاسخ به این سؤال که چه مفهومی دارد "حکم الزام به تمکین"؟ باید گفت که صدور این حکم به منزله این است که دادگاه، در پاسخ به درخواست مرد که در دادخواست خود به "تمسک زن به انجام تعهد خاص" اصرار دارد، صدای او را شنیده و دلایل او را برای اثبات عدم تمسک زن به انجام تعهد، کافی و موجه دانسته و به این دلیل "زن" را ملزم به تمسک به انجام تعهد خاص می کند.

سوالات پر تکرار

  1. به طور خلاصه، در دعاوی حقوقی، عدم اهلیت طرفین می‌تواند باعث ایجاد اعتراض و ایراد از سوی طرف مقابل شود.
    در صورتی که عدم اهلیت هر یک از طرفین ثابت شود، دادگاه دعوا را رد می‌کند، اما در صورت عدم ثابت شدن اهلیت، دادگاه به بررسی دعوا ادامه می‌دهد.
    طرح ایراد عدم اهلیت تا پایان اولین جلسه امکان پذیر بوده و در برخی شرایط در ادامه نیز قابل طرح است.
    هنگام شرکت در دادگاه، طرفین باید صلاحیت قانونی لازم را داشته باشند.
    صلاحیت شامل بلوغ، عقلانیت و عدم تعلق به جانوری است.
    در ایران، سن بلوغ برای پسران 15 سال و برای دختران 9 سال است.
    عدم صلاحیت طرفین در جریان دعاوی مشکلاتی را ایجاد کرده و تبعاتی را به همراه دارد.

نتیجه گیری

نتیجه‌گیری قوی:به طور خلاصه، در این مقاله به بررسی مفهوم "الزام به تمکین" و شرایط ظهور این الزام از سوی زن و مرد پرداختیم.
معنای این حکم نیز بیان شد.

در حقیقت، الزام به تمکین به معنای اولویت قائل شدن به تأمین نیازها برای زنان و اهمیت بیشتر آن در مقایسه با مردان است.
علاوه بر این، در صورتی که زن از حکم دادگاه درخواست تمکین را نپذیرد، حق دریافت نفقه از او سلب می‌شود و مرد می‌تواند درخواست ازدواج دوباره را به دادگاه ارائه دهد.

با این حال، وادار کردن زن به تمکین از مرد حتی با وجود حکم دادگاه امکان‌پذیر نیست.
بنابراین، لازم است به وضوح بیان شود که زن برای انجام وظایف همسری مانند پرداخت نفقه، درخواست خود را از طریق ثبت دادخواست مطالبه نفقه بیان کند.

در مراجع قضایی، مسئله مطالبه نفقه برای الزام کردن مردان به طور گسترده‌تر مورد بحث قرار نمی‌گیرد.
در واقع، اراده خود و نه اجبار، از زنان و مردان حمایت کنند.

برای زنان که مطالبه نفقه را برای الزام کردن مردان ارائه می‌دهند، درخواست تمکین باید مطابق با قوانین و مقررات مربوطه بررسی شود.
به عنوان مثال، حکم دادگاه ممکن است زن را مجبور به تمکین از شوهر کند، اما نمی‌توان وی را به سکونت در خانه شوهر ملزم کرد.

در نهایت، زنی که تمکین نمی‌کند، فقط از نفقه حاصل از مرد برخوردار نخواهد شد و مرد می‌تواند با استفاده از عدم تمکین و صدور حکم نشوز، از دادگاه درخواست تجویز مجدد ازدواج نماید.