خلاصه مقاله
حکم قطعیت یافته ایست که طرف مقابل، حیله و تقلب موثر در حکم دادگاه، به کار برده باشد.
در حقوق، تعداد بارهای تکرار دادرسی محدود است و تنها یک مرتبه می توان رسماً به دادرسی پرداخت.
حکم قطعیت شامل هر طور حکمی است که با حکم دیگری درباره همان ادعا و طرفان آن صادر شده است و مغایرت دارد بدون وجود دلیل قانونی برای این تضاد.
حکم قطعیت تأثیر خود را با دریافت اسناد و مدارکی که دلیل حقانیت درخواست اعاده دادرسی را بیان می کنند، اعمال می کند.
باید ثابت شود که این اسناد و مدارک در زمان دادرسی پنهان بودند و یا به هیچ وجه در دسترس طرفین قرار نگرفتهاند.
در قانون دادرسی مدنی، مفهوم و ضوابط مربوط به "اعاده دادرسی حقوقی" تعریف شده است.
این مقاله به موضوع معنای اعاده دادرسی حقوقی و آرای قابل اعاده دادرسی و ماده قانونی مرتبط با آن می پردازد.
همچنین، تأثیرات اعتراض به رای نیز بررسی می شود.
در حالتی که نیاز به اعاده دادرسی حقوقی وجود داشته باشد و رای قابل اعاده حقوقی صادر شود، مجدداً رسیدگی به دعوا توسط همان مرجع قضایی که حکم را صادر کرده است انجام می شود.
اعاده دادرسی حقوقی، موجب می شود تا حکم به لحاظ ماهیتی دوباره توسط همان مرجع قضایی مورد بررسی قرار گیرد.
اعاده دادرسی حقوقی، باید توسط محکوم علیه حکم و یا علیه محکوم له این حکم درخواست شود.
برای اعاده دادرسی حقوقی، باید به ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی مراجعه کرد.
این ماده قانونی راهکارهایی برای اعاده دادرسی حقوقی تعیین می کند.
در صورتی که رای قابل اعاده حقوقی لازم باشد، از این ماده قانونی استفاده می شود، مانند در صورتی که نقض حقوق شخصی رخ دهد یا تضاد در رای های دادگاه ها وجود داشته باشد.
با توجه به ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، قوانین و مقررات برای اعاده دادرسی حقوقی اعمال می شوند.
کلاً دادگاهها و قرارهایی که صادر میکنند را میتوان به دو دسته بندی کلی تقسیم کرد.
بخاطر اینکه در برخی موارد، صدور احکام توسط دادگاهها ممکن است با قوانین و شرایط شکلی یا موضوعی مغایرت داشته باشد، در آیین دادرسی مدنی و کیفری روشهای اعتراض به آراء دادگاهها تعریف شده است.
قانونگذار در نظر گرفته است که برای اعتراض به آرا اعلام شده توسط دادگاه ها، مواردی مانند واخواهی، تجدیدنظر خواهی و روش های استثنایی برای اعتراض به آرا وجود داشته باشد.
یکی از این روش ها، اعاده دادرسی حقوقی و کیفری است.
اعاده دادرسی فقط برای آراهای پیش بینی شده در قانون استفاده می شود و دارای تشریفات خاص خود است.
در این مقاله قصد داریم به موضوع معنای اعاده دادرسی حقوقی پرداخته و آرای قابل اعاده دادرسی و ماده قانونی مرتبط با آن را توضیح دهیم.
همچنین، تأثیرات اعتراض به رای را بررسی خواهیم کرد.
اگر سوالی درباره این موضوع یا تعداد دفعات اعاده دادرسی دارید، با ما همراه باشید.
اعاده دادرسی حقوقی چیست
به سئوال "معنای اعاده دادرسی حقوقی چیست و چگونه تعداد دفعات اعاده دادرسی حقوقی است؟" اینگونه پاسخ داده میشود: اعاده دادرسی حقوقی، یک روش اعتراض به تصمیم دادگاه است که برای اصلاح حکمهای قضایی به کار میرود.
اصلاح حکمها میتواند بهصورت کلی یا جزئی صورت گیرد و به طور قاطع دربارهی جوانب و اصول مورد اختلاف تصمیمگیری میکند.
"اعاده دادرسی" امکان تغییر نتیجه دعوا را فراهم میسازد و ابزاری قانونی است که به طور انفرادی میتوان درخواست خود را برای اعمال تغییرات در حکم دادگاه مطرح کرد.
معنا و جنبههای دوبارهدادرسی حقوقی به معنای نقض یا تغییر حکمی است که در نهایت توسط یک دادگاه صادر شده باشد یا پس از اتمام مهلت یا مراحل شکایت بطور نهایی تصمیمگیری شود.
رایهای مستدلی که قابل تجدیدنظر در دادرسی حقوقی است در قانون آیین دادرسی مدنی تعیین شده است، اما امکان درخواست دوبارهدادرسی برای تمامی رأیهای دادگاههای حقوقی وجود ندارد.
پذیرش "اعاده دادرسی حقوقی و به طور کلی، اعاده دادرسی و انواع آن" و نقض "رای" مورد "اعاده"، رسیدگی دوباره به دعوا را نزد همان مرجعی که حکم را صادر کرده، امکان پذیر میکند.
در واقع، "اعاده دادرسی حقوقی"، در خصوص رای "قابل اعاده دادرسی" و پذیرش آن توسط دادگاه، موجب میشود که حکم به لحاظ ماهیتی، دوباره مورد بررسی آن مرجع قرار بگیرد.
"اعاده دادرسی حقوقی"، نسبت به "رای قابل اعاده دادرسی"، مانند فرجام خواهی و تجدیدنظر خواهی، باید توسط محکوم علیه حکم مورد درخواست "اعاده" و علیه محکوم له این حکم، درخواست شود.
از چه آرائی می توان اعاده دادرسی نمود
در بخش قبل، پیرامون تعبیر "اعاده دادرسی حقوقی" توضیح دادیم و بیان کردیم که در قانون دادرسی مدنی، مفهوم و ضوابط مربوط به "اعاده دادرسی حقوقی" به وضوح تعیین شده است.
حال در این قسمت، به این سؤال پاسخ میدهیم که به چه تصمیماتی میتوان "اعاده دادرسی حقوقی" داد و چگونه تنظیمات قانونی بر تعداد مراتب اعاده دادرسی حقوقی تأثیر میگذارد.
برای پاسخگویی به این سؤال، باید به ماده قانونی اعاده دادرسی حقوقی، یعنی ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی مراجعه کرد.
این ماده قانونی راهکارهایی برای اعاده دادرسی حقوقی پیش بینی می کند.
مواد مهمی در این ماده قانونی وجود دارد که ضوابط و مقررات برای اعاده دادرسی حقوقی را تعیین می کنند.
در صورتی که رای قابل اعاده حقوقی لازم باشد، می توان از این ماده قانونی استفاده کرد.
به عنوان مثال، وقتی که نقض حقوق شخصی اتفاق بیفتد یا در صورت وقوع تضاد در رای های دادگاه ها.
بدین ترتیب، با مراجعه به ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، قوانین و مقررات برای اعاده دادرسی حقوقی قابل اعمال خواهند بود.
قواعد تعیین قطعیت اعلام میکنند که در صورتی که موضوع دعوا توسط خواهان مطرح نشده باشد یا حکم صادر شده بیشتر از آنچه خواسته شده است، قطعیت مییابد.
حکمی که در آن تضادی در مفاد آن وجود دارد و این تضاد ناشی از استناد به اصول یا مواد متضاد است، را "حکم قطعیت یافته با تضاد" مینامند.
حکم قطعیت یافته، آنچه با حکمی دیگر درباره همان ادعا و طرفان آن که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، مغایر است، بدون وجود دلیل قانونی برای این تضاد.
حکم قطعیت یافته ایست که طرف مقابل، حیله و تقلب موثر در حکم دادگاه، به کار برده باشد.
حکمی که از صحت آن اطمینان قطعی حاصل شده باشد، باید دارای اسناد مستند و قابل اعتمادی باشد که پس از صدور حکم، تقلب در آنها تایید گردیده است.
حکم قطعیت، با دریافت اسناد و مدارکی که دلیل حقانیت درخواست کننده برای اعاده دادرسی میباشد، اثر خود را میگذارد.
البته، باید اثبات شود که این اسناد و مدارک در زمان دادرسی پنهان بوده و یا به هیچ وجه در دسترس هیچ یک از طرفین قرار نگرفته است.
تصمیم نهایی صادر شده توسط دادگاه که بر اساس تشخیص ریاست قوه قضاییه، خلاف شرع باشد.
با توجه به موضوع "تعداد بارهای تکرار دادرسی در حقوق", نباید فراموش کرد که تنها یک مرتبه می توان به صورت رسمی به دادرسی بپردازیم.
آثار اعاده دادرسی حقوقی
در بخشهای قبلی، درباره اینکه چه معنایی دارد که اعاده دادرسی حقوقی رخ میدهد و ماده قانونی آن کدام است و چگونه تعداد دفعات اعاده دادرسی رخ میدهد توضیح داده شد.
همچنین بیان شد که رای قابل اعاده دادرسی حقوقی، فقط به آراءی خلاصه میشود که در ماده قانونی آن، یعنی ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، ذکر شده است.
حال پس از توضیح مفهوم اعاده دادرسی حقوقی و تعداد دفعات آن، در این بخش میخواهیم درباره تأثیرات اعاده دادرسی حقوقی بحث کنیم.
آثار اعاده دادرسی حقوقی، درصورتی که مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی، دادخواست را قبول کند یا رد کند، متفاوت خواهد بود.
در قانون آیین دادرسی مدنی، در مواد 437 و 438، آثار اعاده دادرسی حقوقی در صورت صدور قرار قبولی به شرح زیر ذکر شده است:قرار قبولی:با قبول دادخواست اعاده، تمامی تصمیمها و اقداماتی که در دادرسی اولیه انجام شده بودند، باطل و بی اعتبار محسوب میشوند.
از جمله، صحت و اعتبار حکم اولیه در معرض انتقاد قرار میگیرد و رسیدگی جدید و کامل به امور حقوقی صورت میگیرد.
قرار عدم قبولی:در صورت رد دادخواست اعاده، تمامی تصمیمها و اقداماتی که در دادرسی اولیه صورت گرفته بودند، حکم محکومیت پیدا میکنند و برای طرفین قابل اجرا خواهند بود.
به عبارت دیگر، دادرسی که صورت گرفته است قائم و بساط دارد و اعاده دادرسی امکانپذیر نیست.
سوالات پر تکرار
- نتیــجــهگیری قــوی:
با افــزایش تــغییر در نــقش پــدر ســالاری و رشــد در سواد و دانش زنان، ولایت قهــری بــرای مــادران هم بــه عنـوان حــق ویژهای بــه نــظر مــیرسد.
بــا تــوجه به تســلط و صلاحــیت کــه بــراســاس قانــون به ایــن افراد واگذار مــیشــود، بــرای حفــظ حــقوق و منــافــع کــودکان، ولایت قهــری بــرای مادران هــم بــرنامــهریــزی و تنظیــم زنــدگــی فــرزنــد بــر عــهــده آنــان قــرار مــیگیــرد.
بنــابــرایــن، در راــستــای تــغییــرات و نــیازهــای اجتــمــاعــی مـضــاعــف، امــکــان تــغییر و تصــحیح قــوانــین مــسئــلــه اســســت کــه بــر ســمــت تــســاوی زنان و مردان در حضــانــت فرزنــد، قــدم بــرداشــته شــود.
نتیجه گیری
پایان قوی:پس از بررسی مقاله و توضیحات مطرح شده، مشخص است که حکم قطعیت در صورت استفاده از حیله و تقلب توسط طرف مقابل، می تواند مورد تاثیر قرار بگیرد.
همچنین، اثر حکم قطعیت باید با دریافت اسناد و مدارکی که دلیلی برای اعاده دادرسی میباشند، اثبات شود.
علاوه بر این، مفهوم و ضوابط مربوط به اعاده دادرسی حقوقی به وضوح در قانون دادرسی مدنی تعیین شده است.
همچنین، اعاده دادرسی حقوقی تنها برای رایهای قابل اعاده دادرسی ممکن است و داشتن ابزارهای قانونی برای اعاده دادرسی حقوقی حائز اهمیت است.
با توجه به این توضیحات، معنا و جنبههای دوبارهدادرسی حقوقی مشخص است که شامل نقض یا تغییر حکمی است که پس از اتمام مهلت یا مراحل شکایت نهایی تصمیمگیری شده است.
با استناد به ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، قوانین و مقررات برای اعاده دادرسی حقوقی قابل اعمال خواهند بود و این امکان را فراهم میکند که رای قابل اعاده حقوقی نقض شود و مورد بررسی دوباره مرجع قرار گیرد.
بنابراین، با مطالعه و مراجعه به ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، میتوان به ضوابط و مقررات برای اعاده دادرسی حقوقی دست یافت و در صورت نقض حقوق شخصی یا وقوع تضاد در رای های دادگاه ها، از این ماده قانونی استفاده کرد.
این امر نشان میدهد که تنظیمات قانونی بر تعداد مراتب اعاده دادرسی حقوقی تأثیر قابل توجهی دارد.
به طور خلاصه، مقاله به بررسی موضوع معنای اعاده دادرسی حقوقی پرداخته و به تشریح روشها و قوانین مربوط به اعاده دادرسی حقوقی پرداخته است.
در نتیجه، این مقاله به خوانندگانی که در این موضوع و تعداد دفعات اعاده دادرسی علاقه مند هستند، توصیه میشود که با ما همراه باشند.