4 اشتباه وارن بافت که ما نباید تکرار کنیم

سرویس های استعلامی

خلافی

خلاصه مقاله

4 اشتباه وارن بافت که ما نباید تکرار کنیم

وارن بافت، در سن ۲۲ سالگی پمپ بنزینی را در شهر اوماها خرید.
این پمپ بنزین به گفته وارن، یک پمپ بنزین قابل اعتماد و دوست داشتنی بود که مشتریان زیادی به آن وفادار بودند.

این تجربه برای وارن بافت هدفی برای جستجو در شرکت‌هایی با مشتریان وفادار ایجاد کرد.
او این استراتژی را در شرکت‌های دیگری که سهام‌دار آن‌ها بود، اجرا کرد.

همچنین درس‌هایی که وارن بافت از این تجربه بدست آورد شامل اجرای استراتژی در صنایعی با مشتریان وفادار و استفاده از مثال شرکت کوکاکولا است.
وارن بافت به دنبال سرمایه‌گذاری برتر بود اما بر خلاف انتظار، اکثر سرمایه‌گذاری‌های خود را از دست داد.

او به عواملی که بیشترین تأثیر را بر بازدهی سرمایه داشتند توجه داشت و به دنبال سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی بود که عددی و کمی از نظر بهره‌وری موفق بودند.
در سال ۱۹۶۲، وارن بافت شرکت سرمایه‌گذاری به نام BPL را تشکیل داد و سهام شرکت نساجی برک‌شایر هاتاوی را خریداری کرد.

اما تصمیم وارن بافت برای خرید سهام برک‌شایر هاتاوی در اون زمان "کسب و کار وحشتناک" شناخته شد.
وارن بافت به دلیل استعداد، نبوغ و استفاده از اصول صحیح، الهام بخش است.

او برای موفقیت در بازار سرمایه تأکید می‌کند که علاوه بر استعداد و نبوغ، باید با اصول صحیح کار کنید و با توجه به شرایط فعلی پیش بروید.
همچنین، چهار خطا در زندگی وی که شامل عدم توجه به ریسک، سرمایه‌گذاری بدون آموزش کافی، تبعیت از احساسات و عدم تنظیم به شرایط زمان است، به سرمایه‌گذاران آموزنده است.

خلافی

وارن بافت، یکی از بزرگان دنیای کسب و کار، با اهداء میلیون‌ها دلار از ثروتش به خیریه‌ها، توانسته است تأثیر خیریه و انسانیت را در جامعه به نمایش بگذارد.
اکنون او به عنوان یکی از مردان پرثروت جهان، دارایی گرانبهای خود را در اختیار همه ما قرار داده است تا بهره‌وری آن را برای پیشبرد اهداف انسانی و موفقیت بهره‌برداری کنیم.
وارن بافت، در این دوره تجربیات و شکست‌های زندگی خود را به اشتراک می‌گذارد و برای همه ما، به عنوان منبعی ارزشمند، با دیگران به اشتراک می‌گذارد.
به امید اینکه از تجارب او استفاده کنیم و از اشتباهات و شکست‌هایش یاد بگیریم، تا در مسیرمان به سوی رسیدن به موفقیت و خوشبختی پیشروی کنیم.

وارن بافت،یکی از بزرگاندنیای کسب و کار
اهداء میلیون‌ها دلاراز ثروت خودبه خیریه‌ها
دارایی گرانبهایخود رادر اختیار ما قرار داده است
تجربه‌ها و شکست‌هایخود رابه اشتراک می‌گذارد

برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، ویژگی منحصربه‌فرد وارن بافت در وضوح ایده‌ها و سادگی رویکرد است.
او این شیوه را به صورت قابل دسترس برای همه معرفی و به عنوان معلم تدریس می‌کند.
ایده‌های وارن بافت حاصل تلاش و جستجو بوده‌اند و هیچگاه به طور موهوم به او الهام نشده‌اند.
وارن تا زمانی که مهارت را نیافته بود، تلاش و تجربه می‌کرد و هرگز ناامید نمی‌شد.
داستان موفقیت وارن بافت الهام‌بخش است.
او تأکید می‌کند که برای موفقیت در بازار سرمایه، نه تنها باید دارای استعداد و نبوغ باشید، بلکه باید با اصول صحیح کار کرده و با توجه به شرایط فعلی پیش بروید.
در ادامه، چهار خطا در زندگی وی بیان خواهد شد که هر کدام دارای یک داستان جزئی و آموزنده برای سرمایه‌گذاران است.

اشتباه اول: عدم توجه به ریسک
وارن بافت از این اشتباه یاد گرفت که باید به ریسک‌ها توجه کند و قبل از هر تصمیمی، احتمال‌ها را ارزیابی کند.
اشتباه دوم: سرمایه‌گذاری بدون آموزش کافی
وارن با این اشتباه آشنا شد که بدون کسب علم کافی، سرمایه‌گذاری نکنید و تحقیق کنید و نظر متخصصان را بشنوید.
اشتباه سوم: تبعیت از احساسات
وارن آموخت که باید به تحلیل و داده‌ها متکی شده و تصمیمات خود را بر اساس احساسات نگیرد.
استفاده از منطق و فاکتورهای واقعی اهمیت دارد.
اشتباه چهارم: عدم تنظیم به شرایط زمان
وارن آموخت که برای موفقیت، باید توانایی تطبیق با تغییرات بازار و شرایط زمانی را داشته باشید و استراتژی خود را بر این اساس تنظیم کنید.
undefined

او اجازه داد احساسات برایش تصمیم بگیرد

در سال 1962، وارن بافت شرکت سرمایه گذاری به نام BPL را تشکیل داد.
او به خرید سهام شرکت نساجی برک‌شایر هاتاوی تصمیم گرفت.
میانگین قیمت هر سهم این شرکت در آن زمان 7.
5 دلار بود.
این تصمیم وارن بافت را به عنوان "کسب و کار وحشتناک" شناخته می‌شد.
تمامی سهام برک‌شایر هاتاوی در اختیار "سیبوری استنتون" بود.
وارن بافت قصد داشت برکشایر هاتاوی را به قیمت 11.
5 دلار در هر سهم به فروش برساند، اما پیشنهاد رسمی ارائه شده حدوداً 11.
375 دلار بود.
بافت این پیشنهاد را ناقص قلمداد کرد و ترجیح داد معامله‌ای نکند.
این تصمیم خود را "تصمیم احمقانه" نام گذاری کرد.
بنابراین، وارن بافت تصمیم گرفت از طریق شرکت BPL، سهام شرکت برک‌شایر هاتاوی را خریداری کند و فقط تا زمانی که سهام معادل 39% از کل شرکت را به اختیار بگیرد، ادامه دهد.

او بعداً تشخیص داد که نگه داشتن این کسب و کار نساجی تا ۲۰ سال آینده باعث هدررفتن میلیاردها دلار هزینه برای او می‌شود، در حالی که می‌توانست سود قابل توجه‌تری را با سرمایه‌گذاری خود در مناطق دیگر جذب کند.
بنابراین، بافت تصمیم گرفت بخشی از سرمایه‌گذاری اصلی خود در این کارخانه نساجی را به سمت جاهای دیگری مانند سرمایه‌گذاری در بانک ایلینوی منتقل کند تا با اندکی سود از این کارخانه نساجی بهره‌برداری کند.

او وفاداری مشتری را دست کم گرفت!

وقتی وارن بافت ۲۲ سال داشت، با یکی از دوستانش یک پمپ بنزین را در شهر اوماها خرید.
این پمپ بنزین کاملاً در مقابل یک پمپ بنزین تکزاکو قرار داشت که متعلق به شرکت تکزاکو بود.
این پمپ بنزین، به گفتهٔ خود وارن بافت، یک پمپ بنزین قابل اعتماد و دوست داشتنی بود که مشتریان زیادی به آن وفادار بودند و ما نمی‌توانستیم با آن رقابت کنیم.

وارن بافت با این ماجرا، هدفش را پیدا کرد که به شرکت‌هایی بروید که مشتریان در آن‌ها به خدمت دهنده خود وفادار هستند.
او این استراتژی را در شرکت‌های دیگری که سهام‌دار آن‌ها است، اجرا کرد.
به عنوان مثال، در شرکتی مانند کوکاکولا.

درس وارن بافت:
اجرای استراتژی به سمت صنایعی که مشتریان وفادار دارند.
استفاده از این استراتژی در دیگر شرکت‌هایی که وی سهام‌دار آن‌هاست.
استفاده از مثال شرکت کوکاکولا.

او بیش از حد بر معیار‌های کمی تکیه می‌کرد

همانطور که می‌دانیم، بافت در اوایل زندگی حرفه‌ای خود تحت تأثیر بنجامین گراهام قرار گرفت.
در حالی که گراهام توجه خاصی به قدرت درآمد و عوامل کیفی چشم‌انداز کسب و کار، کیفیت مدیران و ثبات سازمانی داشت و این توجهات او کیفیت زیادی به نوع مدیریتی او می‌بخشید، بافت نیز نگاه مشابهی به سرمایه‌گذاری داشت.
به همین دلیل شرکت برک‌شایر گاهی به بافت اعتراض کرده و در این موارد به او شکایت می‌نمود.

بافت، به دنبال سرمایه‌گذاری برتر بود، ولی به دلیل روبه‌رو شدن با ضررهای فراوان، اکثر سرمایه‌گذاری‌های خود را از دست داد.
او به عوامل کمی که تأثیر بیشتری بر بالا رفتن بازدهی سرمایه داشتند، توجه زیادی داشت.
این نگرش او در شرکت‌هایی مانند والت دیزنی و امریکن اکسپرس در اوایل دهه ۱۹۶۰ به شدت مؤثر بود.
او بیشتر به دنبال سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها بود که از نظر عددی و کمی بهره‌وری داشتند، مگر آنکه این شرکت‌ها کیفیت قبول‌پذیری نداشتند.

او آموخت که بیش از یک رویکرد برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق وجود دارد.
اما این بدان معنا نیست که باید روش‌های گراهام را رها کند.
کاملاً ممکن است که یک سرمایه گذاری با توجه به ایده‌های گراهام و بافت، جواب بدهد و به سود دهی زیادی منجر شود.
وارن بافت در اکتبر ۱۹۶۷ در نامه‌ای به همکاران خود نوشت:

  • بیش از یک راه برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق وجود دارد.
  • روش‌های گراهام را رها نکنید.
  • بافت و ایده‌های گراهام را در نظر بگیرید.
  • سرمایه گذاری هایی که بافت و ایده‌های گراهام را رعایت کنند، می‌توانند به سود خوبی منجر شوند.
  • استفاده از روش‌های مختلف در سرمایه گذاری ممکن است مفید باشد.

نتیجه گیری

با توجه به مطالب مطرح شده در این مقاله، می‌توان نتیجه گرفت که وارن بافت با یادگیری از تجربیات خود و اشتباهاتی که در زندگی حرفه‌ای خود مرتکب شده است، استراتژی‌های موفقی را برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها پیدا کرده است.
او از این استراتژی‌ها در شرکت‌های دیگری که به آن‌ها سهام دارد، نیز بهره‌برداری کرده است.

  • درس اصلی وارن بافت شامل اجرای استراتژی در صنایعی است که مشتریان وفادار دارند.
  • وی این استراتژی را در شرکت‌های دیگری که به آن‌ها سهام دارد نیز اجرا کرده است.

  • مثالی از شرکت کوکاکولا نشان می‌دهد که وارن بافت به دنبال سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی است که از نظر عددی و کمی بهره‌وری داشته باشند و همچنین کیفیت قابل قبولی داشته باشند.

برای کسب موفقیت در بازار سرمایه، وارن بافت تأکید می‌کند که لازم است هم استعداد و نبوغ داشته باشید و هم با اصول صحیح کار کرده و با توجه به شرایط فعلی عمل کنید.

او به تجربیات و آموزه‌های خود تأکید می‌کند که شامل توجه به ریسک، کسب آموزش کافی، عدم تبعیت از احساسات و تنظیم به شرایط زمانی است.
این دلایل او را به موفقیت و ثروت کمک کرده‌اند.