خلاصه مقاله
در روابط خانوادگی و ازدواج، عموماً زنان حق دریافت پاداش بابت کارهایی که در خانه انجام میدهند را ندارند.
اما اگر زن بتواند اثبات کند که قصد تبرع ندارد، میتواند اجرت المثل یا هزینهایام زندگی را دریافت کند.
در سال ۱۳۸۵، ماده ۳۳۶ قانون مدنی از تبصرهای برخوردار شد که به زنان حق دریافت اجرت المثل یا هزینهایام زندگی در صورت بقای زوجیت را میدهد.
این تغییرات به معنی آغاز فصل جدیدی درباره دریافت مزایای مشابه در عقد موقت است.
البته برای دریافت این مزایا، شرایط خاصی نیاز است تا زن بتواند از آن استفاده کند.
"طبق قانون مدنی، حق طلاق برای هر دو جنس متفاوت است.
هر یک از زوجین، با استناد به شرایطی که برایشان مناسب است، میتوانند ازدواج خود را به پایان برسانند.
همچنین، هیچکدام از زوجین نمیتوانند تا زمانی که تمامی حقوق مالی مرتبط با دیگری را تامین نکرده باشد، طلاق نهایی را اعلام کنند.
طول مدت زندگی مشترک بین زوجین، تعیینکنندهای برای افزایش حقوق مالی زن است.
بنابراین، در صورتی که زوجین سالها با هم زندگی کنند، حقوق مالی زن نیز افزایش مییابد.
به همین دلیل، بسیاری از مردانی که بدون دلیل منطقی قصد طلاق از همسر خود را دارند، از این اقدام به تردید میافتند.
بطور خلاصه، در قانون مدنی، حق طلاق برای هر دو جنس تعیین شده است و با توجه به شرایط مالی و زمانی هر زوج، میتوانند به طور خودجوش این تصمیم را اتخاذ کنند.
"
یکی از امتیازات مالی که به زنان براساس قوانین و مقررات ایران تعلق میگیرد، حق اجرت المثل است.
اگر زن در دوران زندگی مشترک و زندگی در خانه همسر خود، وظیفهای انجام دهد که مشمول انجام آن نباشد، از تمامی آنکه به آن کار انجام داده، مستحق پاداشی به اسم اجرت المثل به شمار میآید.
به طور عمومی، آیا هنگامی که یک مرد و یک زن به طور موقت توسط قراردادی به نسبت عقدی (با توافقی موقت) ارتباط زناشویی برقرار میکنند، حقوق و مزایایی که برای زن در این قرارداد تعیین میشود، مشابه حقوق پایداری زن در عقد دائمی است یا خیر؟
در این مقاله، به بررسی مفهوم "اجرت المثل" و شرایطی که برای زن در عقد موقت لازم است، می پردازیم.
با استفاده از تگهای html از قبیل و به طور کامل توضیح می دهیم.
اجرت المثل در عقد موقت
در سال 1385، یک تبصره به ماده 336 قانون مدنی اضافه شد که به طور خاص به "اجرت المثل" یا "هزینه ایام زندگی" اختصاص دارد.
این تبصره، پس از تصویب و اجرایی شدن، باعث شد که اجرت المثل در زمان طلاق بین زوجین، به همراه بقای زوجیت نداشته باشد.
به عبارت دیگر، زن میتواند در صورت بقای زوجیت، از دادگاه خانواده درخواست مطالبه اجرت المثل یا هزینه ایام زندگی زناشویی کند.
تا قبل از اضافه شدن این تبصره، مزایای مشابه فقط در ازدواج دائم به زنان و در هنگام طلاق از سوی مرد به زن، با شرایط خاص قابل دریافت بود.
اما با اضافه شدن این تبصره به ماده 336 قانون مدنی، فصل جدیدی درباره مزایای مشابه آغاز شده است.
این به این معنی است که زن هم اکنون میتواند از مزایای مشابه در عقد موقت یا صیغه نیز بهرهمند شود.
البته برای دریافت مزایای مشابه، باید مانند عقد دائم سه شرط لازم در نظر گرفته شود تا زن بتواند از مزایای مشابه از طرف شوهر دریافت کند.
"اهمیت توجه به خانواده و فرزندان در هر دو حالت ازدواج دائمی و موقت، یک وظیفه مهم برای همسر است.
همسر میتواند در مقابل انجام کارهای خانگی و مراقبت از فرزندان خود درخواست پاداش نیز بکند.
این کارها میتواند به عنوان یک زن مسئولیتهای مهمی باشد و پاداشی برای آن انتظار میرود.
"
در روابط خانوادگی و ازدواج، عادت شده است که همسر زن نباید به عنوان کارگر در خانه این حق را داشته باشد که بابت کارهایی که در خانه انجام میدهد، دستمزد دریافت کند.
برای تأمین حقوق زنان در قانون مدنی، قانونگذار برنامه ریزی کرده است که مسأله حق دریافت اجرتالمثل توسط زنان را پوشش دهد.
این بخش از قانون به این معنی است که زنان مجبور نیستند وظایف خانهداری را انجام دهند و هرگاه اقداماتی در خانه انجام دهند، میتوانند اجرتالمثل مربوط به آن را دریافت کنند، مشروط براینکه قصد تبرع نداشته باشند.
با توجه به اصرار زن، شوهر میبایست با توجه به موارد زیر، به او اجرت المثل یا دستمزد پرداخت کند.
در صورت انجام هرگونه فعالیت در خانه شوهر، اگر زن بتواند اثبات کند که قصد تبرع نداشته است، او مجاز است اجرت المثل یا هزینهایام زندگی مربوط به آن را دریافت کند.
به طور کلی، همه انسانها حق برداشت محترم و مستحق دریافت پاداش دارند و همچنین کسی که کاری انجام میدهد، مستحق پاداش است، مگر اینکه قصد تبرع (بدون دریافت پاداش) را داشته باشد.
شرایط تعلق اجرت مثل در عقد موقت به زن
گفته شده است که زن، بخشی باشد از عقد موقت یا ازدواج دائم، نمیباید وظیفهای برای کار کردن در منزل شوهر داشته باشد.
به علاوه، وی میتواند با اثبات یک سری شرایط از شوهر خود اجرت المثل یا هزینههای زندگی دریافت کند.
تخصصیترین شرایط اجرت المثل ممکن است در صورت ازدواج دائم یا عقد موقت به زن تعلق گیرد.
در منزل، زن میتواند با دستور شوهر، مجموعهای از کارها و خدمات غیرشرعی را انجام دهد.
این وظایف به عنوان تکمیلکننده وظایف شرعی شوهر محسوب نمیشوند.
وظایف شرعی به معنای تمکین خاص در مقابل شوهر است.
در اینجا، دستور دادن به معنای درخواست صریح و خاص از زن است.
ممکن است شوهر به خاموشی برسد و با رفتار خود، نشان دهد که انجام کار توسط همسر، نتیجه فرمان شوهر است.
به عنوان مثال، یک مرد یک فروشگاه خوراکی دارد و همسر برخی از کارهای فروشگاه را در خانه با درخواست شوهر انجام میدهد.
"زن، در صورتی که انجام کارهایی که در خانه همسرش انجام داده است مانند آشپزی، مراقبت از فرزندان و سایر وظایف خانگی، بدون هدف تبرع باشد، میتواند برای انجام این کارها پرداخت دریافت کند.
اما این شرط این را تاکید میکند که زن اینگونه وظایف را به صورت رایگان و برای خشنودی خداوند انجام نداده است.
"
در قوانین حمایت خانواده و قوانین مدنی، تاکید بر عدم انجام تبرعات است.
به این معنی که اگر تردیدی در این خصوص وجود داشته باشد، مرد برای اثبات عدم پرداخت "اجرت المثل" یا "هزینههای روزمره" به دادگاه میبایست با دلایل متقن آن را توضیح دهد.
اعمالی که زن در برابر آنها حق دریافت پاداش دارد، باید مورد تأیید قانونی قرار گیرد و افراد برجسته نیز باید حقالتدریس در این اعمال را داشته باشند، و این مسئله باید در دادگاه قابل اثبات باشد.
زن موقت یا عقدی مرد به منظور دریافت اجرت المثل یا هزینه ایام زندگی باید به دادگاه مراجعه کند.
رسیدگی به این درخواست توسط دادگاه خانواده انجام میشود که در آن زن میتواند درخواست پرداخت اجرت المثل یا هزینه ایام زندگی را به دفتر خدمات الکترونیک قضایی ارائه کند و آن را ثبت کند یا در هنگام بررسی درخواست طلاق از طرف مرد، زن میتواند درخواست پرداخت اجرت المثل یا هزینه ایام زندگی را نزد دادگاه مطرح کند.
سوالات پر تکرار
- در نتیجه، از این مقاله میتوان نتیجه گرفت که طیف وسیعی از نکات و قوانین مربوط به نسخ مجازات قانونی و دعواهای کیفری و حقوقی ارائه شده است.
طبق مواضع مطرح شده در این مقاله، مشخص شده است که در جرائمی که میتوان آن را بیتوجه کرد، گذشت زمان در جریمههای دفعکننده قدرت تاثیرگذار است.
همچنین در جرائمی مانند قتل و زناشویی و خیانت، فرد متهم نمیتواند وجود داشته باشد تا با تحمیل مجازات بر او، حق را به احقاق برساند یا وجدان عمومی را قانع کند.
علاوه بر این، تنها در صورتی که ادعای مالی مطرح شود، از اموال وارث قبل از تقسیم آن بهرهبرداری خواهد شد.
همچنین، در صورت فوت متهم در هنگام رسیدگی به پرونده کیفری، رسیدگی به پرونده متوقف میشود.
به علاوه، دعوا داران به اشخاصی گفته میشود که شاکی و متهم یا خوانده و خواهان یک پرونده کیفری و حقوقی در دادگاه هستند.
در امور دعوا، دعوا داران میتوانند وکیلی را به جای خود در دادگاه حضور دهند.
در مورد تقسیم میراث، دیه باید از داراییهای متهم متوفی پرداخت شود.
همچنین، متهم فوت کرده نباید انتظار داشته باشد که خانواده یا وراث شخصی که فوت کرده، تقاص جرمی را بازپس بدهند.
به طور کلی، مقاله همه جانبهای درباره نسخ مجازات قانونی و دعواهای کیفری و حقوقی ارائه کرده است که میتواند به فهم بهتر قوانین و مفاهیم مرتبط با عدالت در جامعه کمک کند.
نتیجه گیری
استناد به مواد قانون مدنی و قانون حمایت خانواده، زنان حق دارند که برای انجام وظایف خانگی و مراقبت از فرزندان خود دستمزد دریافت کنند.
اگر زن بتواند اثبات کند که قصد تبرع نداشته است، میتواند پاداش مربوط به این وظایف را دریافت کند.
در سال 1385، با اضافه شدن تبصرهای به قانون مدنی، اجرت المثل در زمان طلاق بین زوجین، به همراه بقای زوجیت ندارد.
این به این معنی است که زنان حق دارند تا در صورت بقای زوجیت، از دادگاه خانواده درخواست مطالبه اجرت المثل یا هزینه ایام زندگی زناشویی کنند.
این تغییر در قانون مدنی، یک فصل جدید را درباره مزایای مشابه در عقد موقت و صیغه به وجود آورده است.
بنابراین، زنان هماکنون میتوانند در عقد موقت و صیغه نیز از مزایا و پاداشهای مشابه دریافت کنند، با رعایت شرایط لازم که در عقد دائم به کار رفته است.
بنابراین، همه زنان حق مستحق برداشت محترم و دریافت پاداش را دارند و همچنین کسانی که وظایفی را انجام میدهند، مستحق پاداش هستند، مگر اینکه قصد تبرع را داشته باشند.